روشهای اعمال نفوذ در روابط اجتماعی
1-خواهش کردن: در این شیوه فرد با نشان داد آسیبپذیری و درماندگی خود سعی میکند حس یاریرسانی را در فرد مورد نظر برانگیزاند یا به عبارت دیگر وی را به قبول خواست خود ترغیب کند.
2-استناد کردن به تخصص شخصی: در این روش فرد سعی میکند ادعا یا درخواستی را با توجه به مهارت یا تخصصی که دارد توجیه و در نتیجه باور کردنی سازد.
3- طرح یک نیاز شخصی: طرح نیاز، به ویژه، در موقعیتهایی که رفع نیاز دیگران یک هنجار مطلوب باشد، فرد موردنظر را بر میانگیزاند تا به نیازمند کمک کند یا در مقابل خواست او تسلیم شود.
4-استناد به یک نفس خویشاوندی: در این وضعیت، فرد سعی میکند. ابتدا شخص مورد نظر را در یک شرایط ارتباطی بسیار نزدیک قرار دهد و سپس خواست خود را مطرح کند. مثلا میگوید: «اگر شما دوست من بودید…» یا «اگر شما مادر من بودید…»
5-قول همکاری متقابل: در این شیوه فرد با شناسایی نیاز شخص موردنظر قول میدهد که در صورت پذیرش درخواست وی، نیاز یا درخواست او را برطرف کند. مثلا میگوید: «اگر شما این کار را برای من انجام دهید، من قول میدهم که…»
6-استناد به یک هنجار اجتماعی: در این روش فرد سعی میکند انجام یک کار را عادی و منطبق با موازین اجتماعی و نیز همهگیر نشان دهد تا اگر فرد منع بیرونی در انجام یک کار احساس میکند، برطرف شود و همکاری کند.
7-استناد به یک اصل اخلاقی: در این شیوه، فرد درستی و خوب بودن عملی را با استناد به اصول اخلاقی نشان میدهد تا اگر شخص مورد نظر برای انجام کاری منع درونی احساس میکند رفع و به همکاری ترغیب شود.
8-استناد به نوع دوستی: انجام کار، به تداوم سلامت یا رفاه دیگران پیوند زده میشود، مثلا میگوید: «سلامتی افراد دیگر به شما بستگی دارد».
9-تملق: در این تدبیر فرد با نشان دادن رفتارهای کلامی مثبت، مثل «شما واقعا امروز جذاب به نظر میسید» و رفتارهای غیر کلامی متوجه به هدف، مثل خندیدن، مجاورت فیزیکی و توجه به گفتههای شخصی و تایید آنها سعی میکند وی را به پذیرش خواستههای خود ترغیب کند.
10-پیشنهاد رشوه یا معامله با یک شئ: در این تدبیر برای تسلیم شدن فرد توجیه بیرونی فراهم میشود. پیشنهاد یک مبلغ قابل توجه با تامین یک شئ مورد نیاز ممکن است بعضی افراد را به تسلیم شدن ترغیب کند.
11-نشان دادن هیجانها: آشکار ساختن هیجانهای منفی، ممکن است شخص مورد نظر را در پذیرش خواست فرد دیگر، مستعد سازد. مثلا: «اگر آن کار را انجام ندهید، من گریه میکنم».
12-طرح یک انتقاد: طرح یک انتقاد یا یک برچسب منفی، موجب میشود که شخص در یک وضعیت نامطلوب قرار گیرد. بنابراین برای دور شدن یا تبرئه خود از آن انتقاد، به پذیرش خواست فرد آماده میشود. مثلا به شخص مورد نظر گفته میشود: «شما آن قدر خسیس هستید که نمیتوانید…»
13-فریب دادن: در این تدبیر با اعلام یک خبر دروغ، شخص را به تسلیم وادار میکنند. مثلا «مدیر به من گفته تا به شما بگویم که …» (وقتی که مدیر واقعا چیزی نگفته است).
14-تهدید: در این وضعیت فرد برای پرهیز از پیامدهای منفی احتمالی (واقعی یا تصوری) در مقابل خواست دیگران تسلیم میشود. مثلا نفوذ کننده میگوید: «من به پدر میگویم، اگر شما…»
15-اعمال قدرت: در این شیوه فرد با آشکار ساختن قدرت بدنی و احتمال آسیبرسانی به قربانی، وی را به تسلیم میکشاند.
16-ذکر سودمندی شخصی: در این تدبیر، برای ترغیب شخص مورد نظر به یاری رسانی، فواید و سودمندیهای آن کار را برای وی بیان میکنند.