جنگ شیمیایی
جنگ شیمیایی
نوشته سرهنگ مهندس فرامرز ناصرآزاد
- در آلمان غربی 70 هزار تن، انگلستان 70 هزار تن، امریکان 135 هزار تن و رقمی در همین حدود در اتحاد شوروی انواع گوناگون مواد شیمیایی انباشته شده است.
- گاز خردل به سرعت از پارچه و چرم نفوذ میکند، ولی نفوذ آن از لباسهای نایلونی به کندی صورت میگیرد.
- گاز خردل به ندرت کشنده است، اما زخمهای ناشی از آن به کندی شفا مییابد.
ارتش بعثی عراق با بهرهگیری از جنگافزارهای شیمیایی نشان داد که در راه هولناک و وحشیانهای که برای تحقق هدفهای تجاوزکارانه و جاهطلبانه حکومت بغداد برگزیده است، از هیچ جنایت ضد بشری چشمپوشی نخواهد کرد.
استفاده از جنگافزارهای شیمیایی را تقریبا همه دولتها، پس از جنگ جهانی اول، به فراموشی سپرده و متروک اعلام کرده بودند. پس از جنگ جهانی دوم نیز دو عامل اساسی سبب شد که طرفین متخاصم کاربرد سلاحهای شیمیایی را در جنگهای منطقهای عملا کنار بگذارند: نخست آنکه در جنگ جهانی دوم از سلاحهای شیمیایی استفاده نشد، و دوم اینکه انفجار اولین بمب اتمی، در هیروشیما، به مثابه یک قدرت هشدار دهنده، چنان وحشتی در سراسر جهان ایجاد کرد که همه کشورها تلویحا پذیرفتند که از سلاحهای کشتار دسته جمعی استفاده نکنند. به سخن دیگر، قدرت کشتار انسانی در مناطق غیر نظامی و شهرها به وسیله مواد شیمیایی هم طراز قدرت سلاحهای هستهای قرار گرفت، و این امر از طرف ارتشهای مدرن و مجهز به سلاحهای پیشرفته به طور ضمنی پذیرفته شد.
به رغم قراردادها و مقاولهنامههای بین المللی و تعهدات ضمنی ارتشها، در زمینه استفاده نکردن از سلاحهای شیمیایی، ارتش عراق در گیرودار جنگ تحمیلی، به دفعات با سلاحهای شیمیایی، مدافعان میهن اسلامی و مردم بیگناه ما را مورد حمله قرار داد. بدین علت، و نیز از آنجا که در حال حاضر مقادیر زیادی اسلحه شیمیایی، در انواع گوناگون، در زرادخانههای کشورهای بزرگ انبار شده است (آلمان غربی 70 هزار تن، انگلستان 70 هزار تن، ایالات متحده امریکا 135 هزار تن و رقمی در همین حدود در اتحاد شوروی) و هیچ تضمین اطمینانبخشی وجود ندارد که متجاوزان به حقوق و آزادی و استقلال ملتها، در آینده این سلاح مخوف و ویرانگر را به کار نگیرند، ضروری به نظر رسید که به اختصار، خوانندگان را با این سلاحها آشنا کنیم.
تاریخچه کاربرد سلاح شیمیایی
بنابر روایت پلوتارک، تاریخنگار یونان باستان، سردار رومی به نام کینوس سرتوریوس برای دفع هجوم بربرها، ابری از مواد تحریک کننده در هوا پخش کرد و فردای آن روز، باد این مواد را به سوی دشمن برد و موجب کوری، خفگی، سرفه و سرانجام تسلیم آنها شد.
در جنگ جهانی اول، کاربرد سلاحهای مدرن معمول شد، اما پس از اوجگیری کاربرد این سلاحها، ساختن سنگرها و جان پناهگاه های محکم و نفوذناپذیر، استعمال آنها را کاهش داد و هر گونه تلاش برای رخنه در خطوط دفاعی دشمن بیثمر گشت. این امر سبب شد که کارشناسان در پی آن برآیند که از یک سلاح جدید یعنی «گازهای خفه کننده» بر علیه یکدیگر استفاده کنند، در حالی که تا آن زمان تنها گازهای اشکآور را در میدانهای نبرد به کار میبردند که چندان موثر و کارساز نبود.
