کشف باورنکردنی شهر گمشده هراکلیون در زیر آب پس از ۱۲۰۰ سال
باستانشناسان بالاخره موفق شدند شهر بندری افسانهای هراکلیون را که قرنها پیش در دل آبهای مدیترانه غرق شده بود به زندگی برگردانند. طی قرنها تنها شاهد برای وجود شهر بندری هراکلیون، تعداد انگشت شماری متون باستانی باقی مانده و نوشتههایی به خط هیروگلیف بود. این متون بندر هراکلیون را در روزهای اوجش که به آخرین دوره سلطنت فراعنه در مصر برمی گشت، دروازه ورود به این سرزمین باستانی و به شکل باورنکردنی ثروتمند توصیف میکردند. حتی گفته میشد هلن تروایی (دختر زئوس ولدا و همسر منلوس به روایت افسانههای یونان باستان از هراکلیون پیش از اینکه حدود ۱۲۰۰ سال پیش در میان آبهای مدیترانه ناپدید شود، بازدید کرده است. با این حال عدهای از باستانشناسان به وجود این شهر در دنیای واقعی شک داشتند؛ اما مساله بغرنجتر این بود که آیا زمانی شهر باستانی هراکلیون کشف خواهد شد یا برای همیشه در اعماق آبها باقی خواهد ماند.
خوشبختانه در سال ۲۰۰۰ باستانشناسان با کشف لوحدهای سکه هاو مجسمههای عظیمی که قرنهادر زیر آب در فاصله 6.5 کیلومتری ساحل مدیترانه در مصر کنونی مدفون شده بودند، موفق به یافتن محل این شهر و درک اهمیت آن در روزگار گذشته شدند. کشف این شهر بندری باستانی کار سادهای نبود. متونی که از پیشینیان به جامانده بود، محل هراکلیون را که تونیس (Thonis) نیز نامیده میشد در نزدیکی اسکندریه و جایی نشان میداد که نیل به دریای مدیترانه میریخت؛ اماهریک از باستانشناسان و گروههای کاوش در طول زمان بینتیجه و دلسرد منطقه را ترک میکردند. فرانک گودیو، رئیس مؤسسه «باستانشناسی زیرآبی اروپا»
(Européen d’Archéologie Sous-Marine)
یکی از معدود باستانشناسانی بود که در این راه خسته و ناامید نشد. او به سراغ کمیسیون انرژی هستهای فرانسه رفت تا به کمک آنها یک مغناطیس سنج تشدید هستهای بسازد تا اختصاصا در سواحل مصرو برای کاوش بقایای بندر گمشده در بستر دریا استفاده شود.
گودیو به کمک این دستگاه که با ردیابی و شناسایی اختلالات ایجادشده در میدان مغناطیسی بستر دریا محل وجود اشیای گوناگون را کشف میکند، در سال ۱۳۷۸ / ۱۹۹۹ موفق شد چیزهای تازهای کشف کند.
او در این زمان مشغول کاوش در خلیج ابوقیر در نزدیکی سواحل شمالی مصر بود که دستگاهها وجود گسلهایی در لایههای رسوبی اعماق را نشان دادند. این گسلها میتوانستند فاجعهای را که به ویرانی هراکلیون منجر شد، به وضوح نشان دهنده نتایج نشان میداد این شهر بندری و همسایه بدنام آن کانوپوس (Canopus) هر دو روی لایه نازکی از گل ولای بناشدهاند که لایههای رسوبی اشباع از آب را پوشانده است.
یکی از عللی که میتوان برای فرو رفتن این شهرها در آب دریا پیشنهاد کرد، همراهی امواج بلند و سهمگین ناشی از زمین لرزه با فشاری است که ساختمانهای عظیم شهر به لایههای رسوبی زیرین آن وارد میکردهاند. این فشار مضاعف میتوانسته آب را با فشار از لایههای رسوبی خارج کرده و با خروج آب از آنها س طح زمین را به پایین بکشد. در نتیجه فروریختن زمین در هراکلیون و مناطق اطراف آن، بناهای مجسمهها و هر چیزی که تصورش را بکنید به درون دریا ریخته شده است، میتوان علل دیگری را نیز برای فروریختن زمین و غرق شدن این شهرهای باستانی مطرح کرد؛ اما چیزی که با اطمینان میتوانیم بگوییم این است که ویرانی همیشه در انتظار این شهرها بوده و بناشدن آنها بر لایههای بیثبات رسوبی بالاخره به این سرنوشت شوم محتوم منجر میشده است.
