داستان یک عکس: آیا عکس جنجالی روت ارکین از دختری در ایتالیا، واقعا به درستی نماد آزار و اذیت خیابانی مردان نسبت به زنان شد؟

1

روت اورکین Ruth Orkin‎ یک کارگردان، عکاس، و فیلم‌نامه‌نویس اهل ایالات متحده آمریکا بود.

وی که نویسنده، کارگردان و تدوین‌گر فیلم فراری کوچولو Little Fugitive بود نامزد جایزه اسکار بهترین داستان در سال ۱۹۵۳ شده است. اما عمده شهرت او تنها از یک عکس حاصل شد:

کمتر کسی است که عکس بالا را ببیند و واکنشی نشان ندهد و تفسیری از آن در ذهنش ایجاد نشود.


برداشت اول – تلقی رضا معطریان (عکاس خبری مشهور و شاخص ایرانی)

«روت ارکین» تنها فرزند ماری روبی هنرپیشه فیلم های صامت هالیود بود. او در سال 1935، در حالی که تنها 17 ساله بود، در یک ماجراجویی، با دوچرخه از لوس آنجلس به واشنگتون رفت و در تمام طول مسیر از هر آنچه دید و خواست عکاسی کرد و خاطراتش را در حاشیه عکس های یاداشت کرد.

این سفری برای روت سفری بود به دنیای پر رمز و راز عکاسی. روت بسیار کنجکاو بود و همواره می‌کوشید دنیای اطرافش را با تجربه‌های شخصی درک کند.

در سال 1951 «نینالی کریگ»، دانشجوی 23 ساله آمریکایی برای دیدن و اقامت چند ماهه به ایتالیا رفت و بمنظور صرفه‌جویی در یک هتل ارزان‌قیمت اقامت گزید و از قضا «روت ارکین» هم که تازه از خاورمیانه بازگشته بود در همین هتل با او آشنا شد و متوجه دردسر های سفر این دختر تنها شد.

روت تجربه سفر فردی این دختر را بسیار جذاب دید و بخاطر تجربه مشابهی که در 17 سالگی‌اش داشت، تصمیمم گرفت سرگذشت این دختر زیبا را عکاسی کند.

نینالی هر روز برای دیدن شهر و آثار تاریخی آن از هتل خارج می شد و با وسایل مختلف به گوشه گوشه شهر سرک می‌کشید، روت با احتیاط که تنهایی نینالی را مخدوش نکند او را همراهی می‌کرد. نینالی بسیار جذاب و خوش اندام بود و به شدت مورد توجه مردان ایتالیایی قرار داشت و از همین رو تم اصلی داستان روت بر پایه همین توجه‌ها شکل گرفت.

دریکی از همین روزها، نینالی برای خرید به یکی از خیابان‌های فلورانس رسید که مردان بسیار با نگاه‌های سنگین او را برانداز می‌کردند و نینالی در حالی که شال خود را سفت چسبیده بود از میان مردان با ترس و اضطراب می‌گذشت.

روت این صحنه را عکاسی کرد تا مهم‌ترین عکس زندگی‌اش را گرفته باشد. این عکس نماد آزار و اذیت زنان لقب گرفت و از 1951 به بعد بارها مورد نقد و نظر قرار گرفت و به اشکال مختلف تجدید چاپ شد. این عکس آنقدر مورد توجه واقع شد که عکاس و سوژه هر دو به چهره‌های شناخته شده برای مردم و رسانه ها تبدیل شدند.

An American Girl in Italy (1951)

نینالی در مصاحبه‌های متعدد از خاطره آن روز و سفر شش ماه‌اش سخن گفته است و روت هم تجربه آن روز را از زبان خود بازگو کرده است. آنها دو دوست واقعی شدند و بارها کنار این عکس با هم حضور پیدا کردند و عکس یادگاری گرفتند. روت عکاسی را در تمام طول عمر با جدیت ادامه داد ولی هرگز نتوانست موفقیت مجموعه دختر آمریکایی در ایتالیا را تکرار کند.