اما کاربرد جنگافزار شیمیایی، با اینکه مزایایی برای پیشبرد مقاصد نظامی در برداشت، مشکلاتی نیز به همراه آورد. استعمال کپسولها گاز کلر و پخش گاز، منوط به وزش باد مساعد بود و این امر استفاده از عامل زمان را برای فرماندهان محدود میساخت. بدین سان، تلاش در راه تکمیل و رفع نقایص این سلاحها آغاز شد و مسابقه هجوم- حفاظت، در میان متخاصمان در گرفت. به کارگیری گازهای آشکآور قوی مانند بروم استات اتیل موجب شد که دهان پوش به چهرهپوش تبدیل شود؛ زیرا علاوه بر حفاظت بینی و دهان لازم بود چشمها نیز در برابر تاثیر گاز حفاظت شوند. مواد خفگیآور، چهرهپوش را به یک کپسول حاوی زغال فعال مجهز کرد. استفاده از سموم خون، مانند اسید سیانیدریک، توسط فرانسویها، موجب شد تا زغال فعال کپسول را با مواد فلزی درهم آمیزند، کاربرد آرسینهای تهوعآور، به صورت دود یا غبار (ذرات ریز معلق در هوا) سبب شد که کپسول ماسک را به یک صافی ضدغبار مجهز کنند. تا از نفوذ دود و غبار به داخل ریهها جلوگیری شود. اما ماده جدیدی به نام هیپریت (گاز خردل) نه تنها بر مجاری تنفسی اثر میگذارد، بلکه از پارچه لباس عبور میکند و به پوست آسیب می رساند. این ماده پس از پخش شدن، به مدت طولانی اثر مسموم کننده خود را حفظ میکند.
ملاحظه میشود که تنوع اثرات مسموم کننده سلاحهای شیمیایی مسائل متنوع حفاظتی را مطرح میسازد، به نحوی که باید تمام ارگانیسم در مقابل اثرات کشنده گازهای سمی حفاظت شود.
در جنگ جهانی دوم، جنگ افزارهای شیمیایی از سوی طرفهای درگیر مورد استفاده قرار نگرفت. علت این امر هنوز به درستی روشن نشده است. یکی از دلایلی که در این زمینه ارائه شده این که وحشت متقابل از قدرت این سلاح سبب شد که طرفین خویشتنداری کنند و از کاربرد آن بپرهیزند. با وجود این از جنگ جهانی دوم به این طرف، پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه تولید و نگهداری و طرز استعمال و طرق حفاظتی در مقابل جنگافزارهای شیمیایی به عمل آمده است. مواد جدید، از جمله سموم عصبی ساخته شدهاند که بسیار کشندهاند. همچنین موادی کشف شده است که تاثیر آن بر بدن، ناتوانی تن و روان را به همراه دارد. از سوی دیگر، تحولات چشمگیری در وسایل پرتاب و پخش این سلاح مهلک، به وجود آمده است که نارنج، گلولههای توپخانه، بمب در انواع گوناگون و موشک از آن جملهاند. از عواملی که موجب ایجاد وسوسه در تولید و به کارگیری سلاح شیمیایی میشود یکی هزینه اندک تولید و تهیه آن و دیگر بازده فراوان آثار تاکتیکی و استراتژیک آن است. سعی میکنیم در این نوشتار، این ویژگیها را به اختصار شرح دهیم.
