بررسی حال و هوای روحی و موقعیت اجتماعی و کنشها و واکنشهای هر شخصیت در فیلمنامههای سینمایی با تلویزیونی کاری به نسبت دشوار و ظریف است که بدون در نظر گرفتن دورهٔ تاریخی و زمانهٔ زیست و دوران زندگی یک شخصیت، تا حدودی ناممکن به نظر میرسد.
برخی از این شخصیت ها، از جمله شخصیتهای ملی، تاریخی و هنری، به دلیل خاص بودن، قابل تعمیم به نمونههای مشابه خود نبوده و به همین روی شناخت و بررسی زوایای مختلف چنین شخصیتهایی نیاز به واکاویهای روانشناختی دقیق و مستندات مستحکمی دارد. در حالی که برای شخصیتهای ساختهٔ ذهن و خیال نویسندهٔ یک فیلمنامه تنها میتوان بانویی شبیه سازی نمونههایی مشابه پیدا کرد.
شوکت (حسن پورشیرازی) به عنوان یک شخصیت به ظاهر منفی و چهرهای که در تقابل با یکی از شخصیتهای محوری مجموعه یعنی نسرین (عاطفه نوری) قرار میگیرد، به خوبی توانسته است در بستر یک درام اجتماعی با محوریت موضوع خانواده، در این مجموعه حضوری پررنگ داشته باشد، حضوری که البته نه به معنای تاثیرگذاری مستقیم از نوع مثبت آن، بلکه شاید بتواند تنها از زاویههای عبرت آموز بودن به مصداق مثل معروف ادب از که آموختی؟ از بیادبانه، برای بخشی از افراد جامعه در مقام مخاطبان این مجموعه آینهٔ عبرتی باشد.
بازی بازیگران در نقشهایی تناقض نما، از نوع شوکت که از یک سو با روحیهای پدرسالارانه میکوشد تا در خانواده خود و حتی خویشاوندانش شخصیتی پرقدرت و پر جذبه تلقی شود و از سویی دیگر چه بسا که خودش نیز از برخی رفتارهای خشن و سنگدلی هایش ناخشنود است، کار چندان سادهای نیست. به همین دلیل است که حضور حسن پورشیرازی در این مجموعه و به ویژه در این نقش به خصوص برای وی آزمونی دشوار بوده است که صد البته این بازیگر نام آشنا با توجه به سابقهٔ طولانی در بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون، در ایفای این نقش موفقیت قابل اعتنایی داشته است.
از دیدگاه روانشناختی، با شخصیتی مثل شوکت که در جامعهٔ ما نمودهای عینی بی شماری دارد چنان رو به رو میشویم که همهٔ واکنشهای رفتاری او در مقابل سادهترین کنش دیگران، ناخواسته و به طور طبیعی، رنگ و بویی از خشم و خشونت و ناداوری به خود میگیرد!
وجود تعلیقهای ریز و درشت در مجموعهٔ نرگس، که صد البته عمدهٔ ماجراها نیز بر محور شخصیت اصلی مجموعه یعنی «نرگس» (پوپک گلدره ستاره اسکندری) میچرخد، کمک کرده است تا مخاطب چنین اثری برای پی جویی قصهٔ آن شور و شوق نشان دهد و قصهٔ پرتنش برگرفته از متن زندگی و جامعهٔ ماه با پرداخت هوشمندانهای به شکل نمایشی پرکشش به مشتاقان چنین اثری ارائه میشود.
چندان که هر یک از مخاطبان مجموعه، به گونهای میتوانند بخشی از شخصیت خود با شخصیت آدمهای آشنای خود را در این مجموعه به تماشا بنشینند، شاید به همین دلیل است که آدمهای مختلف با روحیات گوناگون میتوانند با هر یک از شخصیتها همذات پنداری کنند. چه بسیار کسان که میتوانند با دیدن شوکت به عنوان پدری خود رای و مستبد، به یاد پدر خودشان میافتند و آدمهای دیگری میتوانند خودشان را در آینهٔ وجود شوکت ببینند. شخصیت شوکت و نسرین به گونهای در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و هر کدام از آنان محور خوبیها و بدیها میشوند و به نوبهٔ خود تصویری از یک بخش کوچک جامعهٔ شهری و شرایط پرتنش اجتماعی زمانهٔ خود را به مخاطبان خویش ارائه میدهند شوکت به گونهای به بیننده مجموعه معرفی میشود که مخاطب با سبک زندگی و با دیدگاه خاص او نسبت به ارزشهایی مثل کار، تحصیل، دانشگاه و دستیابی به رفاه و ثروت به گونهای شفاف آشنا میشود، او محصول جامعهای است که چنین باوری را در رگ و پی چنین شخصیتی تزریق کرده است. گذشته و دیروز، آشفتهٔ شوکت با ناهنجاریهای رفتاری و روان پریشانهٔ «امروز» وی که در جایگاه یک پدر برای پسرش دل میسوزاند و مخالفت جدی او با ازدواج «بهروز» (مهدی سلوکی) و «نسرین» (عاطفه نوری) نیز از نگاه او عملی خیرخواهانه و دوراندیشانه تلقی میشود، در حالی که شائبهٔ نوعی زن ستیزی که بیگمان ریشهای تاریخی دارد، در لایه زیرین این شخصیت پنهان است، به گونهای که شاید بتوان گفت حتی همسرش «اعظم» (مهرانه مهین ترابی) را نیز به خاطر زاییدن پسرش (بهروز) تحمل میکند.
حسن پورشیرازی با نقش آفرینی پرقدرت خود، نقش «شوکت» را به گونهای بازی کرده است که بسیاری از مخاطبان، با وجود چند شخصیت محوری دیگر، در زمان پخش آن از تلویزیون، از این مجموعه، به عنوان «مجموعهٔ شوکت» یاد میکردند!