هوش مالی چیست؟ معرفی یک کتاب

کتاب هوش مالی و روان شناسی آن نوشته محمدحسین طالب بیدختی است. اگر میخواهید ثروتمند شوید و به دنبال جذب پول هستید، باید هوش مالی را در خود تقویت کنید. این کتاب راهنمای شما است.
کتاب هوش مالی و روانشناسی آن
نویسنده: محمد حسین طالب بیدختی
انتشارات سبزان
برای ثروتمند شدن نیاز به هوش مالی است. همچنین باید بدانیم از چه طریقی و از کجا سرمایهمان را بیشتر کنیم، کارهای فرعی داشته باشیم و زمان را برای انجام چند کاریا واگذاری مسئولیتها به افراد متخصص برای انجام کارها مدیریت نماییم. به این معنی که اگر زمان کافی برای انجام چند کار نداریم و یا از توان کافی بیبهرهایم، میتوانیم از افراد متخصص کمک بگیریم.
تکنیکهایی برای مدیریت زمان و سرمایه وجود دارد که با استفاده از آنها و تلفیقشان با روحیات و علایقتان ثروتمند میشوید. برای پولدار شدن قبل از یک شغل خوب باید ذهن ثروتمند داشته باشید. هوش مالی دقیقا همان رفتار شما با پول است و این رفتار در ذهن شکل میگیرد. به طور مثال، آیا ذهن شما میداند که بعد از خرید یک وسیله جیبتان پرتر میشود یا خالی میماند؟! عجب! مگر میشود وسیلهای خرید که بعد از آن جیب پرتر شود؟ مگر خرید باعث کم شدن پول از جیب ما نمیشود؟ زمانی که ماشین میخرید، یک بدهی میخرید، چرا که ماشین هر چند وقت یک بار هزینه دارد. اما اجاره دادن ملک، داشتن کسب و کاری مثل سوپرمارکت یا سرمایه گذاری برای کسب و کارهای دیگر برایتان سرمایه است؛ چون قیمت آنها علاوه بر اینکه ثابت است ممکن است در طول زمان افزایش نیز یابد. علاوه بر آن، درآمد هم دارند. اما در مورد ماشین، وضع طور دیگری است. اگر آن را برای کار خریدهاید که سرمایه است اما اگر به خاطر دلتان و زیبایی آن را تهیه کردهاید، بدانید
که یک بدهی محسوب میشود و به روحیهتان آسیب وارد میکند؛ چراکه هزینه نگهداری لاستیک، بنزین، روغن موتور و … بدهی است. حتی خانهای که در آن زندگی میکنید چون خودتان در آن زندگی میکنید یک هزینه است. مثلا قیمت ملک شما معمولا ثابت است یا افزایش مییابد، اما اگر آن را اجاره دهید، علاوه بر ارزش خودش، درآمدی هم برای شما ایجاد میکند.
همچنین داشتن یک کسب و کار ساده مثل سوپرمارکت یا متوسط مثل پمپ بنزین و نیز به همین منوال است. البته که سرمایه گذاری در هر جای مناسب میتواند همراه با درآمد باشد، اما سرمایه گذاری روی خودرو یا ملکی که خودتان از آن استفاده کنید یک سرمایه گذاری بدون سود است. حال که صحبت از کلمه سرمایه گذاری به میان آمد، میتوان گفت که این کلمه بیشتر در بازارهای مالی مورداستفاده قرار میگیرد. سرمایه گذاری در انواع بازارها مثل بازار سرمایه (ارز دیجیتال، بورس و …) و بازار کالا طلا، ماشینی که از آن استفاده نمیشود، نقره و …) نیز درآمدزاست، به شرطی که با رعایت نکات ساده و دوری از احساسات انجام شود.
