یک تحقیق جالب روی 160 هزار نفر نشان داد که هر چه کتابخانه‌شان در زمان کودکی بزرگ‌تر بوده، در هنگام بزرگسالی باهوش‌تر شده‌اند
در مورد آثار مثبت مطالعه و دسترسی به کتاب‌های خوب هر چه بگوییم کم گفته‌ایم.
اما در مورد فواید کتاب و کتابخوانی تا به حال پژوهش‌های عینی و متکی بر شواهد و عدد و رقم هم انجام شده است.
مثلا:
-مشخص شده که مطالعه می‌تواند شما را به شخصیت بهتری تبدیل کند و شما را تبدیل به صاحب یک تجارت کوچک موفق‌تر کند.
-مشخص شده که تنها شش دقیقه مطالعه در روز می‌تواند میزان تنش را 68 درصد کاهش دهد.
-کتاب می‌تواند فرایند زوال قوای شناختی را در مقایسه با کتاب‌نخوان‌ها، یعنی آنهایی که کمتر از یک کتاب در سال می‌خوانند، به تاخیر اندازد و کتابخوان‌ها در سنین بالاتر 32 درصد کمتر دچار قوای عقل می‌شوند.
اما تحقیق جدیدتر:
در سال 2018 تحقیق گسترده‌ای روی 160 هزار نفر در 31 کشور دنیا انجام شد. این تحقیق نشان می‌داد که آن دسته بزرگسالانی که در دوران کودکی، کتابخانه‌های خانگی‌شان پرکتابدارتر بوده، به هنگام بزرگسالی در بخش ادبی، ریاضیات و استفاده از فناوری در ارتباط میان‌فردی و تحلیل اطلاعات، بهتر بوده‌اند.
در این پژوهش مشخص شد که دست کم 80 کتاب به طور متوسط برای این تاثیر کافی بوده و این تاثیر به صورت فزاینده تا 350 جلد کتاب، بیشتر هم می‌شود.
مشخص است که شخصی که مهارت‌های ارتباطی بهتری داشته باشد ر بخش رهبری و مدیریت و تاثیرگذاری همکاران و توانایی اشتراک دیدگاه‌ها و اهداف چقدر می‌تواند موفق‌تر باشد. یا کسی که دانش ریاضی بهتر داشته باشد و با اعداد میانه بهتری داشته باشد، در زمینه اقتصادی چقدر جلوتر خواهد بود. مهارت استفاده از فناوری هم بی گفت و گو، شما را پیش خواهد انداخت.
به این موضوع بیشتر فکر کنید:
هنوز هم در ایران افرادی پیدا می‌شوند که جز کتاب درسی، هیچ کتاب دیگری نخوانده‌اند. متاسفانه نگاهی به کتابخانه‌های بسیاری از تحصیل‌کرده‌ها هم نشان می‌دهد که اصلا به‌روز نیستند و کتابخانه‌شان تعدادی کتاب قدیمی بیشتر ندارد و متاسفانه برخی هم از کتاب تنها به عنوان دکور استفاده می‌کنند.
حالا این استفاده زینتی از کتاب را در تقابل کودکان والدینی در نظر بگیرید که خانه‌شان پر از کتاب در زمینه‌های مختلف است. کتاب‌هایی که در طول سال‌ها، به تدریج و با دقت انتخاب کرده‌اند.
کودکی که در این شرایط رشد و نمو کند، خواه ناخواه در دوران حساس کودکی مسیرهای عصبی متعددی در ذهنش باز خواهد شد و وارد حیطه‌هایی خواهد شد که کودک دچار فقر کتاب نخواهد شد.
شاید در زمانه حاضر که تحصیل‌کردگان ما مایوس و سرخورده‌اند، زیر لب چیزی در مخالفت‌خوانی این پست بگویید، اما قانون کلی همین است، حتی اگر مدتی به سبب شرایط محیطی دشوار، نقیض‌اش را ببینید.
به عنوان یه تجربه از مشاهدات خودم میگم. تاکید هم کنم که تجربه و استنباط خودم هست و به همه نسبتش نمیدم. تا اینجای زندگی متوجه شدم که هرچقدر تحصیلات بیشتر باشه، میزان مطالعات غیردرسی و غیرتخصصی کمتر میشه. از طرفی آدمهای با تحصیلات بالا، دچار غروری میشن که دانش و هوش بالایی دارن و میتونن وقایع رو خیلی خوب مطالعه کنن، اما چون مطالعات خیلی کمی داشتند، به سمت صحبتهای عوامانه و سطح پایین میرن.
الان من دانشجوی دکتری یه رشته فنی هستم و بسیاری از اساتید، دانشجوهای دکترا و دانشجوهای مقاطع ارشد، هم رشته خودم، هم رشته های دیگه که باهاشون در ارتباطم رو میتونم به سادگی در این لیست قرار بدم.
پدرم همیشه میگه قدیم وقتی یکی یه مدرک خوب میگرفت همه قبولش داشتن و کلی حرف جدید و علمی میزد. چون کلی کتاب دیگه هم این وسط خونده بود. ولی متاسفانه امروز اونقدر درگیر کنکورهای مختلف و مقاله دادنهای الکی شدیم که دیگه کمتر کسی فرصتی برای مطالعه پیدا میکنه.