گذشته و آیندۀ کتاب آنچنان که آسیموف میدید
زمان آن فرا رسیده است که برای نخستین بار در طول شانزده قرن، انقلابی در سیمای کتاب انجام گیرد. توجه داشته باشید که این تحول در “ظاهر” (سیمای) کتاب خواهد بود. نه در خود کتاب. نظر اساسی دربارۀ کتاب طی پنج هزار سال گذشته تغییری نکرده است و از این به بعد نیز تحولی نخواهد داشت. هیچ چیز نمی تواند جایگزین کلمه ای شود که به شکلی مکتوب است، کمابیش قابل حمل است و دست به دست می گردد.
شاید این ضرب المثل را شنیده باشید که “یک تصویرارزش هزار کلمه را دارد”، ولی آن را باور نکنید.گاهی این امر حقیقت دارد، مثلا برای فردی که بی سواد است یا زمانی که می خواهید ظاهر شیئ را پیچیده فرض کنید، اما عمومیت ندارد.
در نمایشنامه هملت (اثر شکسپیر) هنگامی که هملت با خود گفتگو می کند، 260 واژه مورد استفاده قرار می گیرد. آیا می توانید این کلمات را در یک تصویر و یا حتی در 260 تصویر مجسم کنید؟ نه، کلمه اهمیت دارد، ولی شکل بیان آن می تواند تحول یابد و تحول یافته است.
کهنترین مدارک مکتوب (فهرست مالیاتها، اسناد، نامه ها و شرح سرگذشتها و حکایتهای بس طولانی که می توان آنها را کتاب تلقی کرد) موجود پنج هزار سال قبل توسط سومریان اختراع شد. نمادهای نوشتاری را در کلوخه های خاک رس با قلمی می کندند، و سپس آن را با حرارت دادن به صورت سنگ مصنوعی سفت در می آوردند. کهنترین حماسه باقیمانده، یعنی “گیل گمش” (منسوب به اکدی ها) چنین شکلی را داشت. سایرانواع نوشتاری روی سطوح سخت (مثلا ابزار تیزی روی لوحه موم اندود شده، یا گچ روی تخته ای تکه سنگ) شاید مفید باشد، اما بقا و دوام کتاب را ندارند. کنده کاریهای روی ستونهای سنگی ماندنی هستند اما سبکی و قابلیت حمل کتاب را ندارند. مصریان باستان نخستین مردمی بودند که لغات را روی سطح نازک انعطاف پذیر می نوشتند، آنان از جوهر برای نوشتن روی “پاپیروس” (مغزۀ ساقۀ نی) استفاده می کردند.
از آن زمان تاکنون این اصل به کار رفته، گرچه نوع جوهر و سطوح قابل نوشتن پیشرفت کرده است. در زمانهای پیشین، کاتبان روی پوست آهو یا پوست درخت می نوشتند. امروزه، کاغذ ارزانتر و فراوانتر از پاپیروس که در آن زمان رواج داشت، در معرض عموم قرار دارد. مصریان برای نوشتن با جوهر از قلم موهای نازک و باریک استفاده می کردند. سپس خامۀ پر، خامۀ فلزی، خودنویس و خودکار و مانند اینها جای قلم مو را گرفتند. اما همه این نوشت افزارها در زمرۀ “جوهر روی کاغذ” قرار می گیرند. در ابتدا ورقه های پاپیروس را پهلو به پهلو می چسباندند و به شکل طوماری طویل و پیچانده در می آورند. یک کتاب نسبتا طولانی را به سهولت می شد در دست نگهداشت، و با باز کردن آن با یک دست و پیچاندن آن با دست دیگر می توانستند صفحۀ مورد نظر را بخوانند.
واژۀ Volume از ریشه ای لاتینی به معنی”پیچیدن” آمده است، و اشاره به پاپیروس پیچیده قدیمی دارد. در قرن چهارم میلادی، کتاب صحافی شده به وجود آمد. در این نوع کتاب، ورقه های جداگانه پاپیروس (با پوست آهو یا کاغذ) را روی هم قرار می دادند و در خاتمه آنها را با یکدیگر می چسباندند. این شبیه به همان نوع کتابهایی است که امروز با آنها آشنایی داریم. استفاده از کتاب صحافی شده راحت تر از کتاب طوماری بود. می توان یک باره صفحات زیادی از آن را برگرداند. لذا کتاب صحافی شده بدون اینکه سهولت کاربردش را از دست بدهد، می تواند بزرگتر از کتاب طوماری باشد. افزون بر این، از هر دو روی صفحه در این کتاب می توان استفاده کرد. البته تا زمانی که مجبور بودند کتاب را با دست بنویسند، تعداد عنوان کتابهایی که بدین ترتیب تهیه می شد کم و تعداد نسخه های یک کتاب کمتر. در نتیجه اغلب کتابهای قدیمی و قرون وسطایی گم شده و یا از میان رفته اند.
ولی در دهه 1400 میلادی صنعت چاپ با قالب متحرک به کار آمد و کتابها افزایش یافتند. بر اثر پیشرفتهای بعدی در فن چاپ، تولید سریع میلیونها نسخه از هر کتاب امکان پذیر شده است.
ولی ما اکنون در عصر الکترونیک هستیم. و می توانیم کلمات را به صورت فشرده در ریز تراشه (میکروچسب) های کامپیوتری بگنجانیم. تمام یک کتاب، حتی یک کتاب به بزرگی انجیل را می توان می توان به اندازۀ یک کارت فشرده کرد. این کار اخیرا توسط یک شرکت استرالیایی انجام شده است. مسلما چنین کتاب فشرده الکترونیکی را نمی توان بدون وسیله ای که دارای پرده (صفحه) ای برای نمایاندن کلمات کتاب باشد، خواند. این وسیله همچنین باید بتواند صفحات را پیش و پس ببرد، صفحه دلخواه را بیابد و غیره. چنین وسیله ای وجود دارد و تقریبا به اندازه یک کتاب معمولی است. این دستگاه جوینده یا تشخیصگر (Scanner) را به راحتی می توان همراه جعبه کوچکی مشتمل بر یک دوجین کارت (برای چندین هفته مطالعه) حمل کرد.
سرانجام زمانی که چنین کتابهایی وارد بازار شوند، بدون تردید قیمت آنها به مرتب گرانتر از کتابهای معمولی خواهد بود، اما با گذشت زمان قیمت آنها تنزل می یابد. به علاوه، قادر خواهیم بود کتابخانه ای بزرگ را در داخل قفسۀ کتاب کوچکی جا دهیم. دستگاه تشخیصگر نیاز به نیرو دارد، اما باطریهای هسته ای کوچک را می توان به مدت چند سال مکررا، در آنها مورد استفاده قرار داد. ولی آیا کتابهای کامپیوتری علت تازه ای برای خسته ای چشم خواهند شد؟ احتمالا نه، زیرا روشنایی کامپیوتر را می توان تنظیم و ملایم کرد. کتاب الکترونیکی تشابه زیادی با طومار ندارد. شاید نتوان آن را باز کرد و یا به سرعت ورق زد، اما در عوض هرگز پاره نخواهد شد، و کتاب الکترونیکی باز در هر حال کتاب خواهد بود.
نوشتۀ آیزک آسیموف – ترجمۀ فاروقۀ ب . سرخابی – مجله دانشمند دهه 60