چه کسی نخستین بار قشر و پوستهٔ زمین را کشف کرد؟

سال اکتشاف: 1914

این کشف چه می‌گوید؟

زمین از لایه‌های مختلف تشکیل شده که هر کدام ضخامت متفاوتی دارد.

چه کسی آن را کشف کرد؟

بنو گوتنبرگ Beno Gutenberg


امکان ندارد بتوانیم اعماق زمین را ببینیم. یا وسایلی را به چند کیلومتری زیر زمین بفرستیم؛ پایین‌تر از عمق 5/5 کیلومتری سطح زمین، کاملاً خارج از دسترس بشر قرار دارد. با این حال شناخت زمین و مواد تشکیل‌دهنده آن بدون داشتن اطلاعاتی از درون زمین امکان ندارد.

بنو گوتنبرگ نخستین شناخت منطقی از درون زمین را ارائه داد. کشف او ثابت کرد که زمین سیاره‌ای یکپارچه و جامد نیست. بلکه به لایه‌های متعدد تقسیم شده است. او نخستین کسی بود که درجه حرارت و خواص فیزیکی قشر زمین را محاسبه کرد. کشفیات او چنان اهمیتی دارد که او را پدر ژئوفیزیک می‌نامند.


بنو گوتنبرگ به سال ۱۸۸۹ در آلمان متولد شد. او از بچگی به علوم علاقه داشت و می‌دانست که روزی به تحصیل در رشته هواشناسی خواهد پرداخت. او در سال دوم دانشکده بود که به ژئوفیزیک (فیزیک زمین) علاقه‌مند شد و به تحصیل در این رشته پرداخت و نیم‌نگاهی هم به سسمولوژی Seismology (علم لرزه یا زلزله‌شناسی) – مطالعهٔ امواج سسمیک (لرزه)، امواجی برخاسته از لرزش‌های زمین – داشت.

او در سال ۱۹۱۳ فارغ‌التحصیل شد و از رشته جامعه‌شناسی به ژئوفیزیک (مطالعه درون زمین) روی آورد. او در زمان مناسب در مکان مناسب قرار گرفت. گوتنبرگ به تمام داده‌ها و مطالعات امیل وایچرت، پیشگام علم زلزله‌شناسی دسترسی پیدا کرد که در زمان خود اطلاعاتی کامل محسوب می‌شد. وایچرت اطلاعات مفصلی جمع‌آوری کرده بود و گوتنبرگ به مطالعه الگویی پرداخت که در پس این اطلاعات بود.

گوتنبرگ کشف کرد، امواج زلزله به تمام نقاط سطح زمین نمی‌رسد، حتی اگر شدت زلزله زیاد باشد، همیشه نقطهٔ سایه‌ای وجود دارد که امواج زلزله در آن تشخیص داده نمی‌شود.

همچنین متوجه شد امواج زلزله با سرعت‌های متفاوت در لایه‌های زمین حرکت می‌کنند. همه این‌ها باعث شد گوتنبرگ حدس بزند که داخل زمین توده‌ای جامد و یکسان نیست و می‌باید لایه‌های جداگانه داشته باشد.

گوتنبرگ زمین را به تخم‌مرغی تشبیه کرد. سطح زمین قشری جامد با ضخامت کم بود، اما درون آن می‌باید هسته‌ای وجود داشته باشد شبی به زرده تخم مرغ که غلظتش از لایه بعدی بیشتر است.

اگر این موضوع صحت داشت، امواج زلزله که به هسته مرکزی می‌رسند سرعتشان به دلیل تفاوت لایه‌ها فرق می‌کرد. یکی از انواع موج‌هایی که گوتنبرگ مطالعه کرد امواج افقی بود. این امواج اصلاً به هسته مرکزی نمی‌رسید. از آن‌جا که او متوجه شده بود که این امواج در آب اقیانوس به سرعت ناپدید می‌شوند نتیجه‌گیری کرد که مرکز زمین می‌باید مایع باشد.

گوتنبرگ داده‌های کافی از امواج زلزله ثبت شده به دست آورده بود تا اندازه مرکز زمین را محاسبه کند. او اعلام کرد مرکز زمین شعاعی حدود 3500 کیلومتر دارد و همچنین حدس زد مرکز زمین مایع و از جنس نیکل و آهن است.

مدلی که گوتنبرگ ارائه داد به سرعت پذیرفته شد و تا سال ۱۹۳۸ تغییری پیدا نکرد. در آن سال اینگه لیمان، مطالعه امواج زلزله را کامل کرد. تحقیقات او نشان داد، مرکز زمین به دو بخش مرکزی و جامد و لایه‌ای اطراف آن از جنس مایع تقسیم می‌شود. پوسته زمین هم به دو لایه بیرونی و درونی تقسیم می‌شود.


پوستهٔ زمین جامد است. هسته مرکزی زمین نیز جامد است. میان این دو (که 90 درصد حجم زمین را تشکیل می‌دهد) مایع مذاب نیمه‌جامدی وجود دارد.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]