برداشت دوم از یوریک کریم مسیحی (نویسنده، منتقد ، عکاس و پژوهشگر عکس و طراح گرافیک)

«مکان‌هایِ در نام عکس را می‌توان با هر مکان دیگری عوض کرد: دختری فرانسوی در ژاپن، دختری مصری در آمریکا، دختری هندی در لهستان، دختری پرتغالی در پرتغال، دختری ایرانی در ایران» و یا شاید؛ دختری در فیس‌بوک و چه خوب ادامه می‌دهد نوشته‌ی توضیح تصویر را که؛

«چه تفاوتی می کند؟ کجای دنیا این گونه نیست؟ طبیعی‌ست که واکنشی که از مردان در عکس می بینیم در همه کشورها یکسان نباشد، اما بدیهی است که همه جا، هرجا زن و مردی، زنان و مردانی زندگی می کنند، مردان عمدتا نگاهی این گونه حریصانه و وقیحانه داشته باشند. این ناشی از آموزه هایی ست که از کودکی به مردان آینده می آموزانند، که این‌گونه باشند، که این‌گونه خوب است، که این مرد بودن است. و این آموزه‌های غیرانسانی‌ست که این گونه باعث عذاب دخترِ آمریکایی شده است.

او در این دالانِ در دوزخ، گام را از گام با این تصور برداشته که پس از طی چند مترِ دیگر خلاص خواهد شد، اما این تصورِ نادرست ساده‌دلانه است. آیا او در دالان پیشین که پیاده روی کوچه پشتی بوده وضعیت بهتری داشته؟ آیا در دالان بعدی که پیاده‌روی سوی دیگر خیابان است وضعیت بهتری خواهد داشت؟

پیاده‌رو، جنان که از نامش پیداست، محلی‌ست برای راه‌رفتن و در اصل محلی برای راه‌رفتن و پرسه‌زدن و وقت‌گذرانی و تفریح، و مهم‌تر از همه محل یک رفتار اجتماعی است، رفتاری برخاسته از منش اجتماعی شهروندان. در پیاده‌رو آدم‌ها از کنار هم می‌گذرند بی این که با هم «کار»ی داشته باشند و بی این که مزاحم هم بشوند و اگر هم با هم آشنا باشند، حالی و احوالی و باز از سر گیریِ قدم زدن. اما در این پیاده رو که چهارده مرد، چنان که گویی در ماموریت آزردن زنان گذرنده باشند، ایستاده‌اند و زن جوان را، چون جنگاوری که بخواهد ضربه های دیو را تحمل کند، زیر ضربه های چشم‌ها و زبان‌ها گرفته اند و دختر از پا افتاده در تصور خروج از این دالان کشنده است.

خیابان، جایی که روت اُرکین در آن ایستاده و عکس گرفته، به نظر چندان خلوت می آید که عکاس تقریبا وسط آن ایستاده تا عکسی از وضعیتی که برای همجنس و هموطنش پیش آمده بگیرد. از مردان میخکوب شده بر سطح پیاده رو تنها یک نفر است که آشکارا به عکس نگاه می‌کند، اولین نفر از سمت راست. چند نفر دیگر مشکوک‌اند به نگاه کردن به عکاس، اما چرا او یا آنها به عکاس نگاه کرده‌اند؟ مگر متاع جلوی چشمشان چه کم داشته؟ آنها تناولشان را کرده‌اند و دختر از برابرشان گذشته است، مهم تر از همه این که مگر روت ارکین زن نیست؟ چرا او را برانداز نکنند و درباره اش خیال نبافند؟ گو اینکه حتما دوربین عکاسی صورتش را پوشانده اما… فقط صورتش را پوشانده.»


برداشت سوم – نکات اضافی:

این عکس در سال 1952 در مجله Cosmopolitan به چاپ رسید. اما تلقی و برداشت اولیه منتشرکنندگان آن بازتاب ماجراجویی و سفر تنهای یک زن بود. مقاله‌ای که همراه این عکس چاپ شده بود، تشویق به سفر و ماجراجویی می‌کرد.

