بزرگترین سیاره، سیارک؛ ستاره و کهکشان عالم کدامها هستند؟

عظیمترین چیزی که در عالم میتوانیم ببینیم، جهان قابل مشاهدهای متشکل از کهکشانهایی است که تاکنون توسط قویترین ابزارهای رصدی ما دیده شدهاند. به تازگی ماهواره پلانک با مأموریت بزرگ خود برای تهیه کاملترین نقشه از آسمان (که تا سال ۱۳۹۳ / ۲۰۱۴ به طول خواهد انجامید) درک ما از این عظمت را دقیقتر و بهتر کرده است اخترشناسان موفق شدهاند با تهیه نقشه ریزموج تابش زمینه کیهانی با پستاب باقی مانده از انفجار بزرگ، فاصله دورترین جرم آسمانی را که میتوانیم از زمین رصد کنیم، تخمین بزنند. این جرم میتواند با ۱۳۰میلیاردسال نوری از سیاره ما فاصله داشته باشد.
اخترشناسان معتقدند بین مرزهای عالم هستی چیزی حدود ۹۳ میلیارد سال نوری فاصله است؛ اما میدانیم که جهان دارد بزرگ و بزرگتر میشود، سرعت نور محدود است و در نتیجه نور اجرامی که از فاصلهای مشخص دورتر از ما واقع شدهاند، هرگز به زمین نخواهد رسید. تعدادی از محققان اندازه عالم هستی را ۱۰۰ میلیون میلیارد بار بزرگتر از جهان قابل مشاهده برای ما میدانند؛ اما گروه دیگری میگویند عالم در حقیقت کوچکتر از جهان قابل مشاهده است. آنها معتقدند انحراف و گردش نوری که از دورترین کهکشانها ساطع میشود، باعث شکلگیری کپیهایی از کهکشانهای نزدیکتر خواهد شد که به نظر میرسد در فاصلهای بسیار دورتر از ما واقع شدهاند. جهان قابل مشاهده چه بیحد و مرز باشد و چه کوچکتر از تصور کنونی ما ساختارهای کیهانی را در خود جا داده که مقایسه ابعاد آنها با سیارات، ستارگان و حتی کهکشانهایی که برای ما ملموستر هستند، میتواند هوش را از سرمان بپراند. بیایید از کوچکترین غول آساهای شناخته شده در جهان قابل مشاهده شروع کنیم و در نهایت به ایرساختار کیهانی برسیم که گذر از آن با سرعت نور چهار میلیارد سال طول خواهد کشید!
بزرگترین آتشفشان – المپوس مونس
برای اینکه از کوچکترین عظیم الجثه کیهانی آغاز کنیم باید به سراغ المپوس مونز، بزرگترین آتشفشان منظومه شمسی برویم. این قله آتشفشانی که در منطقه «تارسیس» مریخ واقع شده، بیش از ۲۵ کیلومتر ارتفاع دارد، قاعده مخروط آن گسترهای حدود ۶۲۴ کیلومتر را اشغال کرده و قطر دهانه آتشفشانیاش به حدود ۸۰ کیلومتر میرسد. این قله از اورست هم به مراتب بلندتر است. این قله آتشفشانی میتواند تا صد قله دماوند را در خود جای دهد. منطقه آتشفشانی تارسیس در مریخ در حقیقت خانه تعدادی از بزرگترین آتشفشانها در منظومه شمسی است. قله آسکرووس و الیسیوم که به ترتیب ۱۴٫۹ و ۱۲٫۶ کیلومتر ارتفاع دارند، در این منطقه واقع شدهاند. سیاره سرخ به دلیل ساختار زمین شناختی خود و جاذبه اندکش محل مناسبی برای تولد آتشفشانهای غول پیکر است. در زمین ماصفحات تکتونیک مرتب دارند در کنار یکدیگر روی پوسته حرکت میکنند و در نتیجه باعث میشوند مواد مذاب در گستره عظیمی میان آتشفشانهای گوناگون توزیع شود؛ اما در مریخ حرکات پوسته به این شکل نیست و در نتیجه حجم قابل توجهی از ماده مذاب در یک منطقه مجتمع میشود. علاوه بر این جاذبه در مریخ کمتر از زمین است، انفجارهای آتشفشانی بیشتری در این سیاره رخ میدهد و مواد مذاب میتواند تا ارتفاع بیشتری فوران کند.