ذهنمان باید درگیر جریان مالی باشد. اگر پول رودخانه باشد، باید بدانیم به کجا میرود و از کدام دریا آمده است. اولین مرحله از مراحل چندگانه هوش مالی کارمندی است. رابرت کیوساکی نویسنده کتاب “پدر پولدار، پدر فقیر” میگوید:
زمانی که میخواهید ثروتمند شوید، نیاز دارید بدانید چه رفتاری با پول نشان دهید. پول مانند سگ دست آموزتان است، اگر بتوانید رفتار صحیحی با او نشان دهید، هر زمان که تکه چوبی پرت میکنید، میرود آن را برایتان میآورد.
– آیا شما میتوانید پول را به راحتی وارد جریان زندگیتان کنید؟ – آیا میدانید چطور سرعت ورود پول به زندگیتان را افزایش دهید؟ – آیا دوست دارید بدانید پول به چه شکل میتواند پول تولید کند؟ – آیا تفاوت بدهی و سرمایه را میدانید؟
از نظر رابرت کیوساکی مسیر ثروت آفرینی بدین ترتیب است: الف) کارمندی: بابت ساعاتی که کار میکنید پول دریافت میکنید. ب) خوداشتغالی: کار و زمانتان دست خودتان است، مثل آرایشگر، راننده تاکسی. ج) کسب و کار: ایده و فکرتان را به پول تبدیل کردهاید. د) سرمایه آفرینی: میتوان به سرمایه گذاری در ارز دیجیتال اشاره داشت. طی کردن این مسیر از الف تا د شما را به فردی ثروتمند تبدیل خواهد کرد. ابتدا باید کارمند باشید و برای افراد یا فرد دیگری که کسب و کاری راه انداخته کار کنید.
این گونه در حین اینکه حقوق دریافت میکنید، نحوه راه اندازی و مدیریت یک کسب و کار را از کارفرمایتان میآموزید. این تجربه به شما کمک میکند در آینده، کسب و کارتان را بهتر مدیریت کنید. هر چه بیشتر و در زمینههای گوناگون فعالیت کرده باشید، تجربه بیشتری با خود به آینده و کسب و کار خودتان میبرید.
هر سنی که دارید، بدانید هر موقع ماهی را از آب بگیرید تازه است. اگر ۲۰ ساله هستید، زودتر شروع کنید. اگر ۳۰ ساله هستید، بدانید که زندگی به شما یاد داده است احساساتتان را کنترل کنید و همین برگ برنده شما است. میتوانید قویتر از یک فرد ۲۰ ساله وارد کار شوید. همچنین در ۳۰ سالگی احترام بیشتری دارید و مدیران موقعیت و سرمایه بیشتری در اختیارتان میگذارند، بنابراین، میتوانید زودتر از یک فرد ۲۰ ساله پیشرفت کنید و به مراحل بعد بروید. هرچه سنتان بیشتر باشد، تجربهتان برای شروع در مرحله اول بیشتر خواهد بود؛ چراکه زندگی به شما آموخته است که در محیط کار چه رفتاری داشته باشید تا موفق جلوه کنید.
تجربه بیشترین اهمیت را نسبت به دیگر امکانات ذهن شما دارد. تجربه تصویر دقیقی از تصمیم گیریهای شما نسبت به اتفاقات مختلف است که در آینده به کار میآید. بعد از تجربه کارگری (کارمندی) به مرحله خویش فرمایی میرسیم. بعد از مدتی به جای کارفرما خودتان از طریق ذهن به خویش فرمان میدهید و آن فرمان را به نحو احسن انجام میدهید. وقتی بچه هستیم، کارفرما پدر و مادر هستند و به ما میگویند که مثلا لباسهایمان را جمع کنیم یا اتاق را تمیز کنیم. اما در میان سالی یاد میگیریم که به طور کامل، همه کارهای کوچک و بزرگ زندگیمان را خود انجام دهیم و به نوعی خویش فرما باشیم.