شواهدی به خط هیروگلیف با اینکه علم میتوانست تیمهای اکتشاف را به سمت شهر گمشده هدایت کند، این امکان وجود نداشت که دقیقا محل آن را به باستانشناسان نشان بدهد. تنها راه برای اثبات وجودشهر گمشده فرستادن غواصان به اعماق ویافتن نشانههایی از حیات و هنری بود که قرنها پیش در دل آب ناپدید شده بود.
گودیو میگوید: «چیزی که در سال اول کاوش پیدا کردیم، محراب حکاکی شدهای بود که به معبد اصلی شهر تعلق داشت. روی آن به خط هیروگلیف نوشته شده بود که این معبد پرستشگاه آمون گرب (Gereb) بوده و به او تقدیم شده است. میدانستیم که آمون گرب در شهر هراکلیون پرستش میشده و حالا به یک کشف بزرگ و باارزش دست پیدا کردهایم». با کشف شهر باستانی هراکلیون و تأیید وجود آن کاوش در زیر آب آغاز شد و متخصصان مرکز باستانشناسی دریایی آکسفورد(0CMA) برای مطالعه مصنوعات و هنرهای دستی که کشف شده بودند، دعوت شدند.
این تیم در طول زمان برای کاوشهای دریایی هم به کمک باستانشناسان دیگر آمد. دکتر دیمین رابینسون، مدیر OCMA میگوید:
همه چیز به اندازه کاوشهای روی زمین هیجانانگیز بود؛ با این تفاوت که در اینجاناچارنبودیم زمان طولانی را صرف کنار زدن خاک و گردوغبار از آثار باستانی بکنیم. کاوشها در میان ماسههای روانی به عمق ۵۰ سانتی متر انجام میشد و چارهای جز استفاده از دستگاههای لایروبی برای دسترسی به آثار احتمالی نداشتیم» (برای این کار از شلنگی متصل به لولهای پلاستیکی به طول ۴ متر استفاده میشود که آب توسط پمپی که در کشتی تعبیه شده به درون آن پمپاژ میشود.
این شلنگ در بخش میانی طول لوله پلاستیکی تعبیه شده و پیش از اینکه آب توسط آن به انتهای یک سرلوله پلاستیکی برسد، آب به درون سر دیگر با فشار تزریق خواهد شد.
این حرکت آب باعث میشودانتهای لوله پلاستیکی که میان شن و ماسه قرار دارد، شروع به مکش دانههای ماسه بکند. رابینسون میگوید: دید بسیار اندکی وجود داشت. بعضی روزها تا چندین متر جلوتروگاهی تنها چندین سانتی متر را به وضوح میدیدیم؛ آن هم در شهری باستانی به وسعت دو کیلومتر مربع که سالها پیش در آب غرق شده بود. با این حال اعضای تیم موفق شدهاند تصاویر خارق العادهای را از بستر دریا، مجسمهها، لوحدهای سنگی و ویرانههای به جا مانده از معبد اصلی شهر گمشده تهیه کنند. این معبد عظیم مرکز زندگی شهری در هراکلیون به شمار میرفته است. گودیو میگوید: «این معبد ۱۵۰ متر طول داشته و در مرکز اجتماعی و اقتصادی شهر قرار گرفته بوده است. غذا توسط خادمان آن میان مردم توزیع میشده و از تمامی قایقها و کشتیهایی که به سرزمین مصر میرسیدند، مالیات دریافت میشده است. پس این معبد باید بسیار ثروتمند و قدرتمند بوده باشد».