به چه موادی سموم جنگی گفته میشود؟
سموم جنگی آن دسته از مواد شیمیایی هستند که به صورتهای مایع، گاز، یا دود و ابر برای ایجاد آثار روانی، ناتوانی موقت، بیماریهای شدید و حتی مرگ موجودات زنده، در جنگ به کار میرود. این مواد که شدیدا سمی هستند، باید به نحوی انتخاب شوند که تدارک و نگهداری و پخش آنها آسان باشد، و نیز خواص فیزیکی و شیمیایی اولیه آنها برای مدت نسبتا طولانی موثر، و پایدار باقی بماند. مواد شیمیایی که به صورت سموم جنگی به کار میروند عمدتا به صورت جامد و مایعاند. درجه تبخیر و فرار بودن یک مایع نشان دهنده رفتار آن در تبخیر است. درجه گریز و پراکندگی ماده بستگی به دمای محیط و درجه تبخیر دارد. چگالی بخار عبارت است از نسبت جرم حجمی از بخار به جرم همان حجم از هوا در دما و فشار همسان، و همین چگالی است که رفتار عامل سمی را در سطح زمین مشخص میسازد، بدین معنا که هر چه چگالی بخار سمی بیشتر باشد چسبندگی آن به زمین افزون تر است. سموم هر چه بیرنگتر و بیبوتر باشند کشفشان مشکلتر میشود. آب خاصیت سمی بعضی سموم را کاهش میدهد یا از میان میبرد. پارهای از مواد سمی شیمیایی آب را جذب میکنند، و پارهای با آب تجزیه میشوند و برخی از این مواد خواص مسموم کننده خود را با گذشت زمان از دست میدهند.
عملکرد مواد سمی بر روی اندامهای بدن
باید میزان قدرت نفوذ، و چگونگی عملکرد سموم را دانست و از این طریق مقدار موثر آن را برای مسمومیت به دست آورد. کارایی سمومی که از طریق دستگاه تنفسی وارد ارگانیسم میشوند به عوامل مختلفی بستگی دارند که مهمترین آنها عبارتند از: مقدار سمی که بدن انسان آن را جذب میکند، غلظت سم در جو، مدت تماس و سرانجام میزان تنفس در واحد زمان، بدیهی است که مقدار جذب شده برای کشتن انسان بستگی به قدرت سمی و شرایط دیگری دارد که به هر حال برای سموم مختلف، متفاوت است و سمومی که از طریق پوست به داخل بدن نفوذ میکنند کارایی بیشتری دارند.
آثار فیزیولوژیکی سموم شیمیایی
در حال حاضر مواد شیمیایی سمی را به اعتبار آثار فیزیولوژیکیشان به 5 گروه تقسیم کردهاند.
الف) مواد تحریک کننده: این مواد بر چشمها و مجاری تنفسی اثر میگذارد و آنها را تحریک میکند، اما مواد تحریک کننده، در عین حال، زیاد خطرناک نیستند. مشهورترین انواع آن مواد، به تحریک کنندههای نوع CB و DM مشهورند. ماده CB به صورت جامد است که پس از عمل، موجب سوزش چشم و جاری شدن اشک فراوان میشود. سرفه، ریزش آب بینی، احساس درد در قفسه سینه و احتمالا ایجاد حالت تهوع همراه با استفراغ از آثار و عوارض بعدی آن است. اگر شخص مسموم را به هوای آزاد بیاورند، خود به خود بهبود مییابد، بیآنکه نیاز به درمان ویژه باشد. ماده DM که در ردیف آرسینها طبقهبندی شده، چشمها، مخاط بینی و گلو را تحریک میکنند و موجب عطسههای شدید و سرفه میشود. ماده DM قادر است توان رزمی مسموم را به مدت چند ساعت دچار اختلال کند.
ب) مواد خفه کننده: این نوع مواد سمی، اگر غلظتشان زیاد باشد، به ششها آسیب میرسانند و موجب سوختگیهای دردآور و زخمهای طولانی میشوند که در پی آن، مرگ مصدوم فرا میرسد. از بهترین انواع این مواد سمی، فسفژن است.
ج) مواد تاولزا: این مواد سمی به بافتها آسیب می رسانند و سوختگیهای دردآور و زخم های طولانی در پی دارند ولی به ندرت به مرگ منتهی میشوند. ماده هیپریت (معروف به گاز خردل) از جمله مواد تاولزا به شمار میآیند.
د) سموم عام: این سموم به طور عمده بر روی عملکردهای حیاتی اندامها اثر میگذارند و به دو دسته سموم خون و سموم سلسله اعصاب تقسیم میشوند. اسید سیانیدریک از جمله سموم خون است که آثار بازگشتنی دارد و به همین دلیل آن را سم همه یا هیچ مینامند.
