آیا حس نکردن درد، مترادف با لذت و شادمانی و خوشبختی است؟ داستان زن پیر اسکاتلندی، «رینارد» فیلم جیمز باند و کنسرت تتلو!

5

لابد یک مقداری عنوان این پست برایتان عجیب است، اما اگر وقت بگذارید و تا پایان این نوشته را بخوانید، متوجه ربط این موارد با هم می‌شوید! شاید هم لطف کردید و با دانش و خاطرات خود، در قسمت کامنت‌ها به تکمیل این پست کمک کردید.


قصه پیرزن اسکاتلندی

اول از یک پیرزن اسکاتلندی شروع می‌کنیم که دیروز خبر جالبی در مورد او منتشر شده بود:

فرقی نمی‌کرد که چه حادثه دردآوری برای او رخ بدهد: از شکستن استخوان تا سوختگی پوست و عمل جراحی. در هر حال این زن اسکاتلندی که بیش از 60 سال سن دارد، هیچ حس درد خاصی را تا به حال تجربه نکرده است.

پزشکان وقتی متوجه بی‌دردی عجیب او شدند که یک عمل روی دست او انجام دادند و بعد از انجام عمل برای کم کردن درد برای او مسکن تجویز کردند، اما پیرزن هیچ کدام از این مسکن‌ها را نخورد و اصولا دردی نداشت که نیازی به مسکن داشته باشد.

جالب است که التهاب مفصل در قسمت لگن داشت، اما چون درد و ناراحتی‌ای حس نمی‌کرد تا وقتی که شدت التهاب باعث خوردگی شدید استخوان‌های مفصل لگن او شود و از نظر فیزیکی مانع حرکت آسان مفصل شود، او هیچ علامت و دردی نداشت!

به صورت مشابهی، هنگام اعمال دندانپزشکی هم او نیازی به مسکن نداشت. وقتی پوستش سوخت، او تنها از روی بوی سوختگی و جستجوی چشمی بدنش متوجه شد که قسمتی از بدنش سوخته!

قضیه فراتر از اینهاست: او حتی با خوردن فلفل بسیار تند هم سوزش و ناراحتی حس نمی‌کرد و فقط مزه خوشایندی در دهانش حس می‌کرد.

سرانجام بعد از عمل جراحی دست، پزشکان متوجه غیرطبیعی بودن وضعیت او شدند و او را با یک مرکز دانشگاهی در لندن فرستادند تا مورد بررسی ژنتیکی قرار بگیرد. نتیجه بررسی‌ها این بود که ژن FAAH در او مختصری با آدم‌های دیگر تفاوت دارد.

متعاقب این بررسی مقاله‌ای در مجله بریتانیایی بیهوشی به چاپ رسید که در آن پیشنهاد شده، این وضعیت ژنتیکی می‌تواند راهی برای کاهش درد آدم‌هایی که با درد مزمن مواجه هستند، باز کند.

البته قبل از این هم موارد معدودی از آدم‌های بی‌درد گزارش شده بود، از جمله آنها یک استاد دانشگاه ایتالیایی بود که تغییری در ژن ZFHX2  داشت.


آیا حس نکردن درد چیز خوبی است؟

داستان همین زن اسکاتلندی را در بالا مرور کنید. دست‌کم یک بار بی‌دردی به ضرر این زن تمام شده بود و باعث شده بود که تا مراحل پیشرفته متوجه التهاب مفاصل لگن خود نشود تا جایی که مفاصل او تغییر شکل دادند.

شاید خیلی‌ها تصور کنند که درد مترادف با بیماری‌ است و حس نکردن درد چیز خوبی است. اما در پزشکی موارد متعددی هستند که با ایجاد اختلال در حس درد، باعث ایجاد مشکلاتی می‌شوند.

برای مثال یک فرد مبتلا به دیابت ممکن است متوجه درد در انتهای پاهای خود نشود. به این ترتیب یک زخم کوچک در پای او ممکن است توسعه پیدا کند و به سرعت عفونی شود. درست به همین خاطر است که به آدم‌های دیابتی توصیه می‌شود که مرتب با چشم، پاهای خود را برای یافتن زخم بررسی کنند.

در صورت علاقه‌مندی می‌توانید در این سایت دلایل نوروپاتی محیطی را بخوانید.


ابرقهرمان‌های بی‌درد

در دنیای فیلم‌های مهیج و تخیلی، معمولا حس نکردن درد از کاراکتر فیلم، یک ابرقهرمان می‌سازد. تصور کنید که کسی هنگام درگیری فیزیکی، دردی حس نکند و بتواند بدون این حس ظاهرا مزاحم، طرف مقابل را از پا دربیاورد.

برای مثال در یکی از فیلم‌های جیمز باند به نام دنیا کافی نیست یا The World Is Not Enough، شخصیتی به نام رینارد Renard که نام مستعار ویکتور زوکاس بود، وجود داشت. او هم هیچ دردی را حس نمی‌کرد! چرا که قبلا تیر خورده بود و تکه‌ای از گلوله در مغزش مانده بود و حس درد او را مختل کرده بود.