خانه رب النوع نیل گودیو میگوید: «ماطرح قابل قبولی از معبد اصلی را تصویر کردهایم. در ورودی این معبد باید ردیفی از مجسمهها وجود داشته باشد که شامل مجسمه فرعون، ملکه ورب النوع هاپی نیز باشد که به عنوان رب النوع نیل شناخته میشود و به طغیان این رودخانه، ثروت و تندرستی مرتبط میشده، فکر میکنیمهایی برای این شهر که در دهانه رودنیل قرار داشته باید از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. این را مجسمهها نشان میدهند. مجسمهای از این رب النوع به ارتفاع ۵ متر در ویرانههای معبد پیدا کردهایم که بزرگترین مجسمه کشف شده از هاپی تا امروز است. اغلب مجسمههای دیگر رب النوع نیل کوچک هستند. باستانشناسان مجسمهها و حکاکیهای متعددی را برای بررسی دقیقتر انتخاب کردهاند که در میان آنها مجسمه عظیم فرعون، ملکه وهابی دیده میشود. تاکنون نزدیک به ۱۰۰ مجسمه دیگر و پیکره دیگر در اعماق آب کشف شده و صدها تندیس کوچکتر، سکه، ظروف سفالی و سربی در اطراف این منطقه کشف شده که به سطح آب منتقل و برای مطالعه و بررسی به محققان دانشگاه آکسفورد سپرده شده است. احتمالا مجسمههای بسیار دیگری هم به زودی و در دیگر معبد بزرگ شهر که به تازگی کشف شده، پیدا خواهند شد. گودیو میگوید: «سال گذشته شواهدی از وجود یک معبد دیگر را در شمال معبد کنونی کشف کردیم. این معبد بین قرنهای هشتم و چهارم پیش از میلاد پابرجا بوده است. در حقیقت در هراکلیون دو معبد اصلی وجود داشته؛ معبد ابتدایی – درست مانند دیگر بخشهای شهر و معبد پس از آن که طی ۱۰۰۰ سال بعد در نتیجه بلایای طبیعی از بین رفتند – ویران شده و معبد دوم پس از ویرانی آن و در جنوب معبد اول ساخته شده است. آن قدر ثروت به این منطقه سرازیر میشده که کسی نمیخواسته و نمیتوانسته هراکلیون را ترک کند».
کاوشهای تازه
باستانشناسان دارند برای فصل تازهای از کاوشها که در سپتامبر ۲۰۱۳ (دهم شهریورماه جاری آغاز میشود آماده میشوند. آنها در این سری از کاوشها به دستگاههای سونار نیز در کنار مغناطیس سنجها دسترسی خواهند داشت. به کمک دستگاه سونار که امواج صوتی را از قایقی در سطح آب به اعماق آن خواهد فرستاد، آثار باستانی خود را به صورت ناهنجاریهایی در امواج بازتاب شده نشان خواهند داد. گودیو میگوید: «مغناطیس سنجها و دستگاههای سونار به ما خواهند گفت کدام نقطهها را باید دقیقا بررسی کنیم و به دنبال آثار باستانی تازه بگردیم. من فکر میکنم با سرعت فعلی و استفاده از تکنیکهای کنونی، کاوش کل منطقه به قرن هازمان نیاز داشته باشد». جالب است بدانید زمانی که حدود ۱۲۰۰ سال پیش هراکلیون در آبهای مدیترانه برای همیشه غرق شد، سالها بود دوران طلایی خود را پشت سر گذاشته بود.
این شهر پس از رونق گرفتن اسکندریه و تبدیل آن به مرکز تجاری مصر دیگر نتوانست جایگاه پیشین خود را به دست آورد. رابینسون میگوید: «مردم دسته دسته این شهر را ترک کردند. زمانی که هراکلیون در قرن هشتم بعد از میلاد در آب فرورفت، بیشتر از اینکه شبیه یک شهر بندری باشکوه باشد به یک سایت باستانشناسی و سرزمینی رها شده تبدیل شده بود. نمیتوان گفت این شهر زمانی که به قعر آب فرورفت، شبیه پمپیی بود که توسط آتشفشان وسوو ویران شد؛ بلکه میتوان آن را به خرابههایی که امروزه از پمپیی به جامانده تشبیه کرد که در زمان خود در اعماق دریا پنهان شده است». رهاشدن هراکلیون توسط ساکنان آن و رونق اسکندریه در سالهای بعد، چیزی از اهمیت این شهر در نظر باستانشناسان کم نمیکند. رابینسون میگوید: این شهر فوق العاده است چون نقش مرکز تجاری عظیمی را بازی کرده که تمدن یونان، ایران باستان و مصر را به یکدیگر متصل کرده است. ما از روی سفالینههای به جامانده و حتی شکل لنگرها میتوانیم حدس بزنیم این تجار از چه مناطقی به این بندر آمدهاند و به چه تجارتی مشغول بودهاند. این سایت باستانشناسی کم نظیر است»
منبع: دانستنیها – شهریور 1392