ما همیشه پاریس را داریم! درگذشت استاد حسین عرفانی

6

فرانک مجیدی: دلم برایتان بسیار تنگ می‌شود استاد حسین عرفانی. از همان لحظه‌ی اولی که شنیدم شما هم رفتید و بخشی از من که بودن و داشتن و حس خوب امنیت‌ش برایم بدیهی شده‌بود، برای همیشه از دستم رفته.

من واقعا خسته‌ام از اینکه باید دلخوش به خاطرات بمانم. از اینکه مدام از دست می‌دهم. از اینکه چاره‌ای جز صبوری ندارم. دلم می‌خواهد همه‌ی چیزهای عزیز و شریفی را که برایم مانده محکم بغل کنم و به روزگار بگویم این یکی را دیگر کور خوانده‌ای! این را دیگر محال است از من بتوانی بگیری! اما… زورم کم است. دستم خالی است. چنگ و دندانم ضعیف است. از این خودِ ضعیفم که نمی‌تواند از گنج‌هایم محافظت کند، متنفرم. متنفر و خشمگین.

استاد عزیزم، هیچوقت نشد به شما بگویم چقدر عاشق این سکانس «رستگاری از شائوشنگ» هستم. حالا که می‌دانم صدای قلبم را می‌شنوید، می‌گویم. عاشقش هستم چون همزمان، یک اندی دوفرین و یک رِد در من زندگی می‌کند و اینجا، دو نیمه‌ی من به گفتگو نشسته‌اند. همه‌ی چیزهایی را که جرأت به زبان آوردنش را ندارم، دارند به هم می‌گویند. نیمه‌ی اندیِ من می‌خواهد دل بکَند و برود. پشت‌سرش را نگاه نکند و هیچ خاطره‌ای را از اینجا به سرزمین رؤیایی مقصد، با خود نبرَد. همه چیز را فراموش کند. نیمه‌ی رِدِ من اما، محکم به خاطرات چسبیده. از دست دادنِ همین اندک را تاب نمی‌آورد. خانواده‌اش، برادرانش، دوستانش، عزیزانش… و اشکم سرازیر می‌شود. چون نیمه‌ی رِد قوی‌تر است. در نهایت می‌مانم. می‌مانم، چون از دست دادن، مرا می‌ترسانَد. چون ترسو هستم.

استاد جانم، من بلد نیستم از این به بعد بدون صدای شما زندگی کنم. همه‌ی عمرم بودید و شتیدمتان. حالا چکار کنم؟ چطور ادامه دهم؟ چطور بمانم؟ چطور عادت کنم؟! چطور بگویم… خداحافظ!

پ‌ن: عنوان، اشاره دارد به دیالوگ معروفی از همفری بوگارت در نقش «ریک» در شاهکار فراموش‌ناشدنی «کازابلانکا». استاد حسین عرفانی، برای ما معنای چهره‌ی کلارک گیبل، مورگان فریمن، همفری بوگارت، ساموئل ال جکسن و بسیاری از ستارگان سینما بود. خاموش شد… دریغ!


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

عکس‌های نوستالژیک: آدم‌های و تلویزیون‌هایشان در دوره اوج تلویزیون

دوره اوج شکوه تلویزیون کی بود؟ دست‌کم دوره اوج مونواوگ چه زمانی بود؟یک زمانی تلویزیون پیشرفته‌ترین وسیله ارتباطی ما با دنیای خارج بود. الان تلویزیون‌های هوشمند، گوشی و تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها جای آن به اصطلاخ متکلم وحده را گرفته‌اند.…

نقشه واقعی جهان: این نقشه‌های هوشمندانه، اندازه واقعی کشورهای روی کره زمین را نشان می‌دهند

وقتی به نقشه جهان نگاه می کنید، منطقی است که فرض کنید گرینلند و آفریقا از نظر اندازه مشابه هستند. اما در واقعیت، قاره آفریقا 14 برابر وسعت خشکی یخی شمال است.با احتساب تعدادی از جزایر فراساحلی، مساحت کل گرینلند 2.16 میلیون کیلومتر مربع…

10 شهید دنیای فناوری!