راستش در آن بازه زمانی، یعنی زمانی که تازه ملاحظات و ضروریات جنگ، زن‌ها را از حالت جنسی وابسته که بایستی همیشه احتیاط کنند و مردی همراهی‌شان کند تا به صاطلاح وظایف زنانه را به نیکویی انجام بدهند، رهانیده بود، آنقدر ذوق این رهایی زیاد بود که بعضی چیزها نادیده گرفته می‌شد.

به همین خاطر حتی سوژه عکس هم در آن زمان و حتی دهه‌های بعد، حسی که حاکی در معرض آزار و اذیت قرار گرفتن باشد، نداشت.

در حقیقت در حین گردش در فلورانس «نینالی کریگ»، از مردها بارها نشانی پرسیده بود. در مصاحبه‌ای در سال 2014 او می‌گوید که این عکس نماد آزار و اذیت نبوده. بلکه صرفا نماد گذران شاد اوقات یک زن تنهاست. او از مردان ایتالیایی به نیکی یاد می‌کند و همه چیز را متناسب با فرهنگ زمان و مکان می‌داند. جالب است بدانید که «نینالی کریگ»؛ مدتی بعد با یک مرد ایتالیایی ازدواج کرد، ازدواجی که البته به جدایی انجامید. 


برداشت نهایی: معجزه عکس

بالاخره باید این عکس را یک عکس نمادین بدانیم یا نه.

به این عکس بی‌نظیر عباس عطار نگاه کنید که در گرماگرم انقلاب 57 گرفته شده بود. این عکس هم چیزی از عکس روت اورکین کم ندارد:

اما تا همین چند وقت پیش، عکسی بود که کمتر دیده شده بود.

بگذریم که آدم ناگزیر یاد فیلم مالنا هم می‌افتد که برای اینکه از بحث خارج نشویم، بگذریم!

عکس روت اورکین یا عباس عطار را چطور باید تفسیر کرد؟

آیا باید مقاله‌ای در نکوهش نگاه‌های هرزه نوشت؟ از امنیت خیابانی زنان دفاع کرد؟

آیا باید شرایط زمان و مکان را در نظر گرفت؟ مثلا گفت که در ایتالیای دهه 50 آنگونه نگاه کردن به زنی خارجی، صرفا یک نگاه شهوتناک کنترل‌نشده نبوده، بلکه ناشی از کنجکاوی ذاتی فراجنستی هم بوده. یا اینکه سربازان بلاتکلیف در بهمن 57 در کنتراست با آشفتگی روزمره‌شان، به صورت انعکاسی، نگاهی انداخته‌اند و عکاس تنها یک لحظه را شکار کرده که نمایانگر جنتلمن نبودن سربازان نبوده.

از عکس انتظار دیگری نداشته باشید. کار عکس همین است! عکس شما را به فکر کردن در جهات مختلف وامی‌دارد.

عکس لحظه‌ای از زمان و مکان را منجمد می‌کند و پیش چشمتان قرار می‌دهد. کاری به لحظه قبل و بعد و 10 سانتیمتر این سو یا آن سوتر از کادر عکس ندارد.

عکس می‌تواند برجسته‌کننده یک واقعیت باشد، باعث سوء تفاهم شود. شما را خشمناک کند و یا حتی انگیزه‌ای برای صلح باشد.

تفسیر یک عکس در زمان فرق می‌کند. نسل‌های مختلف ممکن است به یک عکس به صورت‌های مختلف نگاه کنند و برداشتی متفاوت داشته باشند. این برداشت ممکن است حتی با غرض و نگاه زیبایی‌شناسانه یا منتقد ثبت‌کننده عکس هم در تضاد باشد. هر کسی بنا به مطالعات و روحیه و شخصیت خود ممکن است برداشتی متفاوت از یک عکس ارائه کند.

عکس یک معجزه است و گاهی کاری می‌کند که یک ویدئوی باکیفیت هم از انجام آن عاجز است. عکس فریز می‌کند و می‌تواند مخاطب‌اش را هم دقایقی در بهت فرو ببرد.

