لکنت زبان – به چه گفتاری لکنت میگویند؟
نوشته آرمیتی خضری
در میان انواع اشکالات سخن گفتن، توجه بسیاری از متخصصان، محققان، دانشمندان و درمانگران به لکنت زبان بیشتر است. تکرار، مکث، کشیدن صداها و واژهها و بخشی از کلمه را هنگام صحبت کردن، لکنت زبان میگویند. اگر لکنت از نوع شدید باشد، علاوه بر حالات ذکر شده، با حرکات اضافی بدن (فشار و تکان دادن دست و پا یا بر هم زدن چشمها و غیره) همراه است که ممکن است در هر فردی به نحو خاص بروز کند.
پیچیدگی و تنوع این اشکال، محققان را بر آن داشته است برای آشکار ساختن علت بروز و یافتن روشی برای درمان آن، دست به تحقیقات گستردهای بزنند. در این میان هر کسی مناسب با تخصص حرفهای خود علتی برای آن پیدا میکند. برای مثال روانپزشکان علت پیدایش لکنت را عکس العمل یا تظاهر آشکار حالات و فشار روانی میدانند. بنابر نظر متخصصان مغز و اعصاب، برای گفتار سلیس و روان، طرف غالب مغز (معمولا چپ) فرمان دهد و نقش اصلی را بر عهده دارد. هر گاه تداخلی در امر فرمان دادن به وجود آید و دو نیمکره با هم دستوری صادر کنند، لکنت بروز میکند. متخصصان شنوایی، دلیل لکنت را ناشی از دیر رسیدن صدای فرد دارای لکنت به گوش خود او، دانسته و این عارضه را به سبب تاخیر زمانی و نه عارضه جسمی و عضوی گوش می دانند. عدهای بر این عقیدهاند که لکنت در نتیجه یادگیری غلط و تقلید از شخصی لکنتی دیگر به وجود میآید (برای مثال همانندسازی با شخصیت مورد علاقه خود) و این مسئله در اذهان این سوال را مطرح میسازد که شخص لکنتی از چه کسی تقلید کرده است؟
با توجه به نکات ذکر شده متوجه میشویم لکنت زبان با عوامل و شرایط زیادی ارتباط دارد. درصد ابتلای لکنت در پسرها بیشتر از دخترهاست و این نظر دو دلیل دارد.
- از لحاظ ساخت فیزیکی و فیزیولوژیکی پسر و دختر با هم متفاوتاند. عدهای از دانشمندان معتقدند چون پسرها رشدشان تدریجی است و دخترها رشد سریع دارند، لکنت در میان پسرها بیشتر است زیرا باید «عقب ماندگی» خود را ولو شکسته بسته جبران کنند.
- مسائل روانی. معمولا جامعه از پسرها توقع بیشتری دارد و به همین دلیل درصد لکنت در میان آنها زیادتر است.
پیدایش لکنت:
تاثیر سن را بر الگوهای گفتاری نمیتوان انکار کرد. شروع لکنت زبان در کودکان پیش از سن مدرسه بین سنین 2 تا 5 سالگی یعنی درست زمانی که رشد گفتار و زبان در حال تکامل است روی میدهد. اغلب این اختلال به دنبال یک اتفاق سوء و دفعتا بروز میکند (ترسیدن از حیوانات، تنبیه از طرف والدین و …) و گاهی نیز به طور نامحسوسی آشکار می شود، به طری که نامحسوس آشکار میشود، به طوری که بیمار و و الدین زمان آغاز آن را به خاطر نمیآورد. از آنجا که دوره 2 تا 5 سالگی به زمان ناروانی طبیعی گفتار (لکنت کاذب) معروف است، بسیاری از کودکان به راحتی آن را پشت سر میگذارند و روانگویی را آغاز میکنند. اما میزان و آستانه تحمل هر فرد در برابر مشکلات و برخوردهای نادرست و نامساعد اطرافیان (چه در قبال لکنت و چه در قبال رفتارهای کودک) فرق میکند. پارهای کودکان واکنش شدید نشان میدهند که احتمالا منجر به تثبیت ناروانی گفتار خواهد شد.
در این میان مسئله حائز اهمیت رفتار والدین با کودک است که اغلب از کودک توقع زیادی دارند. برای مثال اگر کودک شعری را میداند، والدین بر خلاف میل کودش تلاش میکنند تا به نحوی او را به نمایش بگذارند، به طوری که کودک به رغم میل طبانی خود صرفا برای ارضا و جلب محبت اطرافیان مجبور به انجام آن میشود. گاهی توجه اطرافیان به محبت کودک دقیقا به توجه بیشتر کودک به گفتار خود میانجامد. همین مسئله سبب لکنت یا تشدید آن در کودک میشود، که بر اساس همین اصل عدهای معتقدند گناه لکنت زبان متوجه شنونده است نه گوینده.