بزرگترین سیاره – WASP-17b
سیاره فراخورشیدی WASP – 17b سیاره عظیمی است که ابعادی دو برابر مشتری، بزرگترین سیاره منظومه شمسی دارد. این سیاره غول پیکر به دور ستاره کوتوله زردرنگی گردش میکند که شبیه به خورشید ماست؛ اما حدود یک هزار سال نوری از زمین فاصله دارد. میتوانیم با توجه به فاصله اندکی که WASP – 17b با ستاره مادر خود دارد، آن را یک «مشتری داغ» یا «س تاره تفتیده» بدانیم. تراکم این سیاره تقریبا نصف مشتری است و یکی از کمترین تراکمها را در میان سیاراتی که میشناسیم، دارد. ترکیبی از دمای بالایی که دارد به WASP – 17b تحمیل میشود همراه با نیروهای جزر و مدی قوی که گرانش ستاره مادر به آن وارد میکند، باید عامل تورم غیر عادی این سیاره و تراکم اندک آن باشد.
شعاع WASP – 17b حدود ۱۳۶ هزار کیلومتر برآورد میشود که بزرگتر از شعاع تعدادی از ستارگان رشته اصلی است. از میان این ستارگان میتوان به ستاره کوچک OGLE – TR – 122B اشاره کرد که از نظر ابعاد نصف این سیاره فراخورشیدی غول آسا است؛ اما تراکمی ۵۰ برابر آن دارد. سیاره WASP – 17b در سال ۲۰۰۹ کشف شده و با اینکه ابعاد آن بحث برانگیز است؛ مداری که روی آن گردش میکند به مراتب جالب توجهتر به نظر میرسد. کرات هر منظومه در جهتی که ستاره مادر به گرد خود میچرخد، به دور او در گردش هستند؛ اما این سیاره خلاف جهت گردش ستاره مادرش به دور آن گردش میکند. اخترشناسان احتمال میدهند این رفتار عجیب ناشی از اثر یک جرم آسمانی بسیار نزدیک باشد که با گرانش خود باعث گردش WASP- 17b در خلاف جهت همیشگی شده است.
بزرگترین سیارک – پالاس
کوچک بودن ابعاد سیارکها و محدودیت فناوریهای رصدی ما، باعث میشود بزرگترین سیارکی که میشناسیم نیز مانند بزرگترین آتشفشان شناخته شده متعلق به منظومه خودمان باشد. تا سال ۲۰۰۶ «سرس» با قطر ۹۵۰ کیلومتر و جرمی حدود یک سوم جرم کمربند سیارکی، بزرگترین سیارکی بود که میشناختیم؛ اما در این سال «سرس» به عنوان یک سیاره کوتوله شناخته شد و عنوان بزرگترین سیارک را به «پالاس» داد. این سیارک غول آسا قطر متوسطی برابر ۵۴۴ کیلومتر دارد. سرسختترین رقیب پالاس، سیارک «وستا» با حجمی کوچکتر و جرمی بیشتر نسبت به آن است. این سیارکها در مجموع حدود ۱۶ درصد از جرم کمربند سیارکی را تشکیل میدهند. پیش از این تصور میشد این دو سیارک همراه با تعداد دیگری از سیارکهای این منطقه اجزای سیاره متلاشی شده بودهاند که زمانی میان مریخ و مشتری در گردش بوده است؛ اما امروزه میدانیم که این فرضیه رد شده و سرس، پالاس، وستاو دیگر سیارکها در حقیقت بقایای یک صفحه پیش سیارهای هستند که جاذبه قدرتمند مشتری مانع از بهم پیوستن آنها و تشکیل یک سیاره تازه شده است.
