سندرم هارد دیسک‌های پر از فیلم – 7 علت برای اینکه همیشه با کمبود فیلم خوب برای تماشا مواجه هستیم!

6

وقتی هنوز فیلم‌باز حرفه‌ای نشده‌اید، انتخاب فیلم کار بسیار سهل و ساده‌ای است. در واقع خیلی وقت‌ها شما اصلا انتخابی انجام نمی‌دهید، اولین فیلمی که در سایت‌های دانلود می‌بینید، دانلود می‌کنید و می‌بینید یا یک فیلم از شبکه ماهواره‌ای می‌بینید یا از دوستتان می‌خواهید که چند فیلمی در فلش شما بریزد یا اصلا از vodهای داخلی استفاده می‌کنید.

اما وقتی با دیدن فیلم‌های متعدد، به درجه بالاتری از فیلم‌بازی ارتقا پیدا می‌کنید و مرتب مطالب سینمایی می‌خوانید و اکثر کلاسیک‌های مثلا فهرست 100 تایی imdb را تمام می‌کنید، به تدریج دچار معضلی به نام انتخاب فیلم می‌شوید.

بسیاری اوقات این مشکل واقعا وجود ندارد، یعنی هنوز تعداد زیادی فیلم خوب که در سال‌های اخیر یا دهه‌های پیش ساخته شده‌اند، وجود دارند که ندیده‌اید. هارد دیسک شما هم مملو از فیلم‌های ندیده خوب است، اما با این وجود در انتخاب فیلم مشکل دارید.

چرا چنین می‌شود؟

من خودم فکر کردم که چرا خیلی از ماها این مشکل داریم و به نتایج زیر رسیدم:

1-تعدد بسیار زیاد انتخاب، به صورت متناقض ما را دچار تردید می‌کند:

گاهی فکر می‌کنیم که مثلا وقتی تعداد گزینه‌های ما به جای 20 – 30 تا به 1000 هزار برسد، کار انتخاب ما خیلی آسان می‌شود. اما واقعا این تعدد حق انتخاب کار ما را دشوارتر می‌کند. در دهه شصت ما همان معدود فیلم‌هایی که از دو شبکه تلویزیونی پخش می‌شد، با دقت بسیار می‌دیدم و از لابلای فیلم‌ها کلی نکته درمی‌آوردیم و به دیالوگ‌ها و بازی‌ها خیلی دقت می‌کردیم. در همان زمان ما به موسیقی‌های ضبط شده رو کاست‌ها توجه زیاد می‌کردیم.

لابد اگر به ما می‌گفتند که زمانی می‌رسد که روی یک حافظه فلش می‌توانید فول آلبوم ده‌ها هنرمند را ذخیره کنید یا اینکه روزی می‌رسد که بتوانید هر فیلمی که خواستید را در کمتر از یک ساعت پیدا و دانلود کنید، باور نمی‌کردیم و فکر می‌کردیم که اگر آن روز فرا برسد، چه سعادتی به ما رو می‌کند.

اما گاهی تعدد حق انتخاب، ما را دچار معضل جدی می‌کند.

مثال شخصی عرض می‌کنم: زمستان سال پیش تصمیم گرفتم که تعداد زیادی فیلم دوبله از کلاسیک‌ها را یک‌باره دانلود کنم. حجم اینترنت زیاد و اشتراک پولی چند سایت دانلود را ابتیاع کردم، اما بعد از چند روز متوجه شدم که در حال ورود به گردابی هستم که در آن به جای دانلود فیلم برای دیدنشان، دارم به یک گرآورنده بی‌فکر فیلم تبدیل می‌شوم و در این مسیر حریص می‌شوم! پس فرایند را متوقف کردم.

پس سعی کنید که به‌جا و از روی فکر فیلم دانلود کنید.