هر کدام از ابزارها و دستگاه‌هایی که ما در زندگی عادی خود از آنها استفاده می‌کنیم، ثمره تلاش‌های بی‌وقفه دانشمندان و افراد زیادی بوده‌اند. اگر فداکاری، ریسک‌پذیری، شهامت و ماجراجویی این افراد نبود، ما هیچ کدام از این فناوری‌ها و ابزارها را…

عکس‌های جالبی از ساخت و سازها و اقدامات معماری نافرجام

مجموعه زیر به ظاهر مفرح یا حتی خنده‌دار است اما هر یک گویای نبود نقشه، مغز طراح یا ذهنی است که به صورت ساده کار را در ذهن شبیه‌‌سازی کند.مشابه این جمله مشهور را که عیب برنامه، در حین انجام آن بیرون می‌آید را در عمرمان زیاد شنیده‌ایم و…

جشن ۷۵۰ سالگی برلین در آلمان شرقی و رژه رایانه‌های قابل حمل

در سال ۱۹۸۷، برلین ۷۵۰مین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت و شهر پر از هیجان بود. دولت کمونیستی آلمان شرقی، که در آن زمان بر نیمه شرقی شهر حکومت می‌کرد، می‌خواست این مناسبت را با رژه بزرگی که دستاورد‌های کشور را به نمایش می‌گذاشت، جشن بگیرد.…

مورد عجیب بیمار M: مردی که گلوله‌ای به سرش خورد و بعد همه چیز را وارونه می‌دید!

بر اساس گزارش موردی که به تازگی منتشر شده است، یکی از منحصر به فردترین و عجیب‌ترین موارد آسیب مغزی در تاریخ شرح داده شده: این مورد با نام مستعار بیمار M، نامیده می‌شود که در سال ۱۹۳۸ در جریان جنگ داخلی اسپانیا به سرش گلوله خورد و بعد آن…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
6 نظرات
  1. مجید کاغذچی می گوید

    روحش شاد و یادش گرامی؛ آسمان هنرمندان و فرهیختگان جامعه هر روز ستاره ای بی بدیل را از دست می دهد و دریغ که هر روز تاریک تر و بی فروغتر از قبل می شود. سرشارم از احساس ترس و شرمساری برای نسل خود و نسلهای بعد که هیچ از خود بر جاری نخواهیم گذاشت.

  2. vahid می گوید

    یادش گرامی

  3. دکتر حسین یوسف فام می گوید

    روحش شاد و یادش گرامی باد

  4. سینا می گوید

    سپاس خانم مجیدی بسیار زیبا بود. حرف دل همه ما را زدید. مرگ حق است و از مرگ گریزی نیست، ولی ما علاوه بر غصه از دست دادن بزرگان باید حسرت هم بخوریم که چرا جایگزینی برایشان پیدا نشد و چرا از آن نسل طلایی فرهنگ و ادب و هنر این مملکت رسیدیم به برهوت فرهنگی امروز؟

  5. امير می گوید

    منتظر بودم تا درباره این قفدان بزرگ چیزی از شما بخونم خانم مجیدی. نیاز داشتم تا کشی حرفهای دلم رو به خوبی بیان کنه و آخرش از ناامیدی نور امید بسازه. ممنونم

  6. Sam می گوید

    برای من یکی صدای این عزیز روانشاد فقط صدای همفری بوگارت بود و ‌بس .صدایی که هیچ شباهتی به صدای واقعی بوگارت نداشت ولی انگار صدایی بود که برای اون چهره آفریده شده بود. چند سال قبل به دعوت دوستی به یکی از استودیوهای دوبله رفتم .متاسفانه مرحوم عرفانیان خیلی سیگار میکشیدند.مسئله ای که بیشتر آزارم داد محیط بسته استودیو( دو اتاق انتظار) بود که بعلت سرما تمام پنجره ها بسته بودند و سیگاری یا غیر سیگاری محکوم به استنشاق در اون محیط آلوده بودند. خاطرم هست مرحوم ولی الله مومنی که فرد ورزشکاری بود مجبور به تحمل اون محیط بود(چند ماه بعد به رحمت خدا رفتند).من حتی با وجود بودن با این عزیزان و همچنین منوچهر والی زاده دوست داشتنی قادر به تحمل بیشتر اون محیط مسموم(از نظر هوا) نبودم. امیدوارم خشک و‌ تر باهم نسوزنند و کسانی به فکر حال دوبلورهای غیر سیگاری در چنین مکانهایی باشند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.