در محل کار، بعد از آموختن جزئیات کار، دیگر نیازی به حضور و توضیح کارفرما برای ادامه کار احساس نمیشود و بعد از سپری شدن زمان، خود فرد میداند که چه کاری باید انجام دهد. بعد از مدتی که به صورت کامل خویش فرما شدیم، باید پل ارتباط مرحله بعد را بسازیم. در مرحله بعدی، باید خودمان کارفرما باشیم. این کار آسان است همان طور که قبلا کارگر بودهایم و کارفرمایی داشتیم، الان با گذشت زمان و افزایش تجارب و مهارتهایی که از دوران کارمندی از بالادست آموختیم و با به کار بستن راهکارهای گذشته میتوانیم خودمان کارفرما باشیم و افرادی را به عنوان کارگر یا کارمند استخدام کنیم.
باید خودتان را قبول داشته باشید. در ذهنتان بپذیرید که یک کارفرما هستید و چندین و چند بار جمله “من یک کارفرما هستم” را روی کاغذ بنویسید. نوشتن، در واقع، سخن گفتن با مغز است و به شما کمک شایانی میکند. برای مثال، گرسنگی فرایندی است که در ذهنتان ایجاد میشود و اگر این فرایند را تکرار کنید و آن را بنویسید، گرسنه بودن ثبت میشود و در ذهن مینشیند و بعد از مدتی واقع گرسنه میشوید. ذهن به این صورت عمل میکند که با تکرار و نوشتن همه چیز را میپذیرد، مثلا به خودتان تلقین کنید که گرسنهتان است و کلمه من گرسنه هستم را در جایی که نشستهاید بلند تکرار کنید. خواهید دید که حتی اگر غذا میل نموده باشید، باز هم با فرستادن پیام گرسنگی به مغز مواجه خواهید بود و گرسنه میشوید.
این فرایند مغز است. شما یک کارفرما هستید و به خوبی از عهده کارهایتان بر میآیید.
این را بلند تکرار کنید. شما به خوبی از کارفرمای قبلی، اداره مغازه (و هر جای دیگری که در آن کارمند بودید) را یاد گرفتید. شما یک مدیر به تمام معنا هستید و بدانید تنها راه و پل ارتباطی صعود به مرحله بعد، یعنی کارفرمایی، آمادگی ذهن است. حال که ذهنتان آماده است… یک کارفرما و مدیر فوق العاده هستید.
حالا کسب و کاری راه بیندازید و آن را مدیریت کنید. این کار بسیار ساده است. تمام جزئیات آن را در کاری که قبلا کارمندش بودید یاد گرفتهاید. فقط کمی نیاز به یادآوری دارید. رفتار با همکاران، تشکر و احترام و دیگر نکات مهم را آموختهاید و حالا ایده و فکرتان تبدیل به پول شده است. اگر ایده تأسیس پمپ بنزین دارید، بدانید شما هم مثل آدمهایی میباشید که همین الان مشغول اداره پمپ بنزینها هستند. تنها تفاوتتان این است که شما تشنهاید، تشنه پول. تنها زمانی به آب میرسید و به شدت دنبال آن میگردید که بسیار تشنه باشید. پول هم همین طور است. تنها زمانی کسب و کارتان به سود میرسد که تشنه پول باشید و به آن نیاز داشته باشید. اگر به پول نیاز دارید، برای کسب و کارتان تلاش میکنید. همچنین دوره کارمندی شما را برای استقامت در کسب و کار و کارفرمایی آماده کرده و این استقامت در دوران خویش فرمایی تثبیت شده است. در آن دوران یاد گرفتهاید و خود را عادت دادهاید که زمانی را در روز به کار اختصاص دهید. زمانی که کارمند یا کارگر بودهاید برای فرد دیگر تلاش میکردید، اما حال برای خودتان تلاش میکنید.
عادت به انجام کار روزانه در انجام کاری که برای خودتان است به شما انگیزه و انرژی می دهد. همچنین دوران خویش فرمایی به شما یاد داده که نیازی نیست کسی به شما بگوید چه کار کنید… اگر مرحله خویش فرمایی را خوب پشت سر بگذارید، با تجربهای که از مراحل قبل دارید یک کارفرمای عالی خواهید شد.
بعد از کارفرمایی و پیشرفت کسب و کارتان، مثلا رستورانی که تأسیس کردهاید، سود خوبی گیرتان میآید و حالا لازم است که با این پول نیز پولی بسازید.
