با تطبیق کد ملی آنهایی که تست کرونای مثبت دارند، موقتا اجازه سفر با وسایل حمل و نقل عمومی نخواهند داشت

مطابق خبری که دیروز آیتی ایران منتشر کرد، امیر ناظمی در گفتوگویی درباره نحوه اجرای طرحی برای کنترل بیماری کرونا، خبر داد که تمامی شرکتهای هواپیمایی، قطارها، اتوبوسها و تاکسیهای اینترنتی از این پس باید قبل از فروش بلیت به مسافران خود از سلامت آنها مطمئن شوند، همچنین تاکسیهای اینترنتی هم باید از ناقل نبودن رانندههای خود اطمینان حاصل کنند.
او توضیح داد که: «از آنجایی که تستهای کرونا بر اساس کدملی در آزمایشگاهها ثبت میشود، تمامی شرکتهای فروش بلیت اعم از هواپیما، قطار و اتوبوس باید کد ملی مسافران خود را با لیستی که از آزمایشگاههای کشور جمعآوری شده روی PGSB یا همان سکوی سروا تطبیق بدهند و در صورتی که نتیجه تست فرد مذکور مثبت یا مشکوک باشد، حق اجازه سفر را ندارد.»
یک ماه پیش هم علی ربیعی -سختگوی دولت- هم اعلام کرده بود که: «آزمایشگاههای دولتی و خصوصی باید همه اطلاعات را در اختیار وزارت بهداشت قرار دهند تا این وزارتخانه، آنها را به صورت آنلاین در اختیار نیروی انتظامی، بسیج و سایر بازرسان قرار دهد.
ربیعی بیان کرد: هر فردی که در آزمایشگاه به او اعلام میشود که مبتلا به بیماری کرونا است، از شیوههای مختلف از جمله ردیابی موبایل مورد کنترل قرار میگیرد و در صورت خروج از خانه، جرایم سنگینی به وی تعلق میگیرد.»
این خبر از جنبههایی قابل بررسی است:
1- جنبه تکنیکی: آیا اینکه واقعا فعلا امکان بهروزرسانی سریع اطلاعات بین آزمایشگاهها و وزارت بهداشت وجود دارد یا خیر. اگر فرضا نتیجه آزمایش PCR شخصی مثبت شد، چه دوره زمانی ممنوعیت سفر برای او در نظر گرفته میشود؟ آیا علایم بالینی هم در سیستم برای تعیین زمان، مؤثرند؟ تاریخ لغو ممنوعیت آیا در سیستم قابل ثبت است؟
2- جنبه فنی امنیت اطلاعات: آیا در مسیر این همه اشتراک اطلاعات، تمهیدات امنیتی برای حفظ محرمانگی انجام میشود یا خیر.
3- جنبه پیچیدهتر اخلاق پزشکی در مورد حفظ محرمانگی اطلاعات است که حکم میکند که به صورت وسواسگونهای اطلاعات بیماران حفظ و پایش شود.
باز هم وارد آن حالات خاصی میشویم که اگر مصلحت جامعه یا فرد دیگر مطرح شود و احتمال عدم رعایت نکات بهداشتی از سوی شخص مبتلا وجود داشته باشد، باید چه کنیم؟
در حالات شخصیتر نسبت به کرونا هم راستش فعلا مکانیسم قانونی استاندارد و سرراستی در کشور وجود ندارد و یک خلا قانونی وجود دارد. توصیه کلی این است که پزشک فرد مبتلا را قانع به اشتراک اطلاعات کند و در مورد ماهیت بیماری اطلاعات لازم را بدهد و سر آخر از طریق مراجع قانونی میتواند اقدام کند. سناریوی فرض ابتلای شخصی به HIV و رضایت نداشتن او به آگاهی همسرش را در نظر بگیرید.
اما پیداست که ما فعلا مسیر امن و ساده و ایمن از نظر قانونی برای پزشک و کادر درمان، برای آگاهسازی اطرافیان از بیمار بالقوه سرایتکننده نداریم.
مسائل اخلاق عمومی و اخلاق پزشکی در این زمینه متعدد هستند. مثلا به فرض محرومسازی شخصی از سفر، ما چطور میتوانیم به تسهیل کارهای ضروری او کمک کنیم یا چطور شان او را حفظ کنیم؟
به علاوه بیمبالاتی که فقط سفر با وسایل عمومی تحت نظارت نیست، چطور میتوانیم حضور در خودروهای خطی یا تاکسیهای عادی یا سوپرمارکتها را کنترل کنیم؟ آیا واقعا رهگیری جمعی مبتلاها با موبایلهایشان ممکن و عملی است؟!
4- موضوع بعدی هم این است که آیا در پیش گرفتن چنین روندی ناخواسته باعث نمیشود که آدمهای در معرض کرونا که سابقا به راحتی تست کرونا میدادند با بیم از یک سری محدودسازیهای اجتماعی، رغبت کمتری به تست دادن داشته باشند؟
به هر حال کرونا با این ابعاد، مسئله نوظهوری است. اما ما باید سریعتر و خردمندانهتر رویکردهای قانونی و نیز اقدامات حمایتی از مبتلایان را توسعه دهیم.