دروغگویی چه انواعی دارد؟

من دروغگو به دنیا آمدهام
چنان چه صورت ظاهر و باطن اشخاص یکی باشد، شناختنشان مشکلی را برای افراد ایجاد نمیکند؛ لیکن واقعیت این است که برخی از مردم دروغ میگویند. به علاوه، باید توجه داشت که منظور ما، اشخاصی نیستند که ناخواسته دستخوش اوهام و استباه میشوند و نمیتوانند درستی را از نادرستی تشخیص دهند؛ بلکه منظور اشخاصی است که آگاهانه و عمدا متوسل به دروغگویی و دیگر فریبی میشوند.
چون انسانها را بر اساس اظهاراتشان مورد قضاوت قرار میدهیم، به همین دلیل در صورت مواجه شدن با اطلاعات نادرست، بدون تردید قضاوت ما نیز اشتباه خواهد بود. باری، دروغگویان را به انواع متفاوت تقسیم کردهام که در ذیل به آنها میپردازم:
دروغگویان موردی و اتفاقی
این اشخاص، جسته و گریخته به این مسائل متوسل میشوند تا بدین واسطه از موقعیت و رویارویی نامطلوب خلاصی یابند. این اشخاص، ذاتا میانهای با دروغگویی نداشته و از این که از سر اضطرار و فشار، تن به این مساله دادهاند ناراحت هستند، چون این دروغگویان معذب و نارات هستند، به همین دلیل ناخواسته این مساله را از طریق حرکات بدن، ظاهر و تن صدای خویش آشکار میسازند.
دروغگویان موردی و اتفاقی، پیشاپیش در مورد دروغشان اندیشه کرده و حتی المقدور سعی میکنند که این مساله را توجیه پذیر و پذیرفتنی بنمایانند؛ لذا بدین دلیل است که معمولا نمیتوان دروغ این اشخاص را از طریق شخص ثالث و منابع دیگر آشکار کرد. به بیان دیگر، این دروغگویان بر این باورند که به سادگی دروغشان آشکار نمیشود؛ چه، اگر غیر از این فکر میکرد، هیچگاه متوسل به دروغگویی نمیشد. لذا بدین دلیل است که کار کشف دروغ دشوار میشود و باید در این راستا به نشانههای تشخیصی کلامی و رفتاری متوسل شد تا به هدفش نایل گردد.
دروغگوی با سابقه
این نوع دروغگو، از کارش آگاه بود و مثل حالت پیشین احساس ناراحتی و عذاب نمیکند؛ چون کثرت توسل این فرد به این حربه کاملا محسوس است. معمولا این اشخاص، در اثر تمرین و مداومت، در کارشان استاد شدهاند. به همین دلیل، پی بردن به دروغشان از طریق حرکات بدن و تن صدا ممکن نیست؛ چون این اشخاص برای تامین منافع شخصی و پیشبرد اهداف خویش به کرات به این شیوه نادرست متوسل میشوند؛ به همین دلیل آثار تنش و اضطراب در صورت ظاهرشان نمودار نیست. چون این اشخاص پیشاپیش در این خصوص اندیشه نمیکنند، بدین واسطه، برای آشکار کردن دروغشان باید از تناقضات کلامی بهره گرفت.
دروغگویی از سر عادت
دروغگویی عادت کرده، در اثر گذشت زمان و کثرت استفاده از این ابزار، در برابرش کرخت شده و اساسا متوجه راست یا دروغ بودن اظهارات خود نمیشود. برای تشخیص ماهیت و شخصیت این اشخاص چندان نمیتوان به حرکات و صورت ظاهرشان تکیه کرد، زیرا این امر برایشان کاملا عادی شده و شاخصههایی را به دست نمیدهند، لیکن چون کثرت استفاده از این شیوه سبب گسیختگی کنترل ذهنیشان میشود، به همین دلیل مطالب متناقض راهگشایی را بر زبان میآوردند. در این ارتباط، کافی است که فرد هوش و حواس خود را متوجه تناقضات کلامی و گفتاری دروغگویی عادت کرده نماید تا به سادگی دستشان را رو کند. به علاوه، در این ارتباط میتوان از منابع بیرونی نیز بهرهمند شد.
نکتهای که باید آویزه گوشمان باشد این است که این تیپ مردمد، بسیار نادرند و به همین دلیل آشکار کردن دروغشان تا حدی دشوار است. بدین واسطه، شناخت این اشخاص برای دست اندرکاران مسایل حقوقی و قضایی نیز بسیار دشوار است، زیرا در زندگی عادی، مردم به ندرت متوجه تناقضات و ناهمخوانیهای کلامی میشوند؛ اما این اشخاص به سادگی در دادگاهها قابل تشخیص هستند، چون اظهارات و ادعاهایشان از طریق چندین منبع مورد بررسی قرار گرفته و ارزیابی میشود. ما به کرات با اشخاصی از این نوع مواجه میشویم. به همین دلیل، شناخت این دروغگویان برای ما ساده است.
دروغگویان حرفهای
تشخیص دروغگویان حرفهای از هر نوعی دشوارتر است، زیرا این اشخاص برای تحققی هدفی متوسل به این امر میشوند. به علاوه، پرت و پلاگویی دروغگویان عادتی را نیز در شیوه ویژه خود نشان نمیدهند. این اشخاص، پیشاپیش برای مقصود خود اندیشه کرده و از هر گونه متناقضگویی خودداری میکنند. به علاوه، آرامش ظاهریشان نیز هیچ گونه دستاویز و گزکی را به شنونده و بیننده نمیدهد.
برای این که دروغ این حرفهایها آشکار شود، چارهای جز این نیست که اظهاراتشان بر اساس نظرگاههای منابع بیرونی مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد. به علاوه، لازم است که فرد، بیش از هر گونه اقدامی به تصمیم قاطع خود برسد.