پرخاشگری در کودکان و روشهایی ساده برای درمان

اگر کودکی به طور مداوم و مکرر دچار عصبانیت شود که متناسب با شرایطش نباشد و در مکانهای مختلف اتفاق بیفتد این کودک مبتلا به رفتار پرخاشگرانه است. پرخاشگری در کودکان به علل متفاوت رخ میدهد.
پرخاشگری در کودکان تا سنین سهسالگی امری طبیعی است و در اکثر کودکان دیده میشود اما زمانی که پرخاشگری با هدف آسیب رساندن با مجروح ساختن دیگران، تهدید کردن به صورت مکرر، درگیری و نزاع باشد نشان از طغیانهای خطرناکی دارد که کودک نیازمند درمان هرچه سریعتر است. یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است. یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشتهاند، همانند الگوهای خود رفتار میکنند. از آنجا که کودکان با والدین همانندسازی میکنند، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فرا گرفته میشود. توضیح این که فرآیند همانندسازی کاملاً ناخودآگاه صورت میپذیرد. نکته دیگر اینکه حتماً لازم نیست والدین با خودِ کودک پرخاشگری کرده باشند؛ چنانچه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، اینگونه رفتار را فرا میگیرد. بنابراین کودکان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین او را میآموزند. ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری در کودکان میانجامد. وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است.
کودکان مضطرب نمیتوانند کودکان آرامی باشند. آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز میدهند؛ البته بلافاصله پشیمان میشوند و از والدین خود عذرخواهی میکنند اگر از کودک بپرسیم که چرا پرخاش میکنی و عصبانی هستی؛ خواهد گفت نمیدانم؛ یا خواهد گفت دست خودم نیست.
گاهی کودکان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار میگیرند یا بهتر بگوییم، گاهی بر سر دوراهیهایی گیر میکنند و نمیدانند کدام را را انتخاب کنند و این حالت آنها را دچار تعارض، اضطراب و خشم میکند. مثلاً کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی میبیند تمام کودکان به مدرسه میروند، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد، دچار دوگانگی میشود. به کودکان خود کمک کنیم که در دوراهیهای زندگی، مدتی طولانی قرار نگیرند. آنها بایستی به سرعت و با دقت درستترین کار را انجام دهند.
در مقابل پرخاشگری در کودکان چه کنیم؟
به سرعت پاسخ دهید: سعی کنید وقتی کودکتان پرخاشگری میکند سریعاً پاسخ دهید، تا همان لحظه بداند که کار نادرستی انجام داده است. وی را به مدت کوتاهی از وضعیت پرخاشگری خارج کنید. برای یک کودک مهدکودکی 5 دقیقه کافیست تا در رفتارش بازنگری کند. همچنین میتوانید در واکنش به پرخاشگری در کودکان مجوز کاری را از او بگیرید: مثلاً 15 دقیقه کمتر تماشای تلویزیون یا پول توجیبی کمتر. بهتر است که این کار را هر دفعه انجام دهید، تا کودک شما به طور کامل بداند که این کاهشها به رفتار او بستگی دارد.
به برنامه وفادار باشید: تا جای ممکن، به طریقی یکسان به پرخاشگری در کودکان پاسخ دهید. پاسخ کسل کننده و قابل پیشبینی شما (خیلی خب، باهم دوستت رو زدی، دوباره جریمه میشی) الگویی پدید خواهد آورد که کودک شما آنرا تشخیص داده و انتظارش را خواهد کشید. در نهایت، پیش از اینکه مرتکب عملی اشتباه شود پیامدهای آن را پیشبینی خواهد کرد.