مرد را دردی اگر باشد خوش است

درد بی دردی علاجش آتش است

خب، وقتی در کودکی تصنیف آتش در نیستان شهرام ناظری را گوش می‌کردم و به این بیت می‌رسیدم، قضیه برای من خیلی عجیب بود. مگر می‌شود، درد داشتن چیز خوبی باشد؟ چه چیز پاردوکسیکالی برای یک کودک!

دقیقا یادم نیست، اما در همان سال‌های دوران کودکی، وقتی هفت هشت سالم بود، سریالی پخش می‌شد که یک دیالوگ آن برایم جالب بود:

اینکه فلاسفه یونانی گفته بودند که آدم خردمند، همواره غمی در درون خود حس می‌کند و این حس غم غریب، چیز عجیبی نیست و نباید از داشتن آن ترسید.

نزد شمار قابل توجهی از مردم در جامعه ما، آرامش و زندگی و خوشبختی، مترادف شده با بی‌دردی، شادخواری، تلاش برای نیاندیشیدن از بیم هجوم سرزده درد.

این روزها در محیط مجازی، مطالب متعدد در نقد کنسرت‌های برخی از چهره‌ها می‌بینم، نقدهایی که در آنها از هنر نازل موسیقیایی و آواز چهره‌های مشهور، اشعار سخیف و حتی دشنام‌پراکنی‌های جنسی و انجام بی‌محابای برخی اعمال دیگر روی سن (مثلا طبق شنیده‌ها در کنسرت اخیر تتلو)، انتقاد شده است. این نقدها هم برپاکنندگان این کنسرت‌ها و هم تماشاچیان انبوه آنها را نشانه رفته است.

به راستی چه شده که سلیقه و علاقه مردم، نزول پیدا کرده است؟!

این مسئله لایه‌های زیاد و دلایل زیادی دارد. اما یک وجه مهم آن، تلاش عامدانه این روزهای جامعه ما برای تظاهر به دردی است!

آدم حس می‌کند که بخش قابل اعتنایی از جامعه از فرط حس درد یا هراس از فکر کردن و مواجهه با رسانه‌هایی که فکر و به تبع آن درد ناگزیر را به ارمغان می‌آورند، کرختی را ترجیح می‌دهند.

اگر به اندازه کافی زیسته باشید و تجربه کسب کرده باشید، به نقطه‌ای می‌رسید که متوجه می‌شوید که باید از همه بخش‌های زندگی لذت برد، چه جاهای مملو از خوشی و چه جاهایی که در حال دست و پنچه نرم کردن با دشواری‌ها و حس درد هستید. زندگی بی‌فراز و فرود، چیز جالبی از آب درنمی‌آید. حتی یک قطعه موسیقی بدون قسمت‌های با ضرب‌آهنگ ملایم و تند هم، معمولا لذت کمتری در ما برمی‌انگیزد.

اما نکته جالب در جامعه ما به هنگام تعطیلات آغاز سال نو یا ساعات فراغت این است که سعی می‌کنیم به صورت فعال از رسانه‌های جدی، فکر کردن و فعالیت‌های اندیشمندانه «دردافزا» پرهیز کنیم.

بنابراین برایمان عجیب است که کسی در تعطیلات خود بنویسد، ترجمه کند، فیلم درام یا موسیقی‌ای غیرریتمیک گوش کند!

سبک زندگی توام با اجتناب از درد، شاید در کوتاه‌مدت، ما را آدمی موفق و سرخوش بنمایاند. اما وقتی شما به عنوان یک فرد و یا وقتی یک جامعه مدت زیادی به التهاب‌های خود بی‌اعتنایی کند، زمانی پیش می‌آید که همین مشکلات، سر باز می‌کنند و آن وقت دیگر زمانی برای چاره‌جویی نیست. به مانند آن زن اسکاتلندی، که دیر متوجه التهاب مزمن لگن خود شده بود و با مفصل لگن دفورمه مواجه شده بود، جامعه می‌ماند و مشکلاتی که دیگر راه حل ساده‌ای ندارند!


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

ژاک شارل: کسی که اولین بالون هیدروژنی تاریخ را به پرواز درآورد

در 4 ژوئن 1783، برادران مون‌گلفیه اولین بار یک بالون هوای گرم را در جنوب فرانسه به نمایش گذاشتند. این بالون که از گونی محکمی پوشیده شده با کاغذ ساخته شده بود و تا نزدیک به 2 کیلومتر بالا رفت و به مدت 10 دقیقه در هوا باقی ماند.خبر موفقیت…

فهرست چیزهایی که تا همین 20 – 30 سال پیش در ایران و جهان معمولی بودند، اما الان کارها و خریدها…

اوضاع اقتصادی کلی دنیا خوب نیست. از یک سو میل و اشتیاق همه به کمتر کار کردن و بیشتر داشتن و به خصوص سخت گرفتن به هم بیشتر شده و از سوی دیگر، درآمدها آنچنان افزایش نیفتاده‌اند. در این میان برخی کشورها با تورم‌های باورنکردنی دست به گریبان…

گالری عکس: طراحی‌های داخلی و خارجی افتضاح و عجیب که با کمی قدرت شبیه‌سازی مغزی رخ نمی‌دادند!