هـ) مواد ناتوان کننده: این مواد را نمیتوان جزء سموم به شمار آورد. زیرا آثار این مواد تنها حذف موقتی توان رزمی افراد است و هیچ گونه جراحتی در پی ندارند. مواد ناتوان کننده به طور عمده، به دو دسته تقسیم میشوند:
- مواد ناتوان کنندهای که سبب اختلال روان میشوند: این مواد بر روی رفتار شخص اثر میگذارند و او را دچار تشنج میکنند. رفتار از روی بیعقلی، از آثار دیگر این سم است. انواع آن عبارت است از LSD 25، مسکالین، پسیلوسیلین،
- مواد ناتوان کننده جسم: آثار این مواد خفیفتر است و با فلج کردن اندامها و سلب توان تحرک، موجب از میان بردن توان رزمی میشوند.
این آثار پس از مدتی خود به خود برطرف میشود.
با آنچه که گفته شد معلوم میشود که آثار سمی مواد شیمیایی که در جنگهای شیمیایی کاربرد دارند همه جانبه، گوناگون و گسترده است، به نحوی که میتوان بنا به شرایط و مقتضیات صحنه نبرد، آنها را مورد استفاده قرار داد.
روشهای پخش سموم: سموم شیمیایی باید در صحنه نبرد به نحو مناسب پخش شوند. هدف از پخش مواد سمی در صحنه نبرد، ایجاد غلظت معین برخی از سموم در فضا، یا ایجاد آلودگی معین در سطح زمین، در مدت زمانی معلوم است. در گذشته، استعمال مواد سمی در جنگ شیمیایی، تابع شرایط جوی بود. اما امروزه در پرتو پیشرفتهای گسترده و همه جانبهای که در زمینه تولید و پخش مواد سمی در صحنههای نبرد به عمل آمده، میتوان در هر شرایطی دشمن را غافلگیر کرد و مستقل از شرایط جوی و طبیعت زمین، به حمله شیمیایی دست زد. در این مورد سه روش پخش وجود دارد:
- پخش از طریق انفجار: در این روش، سم به صورت مایع یا جامد در یک پوشش فلزی جاسازی میشود و انفجار مادهای در درون پوشش، سبب ترکش آن و پراکندگی مواد میگردد. این روش را میتوان برای همه مواد سمی به کار برد، به استثنای موادی که خود در اثر انفجار مشتعل میشوند و خواص خود را از دست میدهند. مواد جامد سمی باید قبلا به صورت گرد درآیند و سپس بر سطح زمین پاشیده شوند. درجه فرار بودن و پراکندگی مواد مایع پس از انفجار، هر قدر بیشتر باشد قسمت بیشتری از آن سریعتر تبخیر میشود و بقیه به صورت قطره باقی میماند.
- پخش از طریق پاشیدن: در این روش منبع مواد سمی زیر هواپیما نصب میشود و محتوی منبع به صورت قطرات ریز باران بر روی هدف تخلیه میگردد. این روش تنها در مورد سموم مایع کاربرد دارد. با توجه به زمان سقوط قطرات، افراد می توانند با پوششهای مخصوص، حفاظت خود را تامین کنند. بنابر نتایج حاصل از آزمایشهایی که در این زمینه به عمل آمده است 6 فروند هواپیما میتوانند منطقهای به مساحت یک کیلومتر مربع در صحنه نبرد به نحو موثر آلوده کنند.
- پخش از طریق گرما: در این روش دمای ماده مسموم کننده را سریعا به بیش از دمای تغییر حالت آن افزایش میدهند. بخارهای منتشر شده در مجاورت هوا ی سرد متراکم میشود و به شکل آیروسل در میآیند. این روش برای مواد جامد به کار میرود و همچنین برای پخش مواد اشکآور و تحریک کننده دستگاه تنفسی از آن استفاده میشود.