2-اینترنتی که ما را ناشکیبا و دچار پرش‌های مغزی کرده است

فضای شبکه‌های اجتماعی، امکان تمرکز طولانی را از بیشتر ما گرفته. بیشتر ما توسط شبکه‌های اجتماعی تلگرام، توییتر و اینستاگرام، معتاد شده‌ایم. این شبکه‌های اجتماعی ما را عادت داده‌اند که مطالب بسیار کوتاه بخوانیم و مدام از یک مطلب به مطلب دیگر در عرض چند ثانیه پرش کنیم. هر بار که مطلب کمی جالبی می‌بینیم، دوز اندکی از دوپامین در مغز ما ترشح می‌شود.

می‌دانید شبیه چه می‌ماند؟

در فرنگستان و خوشبختانه مدتی هم در ایران، یک سیستمی برای دریافت مسکن توسط بیماران وجود دارد که در آن دکمه تزریق دوز اندک مسکن را دست بیمار می‌دهند. هر بار که او احساس درد می‌کند، دکمه را می‌فشارد. با این سیستم، به جای دوز زیاد مسکن که ممکن است عوارض و عادت در بیمار ایجاد کنند، همان دوزهای اندک متعدد، کار تسکین را انجام می‌دهند.

حالا فضای وب هم همین طور شده، اما در جهت کاملا منفی‌اش. ما عادت کرده‌ایم که دوز‌های بسیار متعدد مطالب کاملا سطحی بخوانیم و ببینیم.

حالا فیلم‌ها را در نظر بگیرید. برای لذت بردن بهینه از یک فیلم باید یک ساعت و نیم (دست‌کم) وقت بگذارید. تا فیلم شخصیت‌ها و فضا و داستانش را رونمایی کند، دست‌کم نیمی از فیلم سپری می‌شود. غالبا در نیمه دوم فیلم، ما نتیجه صبرمان را دریافت می‌کنیم و پاداش دریافت می‌کنیم.

اما آدم‌های معتاد به وب کجا تاب تحمل 45 دقیقه صبر را دارند؟!

آنها می‌خواهند سهل‌الوصول به لذتی برسند که یک تماشاگر مشتاق فیلم می‌تواند برسد. چنین چیزی غیرممکن است.

همین فرایند لذت‌جویی در کوتاه‌مدت، باعث می‌شود که ما در زمینه انتخاب فیلم دچار تردید بشویم. از یک سو می‌دانیم که فیلم ایکس، فیلم تحسین‌شده خوبی است، اما از یک سو مغز لذت‌جوی ما به ما تهیب می‌زند که تماشای این فیلم را بگذار برای وقتی که حال و تمرکزش را داشته باشی و یک چیزی پیدا کند که در همان دقایق اول به صورت تضمینی به لذت برسی!

3- توضیحات و معرفی‌های بد فیلم‌ها

برای خودم بسیار پیش آمده که متوجه شده‌ام که نقد و معرفی شمار قابل توجهی از منتقدهای فیلم اصلا سر و ته ندارد. یعنی بعد از اینکه نقد را خوانده‌ام، فیلم‌ را دانلود کرده‌ام و دیده‌ام فیلمی که نکته خاصی ندارد، تنها به خاطر اینکه منقد مثلا نقد «ورایتی» را خوانده، فیلمی در اوج معرفی شده.

بدتر از آن توضیحات imdb و سایت‌های دانلود است که بسیاری اوقات باعث می‌شوند که ما فیلم‌های خوب را اصلا دانلود نکنیم و فیلم‌های بی‌ارزش را دانلود کنیم تا بی‌جهت در هارد دیسک‌های ما جا خوش کنند.

پیدا کردن کسانی که واقعا فیلم‌ها را دیده باشند و با سلیقه خوب و بدون لو دادن خط داستانی، فیلم‌ها را توصیه کنند، کار آسانی نیست.