چیزی که من اسمش را می‌گذارم شبیه‌سازی مغزی واقعا چیز لازمی در زندگی و کار است. یعنی اینکه بتوانید قبل از جابجایی و ساختن اجسام در ذهن تجسمش کنید و بعد حین کاربری‌های مختلف تصورش کنید و پیش‌بینی کنید که کجای کار می‌لنگد.فکر کنم از زمان…

تصاویر تخیلی از سلبریتی‌ها در حال خواب – اما چرا اصلا می‌خوابیم؟!

خواب یک فرآیند فیزیولوژیک اساسی است که برای عملکرد صحیح بدن و ذهن ما ضروری است. اگرچه هدف دقیق خواب به طور کامل شناخته نشده است، دانشمندان چندین نظریه برای توضیح اینکه چرا ما می‌خوابیم ارائه کرده‌اند.  برخی از دلایل اصلی مهم بودن خواب:…

مشهورترین ستاره‌های هالیوود قبل از اینکه مشهور شوند (طنز!)

با میدجرنی می‌شود چهره‌ها را جوان کرد، اما تصور کنید که این کار را در مورد شخصیت‌های تخیلی فیلم‌ها انجام بدهیم و تصور کنیم آنهایی که جوانی‌شان را ندیده‌ایم، قبل از پا به سن گذاشتن چگونه بوده‌اند.یودادوایت شروتتانوس…

حجم‌ها و مجسمه‌های زیبا ساخته شده با صفحات کتاب‌های قدیمی

ما انسان‌ها استفاد تخیل هستیم، اما در موارد معدودی این تخیل‌های خود را به صورت نقاشی یا حجم، زنده می‌کنیم و در معرض تماشای دیگران قرار می‌دهیم.اِما تیلور، هنرمند مقیم بریتانیا، این تجربه را در مجسمه‌هایی از جنس کتاب به صورت باورنکردنی…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / نهال بادام / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /Hannover messe 2024 /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /جارو استخری /میکروبلیدینگ / اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
5 نظرات
  1. Mr. Nobody می گوید

    واقعا لذت بردن چیز عجیبی است؟! . من نه از طرفداران و نه از مخالفان تتلو هستم. اما از بعضی از آهنگ هایش لذت برده ام. در مورد کشیدن گل و ماجرای +++، احساس می کنم که تحت تاثیر همان گل بود. ولی به جز تعداد معدود که حتی کمتر از تعداد انگشتان یک دست است، کدام ورزشکار و هنرمند بوده که حواشی نداشته است. تتلو فقط چیز هایی را به زبان می آورد که در ذهن خیلی از هنرمندان و سلبریتی ها جریان دارد ولی فقط برای حفظ ظاهر به زبان نمی آورند. حداقل خودش را پشت نقابی از پاکدامنی پنهان نمی کند.
    ایران و مردم ایران وارد مرحله ی پیچیده ای از زندگی معاصر شده اند. مشکلات اقتصادی، عدم کنترل تورم و ترس از آینده ی تاریک و غیر قابل پیش بینی. باعث کاهش امید و احساس امنیت و رواج احساس پوچی….. و زلزله و سیل های دو سال اخیر، اختلاس های بی سابقه حتی در تمام جهان. از صف گوشت و میوه و کوپن تا زنده مانی. ودر آخر خودکشی جهان پهلوان اسطوره ی ملی معاصر!! حسادت و تخریب هدایت توسط جمالزاده در دارالمجانین!! و هزاران فیلم و کلیپ منتشر شده از عجایب و اتفاقات باور نکردنی توسط مسئولان و حتی مردم که هیچکس باورش را نمی کرد که اتفاق بیافتد.

  2. امید می گوید

    یک قسمت از سریال دکتر هاوس هم مربوط به یه دختری بود که درد رو حس نمی کرد. و مادرش هم نمیزاشت از خونه بیرون بره و تفریح کنه چون ممکن بود اتفاقی براش بیفته و خودش متوجه نشه. آخرش هم یه کرم روده نسبتا دراز از توی دستگاه گوارشش کشیدن بیرون!!!
    من از همون موقع فهمیدم که حس نکردن درد هیچ هم خوب نیست 🙂

  3. معصومه محمودی می گوید

    سلام
    متن خوبی بود
    یاد شعر درد از قیصر امین پور افتادم:
    دردهای دوستی کجا؟ درد پوستی کجا؟…

  4. علی می گوید

    خیلی خوب بود دکتر

  5. میثم دانشی می گوید

    همانطور که به خوبی اشاره شد داشتن حس درد یک نعمت بزرگ هست، حس درد آلارمی هست برای رسیدگی به عضو آسیب دیده و دوری کردن از خطر مثال ساده آن هم آسیب های مکرری هست که یک انسان در طول زندگیش تجربه می کند و اگر به آن بی اعتنا باشد و یا احساس درد نکند آسیب ها می توانند جدی شوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5