چگونه «نه» گفتن را تمرین کنیم؟!

هدف: برای آسان ساختن نه گفتن وقتی که میخواهید آن را بگویید و برای کمک به شما در شکل دادن شیوه پاسخهای منفی خود.
گام اول: موقعیتهای مذکور در زیر را در نظر بگیرید و درباره پاسخ آنها فکر کنید. بهتر است پاسخها را بنویسید تا خودتان را گول نزنید. فرض کنید در مقابل هر مثال، می خواهید بگویید نه و این کار مناسب است فقط یک مشکل وجود دارد و آن این که آیا میتوانید این کار را بکنید یا نه؟
موقعیت اول: همکارتان برای تلفن زدن تقاضای چند سکه میکند. او همیشه به طریقی این کار را میکند و هیچ وقت پول را پس نمیدهد. همکارتان میگوید: «ممکن است چند سکه به من بدهی؟ میخواهم تلفن بزنم.» چگونه در این مورد نه میگویید؟
موقعیت دوم: دوستی از شما خواهش میکند روزی با او برای انتخاب یک دستگاه بلندگو به بازار بروید و شما موافقت میکنید. صبح روز تعطیل موقعی که برنامهریزی کردهاید که در خانه کارهایی را انجام دهید، او تلفن میزند و میگوید: «قول دادی در انتخاب یک دستگاه بلندگو به من کمک کنی. میتوانی امروز با من بیایی؟ شما واقعا میخواهید کتابهایتان را مرتب کنید، چگونه در این مورد نه میگویید؟
موقعیت سوم: شما در یک کمیته جمعآوری پول برای واقعهای کار کردهاید و برای این کار پیش از همه وقت صرف کردهاید، اما حالا رئیس کمیته درخواست دیگری از شما میکند و خواهش میکند: «علی، تو خیلی خوب کار میکنی آیا میتوانم برای کنترل بلیتها روی تو حساب کنم؟» چگونه میگویید نه؟
گام دوم: بعد از این که در موقعیتهای بالا طبق روش خود نه گفتهاید، نمونههای زیر را با پاسخهای خود مقایسه کنید، سپس پرسشها را یک بار دیگر بررسی کنید. به خاطر داشته باشید که پاسخهای شما نباید دقیقا مطابق آنها باشد، ولی شما باید از اصول آن یعنی اختصار، وضوح، استحکام و صداقت تبعیت کنید.
موقعیت اول: همکار اداری و سکه برای تلفن.
نمونه: «نه متاسفم. تو تاکنون از این بابت خیلی به من بدهکاری.»
«نه تو هیچ وقت پولی را که میگیری پس نمیدهی».
توجه: هر پاسخ کوتاه و مربوط و با نه شروع میشود به طوری که هیچ کدام نامفهوم نیست و توضیح طولانی ندارد.
موقعیت دوم: دستگاه بلندگو
نمونه: «نه، من امروز نمیتوانم این کار را بکنم، هفته آینده چطور است؟»
«من با تو خواهم آمد، ولی نه امروز، متاسفم».
توجه: پاسخها تعهد را قبول دارد ضمن اینکه روی وقت مناسب نیز تاکید میکند.
موقعیت سوم: کمیته و فرد خوب کار کن.
نمونه: «نه، شما باید آن کار را به کسی بدهید که سهم خود را انجام نداده است».
«نه، تا به حال من بیش از سهم خود کار کردهام».
توجه: در هر مورد پاسخ صادقانه، مستقیم و محکم است.
گام سوم: نه گفتن را تمرین کنید. در مورد درخواستهای غیر منطقی که از شما کردهاند یا ممکن است بکنند فکر کنید. تصور کنید حالا هر یک از آن درخواستها به عمل میآید و شما میگویید نه. محکم، مختصر، و بدون توضیح طولانی. اگر هر درخواست را روی نوار ضبط کنید، این دستور را موثرتر اجرا میکنید. به آن گوش دهید دستگاه را متوقف کنید و پاسخ خود را بلند ادا کنید. هر پاسخ را چند بار تکرار کنید.
بعضی از نمونههای نه گفتن زیر را به ذهن خود بسپارید.
«نه، نمیتوانم انجام دهم، برای آن وقت کار دیگری در نظر گرفتهام»… «نه، دوست ندارم آن کار را امروز انجام دهم، ترجیح میدهم فلان کار را بکنم»… «نه، برای من انجام آن کار غیر ممکن است، به کس دیگری مراجعه کنید».
گام چهارم: در دوره آموزش خود وقتی که در شک هستید که نه بگویید به عنوان یک اقدام نهایی به دنبال فرصتهایی در موقعیتهای مختلف زندگی برای نه گفتن باشید.
در تمرینات جلسات مشاوره، برای آموزش شاگردان برای گفتن نه شیوهای به کار میبرم. به شاگردان غیر قاطع میگویم: «مهم است که این نامه به دست شاگرد دیگر برسد، میدانم سر راه شما نیست، ولی ممکن است آن را به او برسانید؟» اگر چه آنها میدانند من آنها را تحریک میکنم تا امتحان کنم، ولی برای بعضی از شاگردان نه گفتن مشکل است و آنها آری میگویند.