مستقیم و با مشورت والدین و نزدیکان کودک لکنتی انجام میپذیرد. از آنجایی که کودکان از لحاظ اجتماعی هنوز با ناراحتیهای حاصله از لکنت مواجه نشدهاند، عوامل عاطفی به میزان زیادی روی آنان اثر نگذاشته است، و معمولا رفتار اجتنابی ندارند و از طرفی چون قابلیت یادگیری کودکان نسبت به بزرگترها بیشتر است و اغلب لکنت آنها شکل لکنت اولیه را دارد، درمان بهتر و زودتر به نتیجه مطلوب خود میرسد. بنابراین بهترین موقع و مطلوبترین نتیجه حاصله از درمان، آغاز لکنت است.
رعایت نکات زیر در درمان کودک لکنتی نقش بسزایی دارد.
- با توجه به اینکه مراکز مربوط به گفتار دیرتر از سایر مراکز بدن به تکامل و رشد میرسند، باید فرصت جبران به کودک داده شود.
- سعی کنید عوامل تشدید کننده اختلال (اضطراب، ترس، تنبیه و …) به حداقل ممکن کاهش یابد.
- به جای توجه مستقیم به طرز صحبت کودک، باید به محتوای گفتار او دقت کرد.
- والدین باید از طرز صحبت و قدرت تکلم کودکان هم سن او آگاه باشند و از او با توجه به سنش توقع داشته باشند. نکته حائز اهمیت این است که هرگز نباید او را با سایر کودکان مقایسه کرد. معمولا دخترها زودتر از پسرها به حرف میآیند. حال اگر فرزند دوم خانواده پسر بود نباید توقع داشته باشیم که همانند فرزند اول خانواده که دختر است صحبت کند.
- از کودک نباید بیش از توانش توقع داشت، او ممکن است هنگام صحبت کردن کلمه مورد نظر را به خاطر نیاورد، یا از ابراز عقیده خود ترس داشته باشد که همین مسائل نیز ممکن است سبب مکث یا تکرار در گفتار وی گردد.
- از توجه زیاد و یا کم به کودک خودداری شود. افراط در هر یک از موارد سبب عدم تکلم طبیعی و یا آشفتگی تکلم کودک می شود.
- کودکان برای رفع نیاز خود به طور طبیعی با دیگران صحبت خواهند کرد. لذا به هیچ وجه کودک را وادار به ارتباط کلامی با دیگران نکنید. (برای مثال به جای اینکه از عباراتی مانند «با تو صحبت میکنند»؛ «جواب بده»، و غیره استفاده نکنید بهتر است به کودک اجازه دهید خودش پاسخگوی سوال دیگران باشد و خودش تصمیم بگیرد).
- والدین باید بدانند که هیچ یک در به وجود آمدن لکنت زبان کودک مقصر نیستند، ولی میتوانند نقش موثری در ایجاد یا درمان اختلال گفتاری کودک داشته باشند، همانگونه که نگرانی و شادی آنها در رفتار کودک بیتاثیر نیست و روی گفتار نیز بیاثر نخواهد بود.
- والدین باید درباره نیاز کودک به محبت، احساس امنیت و احساس تعلق و آگاهی، توجه کافی داشته باشند و با استفاده از نکات مثبت و نیکویی ویژگیهای موجود در کودک سعی در بالا بردن اعتماد به نفس او کنند (تقویت فعالیتهایی نظیر شنا کردن، نقاشی کردن، موسیقی و غیره …).
- از تنبیه و تشویق بیجا خودداری کنید. هرگز نباید جلو دیگران کودک را سرزنش کرد. اگر کودک صحبت میکند نباید گفت که تو چقدر خوب حرف میزنی، زیرا این عمل باعث میشود تا کودک متوجه شود که به او دروغ گفتهایم. در این مورد باید سعی شود استعداد و مهارتهای موجود در کودک را تشویق کنیم.
- وقتی کودک دچار هرگونه اشکال گفتاری از جمله لکنت میشود، والدین (و افراد خانواده) باید از هرگونه عکس العمل نسبت به او اجتناب ورزند (احساس ترحم، اضطراب، خشم، خندیدن به کودک، مسخره کردن و ادای او را درآوردن).
- در مقابل کودک، مستمع خوبی باشید. آرامش خود را حفظ کنید بدون هیچ هیجان و با آرامی با او صحبت کنید. با جملاتی نظیر «آرام حرف بزن»، «عجله نکن» و غیره صحبت کودک را قطع نکنید، به جای او صحبت نکنید، بلکه فرصت کافی برای ادامه صحبت به او بدهید.