مثال بیاورید: مهم نیست که چقدر از دست او عصبانی باشید، سعی کنید از داد زدن، برخورد فیزیکی، و بَد نامیدن وی خودداری کنید. این کار به جای اینکه رفتار وی را تغییر دهد، به وی میآموزد که پرخاشگری کلامی و فیزیکی راهی برای برخورد در زمان عصبانیت است. در مقابل، با کنترل خشم خود و برخورد خونسردانه در مواقعی که پایش را از خط بیرون میگذارد، به وی مثالی خوب از نحوهٔ برخورد ارائه دهید.
اولین قدم در کنترل رفتارش: حتی اگر درملأ عام کاری کند که شما را آزار دهد، به برنامهٔ جریمهٔ خود وفادار بمانید. اغلب بزرگترها وضعیت شما را درک میکنند، در نهایت، همه چنین وضعیتی را تجربه کردهایم. اگر مردم به شما خیره شدند، آنطور که خود تشخیص میدهید وضعیت را اداره کنید.
حس مسئولیت را تقویت نمایید: اگر پرخاشگری کودک شما به داراییهای کس دیگری صدمه وارد سازد یا خرابی به بارآورد، باید خودش آن را درست کند. او میتواند یک اسباب بازی شکسته را با چسب بچسباند، یا اشیایی را که در زمان عصبانیت پرت کرده است جمع کند. حتی ممکن است لازم باشد که از پول توجیبی خو برای جایگزینی یا تعمیر شیء مورد نظر استفاده کند. این کار را به عنوان یک تنبیه بروز ندهید، بلکه آنرا نتیجهای طبیعی از عملی پرخاشگرانه بدانید، کاری که هر کسی که چیزی را شکسته باشد باید انجام دهد. همچنین مطمئن شوید که کودکتان وقتی پایش را از حدود فراتر میگذارد حتما عذرخواهی کند. وقت تماشای تلویزیون را کاهش دهید: کارتونها و دیگر برنامههای به ظاهر معصومانهٔ کودکان گاه سرشارند از داد و فریاد، تهدیدها، هل دادنها، یا برخوردهای فیزیکی. اگر در یک برنامه اتفاقی میافتد که شما نمیپسندید، در موردش با او حرف بزنید: «دیدی چطور پسره اون یکی رو هل داد تا چیزی رو که میخواست بگیره؟ این اصلا کار خوبی نیست، هست؟» به جای اینکه تنها وقتی که وی کار بدی میکند به وی توجه نشان دهید، سعی کنید وقتی کار خوبی میکند هم او را تشویق کنید. به او نشان دهید که کنترل نفس و حل دعوا رضایتبخشتر از برخورد فیزیکی با دیگر کودکان است و نتایج بهتری در پی دارد. تقویمی روی در یخچال یا در اتاق خوابش بگذارید، و به وقتهایی که میتواند عصبانیت و خشم خود را کنترل کند، به وی با چسبهای رنگی جایزه دهید. وقتی تعداد خاصی از این چسبها را دریافت کرد، یک جایزهٔ کوچک به وی دهید، مثل رفتن به شهربازی، یا یک اسباب بازی جدید.