بزرگترین ستاره – NMLCygni
با ورود به دنیای ستارگان داریم آرام آرام به قلمرو ابرغولها پا میگذاریم. آنها درست برعکس سیارات، سیارکها و دیگر اجرام آسمانی دیگر که برای رؤیت شدن بیش از اندازه کوچک و تاریک هستند، گویهای درخشانی از هیدروژن مذاب به شمار میروند که پرتوهای رنگارنگ خود را از فضای میان ستارهای عبور میدهند تاوجودخودرا اثبات کنند. علاوه براین ستارگان عظیم الجثه با نیروی گرانش فوق العاده خود به خوبی روی محیط اطراف تأثیر میگذارند و تعیین محل دقیق خود را به مراتب سادهتر خواهند کرد. اخترشناسان تخمین میزنند تنها در کهکشان راه شیری بین۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیاردستاره وجود داشته باشد.
بسیاری از این گویهای درخشان به سادگی قابل رصد هستند و میتوانند در کسب عنوان بزرگترین بایکدیگر رقابت کنند. یکی از بزرگترین این ستارگان، ستاره VYصورت فلکی کلب اکبر است. این هیولای کیهانی که پنج هزار سال نوری تازمین فاصله دارد، آنقدر بزرگ است که خورشید مادر کنار آن سرسوزنی به نظر میرسد. شعاع ستاره VY کلب اکبر نزدیک به ۱۴۲۰ برابر خورشید است. با این حال از سال ۱۳۸۸ / ۲۰۰۹ ستاره تازهای عنوان بزرگترین ستاره شناخته شده را به خود اختصاص داده است. قطر این ستاره که NML Cygni نام دارد حدود ۲٫۳ میلیارد کیلومتر یعنی۴۰۰ میلیون کیلومتر بیشتر از VYصورت فلکی کلب اکبر است. این فراغول سرخ اگر در مرکز منظومه شمسی قرار بگیرد، میتواند بخش بزرگی از آن را که شامل کمربند سیارکی، مریخ، مشتری و نیمی از فاصله میان مشتری و زحل میشود، در بر بگیرد. شما میتوانید یک میلیارد زمین را در NML Cygni جا دهید و هنوز فضای خالی در اختیار داشته باشید. جرم این ستاره حدود ۵۰ برابر جرم خورشید و عظیمتر از آن است که در پایان زندگی خود به یک ابرنواخترعظیم تبدیل شود.
اگر بخواهیم از سنگینترین ستاره شناخته شده صحبت کنیم باید به سراغ ولف رایه R136a1 برویم که در خوشه عظیم ستارهای R136 در فاصله ۱۶۵هزار کیلومتری زمین و در میان ابر ماژلانی بزرگ قرار دارد. این ستاره که تنها حدود ۳۰ بار از خورشید ما بزرگتر است، نمیتواند در ابعاد با NML Cygni مقایسه شود؛ اما جرم آن حدود ۲۶۵ برابر خورشید بوده و نزدیک به یک میلیون بار از ستاره ما درخشانتر است. اگر این ستاره در مرکز منظومه شمسی جای بگیرد، همان طور که روشنایی خیرهکننده خورشید، ستارهها را پنهان میکند، درخشش R136a1هم میتواند خورشید را از چشمهای ما پنهان کند. احتمالاجرم اولیه این ستاره قبلا بیشتر بوده، یعنی حدود ۳۲۰ برابر جرم خورشید؛ اماR136a1 آرام آرام بخش قابل توجهی از این جرم را به صورت انرژی از دست داده است.
بزرگترین سیاه چاله – NGC1277
بزرگترین سیاه چالهای که تاکنون انسان موفق به تخمین دقیق ابعاد آن شده در فاصله ۲۵۰ میلیون سال نوری از زمین ما و در دل کهکشان NGC1277 که در صورت فلکی برساووش قرار دارد، واقع شده و یک غول کیهانی تمام عیار است. میتوانید برای درک عظمت این سیاهچاله آن را با سیاه چالهای که در مرکز کهکشان راه شیری واقع شده و جرمی معادل ۴, ۱ میلیون خورشید دارد، مقایسه کنید. جرم سیاه چاله کهکشان NGC1277 در مقابل باید حدود ۱۷میلیارد جرم خورشیدی باشد. ا اخترشناسان برای کشف و ارزیابی ابعاد سیاه چالهها در کهکشانهای دور دست، مدار ستارگانی را که به دور آنها گردش میکنند، اندازه میگیرند.