تدابر حفاظتی در برابر مواد شیمیایی
این تدابیر عمدتا به سه قسمت تقسیم میشوند:
- آشکارسازی،
- حفاظت (انفرادی و جمعی)
- آلودگی زدایی.
1– آشکارسازی: آشکارسازی برای رسیدن به این هدفها انجام میشود: کشف وجود سم، اعلام آمادهباش، تشخیص هویت سم، اندازهگیری غلظت سم در جو منطقه، مقدار آلودگی زمین و اعلام اتمام آلودگی و اقدامات لازم برای رفع خطر. عملیات اشکارسازی شامل مرحله اعلام خطر و کنترل آن است:
الف) اعلام خطر. کشف انواعی از سموم، به ویژه مواد تریلونها و مواد v، به آسانی امکانپذیر نیست. در این موارد اولین عوارض ناشی از مسمومیت پس از مدتی آشکار میشود. اعلام خطر برای به کارگیری تجهیزات حفاظتی باید پیش از مسمومیت کامل به اجرا درآید و زمان لازم برای تریلون ها و مواد V ده تا بیست ثانیه بیشتر نیست. عمل آشکارسازی در صحنه نبرد بسیار اهمیت دارد و باید هر چه سریعتر صورت گیرد.. ابزار و تجهیزات حفاظتی باید حساسیت و کارایی کافی در برابر سموم مختلف داشته باشند. در این مرحله باید توجه داشت که تمام رزمندگان قبلا آموزشهای لازم را کسب کرده باشند تا بتوانند هم سموم مختلف در منطقه عملیات را کشف کنند و هم وسایل ضد سموم را به کار گیرند. برای مشاهده وسایل ضد سموم را به کار گیرند. برای مشاهده انفجار گلولههای شیمیایی و ریزش سموم از هواپیما دیدهبان هایی گمارده میشوند که پیوسته منطقه عملیات را زیر نظر دارند. از آنجا که عموما کشف آثار فیزیولوژیکی سموم با مشاهده مستقیم امکانپذیر نیست، باید از معرفهای شیمیایی، یا دستگاههای دقیق خودکار استفاده کرد برای کشف سموم مایع کاغذاهایی ساخته شده که به معرفهای شیمیایی آغشتهاند و در تماس و مجاورت با سموم تغییر رنگ میدهند. در مورد سمومی که به شکل بخار و ایروسل هستند، آشکارسازهای خودکار کارایی دارند و هنگام تماس با سم، آژیرهای صوتی را به صدا در میآورند. اما این ابزارها هنوز کامل نشدهاند و نمیتوانند پاسخگوی آشکارسازی مطلق و مطمئن باشند.
ب) آشکارسازی کنترل: هدف از آشکارسازی کنترل بررسی صحت اعلام خطر، تعیین هویت و غلظت سم، اعلام لحظه پایان خطر و سرانجام مشخص کردن مناطق آلوده به سموم پایدار، برای انجام دادن اقدامات آلودگیزدایی است. آشکارسازی کنترل نیز از طریق معرفهای شیمیایی و تلمبههای مخصوص عبور هوای آلوده از روی این معرفها انجام میگیرد. این وسایل در جعبههای مخصوص نگهداری میشوند. در همه این موارد باید افراد آموزش دیده را به کار گماشت و برای تسریع در امر پخش علامتهای خطر، باید قبلا پیامهای قراردادی را به افراد آموزش داد.
- حفاظت: هدف از حفاظت عبارت است از تجهیز افراد در مقابل یک حمله شیمیایی. از آنجا که جنس حملههایی اکثرا به طور غافلگیرانه و ناگهانی صورت میگیرد، افراد باید همیشه مراقب و به اصطلاح گوش به زنگ باشند. هر چند تجهیزات و امکانات فعلی هنوز به نحو مطلوب تکامل نیافته است اما به هر حال موجب کاهش نسبی آلودگیها میشوند. میزان خطر آلودگی به چند عامل بستگی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: حالت فیزیکی سم، مجاری نفوذی سم به اندامها، میزان مراتب حفاظتی و سرانجام آموزش افراد در زمینههای مختلف جنگ شیمیایی.