خانهای بخرید و آن را اجاره دهید و یا به هر روش دیگری از پولتان استفاده کنید تا بیشتر شود و خوشحالتان کند. همه اتفاقاتی که برایتان میافتد تصویری است که در ذهنتان از خود و پیرامون رسم میکنید. خودتان را صاحب رستورانی ببینید که به فکر درآمدی دیگر است. هم از رستوران درآمد دارید و هم از ملکی که اجاره دادهاید. همچنین میتوانید این پول به دست آمده از کسب و کارتان یا هر سرمایه دیگری را در ارز دیجیتالی سرمایه گذاری کنید. این کار به شما کمک میکند.
این ارزها و سهام زمانی که شما در خواب ناز فرومی روید نیز میتوانند سودآور باشند. خودتان را در موقعیتی ببینید که در حال خرید و فروش ارز دیجیتال هستید و یک مدیر انتخاب کردهاید تا رستورانتان را بگرداند. به همین آسودگی، بنده، هم اکنون که این کتاب را به رشته قلم در آوردهام، تجربههای زیادی در بازار کار با ۲۵ سال سن کسب کردهام. منتهای مراتب، مدرک بنده دیپلم است و تجربههایم کار در شرکتهای مهندسی، اداره مغازه، و حتی کارگری فروشگاه است. در ابتدا در شرکت مهندسی، کارهای ساده کامپیوتری به من واگذار میشد و بسیار از اینکه در آن شرکت بودم خوشحال بودم و بعد از آن، مشغول فروش و خدمات پس از فروش یک نرم افزار حسابداری شدم.
مدت ۲ سال دستیار و مسئول فروش و خدمات پس از فروش نرم افزار حسابداری بودم و پول کمی گیرم میآمد، اما تجربهای که در زمینههای مختلف مثل کامپیوتر و حسابداری آموختم حتی در نگارش این کتاب نیز مرا یاری کرده است. مدتی با کمترین هزینه و امکانات، کافی نت تأسیس کردم و بعد از آن، تقریبا یک سال به کار در فروشگاه مشغول شدم. آنجا هم حقوق کمی میگرفتم و نمیتوانستم پس اندازی داشته باشم، اما تجربه فروش به دست آوردم. بعد از آن، به صورت تصادفی با ارزهای دیجیتال و بازارهای سرمایه و سیستمهای اقتصادی آشنا شدم و با تحقیق، مطالعه و تفکر بسیار مشغول به نگارش شدم. این کتابی که جلو روی شماست کتاب دوم بنده است. اینجانب خودم را یک نویسنده دیدم و در ذهنم تصویر نوشتن کتاب و یاد گرفتن زیر و بم اقتصاد را ترسیم کردم و همین اتفاق روز به روز منجر به پیشرفتم شد.
“هر آنچه تصور کنید برایتان اتفاق میافتد”. این جمله، در واقع، ساده به نظر میرسد و ممکن است به این حرف اعتماد نکنید، اما دقیق پیشرفت به همین سادگی است. به هر حال، دوره کارمندی و کارگری بنده با تجربه بسیار گذشت، بعد از آن خویش فرما شدم و به فرمان خودم پیش رفتم و در حال حاضر، در مرحله سرمایه گذاریام هستم.
زمان سرمایه گذاری است. بدون طی کردن این چهار مسیر یعنی کارمندی، خوداشتغالی، کسب و کار و سرمایه گذاری احتمال ثروتمند شدن کم است. البته می توانید کسب و کارتان را نیز به سرمایه گذاری اختصاص دهید. بعضی افراد همه وقتشان را به خرید و فروش سهام یا ارزهای دیجیتال اختصاص میدهند یعنی کسب و کارشان سرمایه گذاری است. البته این امر نیاز به علاقه شما به سیستمهای اقتصادی و خرید و فروش دارد. همچنین برای خرید و فروش مناسب و سود بردن از آنها نیاز به مطالعه اخبار دارید. به این ترتیب، مجبور میشوید از اخبار جهان آگاهی داشته باشید و ذهن بازتر و قویتری برای خودتان بسازید. همچنین این کار باعث افزایش اعتبار نزد دوستان، فامیل و آشنایان میشود.
