آیا شبکههای اجتماعی برداشت درستی از تصمیم امکان «ثبت» تولد متولدان چند روز قبل از 9/9/99 در این تاریخ کردهاند؟
در خبرهای دیروز خواندیم که سخنگوی ثبت احوال اعلام کرده:
اگر فردی در ۵ یا ۶ آذر هم به دنیا بیاید، والدین میتوانند در تاریخ ۹۹/۹/۹ برای «دریافت» شناسنامه اقدام کنند.
ویدئوی اظهار نظر سخنگوی ثبت احوال در آرشیو صدا و سیما موجود است و البته فعلا هیچ بخشنامه و سند معتبری که این امر در آن به صورت قطعی درج شده باشد، رؤیت نکردهایم و تازه این احتمال هم مطرح است که برداشت درستی از حرف ایشان نشده باشد و فقط بحث ثبت و صدور در همان تاریخ تولد با توجه به گواهی بیمارستان و نه تغییر تاریخ مطرح باشد.
اما بالافاصله بعد از انتشار این ویدئو و همهگیر شدن آن در شبکههای اجتماعی، جوی از شگفتی در شبکههای اجتماعی مشاهده شد. کمتر کسی به ویدئو به صورت دقیق نگاه کرده بود و متوجه ابهام آن شده بود و همه به تیتر اولیه چند خبرگزاری توجه میکردند.
کاربران از اینکه یک دستگاه رسمی ظاهرا همسو به تمایل تکانهای و غیرمنطقی دستهای از مردم شود، اظهار تعجب و ناامیدی میکردند. به باور آنها استثنایی برای قانون نباید لحاظ شود.
اما از دید پزشکی، شاید حتی در صورت درستی برداشت کاربران، دو منطق پشت سر این تصمیم موقت باشد:
نخست آنکه ممکن است دستهای از والدین از شوق رند شدن تاریخ تولد نوزادشان به علایم زایمانی توجه نکنند و یا حتی اصرار کنند که ساعاتی که زایمان نوزادشان به تاخیر افتد و گرچه در این قسمت هیچ پزشک هوشمندی با این خواسته موافقت نخواهد کرد، اما دستکم از نظر تئوریک امکان به خاطر افتادن محصول 9 ماه شکیبایی مادر و امید یک زوج وجود دارد.
دوم آنکه متاسفانه بسیاری از زوجها، تاریخ باروری را طوری تنظیم کردهاند که زمان زایمان در پیرامون همین تاریخ بیفتد! در نظر بگیرید فشار کاری زایشگاهها و خواستههای عجیب برای به تعویق افتادن یا القای زایمان کمی زودتر را.
بنابراین به این دو دلیل و برای اندکی کاستن از جو ملتهب، ممکن است چنین اظهار نظری انجام شود که همان طور که اشاره شد، فعلا چیز مکتوب و رسمی در مورد آن مشاهده نشده.
اما از نظر منطقی بسیار خوب است که ماهها قبل از رخداد تاریخهای رند که ناگزیر هر چند وقت یک بار خواهند آمد، جامعهشناسان، پزشکان و روانشناسی خبره، در مورد پوچ بودن این علاقه به رند بودن، چرایی گرایش جامعه به چنین چیزهای پوستهای و راههای افزایش آگاهی مردم سخن بگویند وگرنه تصمیمهای لحظهای، کمی مانده به تاریخهای رند، چیزی را حل نمیکند.
از همه اینها گذشته، تصور کنید که شما آدمی هستید که مثل در تاریخ 5/5/55 به دنیا آمدهاید و هر بار در این چهل و چند سال زندگی، هنگام ثبتنام و درخواست شروع روند اداری، مجبور باشید این تاریخ رند به ظاهر خجسته را تکرار کنید و هر بار شاهد لبخند بیمعنی و یک پرسش ضمنی در مورد این رندی باشید! آیا خودتان خسته نمیشوید و آرزو نمیکنید که در یک تاریخ دیگر به دنیای میآمدید؟
نمیخواهیم شعارگونه و یا توهینآمیز صحبت کنیم، اما ای کاش برخی از والدین خارج بحث تفاخر بیهوده و فرایند زایش فیزیولوژیک، به پرورش فکری کودکان خود اهمیت میدادند و بعد از خجسته زادروز عزیزان خود، وقت کافی برای رشد و تکاملش میگذاشتند.
در عین حال اظهار نظر مسئول سازمان ثبت احوال تا حدی من را یاد آن حکایت امیرکبیر هنگام شروع مایهکوبی آبله همگانی انداخت! فضا و مکان و اشخاص تفاوت کردهاند اما حکایت کلی پابرجاست.
گاهی تصمیمها تنها از سر استیصالند.
دوست عزیز، متاسفانه گروهی از مردم به شدت ظاهربین، تجمل پرست و سطحی شده اند. هرکاری حاضرند بکنند تا کمی بیشتر از دیگری دیده شوند. حتی سلامت خود و فرزند به دنیا نیامده را هم نادیده میگیرند.