چرا ما صندلیهای حملونقل عمومی را برای افراد سالخورده و زنان باردار ترک نمیکنیم؟
این رفتار محدود به ایران یا چند کشور خاص نیست. در غالب کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی و غیره مردم حاضر نیستند از روی صندلی خود در وسایل حملونقل عمومی برای کمک به یک پیرزن و پیرمرد، زن باردار یا شیرده و افراد معلول برخیزند.
ما اغلب اوقات خودمان را به خواب یا در حال مطالعه عمیق و گوش دادن به موسیقی نشان میدهیم تا وانمود کنیم متوجه حضور یک فرد معلول یا زن باردار در اطرافمان و نیاز شدید او به نشستن روی صندلی نیستیم.
فرضیههای زیادی درباره چرایی این رفتار مردم مطرح شده است و روانشناسان دیدگاههای مختلفی دارند.
برخی از روانشناسان میگویند این رفتار مردم واکنشی به «ترس از اشتباه» است. آنها میترسند در تشخیص خود اشتباه کرده باشند و مثلا آن فرد سالخورده یا زن باردار نیازی به نشستن روی صندلی نداشته باشد یا اینکه فردی مغرور و خودخواه است.
گاهی اوقات برای خودمان توجیه پیدا میکنیم. مثلا، در ایران که واگنهای مترو و صندلیهای زنان و مردان مجزا از هم است؛ اگر یک زن باردار یا مشکلدار جسمی وارد بخش مردان شود؛ سریعا اینطور توجیه میکنیم که مقصر خودش است و چرا سوار واگن بخش زنان نشده تا راحتتر باشد؟
فرضیه دیگر، قبول مسئولیت توسط دیگر مسافران و سلب مسئولیت از روی دوش ما است. برخی افراد همیشه اینطور تصور میکنند یا دوست دارند فکر کنند حتما مسافران فداکار دیگری در اتوبوس یا واگن قطار و مترو هستند که صندلیشان را ترک کنند.
بحث در اینباره طی هفته اخیر در رسانههای انگلیسی به اوج خود رسیده است. ماجرا از آنجا آغاز میشود که یک مادر عکسی از خودش در حال شیردهی به فرزندش در مترو منتشر میکند و در کامنت عکس خشم و انزجار از مسافران را نشان میدهد.
این مادر میگوید نزدیک به نیم ساعت به طور ایستاده فرزندش را شیر داده در حالیکه مسافران دیگر وانمود کردند متوجه او نیستند. این مادر میگوید از این رفتار مسافران خجالتزده شده و حس ناخوشآیندی به او دست داده است.
نترسید و بپرسید
یک روانشناس انگلیسی میگوید مسافران باید به جای توجیه یا بیتوجهی؛ احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند و اگر حتی خودشان نمیتوانند صندلیشان را ترک کنند؛ مسافران دیگر را هشدار دهند.
این روانشناس به مردم توصیه میکند به دنبال فرصتی برای کمک به دیگران باشند و نگران برخورد باقی مسافران یا اشتباه و عذاب وجدان خود نباشند چون لذت و شیرینی کمک به دیگران بیشتر از سرزنش است.
این روانشناس از مردم و مسافران حملونقل عمومی میپرسد: «چرا از سوال کردن میترسید؟»
او میگوید راحت از افراد بپرسید نیاز به کمک دارند و مایل هستند روی صندلی بنشینند؟ عیبی ندارد جواب منفی بشنوید. نترسید و بپرسید.
در ماه جولای، یک زن محقق اجتماعی با برجسته نشان دادن شکماش و حالتهای بارداری خواست مسافران مترو را آزمایش کند. وی تک تک سراغ مسافران میرفت و ازشان درخواست میکرد به او اجازه نشستن بدهند.
نتیجه این آزمایش، فداکاری ۴ نفر از ۱۰ مسافر درخواست شده بود. جالب است ۴ مسافر اول جواب منفی دادند و صندلی خود را ترک نکردند ولی نفر پنجم درخواست این زن به ظاهر باردار را پذیرفت.