همانطور که قبلا شرح دادیم مواد سمی به صورت های گاز حاصل ا زمایع بخار شونده، ایروسل و قطرات مایع، با اندام انسان تماس مییابند و از طریق چشم، مجاری تنفسی و پوست به داخل بدن نفوذ میکنند؛ به همین جهت نمیتوان تنها به یک وسیله حفاظتی توسل جست.
در یک حمله شیمیایی، چگونگی وضعیت افراد از لحاظ مسائل حفاظتی و ایمنی نقشی بسیار مهمی دارد. دسترسی آسان و فوری به ماسک، وضعیت کاربرد ماسک صورت، و استفاده از پوششهای حفاظتی، وضعیتهایی است که برای افراد در مناطق جنگ شیمیایی پیش میاید که باید در هر زمینه افراد آموزش لازم را دیده و به قدر کافی تمرین کرده باشند.
حفاظت انفرادی، شامل حفاظت از مجاری تنفسی و پوست است. در حفاظت مجاری تنفسی و چشمها تنها وسیله شناخته شده و کارساز، ماسک گاز است و در این مورد روشهای دیگر، از جمله استفاده از کپسول هوای فشرده، به علت سنگینی و دست و پاگیر بودن و محدودیت زمان استفاده از آن، کاربرد چندانی ندارد و از رده عملیات خارج است. ساختمان ماسک گاز چنان است که زغال فعال آن، بخارهای تمام سموم شناخته شده را به خود جذب میکند و آنها را بیاثر میسازد. با مخلوط کردن ترکیبهای فلزی (مس، نقره، کروم) با زغال موجود در کپسول آن دسته از گازهایی که جذب نمیشوند، خنثی میکردند. آیروسلها نیز به وسیله نوعی کاغذ، که با خمیر آلفا و نشاسته متراکم ساخته میشود، صاف یا پاکسازی میشوند.
لباسهای حفاظتی در مقابل مواد شیمیایی در حال حاضر عبارتند از: ماسک، سرپوش، تنپوش، یک جفت گالش به عنوان پاپوش و یک جفت دستکش. این لباسها چنان سبک ساخته شدهاند که رزمنده میتواند به طور دایم آنها را به همراه خود داشته باشد.
- آلودگیزدایی: در حملههای شیمیایی، آلودگیزدایی محیط مسموم میباید اضطرارا به وسیله افراد انجام شود و این کار مستلزم رعایت این اصول و ضوابط است:
بعد از حمله شیمیایی، یگانهای درگیر باید در همان آغاز کار به نحو خودکفا عمل کنند و به خود متکی باشند. یکی از اصول مهم که در این زمینه باید به مورد اجرا درآید این است که برای تسریع در کار و جلوگیری از تجمع پرسنل و تجهیزات در یک جا، آلودگیزدایی به صورت غیر متمرکز انجام پذیرد و لوازم و امکانات مربوط در اختیار همه ردههای درگیر قرار داده شود.
بدین معنا که حتی یک فرد نیز مجهز به حداقل وسایل آلودگیزدایی باشد. از این رو مسئله آلودگیزدایی محیط و صحنه نبرد را باید یکی از امور اولیه رزم به شمار آورد. و همیشه پیشبینیهای لازم را در این زمینه معمول داشت. عمل آلودگیزدایی باید در نهایت سرعت و دقت انجام پذیرد و با رعایت اصل سرعت عمل، میتوان انتظار داشت که بازده کار مفیدتر و موثرتر باشد و پیش از آنکه مواد مسموم از پارچه لباس بگذرند و در مجاورت پوست قرار گیرند، حفاظت رزمندگان تامین میشود. بدیهی است که آلودگیزدایی نیروهای انسانی باید همیشه مقدم بر آلودگیزدایی وسایل و تجهیزات باشد.