تعداد بسیاری از این سیاه چالهها باجرمی معادل میلیونها و حتی میلیاردها خورشید شناخته شده و در اغلب موارد جرم سیاه چاله هر کهکشان حدود ۰٫۱ درصد جرم آن بوده است. اما همیشه این رابطه صادق نیست. سال گذشته تیمی از مؤسسه اخترشناسی ماکس پلانک در آلمان به رهبری Remco van den Bosch اعلام کرد که موفق به کشف سیاه چالههای ابرغول پیکری در کهکشانهایی نسبتا کوچک شده است. یکی از غول پیکرترین این سیاه چالهها در مرکز کهکشان NGC1277 قرار گرفته است. جالب است بدانید این کهکشان کوچک با جرمی حدود ۱۲۰ میلیارد خورشید نسبت به کهکشان ماحاوی ماده بسیار کمتری است. به عبارت دیگر سیاه چاله مرکزی این کهکشان حدود ۱۴ درصد از کل ماده موجود در NGC1277 را در خود جا داده است. اگر بخواهیم عظمت گستره این سیاه چاله را تخمین بزنیم، میتوانیم آنرا با مدار نپتون به دور خورشید مقایسه کنیم. قطر این گستره ۱۱ برابر مدار این سیاره به دور خورشید است و باید حدود چهار روز نوری باشد.
محققان هنوز موفق نشدهاند فرضیه قابل قبولی برای توضیح وجود این ابرسیاه چاله در کهکشانی کوچک ارائه کنند؛ اما به نظر میرسد NGC1277 باید به زودی عنوان خود را به ابرسیاهچاله بزرگتری واگذار کند. کهکشان بیضوی 4889 NGC که بسیار بزرگ تراز NGC1277است، میزبان سیاه چالهای است که بین ۶ تا ۳۷ میلیارد جرم خورشیدی جرم دارد.
بزرگترین ابر کروی – یخی ابر اورت
حتی تصور وجود سیاه چالهای که آنقدر بزرگ است که نور برای گذر از یک طرف آن به طرف دیگر باید چهار روز در راه باشد، حیرتانگیز است؛ اما بسیار دورتر از مدار نپتون به دور خورشید، خانه ستارههای دنباله دار واقع شده که به مراتب بزرگتر است. این منطقه که «ابر اورت» نامیده میشود، منطقه عظیمی از فضای بیکران است که در فاصله ۵۰ هزار واحد نجومی تا حدود ۱۰۰ هزار واحد نجومی از خورشید کشیده میشود. برای گذر از یک سرابر اورت به سمت دیگر آن به دو سال نوری زمان نیاز داریم.
این منطقه از آب، آمونیاک و متان یخزده به شکل قطعههای یخی تشکیل شده و هزاران میلیارد جرم آسمانی بزرگتر رادر خود جای داده است. اخترشناسان احتمال میدهند این منطقه محل تولد بسیاری از ستارههای دنباله دار منظومه شمسی باشد؛ آنها میگویند تعدادی از اجرام آسمانی که دورتر از مدار نپتون به دور خورشید گردش میکنند نیز باید جزئی از اجرام ابر اورت باشند. این منطقه به دو ابر مجزای داخلی و خارجی تقسیم میشود که چندین تریلیون ستاره دنباله دار باقطر بزرگتر از یک کیلومتر را شامل میشوند. ابر اورت آنقدر گسترده است که رسیدن به لبه خارجی آن به کمک سریعترین فضاپیمای ساخت بشر که میتواند با سرعت ۵۸۵۳۶ کیلومتربرساعت حرکت کند، به حدود ۲۰هزارسال زمان نیاز خواهد داشت. جالب است بدانیدابراورت جرم چندانی ندارد. این منطقه ازاجرام آسمانی تشکیل شده که از مرکز منظومه شمسی به بیرون پرتاب شدهاند و در مجموع کمتر از ده برابر جرم سیاره ماجرم دارند.