- خستگی، عدم سلامت عمومی، تغذیه غلط سبب تشدید مشکل کودک میشود، لذا سعی کنید از این عوامل بکاهید.
- محیط زندگی کودک باید گرم و پرمهر باشد. والدین باید در حضور کودک خیلی راحت و آرام سخن بگویند و بکوشند شرایطی را که کودک در آن بهتر صحبت میکند برای او فراهم کنند. از دعوا و نزاع در مقابل کودک حتی الامکان بپرهیزند. حتی وقتی کودک در طی صحبت، گیر و مکث دارد، بعد از تمام شدن صحبتش برای اینکه فکرش را از این مسئله منحرف کنید و از خجالت او جلوگیری کنید میتوانید خاطرات خوبی را به یاد کودک بیاورید، مثلا بعد از تمام شدن حرف کودک به او بگویید چه خوب شد دیروز در کلاس نمره 20 گرفتی و یا به یاد داری پارسال رفتیم کنار دریا و …
این یادآوری ما باعث میشود کودک کاملا توجهش از صحبتی که چند لحظه پیش کرده، منحرف شود.
- هرگز نباید بین کودک دارای لکنت و سایر فرزندان خانواده فرق گذاشت (توجه بیش از حد به کودک و یا برعکس به حساب نیاوردن او).
- لکنت وسیلهای نباشد تا کودک از طریق آن به خواستههایش برسد.
- انتخاب نوشتن با هر دو دست را به عهده خود کودک بگذارید. لذا به هیچ وجه راست دست بودن را به کودک تحمیل نکنید.
- اگر لکنت کودک کاهش پیدا کرد او را بیشتر به صحبت کردن تشویق کنید و صدایش را بدون اینکه خودش متوجه باشد ضبط کنید و در موقع استراحت یا بازی برایش پخش کنید.
- بارها دیده شده است که افراد لکنتی در شعر خواندن و هنگام کاستن سرعت صحبت خود کمتر دچار لکنت میشوند، لذا صحبت کردن با آهنگ در بهبودی کودک بیتاثیر نخواهد بود (دست زدن و با پا ضرب گرفتن).
- اگر کودک به مشکل خود اشاره و یا در مورد نحوه صحبت خود سوال کرد، به هیچ وجه نباید قضیه را لوث و یا برعکس پراهمیت جلوه داد. برای مثال اگر کودک گفت چرا این طوری حرف میزند نباید مسئله را انکار کرد و گفت اصلا مهم نیست، خیلی خوب حرف میزنی، بلکه میتوان در مقابل سوال او تنها به جمله کوتاه زیر اشاره کرد که بله بعضی از اوقات آدم این طوری صحبت میکند.
- از برچسب زدن به کودک و گفتن اینکه مگه تو «زبان نداری»، و یا «لالی» و …، باید جدا خودداری کنید.
- از آنجا که حس تقلید کودکان بیشتر از بزرگسالان است و شاید نیمی از یادگیریها و تجربیات خود را از محیط اطراف خود میآموزند، باید به طور غیر مستقیم الگوی آرام صحبت کردن را به کودک یاد بدهید. بدون اینکه او را متوجه این مسئله کنید.
- به علت اینکه مشکل کودکان لکنتی در جمع بیشتر است، لذا به جای بازیهای انفرادی کودک را به بازیهای گروهی- کلامی تشویق کنید.
- شخصیت دادن به کودک و او را کم ندانستن، بسیار مهم است. همیشه او را مثل خودتان در نظر بگیرید. مثلا در سر سفره غذا جای مشخص و یا در سینما و اتوبوس بلیت و صندلی مجزا برایش در نظر بگیرید.
- چون نقش معلم نیز در درمان لکنت بسیار مهم است، معلمان نیز باید سعی کنند کودک را در فعالیتهای اجتماعی شرکت دهند و بین او و دیگران تمایزی قائل نشوند. این پشت گرمی باعث میشود تا کودک پای تخته برود، شعر بخواند و قصه بگوید، درسش را بخواند و از پاسخ دادن به معلم ابایی نداشته باشد. (ارتباط والدین با اولیای مدرسه همیشه مفید است).
- توجه به این نکته نیز از اهمیت دور نیست که شاید کودک از صحبت کردن تجربه کافی نداشته باشد. بنابراین لازم است توسط معلمان به همکلاسیهایش توضیح داده شود که لکنت نوع دیگری از صحبت کردن است و با توجه به این آگاهی ممکن است از برخوردهای نامناسب شاگردان در مقابل کودک جلوگیری شود.
هر کدام از موارد فوق شاید به تنهایی مهم و ارزشمند نباشد، ولی هستهای است در روان کودک که شاید رعایت نکردن آنها به لکنتی شدن بینجامد.