با کار زیاد و تلاش نمیتوانید پولدار شوید. تنها راه رسیدن به ثروت ۴ مورد ذکرشده است. به ندای درون و احساساتتان گوش کنید. زمانی که معامله میکنید، کائنات به شما کمک میکنند! به صدای درونتان گوش کنید… البته علایقتان به یک سهام یا یک ارز را با ندای درون اشتباه نگیرید. سهام یا ارزی را که احساس میکنید سودآور است با بررسی اخبار و انجام تحلیلهای تکنیکی و زمانی بررسی کنید، سپس اقدام به خریدوفروش کنید. مثلا اگر ندای درونتان به شما میگوید که ارز اتریوم در آینده گران می شود، اخبار و نمودارها را بررسی کنید و به هیچ وجه، دست به اقدام احساسی و بدون دلیل برای خرید نزنید.
مثلا ممکن است در اخبار بیاید که شرکت اتریوم اخیرا با شرکتهای بزرگ و معتبر دنیا مثل مایکروسافت و اپل قرارداد بسته است. این اولین نشانه افزایش قیمت اتریوم است، اما به آن اکتفا نکنید. به سراغ نمودارها بروید و با بررسی آنها به هر نحو ممکن آن را تحلیل کنید.
مهمتر از همه ندای درونتان را بررسی کنید که آیا با اتریوم موافق هست یا نه. اگر همه این عوامل دست به دست هم دادند و با هم همسو بودند، اقدام به خرید کنید. برای
زمان فروش هم اصلا احساسی عمل نکنید. نه دیر بفروشید و نه زود. به موقع بفروشید. هر زمان احساس کردید که لقمهای به اندازه دهان مبارکتان برداشتهاید و به میزان کافی سود کردهاید، ارزیا سهم خود را به فروش بگذارید. البته در زمان فروش مشکلاتی خواهید داشت. در هنگام خرید و فروش، مخصوصا اگر مبلغ کمی بالاتر از معمول باشد، انسان رو به تصمیمات احساسی میآورد.
تنها خرید و فروشهایی موفق خواهند بود و ثمره میدهند که با فکر باشند. به هیچ عنوان، ناگهان خرید یا فروش نکنید. اگر اشتباه خرید کردید، فورأ آن اشتباه را متوقف و اقدام به فروش سهم و ارز کنید. البته در مورد ارزهای دیجیتال، سعی باید بر این باشد که فروش به صرافیها صورت نگیرد زیرا قیمت افراد از صرافیها بهتر است. این سایتها امن هستند و امنیتشان بسته به تعداد معاملات افراد است. به این معنی که هر فرد بسته به تعداد معاملات درست خود در سایت شامل مقداری اعتبار می شود و شما با رجوع به صفحه هر فرد اقدام به تصمیمگیری مینمایید.
معروفترین این سایتها لوکال بیت کوینز است. البته سایتهای زیادی هستند که خدمات خریدوفروش ارزهای دیجیتال را به کاربران ارائه میکنند. یکی از محبوبترین آنها که مدت هاست در این زمینه فعالیت میکند سایت لوکال بیت کوینز است. فروشندگان و خریداران ارزهای دیجیتال از سراسر جهان میتوانند در این سایت ثبت نام و بیت کوینهایشان را با یکدیگر معامله کنند. بیت کوینهای دریافتی ابتدا به کیف پولتان در سایت لوکال بیت کوینز وارد میشوند. اکیدا توصیه میکنیم این بیت کوینها را بلافاصله به کیف پول بیت کوین امن خودتان انتقال دهید. لوکال بیت کوینز پلتفرم فوق العادهای است، اما گاهی معامله گران بد هم در آن پیدا میشوند. در هر صورت، شما دارید با افراد معامله میکنید و بهتر است مراقب باشید.