بزرگترین سحابی: سحابی – رتیل
بزرگترین سحابی که تاکنون شناخته شده، بسیار بزرگتر از ابر اورت و بارها سنگینتر از آن است. در مرکز این سحابی که رتیل نام دارد، خوشه ستارهای واقع شده که به تنهایی ۴۵۰هزار جرم خورشیدی جرم دارد. این سحابی در همسایگی کیهانی کهکشان مایعنی ابر ماژلانی بزرگ (LMC) قرار دارد.LMC یکی از چندین کهکشان اقماری است که در حال گردش به دور کهکشان راه شیری هستند. سحابی رتیل که با نامهای دیگری مانند ۳۰ماهی طلایی یا NGC2070 شناخته میشود، زایشگاه ستارهای بسیار بسیار بزرگی با جرمی برابر با چندین میلیون خورشید است که در فاصله ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین قرار دارد. این سحابی آنقدر بزرگ است که اگر در کهکشان ماگنجانده شود، نیمی از آسمان را خواهد پوشاند و آن قدر درخشان است که سایهها را محو کند. سحابی رتیل نام خود را از تصویر عنکبوت شکلی گرفته که توسط درخشانترین مناطق آن خلق و باعث شده توسط ستارهشناسان اولیه با یک ستاره اشتباه گرفته شود.
این سحابی عظیم ترکیبی گسترده از ابرهاو غبار کیهانی است که یکی از بزرگترین زایشگاههای ستارگان را در خود جای داده و سرعت تشکیل ستارههای تازه در آن بسیار بیشتر از اغلب کهکشانهایی است که میشناسیم حجم قابل توجهی از پرتوهایی که باعث درخشش سحابی رتیل میشوند از دو خوشه ستارهای عظیم که در مرکز آن قرار گرفته و Hodge301 وR136 نامیده میشوند، ساطع میشود. خوشه ستارهای Hodge301 پیش از R136شکل گرفته و طی حدود ۲۰ میلیون سال که از تشکیل آن میگذرد، حدود ۱۵۰ سال نوری از مرکز شکلگیری خود منحرف شده است. این خوشه ستارهای دهها ستاره عظیم را در خود جای داده که بادهای ستارهای داغ و پرسرعتی که از آنها منشاء میگیرند، دالانی توخالی را در میان گازهایی که آنها را احاطه کردهاند، ایجاد خواهند کرد.
در مقایسه با Hodge301 خوشه ستارهای R136 در زایشگاه ستاره بسیار پر تراکمی واقع شده که تنها یک تا دو میلیون سال عمر دارد. بیشتر ستارگان این خوشه را ستارههای آبی -سفید کمیابی تشکیل میدهند که بسیار سنگین هستند و عمر کوتاهی دارند. این ستارهها معمولا چندین میلیون سال پس از شکل گرفتن، خود را به صورت ابرنواختر متلاشی خواهند کرد. خوشه ستارهای R136 انقدر سنگین است که اخترشناسان احتمال میدهند بتواند قوانین تعریف شده در تکامل خوشهها را زیر پا بگذارد. به نظر میرسد جاذبه در آن به جای اینکه باعث شود اجرام از یکدیگر فاصله بگیرند، آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته و گوی سنگینی از هزاران ستاره کم فروغتر را که بیشتر عمر کردهاند و خوشهای کروی را تشکیل میدهند، ایجاد کرده است. آخرین ابرنواختری که انسان موفق شد از زمین و با چشم غیرمسلح ببیند، در سال ۱۹۸۷ در اطراف این سحابی دیده شده است. گازهای اطراف این ابرنواختر هنوز دارند بر اثر موج حاصل از انفجار ستاره آن گسترده میشوند.