4- دوران توصیه‌های ماشینی

اما بدتر از نقدها و خلاصه‌های داستانی بد فیلم‌ها، این توصیه‌های الگوریتمی سایت‌های vod ایرانی و فرنگی هستند. گاهی چنان توصیه‌های بد و نابجایی به ما می‌کنند که ما را از دیدن فیلم پشیمان می‌کنند.

5- ذخیره‌های بی نام و نشان فیلم

گاهی هم پیش می‌آید که واقعا فیلمی را فکرشده دانلود می‌کنیم و مثلا می‌گذاریم تا بعد از پایان امتحانات انتهای ترم دانشگاهی ببینیم. اما از آنجا که فراموش می‌کنیم که فیلم را به خاطر داستان خوب یا هنرپیشه‌هایی که دوستشان داریم، دانلود کرده‌ایم، بعد از یک ماه اصلا یادمان می‌رود که علت دانلود چه بوده است.

بهتر است دفترچه‌ای داشته باشیم و در چند کلمه، یادداشتی بنویسیم که علت ذخیره یک فیلم چه بوده و چرا باید بعدا ببینیمش.

6- کلاسیک‌گریزی و عادت به پوسته

بسیاری تصور می‌کنند که اگر فیلمی در نهایت وضوح و کیفیت صدا نباشد و در آن خبری از جلوه‌های ویژه یا صحنه‌های خاص نباشد، فیلم شایسته توجه نیست. در صورتی که ما انبوهی فیلم کلاسیک با داستان‌های غیرتکراری و بازی‌های عالی داریم که سینمای هالیوودی حاضر، قادر به تکرار آنها نیست.

ما به تصور کشدار بودن این فیلم‌ها یا کیفیت معمولی تصویری آنها، دانلودشان نمی‌کنیم.

همینجا سندرمی دیگری را ذکر می‌کنم که خودم به آن مبتلا هستم:

سندرم مزه دادن بریده‌های فیلم:

در اینستاگرام خوشبختانه پیج‌های زیادی هستند که مدام تکه‌هایی از دوبله‌های قدیمی را می‌گذارند یا مثلا به مناسبت زادروز یک هنرپیشه، 10 تکه از شاخص‌ترین فیلم‌های او را سلیقه خوبی انتخاب و درج می‌کنند.

هر بار که این مطالب را می‌بینم با تمام وجود تمایل پیدا می‌کنم که همه این فیلم‌های را با همان دوبله‌ها دانلود کنم و ببینم، اما چند ساعتی که می‌گذرد و وقتی که خستگی کار روزانه بر من غلبه می‌کند، از حس و حال، جدا می‌شوم.

این پیج‌ها شاید کاری را می‌کنند که زمانی دوستان ما انجام می‌دادند و مثلا سر صبحی با آب و تاب می‌گفتند که نمی‌دانی دیشب چه فیلم خوبی دیدم …!

7- حجب و حیا و زیرنویس‌های بد

فیلم دیدن به خصوص در سال‌های اخیر تبدیل به یک امر شخصی شده و ما از سال‌هایی که همه فیلم‌ها و سریال‌ها را با خانواده می‌دیدم، فاصله گرفته‌ایم. طبیعی که متناسب با فرهنگ ایرانی، از دیدن برخی از فیلم‌ها با اعضای خانواده معذوریم و متاسفانه در این میان، برخی زیرنویس‌‌کننده‌ها اصرار دارند که حتی غلیظ تر از لحن واژگان خود فیلم، دشنام‌ها را به اصطلاح ترجمه کنند. بنابراین اوقاتی که قرار است با خانواده فیلمی ببینیم، به جهاتی دستمان خیلی خالی می‌شود.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

آیا تا حالا عکس‌های باکیفیت از فضای داخلی پنهان سازهای موسیقی مختلف دیده بودید؟!

