چگونه تصویر ذهنی منفی را از خود دور کنیم و زندانی باورهای اشتباه از خود نشویم؟
قصه ریپانزل مانند بسیاری از افسانههای دیگر واجد یک معنای عمیقتر در زیر این ظاهر سطحی است. این داستان درباره تصویر ذهنی انسان از خویشتن است. ریپانزل، دختر جوانی است که در یک قصر، زندانی یک جادوگر پیر است. جادوگری که مرتبا به او میگوید: «تو خیلی زشتی». روزی شاهزاده زیبایی از کنار برج میگذرد و با ریپانزل از دلربایی او سخن میگوید. ریپانزل دسته موی بافته طلاییاش را از بالای برج آویزان میکند (ظاهرا بلندی قابل توجهی داشته!) شاهزاده جوان با موی او بالا میرود و ریپانزل را نجات میدهد.
در واقع او نه زندانی قصر بود نه زندانی جادوگر پیر، بلکه زندانی باور زشتی خود بود و وقتی زیبایی خود را که در چهره شاهزاده جوان انعکاس یافته بود شناخت فهمید که میتواند آزاد باشد.
همه ما، باید از جادوگر یا جادوگران درون خود که مانع آزادی هستند آگاه باشیم.
تصویر ذهنی و ضمیر ناهشیار
وقتی احساس بدی در مورد خود داریم، مایلیم آن را از خود بیرون بیندازیم و این میتواند به اشکال گوناگون از قبیل خوردن بیش از اندازه تصادف، زیادهروی در مصرف مواد مخدر بی اشتهایی و … ظاهر شود و این الزاما یک عمل هشیارانه نیست. رفتاری که با خود پیش میگیریم، در تمام لحظات و به طور خودکار بازتاب میزان علاقه ما به خویش است. حتی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کسانی که حادثه رانندگی برایشان پیش میاید اغلب در هنگام سانحه احساس بدی در مورد خود دارند و تصادف در واقع بخشی از یک تنبیه ناهشیار است.
این نکته دارای اهمیتی بنیادی است که ما باید تمام توان خود را صرف تداوم اندیشههای مثبت کنیم زیرا تنها به این ترتیب شاد زیستن خود را تضمین میکنیم.
اگر تصویر ذهنی ما از خویشتن یک تصویر ناسالم و ضعیف باشد. همواره در درون خود زمزمه میشنویم که میگوید: «من لیاقت ندارم» و این نگرش منجر به بروز شخصیتی میشود که به گونهای ناهشیار شادیها را پس میزند و در مواجهه با موقعیتهای استثنایی امکان رفتن به تعطیلات یا یادگیری مهارتهای تازه هشیارانه یا ناهشیارانه بهانههایی برای گریز پیدا میکند.
نشانههای رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم
همه باید برای حفظ و نگهداری یک تصویر ذهنی مثبت و سلامت پیوسته در تلاش باشیم. نشانههای رفتاری زیر حاکی از این است که نیاز به تجدید نظر در تصور ذهنی خویشتن داریم.
- حسادت
- منفی صحبت کردن درباره خود
- احساس گناه
- ناتوانی در ادای کلامی
- عدم پذیرش تعارفات کلامی
- اهمیت ندادن به نیازهای خویشتن
- سوال نکردن در مورد خواستههای خود
- محروم ساختن بیدلیل خود از رفاه و آسایش
- ناتوانی در بیان عواطف
- ناتوانی در پذیرفتن و لذت بردن از عواطف و محبت دیگران
- انتقاد از دیگران
- مقایسه خود با دیگران
- ضعف مزاجی پایدار
تغییر دشوار است. کنش یک تصور ذهنی ضعیف همیشه در جهت حفظ و جاودانسازی خویشتن است. وقتی برای اصلاح «خود» از جاده همیشگی بیرون میزنیم باز هم تمایل به سمت نگه داشتن الگوهای سرزنش، گناه و خود بیارزش سازی است.
در اینجا برای آن که بتوانید نوع احساسات را درباره خود بهبود بخشید چند پیشنهاد ارائه شده است:
- قبول تعارفات کلامی
همیشه از کلمات حاکی از امتنان استفاده کنید. همیشه بگویید «متشکرم»
- ادای تعارفات کلامی.
یکی از آسانترین راهها برای داشتن یک احساس خوب درباره خود قدردانی کردن از خوبی دیگران است.
- همیشه از خود به خوبی یاد کنید.
اگر هیچ چیز خوبی برای گفتن در مورد خود ندارید، دست کم دهانتان را بسته نگه دارید.
- از خود ستایش کنید.
وقتی کار درستی انجام میدهید، دستی به پشت خود بزنید و به ارزشهای خود اعتراف کنید.
- رفتارتان را از خود متمایز کنید.
توجه داشته باشید که رفتار شما ارتباطی با ارزش خود شما ندارد. اگر عمل اشتباهی از شما سر بزند. مثلا به ماشین دیگری بکوبید این دلیل نمیشود که شما آدم بدی باشید. شما فقط مرتکب یک اشتباه شدهاید.
(گناهکار را دوست بدار. از گناه بیزار باش)
- با جسم خود به خوبی رفتار کنید.
همیشه یادتان باشد که این تنها جسمی است که به ما داده شده است. ورزش کنید و جسم خود را پرورش دهید.
- به دیگران بگویید که انتظار چه رفتاری از آنها دارید.
به خصوص میتوانید یک نمونه از رفتاری که با خود و دیگران دارید به آنها نشان بدهید. هیچ کس نباید سوء استفاده دیگری را از خویش بپذیرد.
- اطراف مردم خوب بگردید.
- سعی کنید بدون آن که احساس گناه داشته باشید از مواهب الهی لذت ببرید.
- از بیان مثبت استفاده کنید.
- کتابهایی را بخوانید که به شما ایده و شهامت عمل میدهند.
- همیشه در ذهن خود تصویری از آنچه میخواهید باشید ترسیم کنید. و نه از آن چه هستید آن گاه الزاما به سوی این اندیشههای غالب کشیده خواهید شد.