بیشتر و دقیق‌تر عکس ببینیم.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

قسمت دیگری از عکس‌های تاریخی کمتر دیده شده: یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد!

شاید این گفتار مشهور فرنگی‌ها که می‌گویند که یک عکس به اندازه هزار کلمه سخن می‌گوید، غلو باشد. گاهی در یک عکس فقط زیبایی می‌بینیم. گاهی هم داخل آن چیزی نیست. بدتر از همه، گاهی چون یک عکس برش محدودی از زمان و مکان است، به نوعی حاوی دروغ است…

نمونه‌های جالبی از اختراعاتی که فراموش شدند، یا تکامل یافتند یا به کلی به صورت دیگری تغییر پیدا…

در طی دهه‌ها و قرن‌های انسان‌های اختراعات گوناگونی کرده‌اند. از برخی از آنها در ابتدای امر تصور می‌شد که استقبال خوبی شود، اما در نهایت فراموش شدند، برخی با تغییرات نه چندان بنیادین همچنان به همان صورت تولید می‌شوند، برخی با تغییرات جدی و…

پرتره خانواده‌های روتین از کشورهای مختلف به کمک هوش مصنوعی ایجاد شد

هوش مصنوعی مدتی است که ما را شگفت زده کرده است. اخیراً با قابلیت‌های هوش مصنوعی در ساخت متون و درک زبان طبیعی برای پاسخ به بسیاری از سؤالات میزان تعجب ما پیشتر شده است.س از ChatGPT،  مایکروسافت هوش مصنوعی خود را همراه با مرورگر Edge و…

روجلدهای قدیمی مجله‌های کیهان بچه‌ها

کیهان بچه‌ها مجله‌ای بود که در دوران کودکی می‌خریدیم. برای من کیهان بچه‌ها بوی نان می‌دهد! چون پدرم همیشه بعد از رفتن نانوایی؛ نان‌ها را لای مجله می‌گذاشت و وقتی به خانه می‌آمد من دوان دوان می‌رفتم و مجله را از او می‌گرفتم.منابع…

روش‌های بد نشستن روی صندلی و شیوه نشستن سالم روی صندلی در محیط کار

در موقعیت‌های مختلف یا در هنگام خستگی، روش‌های مختلفی برای نشستن روی صندلی از سوی ما استفاده می‌شود که برای بدن مفید نیستند. برخی از این موارد عبارتند از:خم شدن روی صندلی: وقتی روی صندلی خمیده می‌شوید، ستون فقرات شما به درستی حمایت…

مجموعه عکس‌های پرتره زیبا هیلاری گولد از افراد مسن سندرم داون، پیش‌فرض‌های ذهنی ما را به چالش می‌کشد

یک مجموعه عکس با معنا و زیبا گرفته شده توسط هیلاری گولد، با عنوان «من اینجا هستم» این تصور نادرست مردم را به چالش می کشد که افراد مبتلا به سندرم داون تا سنین پیری نمی‌توانند زندگی گنند.برای مثال هیلاری گولد، عکس پرتره جوآن، زنی 84 ساله…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
1 نظر
  1. سالار می گوید

    سلام دکتر جان. منم برداشت اولم از عکس منفی بود. به این تیتر (برداشت نهایی: معجزه عکس) که رسیدم و متن رو تا آخر که خوندم اون نگاه منفی دیگه رفت؛ متن رو خیلی استادانه به پایان رسوندید. خیلی خوشم اومد. باز هم یه چیز تازه و از نگاهی متفاوت از شما و مطالب سایتتون یاد گرفتم 🙂
    پی‌نوشت: این مطلب رو چند روزی بود که میخواستم بخونم که همین الان فرصتش شد. من سالهاست مطالب سایتتون رو با عشق دنبال می‌کنم و میخونم. مرسی برای تمام مطالبی که براش زحمت کشیدید و با ما در میون میذارید. مرسی برای ایده‌هاتون، برای همه چی 🙂

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.