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که داخل سازها و آلات موسیقی چگونه است؟در کودکی و نوجوانی بسیار پیش آمده بود که وسایل الکترونیکی را باز کرده باشیم. اما خب آنها پیج داشتند و ما خودمان را متقاعد می‌کردیم که دوباره می‌توانیم سر هم‌شان…

خودکشی دسته جمعی در دمین آلمان در پایان جنگ جهانی دوم

خودکشی دسته جمعی در دمین به رویداد غم‌انگیزی اشاره دارد که در پایان جنگ جهانی دوم در شهر دمین آلمان رخ داد. در اواخر‌آوریل و اوایل ماه مه 1945، هنگامی که نیرو‌های شوروی در حال پیشروی به سمت شهر بودند، بسیاری از ساکنان آن، از جمله زنان،…

شوخی با مجسمه‌ها – وقتی حال مردم خوش است!

شوخی و طنز هم حال و هوای خاص خودش را می‌طلبد. مردم اگر از نظر پیشبینی شرایط اقتصادی آینده و وضعیت رفاه اکنون، آرامش و اطمینان خاطر لازم را داشته باشند و اگر بتوانند خود مقوله فرهنگ و اخلاق و دانش خود را ارتقا بدهند، شرایظ ظاهری و باطنی دیگر…

عکس‌های نوستالژیک: آدم‌های و تلویزیون‌هایشان در دوره اوج تلویزیون

دوره اوج شکوه تلویزیون کی بود؟ دست‌کم دوره اوج مونواوگ چه زمانی بود؟یک زمانی تلویزیون پیشرفته‌ترین وسیله ارتباطی ما با دنیای خارج بود. الان تلویزیون‌های هوشمند، گوشی و تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها جای آن به اصطلاخ متکلم وحده را گرفته‌اند.…

فهرست فیلم های برتر سال ۲۰۲۲ با استفاده از امتیازبندی جوایز اصلی اهدا شده در جشنواره های مطرح

فهرست فیلم های برتر سال ۲۰۲۲ با استفاده از اطلاعات زیر تدوین شده است:۱-جوایز اصلی اهدا شده در جشنواره های مطرحی چون کن، ونیز، برلین، ساندنس و...۲- جوایز انجمن های منتقدانی چون نیویورک، لس آنجلس، واشنگتن دی.سی و...۳-فهرست فیلم…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
6 نظرات
  1. مهرداد می گوید

    دقیقا مشکل و سندرم خود من هست..با وجود 50 ترا فیلم و سریال الان مدتها هست که واقعا نمیتونم دیگه فیلم و سریال خوب ببینم… البته تعداد ندیده های خوب من بسیار کم هست ولی لااقل در مورد فیلمهای این چند سال اخیر به شدت احساس کمبود سوژه خوب میکنم..فیلم خوب خیلی کم میاد شاید قبلا میشد گفت سالی سه یا چهار فیلم عالی و حدود ده فیلم خوب میشد دید اما الان مدتها هست که دریغ از اکران سه فیلم حتی خوب در سال (پارسال فقط 1917 و داستان ازدواج و تا حدی مرد ایرلندی میشد در سطح خیلی خوب معرفی کرد)
    الان چشم امید من فقط سریال و مستند هست..سریالها هم متاسفانه دچار سندرم ابرقهرمانی و تکراری شدن و بدتر از اون به آب بسته شدن میشن و تعداد کمی هست که سوژه و داستان سرگرم کننده و آموزنده ایی دارند که در یک مدت زمان معقول مطرحش میکنند..اما فیلمها برای من مدتهاهست که شده دوباره دیدن کارهای قدیمی که دیدن چندین باره آنها بازم هم لذت بخش هست.

    1. سامان می گوید

      داداش 50 ترا؟ دست راستت روی سر ما

  2. نیلوفر می گوید

    سلام. در خصوص بخش دوم “اینترنتی که ما را ناشکیبا و دچار پرش‌های مغزی کرده است”، کتاب “کم‌عمق‌ها؛ اینترنت با مغز ما چه می‌کند”
    The Shallows: What the Internet Is Doing to Our Brains
    را توصیه میکنم .

