شگفتی واقعی – واقعیتی دربارهٔ ویلیام مارستون
سال 1941 م
ویلیام مارستون (William marston) دانشجوی کارشناسی ارشد بود که در رشتهٔ روان شناسی دانشگاه هاروارد در سال 1915 درس میخواند و در همین زمان دستگاهی به وجود آورد که آن را “آزمایش دروغ مارستون” (the marston deception test) مینامید. در این آزمایش, در حای که پرسشهایی از شخص میپرسید, فشار خون و نبض او روی نموداری رسم میشد. مارستون میگفت که دروغها به شکل خطی متقاطع و بریده بریده روی نمودار نشان داده میشوند, به عبارت دیگر, مارستون دستگاه دروغ سنج را اختراع کرد.
مارستون همیشه میگفت فرآیندی اختراع کرده است, نه دستگاهی, اما با عنوان پدر نبض نگار و فشار خون سنج یا دروغ سنج به شهرتی جهانی دست یافت. گرچه او باور داشت, در صورتی که بر این دستگاه به درستی نظارت کنند, عیب و نقصی در کارش نخواهد بود, اما دقت نتیجه و عملکرد این دستگاه در سالهای قرن اخیر, سبب مباحثات و عدم توافقهایی شده است.
دستگاه دروغ سنج, تنها ادعای مارستون برای دستیابی به شهرت نبود. مارستون مردی با عقاید عجیب و فریب بود و باور داشت جامعه محکوم به فناست, مگر آن که سرانجم زنان قدرت را در دست گیرند, بنابراین تصمیم گرفت شخصیت قهرمانی قویای برای زنان جوان خلق کند. او چنین نوشت: ” تا زمانی که الگوی اصلی جنس مونث ما نیرو, قدرت و زور نداشته باشد, حتی دختران ما هم نمیخواهند دختر باشند. علاج, آشکارا خلق شخصیتی زنانه است که تمام قدرت ابرمرد را داشته باشد و شکوه و جذابیت یک زن خوب و زیبا را هم داشته باشد.”
به همین علت بود که ربع قرن پس از اختراع دستگاه دروغ سنج, مارستون شخصیت کارتونی به وجود آورد که به همان اندازهٔ اختراع اولش و شاید هم بیشتر, جالب توجه بود: زن شگفت انگیز
دکتر مارستون (در حال نظارت بر آزمایش نبض نگار یا دروغ سنج در سمت چپ) زندگی شخصی عجیب و غیر معمولی داشت. او با همسرش الیزابت و محبوبش, اولیو بیرن, زندگی میکرد (هر دوی این زنان بسیار موفق بودند) و از هر یک, دو فرزند داشت. دستبند نقرهای پهنی که اولیو به دستش میانداخت, الهام بخش دستبند شخصیت زن شگفت انگیز شد. بنا به گفتهٔ مارستون, این دستبند ” از او در برابر گلولههایی که در دنیای شرور, مردان به هم شلیک میکنند, محافظت میکند”.
“زنان پیروز خواهند شد!”
– ویلیام مارستون
زن شگفت انگیز برای اولین بار در مجلات فکاهی واشنگتن دی. سی در دسامبر سال 1941 ظاهر شد. مارستون تا زمان مرگش, یعنی سال 1948, به نوشتن این مجلات فکاهی ادامه داد, مانند داستان سال 1943 که زن شگفت انگیز نامزد ریاست جمهوری آمریکا شد.