علل و درمان لجبازی در کودک
اغلب گفته میشود که کودکان دوساله از نظر رفتاری “وحشتناکاند”، زیرا آن-ها در این سن خیلی بداخلاقی میکنند. ولی آنچه مسلم است اینکه این مشکل از روز تولد دو سالگی شروع نمیشود و در آغاز سه سالگی از میان نمیرود. در میان کودکان یکساله هم میتوان کج خلقیهایی را دید. همچنین بسیاری از افراد چهل یا پنجاه ساله هم وجود دارند که لجبازی دارند. بیشتر والدین باید تعدادی از این بداخلاقیها را تحمل کنند. به ویژه بین 2 تا 3 سالگی که کودک میخواهد استقلالش را تثبیت کند و همه کارها را آنطور که خودش میخواهد انجام دهد نه آنطور که شما به او میگویید. لجبازی کودک هر علتی که داشته باشد، نباید باعث شود شما دائماً واهمه داشته باشید که در صورت عمل نکردن به یکی از تقاضاهای کودک با صحنهای چون کوبیدن خودش به زمین و جیغ و فریاد او روبهرو میشوید. شما میتوانید اینگونه رفتارها را با برخورد و واکنش درست در هنگام بروز و بعد از آن تغییر دهید. اغلب اوقات لجبازیهای کودکان هدفدار هستند و اگر کودک بداند که با کجخلقی به آن هدف نمیرسد، احتمال کمی دارد که به این کار مبادرت کند. البته گاهی اوقات کودکان فقط به این دلیل لجبازی میکنند که بیش از حد خسته و یا به شدت از نظر روحی برانگیخته شدهاند ولی نمیتوانند احساساتشان را به درستی بروز دهند. گاهی هم کودک وقتی نمیتواند کاری را که بسیار دوست دارد، انجام دهد، ناراحتی و نا امیدی خود را با عصبانیت و لجبازی نشان میدهد. به هر حال، علت بروز این گونه لجبازیها هرچه باشد این گونه رفتارها اصلا پذیرفتنی نیست. کودک باید دریابد که چنین رفتارهایی درست و شایسته نیستند و با به کار گیری آنها راه به جایی نمیبرد.
به بداخلاقیهای کودک بیاعتنایی کنید: این روش سریعترین راه خلاصی از کج خلقیهای کودکتان است. زیرا هدف اصلی بیشتر این رفتارها جلب توجه بزرگترها است و نه چیز دیگر.
شما نمیتوانید برای کودکی که در حال داد و فریاد است، دلیل و منطق بیاورید، بنابراین تلاش هم نکنید. از محل دور شوید. وقتی میبینید کودک در حال جیغ و فریاد است، بهکار خود بپردازید. ار با کسی صحبت میکنید، به صحبت خود ادامه دهید. اگر خطری متوجه کودک نیست میتوانید از اتاق بیرون بروید و البته باید وضعیت را زیر نظر داشته باشید. وقتی از اتاق بیرون میروید، ممکن است او به دنبال شما بیاید چون به شنونده نیاز دارد! اگر این اتفاق افتاد بدانید که کارتان را خوب انجام دادهاید و در مسیر درستی قرار گرفتهاید. آواز بخوانید، رادیو یا تلویزیون را روشن کنید، بنشینید و مشغول مطالعه شوید و یا شروع به پختن شام کنید. مراقب باشید که اصلا به کودک توجه نکنید، چون حتی یک نیمنگاه هم میتواند قطع شدن سر و صدا را به تعویق بیندازد.
کودک را به محل دیگری ببرید: برای تقویت رفتار درست در کودکتان از تحسین و یک روش پاداش دهی استفاده کنید: وقتی کودک بداخلاقی نمیکند و جیغ نمیکشد به او توجه بیشتری کنید. اگر میپندارید لجبازی کودک برای جلب توجه شما بوده است، وقتی لجبازی نمیکند به او توجه نشان دهید. شما همچنین میتوانید در یک تقویم تعداد روزهایی را که کودک خوش اخلاق بوده، مشخص کنید تا هم شما و هم کودک یادتان بماند که خوشرفتاری چقدر مهم است. به کودک برای رفتار خوب و همکاریاش پاداش دهید. اجازه ندهید کودک از لجبازی و گریه به عنوان وسیلهای برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت استفاده کند. جالب است بدانید که کودکان چقدر زود میآموزند که جیغ کشیدن و بداخلاقی آنقدر پدر و مادر را آشفته میکند که یادشان میرود چه کاری به او محول کرده بودند! اجازه ندهید لجبازیهای کودک، پاسخهای “بله” یا “خیر” شما را تغییر دهد. به کودک بفهمانید که وقتی حرفی میزنید، تصمیمتان همان است که گفتید و آن را را تغییر نخواهید داد. وقتی تمام راهها با شکست روبرو شوند: در این صورت امکان دارد عوامل زمینهای دیگر باعث شده باشند.