شورش بهار – اولین اجرای یک قطعه که دنیای موسیقی را متحول کرد
رأس 8:45 شب، پردهها بالا رفت. رهبر چوبش را تکان داد و ارکستر شروع به نواختن کردند. بعد از چند لحظه صدای داد و فریاد و اعتراض بلند شد. تماشاچیان با مشت به جان هم افتادند. بعضی در میان دعوا گیر افتاده بودند. یک خانم آراسته از طبقهٔ اشراف، به صورت فرد کناریاش آب دهان انداخت. دو نفر از مشتریان همیشگی کنسرتها، کارشان آن قدر بالا گرفت که برای فردای آن شب قرار دوئل گذاشتند.
آن اجرا، یک باله معمولی نبود.
مناسبت، اولین اجرای «پرستش بهار» در «تئاتر شانزالیزه» پاریس بود. این بالهٔ نوآورانه که موسیقی آن توسط «ایگور استراوینسکی» ساخته و حرکات بالهٔ آن توسط رقاص معروف «واسلاو نیجینسکی» طراحی شده بود واکنشی را در شنوندگان پدید آورد که در دنیای محترمانهٔ موسیقی کلاسیک نادر بود.
زد و خورد خشمآلود.
موضوع مناقشهانگیزی بود: آیین کفرآمیزی که در آن یک باکره تا سر حد مرگ میرقصد. موسیقی «ناهمخوان» استراوینسکی به گوش بسیاری ناهنجار بود. مجلهٔ تایمز موسیقی لندن نوشت: «اگر بگوییم بخش عمدهای از آن آزاردهنده است، توصیف محتاطانه و ملایمی کردهایم.» بعضی، طاحی رقص رادیکال نیجینسکی را حرکاتی بیهدف میدانستند. آن شب تماشاچیان به سرعت جبهه گرفتند و جنگ میان دستهها در راهروها بالا گرفت. یک شاهد میگوید: «موسیقی در میان فریادهای گروههای مردان و زنان خشمگین گم شده بود.»
دیگری میگوید: «انگار سالن در اثر زلزله جابجا شده بود.»
زمانه عوض میشود. امروز «پرستش بهار» استراوینسکی به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای قرن بیستم شناخته میشود، شکافی با گذشته که از ظهور دوران جدیدی خبر داد.
و دیگر بعید است که تماشاچیان با شنیدنش به شورش تحریک شوند.
“اون کسی که این موسیقی شیطانی رو نوشته، چه حقی داشته که همچین چیزی بنویسه، گوشای بیچاره ما چه گناهی کرذن که باید این تق و توقها و دنگ و دونگها را بشنون؟”