فرآیندهای آلودگیزدایی شیمیایی: باید توجه داشت که آلودگیزدایی تنها در مورد سموم مایع پایدار امکانپذیر است، زیرا سمومی که درجه فرار بودن آنها زیاد است، به سرعت تبخیر میشوند و ضریب خطر را کاهش میدهند. اینک به ذکر چند نمونه از انواع آلودگیزدایی میپردازیم:
الف) آلودگیزدایی از طریق خنثیسازی. مهمترین ویژگی این روش حذف توان مسمومیت ماده شیمیایی است به وسیله واکنشهای شیمیایی مانند اکسیداسیون و کلروراسیون که برای خنثی کردن مواد سمی هیپریت و هیدرولیز مواد G و A به کار میرود. باران و رطوبت هوا در این موارد و به طور طبیعی کارساز است و در فروپاشی مواد اخیر موثرند. اما در مورد هیپریت اثرشان ناچیز است.
ب) آلودگیزدایی عملی. برخی از سموم از طریق فرایندهای شیمیایی بیاثر نمیشوند. در این موارد باید از روشهای آلودگیزدایی عملی کمک گرفت. تجربه نشان داده است که اگر بلافاصله بعد از تماس سم با بدن پیش از آنکه سم بر بدن نفوذ کند، اقدامات معین عملی صورت بگیرد نتیجه امیدبخش است. پارچه تنظیف سم را از روی پوست بدن بر میدارد، اما آن را در خود نگه میدارد و باید در نظر داشت که هنگام آلودگی زدایی با پارچه تنظیف به نحوی عمل شود که سم از روی قسمتهای آغشته به قسمتهای آغشته نشده سرایت نکند. میتوان با پاشیدن آب پرفشار، سم را پاک کرد. برخی از حل کنندههای آلی با حل کردن چربی بدن سبب انتقال سم از روی پوست میشوند. در این حالات سم از محیط آلوده محو نمیشود، بلکه از جایی به جای دیگر منتقل میشود؛ پس باید پارچههای تنظیف و آبهای مخلوط با سموم را نیز از صحنه خارج ساخت.
ج) آلودگیزدایی از طریق تبخیر. سموم فرار با پایداری اندک در مدت زمانی کوتاه تبخیر میشوند و در جو پراکنده میگردند. باید دانست که مواد سمی نوعا در مجاورت فلزات موجب خوردگی آنها میشوند، بنابراین باید تجهیزات آغشته به سموم را در مجاورت هوای آزاد و نور خورشید قرار داد تا سموم تبخیر شوند و تجهیزات در برابر خوردگی حفظ شوند.
د) آلودگیزدایی از طریق خاکریزی یا حفر زمین. با خاکریزی میتوان سطح زمین آلوده را پاکسازی کرد. از آنجا که آلودگیزدایی با مواد آلودگیزدا در یک جاده، نیاز به مقدار زیادی مواد دارد، بهتر است که جاده را با یک لایه خاک پوشاند. باید متوجه بود که مواد سمی پس از مدتی از طبقه زیرین به سطح جاده نفوذ میکنند. همچنین میتوان در یک سطح آلوده یک قشر از زمین آلوده را با بولدزر خاکبرداری کرد.
تجهیزاتی که برای آلودگیزدایی به کار میروند
خودروها و افراد را میتوان با افشانههای خودکار 2 تا 5 لیتری که بدین منظور ساخته و در خودروها جاسازی میشوند آلودگی زدایی کرد. در این افشانهها، محلول آلودگیزدا، با فشار هوای فشرده به خارج پرتاب میشود. یدکهای 600 لیتری و بیشتر را برای همین منظور میتوان مورد استفاده قرار داد. این یدکها پس از خالی شدن قابل پر شدن هستند.
میتوان نتیجه گرفت تجهیزاتی که در مورد آلودگیزدایی به کار میرود کارسازتر و موثرتر از تجهیزات و وسایلی هستند که در مراحل آشکارسازی، حفاظت انفرادی و جمعی مورد استفاده قرار میگیرند و به تحقق هدفهای بیشتر کمک میکنند.
در همین جا اضافه میکنیم که بر اساس نظریه کارشناسان جنگهای شیمیایی، بسیاری از سموم و مواد خطرناک و کشنده و ناتوان کننده وجود دارد که هنوز مورد استفاده نظامی قرار نگرفتهاند و استعمال این ماد در سرنوشت جنگها میتواند موثر باشد.