بزرگترین کهکشان – IC1101
بزرگترین کهکشانها در عالم ابر کهکشانهای بیضوی هستند. ابرهایی عظیم که از چندین تریلیون ستاره با مدارهایی که همپوشانی دارند، تشکیل شده و گویهایی غول آسارا شکل دادهاند. این هیولاهای کیهانی میتوانند بیش از ده برابر کهکشان راه شیری گسترده شوند؛ اما باز هم در مقایسه با ابرکهکشان IC1101کوچک هستند. قطر این کهکشان بیش از ۵۰ برابر قطرکهکشان ما است واخترشناسان تخمین میزنند جرمی نزدیک به ۲۰۰۰ بار بیشتر از کهکشان راه شیری داشته باشد. این ابر کهکشان در قلب خوشه کهکشانی واقع شده که آبل ۲۰۲۹ نامیده میشود و بیش از یک میلیارد سال نوری با زمین فاصله دارد. جرم کلی این خوشه نزدیک به ۱۰۰ تریلیون خورشید است؛ اما اغلب آنرا ماده تاریک تشکیل داده است. تنها بخش مرکزی این کهکشان آنقدر روشن است که در نور روز نیز دیده شود. این کهکشان در سال ۱۰۶۹ / ۱۷۹۰ توسط ویلیام هرشل کشف شد؛ اما با وجود درخشش خیرهکننده و کشف زودهنگام آن، ابعاد واقعی IC1101تاسیصد سال بعد از کشفش، یعنی۱۹۹۰ ۱۳۶۹ ناشناخته مانده بود.
در این سال برای اولین باراخترشناسان ستاره کم نوری را رصد کردند که داشت به دور لبه خارجی این کهکشان گردش میکرد. تصاویر تازهتری که توسط تلسکوپ فضایی هابل به زمین مخابره شدند نشان دادند گستره این کهکشان حدود پنج میلیون سال نوری کشیده شده است؛ این در حالی است که رصدخانه پرتو ایکس چاندرا هاله عظیمی از گازهای داغ را در این منطقه شناسایی کرده بود. ابرکهکشانهایی مانند IC1101 تنها در مرکز خوشههای کهکشانی پیرو بسیار متراکم دیده میشوند. اخترشناسان احتمال میدهند آنها از برخورد و ادغام کهکشانهای کوچکتر با یکدیگر حاصل شده باشند. این برخوردها در طول زمان گازوغبار کیهانی را که میتواند عامل خلق ستارههای تازه باشد، گرم کرده و انرژی موردنیاز برای گریز آنها از نیروی گرانش پیرامون خود فراهم خواهد کرد. درنتیجه کهکشانهای عظیم بیضوی دیگر قادر به تولید ستارگان جدید نخواهند بود و زمانی که ستارگان سنگین آنها که عمر کوتاهی دارند، پا به سن گذاشته و از بین بروند، تنها ستارههایی با جرم اندک وکم نور به رنگهای قرمز و زرد را در خود جای خواهند داد. مدار تک تک ستارگان باقیمانده نیز در طول زمان دچار آشفتگی خواهد شد. در نهایت ساختاری مشابه آن چیزی که در کهکشانهای مارپیچی دیده میشود، از بین میرود و تنها کرهای از س تارگان باقی خواهد ماند. همان جاذبهای که میان خورشید و سیارات در کهکشان راه شیری حاکم است، اجزای ابرکهکشان IC1101رانیزدر کنار خود نگه داشته؛ تنها تفاوت این است که در این ابر کهکشان دیگر از جرمی مرکزی و تعیینکننده مانند خورشید ما خبری نیست
بزرگترین تهیگاه- Boötes void
فرمها واقعا توخالی هستند و میدانیم که هیدروژن عالی هیدروژن یونیزه در فضای میان خوشههای کهکشانی مناطق وسیع و تاریک و بیستارهای به نام تهیگاهها واقع شدهاند. آیا این حفرهها واقعاتوخالی هستند؟ نمیتوانیم بگوییم تهیگاههاخالی هستند.