این زن میگوید در چنین موقعیتی احساس گناه و شرم کردم. جرم من باردار شدن بود و اینکه مدام از دیگران خواهش کنم کمکام کنند؛ ناراحت بودم. این مسافران تصور میکردند در حال فریبشان هستم و میخواهم آنها را گول بزنم تا خودم راحتتر باشم.
در بسیاری از وسایل حملونقل عمومی تابلوهایی نصب شده است که نشان میدهند اولویت نشستن با افراد سالخورده، افراد معلول، زنان باردار و شیرده است.
فرهنگ عمومی استفاده از این وسایل میطلبد به حقوق این افراد احترام گذاشته و همیشه آنها را برای استفاده از امکاناتی مانند صندلی ارجح بدانیم؛ حتی اگر جو عمومی اطراف ما چنین رفتاری را تایید نکند.
سلام ممنونم از این مقاله خوبتون..
اما اگر بخوایم راجع این مسائل صحبت کنیم و فقر فرهنگی که دچارش شدیم شاید سال ها طول بکشه!
به خودرو های امدادی راه ندادن! سریعا پشتشون قرار گرفتن و با سرعت رفتن! مزاحمت و شوخی های بیجا با آتش نشان ها و مراکز اورژانس و صد ها چیز دیگه
سلام
چند سالی هست دیگه از مترو و اتوبوس استفاده نمیکنم اما قبلتر که سوار میشدم همیشه جامو به افراد مسن تر و ناتوان تر میدادم. اما فکر میکنم تو ایران هنوز این رسم وجود داره. البته با توجه به شنیده هام متاسفانه ظاهرا بین خانمها کمتر شده.
با سلام و تشکر
شاید ریشه در حس مالکیت در نهاد انسان داشته باشد، همانطور که ما حاضر نیستیم پول و ثروت خود را با دیگران قسمت کنیم صندلی را هم به لیست اموالمان اضافه می کنیم و به کسی نمیدهیم.
البته از حق نباید گذشت در فرهنگ ایرانیان عنصر جوانمردی، احترام به بزرگتر و دستگیری از درماندگان هنوز خیلی پررنگ است. تجربه شخصی من این است که همیشه به افراد نیازمند صندلی داده شده.
بنده اگر مسافری ببینم که نیاز داره به نشستن جای خودم رو بهشون میدم (اگر پذیرفتن) به غیر از سالمندان!
شخصا به صورت جدی اکثر مواقع در مواجهه با سالمندان این سوال رو از خودم می پرسم که “چرا باید به این کمک کنم، از کجا معلوم این آدم اصلا آدمِ خوبی بوده تو زندگیش. آیا لیاقت این لطف یک اسنان دیگر رو داره. نکنه سراسر زندگیش به ظلم به بقیه گذشته باشه!”
در نهایت هم معمولا این کار رو نمیکنم
چه مطلب خوبی بود ممنونم
همه حرفهایی بالا درست ولی باید بعضی ها به فکر افزایش و بهبود وسایل نقیله عمومی باشند تا مسافران راحتتر باشند ،این حرفهایی باللا فقط زمانی رو نشان میده که یه مسافر ایستاده در کنار یه مسافر نشسته هست و همه میگن چه آدمای بی عاطفی اما نمیگن طرف نشسته برفرض کل روز رو کار کرده و از شانس خوبش حالا یه جا پیدا کرده تا استراحت کنه اما طرف مقابل که ایستاده (البته بجز موارد خاص)همین الان از جایی که آرامش داشته و تونسته استراحت کنه اومده و حالا بقیه باید معذب باشند که برای این فرد از جاشون بلند شن یا نه (که اگر بپرسند میخوای بشینی حتما تو شرایط مترو و اتوبوس ما،حتما از این پیشنهاد استقبال کرده و تعارف ما رو رو هوا میقاپند تا مثلا دو ایستگاه بعدی که پیاده میشن راحت باشند)
شاید حرف درست نباشه اما وقتی فاصله زمان حرکت وسایل کم یا تعداد اونها زیاد باشه فکر نکنم کسی بخواهد حالا یه چند دقیقه هم که شه کار خوب نکنه