سریال هیولا در شبکه خانگی: آیا ارزش دیدن دارد؟ بررسی و نقد – نقاط قوت و ضعف سریال

ما در شرایط مختلف فیلمها و سریالهایی با حال و هوای متفاوت میبینیم. در این راستا با وجود اینکه با انبوهی از فیلمها و سریالهای خارجی ندیده روبرو هستیم، نیاز داریم که آثار خوب یا سرگرمکننده ایرانی را هم ببینیم و به هم توصیه کنیم و البته قشری از مردم ترجیح میدهند که تنها آثار ایرانی را دنبال کنند. این دسته از مردم میگویند که آثار ایرانی داستان سادهتری دارند و میتوانند با انرژی کمتری دنبالشان کنند. ضمن اینکه بعضیها آثار ایرانی را خانوادگیتر میدانند، گرچه این ماهها آثاری وارد شبکه خانگی شدهاند که چندان هم در راستای چیزی که حفظ ارزشهای خانوادگی نامیده میشود، نمیتواند طبقهبندی شود!
بگذریم! میخواهم در اینجا مختصری در مورد سریال هیولا بنویسم. این سریال همکاری دیگری است مهران مدیری و پیمان قاسمخانی، بعد از سریالهایی مانند پاورچین، نقطهچین، شبهای برره، باغ مظفر و مرد هزارچهره.
بازیگران شاخص این سریال شبکه خانگی، فرهاد اصلانی، خود مهران مدیری، شبنم مقدمی، گوهر خیراندیش، شیلا خداداد، محمد بحرانی و سیما تیرانداز هستند. نکته جالب این است که در این سریال از تعدادی از هنرمندان صداپیشه یا دوبلور ایران مانند افشین زینوزی و چنگیز جلیلوند هم استفاده شده است.
ایده داستان جالب است. راستش وقتی قسمت یک را دیدم با خودم گفتم یک لحظه گفتم نکند با توجه به دبیر شیمی بودن شخصیت اصلی داستان هوشنگ شرافت با بازی فرهاد اصلانی، با کپی بریکینگ بد روبرو شدهایم!
خب از جهاتی داستان سریال هیولا، شبیه بریکینگ بد هم است. در این سریال شخصیت اصلی سریال به نام هوشنگ شرافت با بازی فرهاد اصلانی که مفتخر است با وجود اینکه در شرایط کنونی اقتصادی ایران تقریبا بیچیز است، در عوض مطاعی ارزشمند به نام شرافت دارد، چیزی که نسل اندر نسل در خانوادهاش وجود داشته و اصلا وجه تسمیه آنها و ملقب شدن انها به «شرافت» به خاطر پرهیز خاندان آنها از هرگونه آلودگی مالی و وسوسههای مادی است.
اما در سریال هیولا، هوشنگ شرافت مورد آزمون دشواری قرار میگیرد و کم کم دژ ظاهرا نفوذناپذیر او در برابر دغدغههای مالی فرومیریزد و فتح میشود.
سریال هیولا با قالب طنز گاه تلخ، میخواهد بررسی کند که در شرایط بد اجتماعی و اقتصادی که اخلاقیات کاملا نزول کردهاند، چطور حفظ شرافت برای انسانها روز به روز سختتر میشود.
برای بیان این دشواریها سریال که فعلا که 4 قسمت از آن پخش شده، نمونههایی از فسادهای گسترده در ایران را شاهد میآورد که فعلا یکی از آنها که طرح شده، مسئله صندوقها و مؤسسات مالی است.
بنابراین مطابق چیزهایی که گفته شد، سریال ایدهای خوب دارد و مطابق نیاز و دغدغه فکری این روزهای ایرانیها ساخته شده.
اما مسلما سریال هیولا مشکلاتی هم دارد که البته برخی از آنها در عموم آثار سینمایی و سریالی ما وجود دارد.
یکی از بارزترین مشکلات سریال هیولا، مسئله کندی ضربآهنگ و چگالی نسبتا کم رخدادها در آن است. برای کسی که مرتب سریالهای پرحادثه میبینید، همین امر میتواند اندکی حوصلهبر باشد، اما هر چه باشد، سریالهای ایرانی قشر خاصی را هدف قرار گرفتهاند و بایستی مطابق روحیات آنها تنظیم شده باشند.
شخصیتپردازیهای سریال هیولا نسبتا خوب از آب درآمدهاند. کامروا با بازی مهران مدیری، شخصیتی است که خصوصیات ظاهری شیادان یکی دو دهه اخیر ایران را دارد: ظاهر پیراسته – شعار خدمت به مردم – تلاش برای نورخاموش حرکت کردن و نداشتن دغدغهای به نام وجدان و مانعی به نام اخلاقیات.
شخصیت غضنفر چمچاره با بازی محمد بحرانی هم در سریال هیولا جالب است، او نماینده تازه به دوران رسیدههای جامعه ماست. اما به گمان من مدیری میتوانست با توجه به استعدادهای محمد بحرانی، شخصیتپردازی قویتری روی او داشته باشد و بر این اساس، شوخیهای بهتر و قویتری هم برای او تنظیم کند. برای مثال در یکی از قسمتها، سکانس خوانندگی و گیتار به دست شدن چمچاره ، خوب از آب درنیامده.
یکی از مشکلات سریال هیولا این است که با وجود داشتن پتانسیل خیلی خوب برای خلق موقعیتهای خندهدار و مفرح، هر بار در آستانه موفقیت و خنداندن مخاطب، یک سکته و توقف دارد. مثلا هر بار که هوشنگ شرافت دچار تردید روحی برای انجام یک کار غیراخلاقی میشود، همین تردید و دودلی را میتواند با بار کمدی بیشتر عرضه کند. صحنههای عذاب وجدان هم تکراری هستند و خندهدار از آب درنیامدهاند.
فعلا 4 قسمت از سریال پخش شده. چیزی که مسلم است این است که مهران مدیری میداند که در نقد شرایط کنونی جامعه ایران و فسادهای بارز کشور، در کجا متوقف کند و به چه خط قرمزهایی نزدیک نشود. خب، چارهای هم ندارد! اما امیدواریم که همین چیزهای قابل انتقاد را با صراحت بیشتری بازتاب بدهد.
این نوشتهها را هم بخوانید