ساختار آنها با تراکم پایین ماده شکل گرفته، اما امروزه میدانیم که هیدروژن در فرم یونیزه شده آن که مجموعهای از پروتونها و الکترونهاست در همه جای عالم وجود دارد. چگالی هیدروژن یونیزه نمیتواند در مناطق گوناگون از اختلاف قابل توجهی برخوردار باشد. درنتیجه تهیگاه هانمی توانند بسیار کمتراکم تراز خوشهها باشند. ا عجیب است؛ اما یکی از بزرگترینهای شناخته شده در کیهان در واقع هیچ چیز است.Boites void بزرگترین حفره یا تهیگاهی است که میدانیم در فضای میان کهکشانی وجود دارد. Boates void مانند خلائی میماند که در فضایی بسیار گسترده پراکنده شده و تقریبا عاری از هرجرمی است. این ابر تهیگاه فضایی کروی است که در فاصله ۷۰۰ میلیون سال نوری از زمین و در صورت فلکی گاوران وجود دارد. قطر این فضا حدود ۲۵۰ میلیون سال نوری است و حجم آن ۲۳۶۰۰۰ مگاپارسک مکعب پیش بینی میشود. حجم هر مگاپارسک مکعب معادل حجم ضرب در ۱۰ به توان ۶۷ مترمکعب است. یک راه دیگر هم وجود دارد؛ میدانید که انسان قرن هاست که کهکشانهای دوردست را بدون اینکه اطلاعات چندانی در زمینه آنها داشته باشد، میبیند. اگر به فرض کهکشان راه شیری در مرکز این تهیگاه عظیم قرار گرفته بود، از بقیه کهکشانها آن قدر دور بودیم که تا سالهای دهه ۶۰ میلادی انسان هیچ چیزی در مورد وجود کهکشانهای دیگرنمیدانست
بزرگترین ابرساختار – گروه بزرگ اختروشی
آخرین و بزرگترین غول کیهانی که از آن صحبت خواهیم کرد، یکی از ابرساختارهای بسیاری است که جهان قابل مشاهده و شناخته شده را ایجاد کردهاند. این ابرخوشههای کیهانی از خوشهها و گروههایی تشکیل شدهاند که تقریبا نزدیک یکدیگر قرار گرفته و به کمک گرانش هماهنگ حرکت میکنند. یک ابرخوشه معمولا از هزاران کهکشان مجزا تشکیل شده است. به عنوان مثال کهکشان راه شیری را در نظر بگیرید؛ کهکشان ما جزئی از گروه محلی است که از بیش از ۵۰ کهکشان تشکیل شده و خود بخشی از ابرخوشه کیهانی سنبله است که از بیش از ۱۰۰ گروه کهکشانی وخوشههایی شکل گرفته که در مجموع دههاهزار کهکشان را در خود جای دادهاند. اوایل سال میلادی جاری عدهای از محققان با استفاده ا از دادههایی که توسط پروژه نقشه برداری دیجیتال آسمان اسلون یا SDSS تهیه شده بود، موفق شدند بزرگترین ساختار عالم را شناسایی کنند. این ابرساختار ۴ میلیارد سال نوری گسترده شده و آنقدر عظیم است که میتواند نظریههای کنونی در مورد تکامل جهان را زیر سؤال ببرد.
این گروه بزرگ اختروشی یا LQGاز ۷۳ اختروش تشکیل شده است (اختروشها اجرام آسمانی بسیار درخشان که اطراف سیاه چالههای کلان جرم را در مرکز کهکشانهای عظیم احاطه کرده اند). | این ابرساختار حدود ۹میلیارد سال نوری از ما فاصله دارد و چندین برابر بزرگتر از حد نهایی تعریف شده برای بزرگترین ابر ساختارهای کیهانی (۱٫۲ میلیارد سال نوری) است. اخترشناسان احتمال میدهند این اجرام آسمانی باستانی بازمانده اولین مراحل تکامل کیهانی در جهان امروز باشند. ما طی چندین قرن گذشته و مخصوصا دهههای اخیر راه طولانی را در درک بهتر عظمت و مفهوم جهان پیرامون خودطی کردهایم. چیزی حدود ۲۵۰۰ سال پیش آناکساگوراس فیلسوف یونانی تنها به این دلیل که خورشید را گوی فلزی گداختهای بزرگتر از شبه جزیره پلوپونز که نزدیک به ۲۰هزار کیلومترمربع مساحت داشت، دانسته بود، مجرم شناخته شد؛ اما امروزه پیشرفتهای بزرگ علم اخترشناسی، فناوریهای تازه و تلسکوپهای جدید راه را برای شناخت بهتر کیهان و جهان پیرامون ما هموار کردهاند. فکر نمیکنید با پیشرفت روزافزون دانش و به کمک فناوریهای تازه، تنها چیزی که بشر برای کشف غولهای آسمانی بزرگتر و تجدیدنظر در رکوردهای پیشین نیاز خواهد داشت، زمان باشد.
منبع: دانستنیها – بهمن 92