  3. وحید می گوید

    من با پاک کردن کل آرشیو فیلمم از این مرحله گذر کردم. در حال حاظر فقط فیلمی که میخوام نگاه کنم و مطمئن هستم که می بینمش رو دانلود میکنم.

  4. سامان می گوید

    مورد 1 و 5 و تا حدوری مورد 7 برای من صدق می کنه…اخیرا هم به وضعی دچار شدم که دلم می خواد فیلم ببینم ولی حوصله دانلود زیرنویس رو ندارم…البته تا حدود زیادی انگلیسی رو متوجه میشم که بستگی به فیلمش داره و سر همین قضیه اگه زیرنویس مشکل داشته باشه بازم متوجه میشم ولی همون زیرنویس غلط هم به فهمیدن راحت تر -یا بهتر بگم- مطمئن تر زبان انگلیسی کمک می کنن با این وجود از ترس اینکه ممکنه بعضی از قسمت های یه فیلم رو از دست بدم -مخصوصا اگر فیلم مطرحی باشه- احساس میکنم حتما باید زیرنویس دانلود کنم تا خیالم راحت باشه. توی همین مدت هم با اینکه کلی فیلم خوب دانلود نکرده و دانلود کرده و ندیده دارم گاها شده برای چندمین بار هوس دوباره دیدن فیلم های مورد علاقه م رو کردم و دیدمشون (اینبار بدون زیرنویس و با خیال راحت!)

  5. علیرضا می گوید

    سلیقه من فیلم های هنری است و با هالیوود و فیلم های تجاری چندان میانه ای ندارم. روش جدیدم این است که تقریبا فقط فیلم های جشنواره ای را می بینم. و جالب این که اغلب این فیلم ها یا دوبله هستند یا زیرنویس. فستیوال های کان (بخش اصلی و نوعی نگاه)، برلین، ونیز، تورنتو، ساندنس (بخش آمریکایی، و خارجی) را در یکسال اخیر، در یک لیست اکسل جمع آوری و سپس دانلود کرده ام. الان اوضاع فیلم دیدنم نسبت به قبل خیلی شیرین تر شده است، چون مطابق با یک نظام سیستماتیک فیلم تماشا می کنم. به عنوان مثال تمام فیلم های بخش مسابقه جشنواره کان پارسال هم اکنون در دسترس است. تماشای پشت سر هم این فیلم های بسیار عالی، احساس رضایت فوق العاده ای به آدم می دهد. به طوری که دیگر نمی توانم با فیلم های روز هالیوود (حتی آنها که نمره IMDB بالایی دارند) سرگرم شوم. الان به جای آن، به نمره منتقدان توجه بیشتری دارم. نمره IMDB بر اساس سلیقه مردم آمریکا و عوام است، اما نمره منتقدان چیزی است که جای تامل دارد.
    مقایسه با دهه شصت و حتی هفتاد، به نظرم جایی ندارد. در نظام سخت گیر تلویزیون و سینمای ایران در آن زمان، فیلم های هنری و ارزشمند (که کمتر برهنگی و سانسوری داشتند) شانس خیلی بیشتری برای نمایش داشتند. بنابراین یک سلیقه اجباری از بالا به پایین اعمال می شد، که در نتیجه سینمای بلوک شرق (مثل فیلمهای آندره وایدا و تارکوفسکی و پاراجانف) و فیلم های آلترناتیو (مثل آثار فرانچسکو رزی) انتخاب های گریزناپذیر ما بودند و سلیقه ما را شکل دادند… یادم است من وقتی نوجوان بودم و یک روز قصد سینما رفتن داشتم، گمان می کنید چه فیلمی تنها انتخاب اجباری ام بود؟ «بیا و بنگر» از سینمای لهستان! که در یک نظام آزاد فیلم دیدن، قاعدتاً می باید به دیدن فیلم های راکی و رمبو می رفتم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.