نینجاها چه کسانی بودند؟

نینجاها در حقیقت مزدوران مخفی در دوران ژاپن فئودال بودند. تخصص نینجاها، جنگها و مبارزات غیرمتعارف بود. آنها معمولا برای جاسوسی، نفوذ، قتل و گاهی هم برای مبارزات مستقیم به کار گرفته میشدند و از هنر رزمی و روش جنگی نینجوتسو برای این کار استفاده میکردند. در ژاپن باستان معمولا نینجاها برای نبردباساموراییها به کار گرفته میشدند که بیشترین اولویتشان، شرافتمندی بود. نینجاها با لباس تیره و نقابی که بر چهره داشتند، همیشه به عنوان نمادی از ترس و دلهره برای ساموراییها مطرح بودهاند.
برعکس ساموراییها که سلاح اصلیشان، کاتانا بود، نینجاها از هر ابزاری که میتوانستند برای رسیدن به هدف خود، استفاده میکردند. این تنوع در به کارگیری س لاح از آنان مبارزانی مخوف و راز آلود ساخته بود. شاید معروفترین سلاح نینجاها «شورایکن» یا «ستاره نینجا» باشد که تقریبا تبدیل به نماد این گروه یا این هنر نیز شد. ستاره نینجا یا شورایکن سلاحی بود که از فاصله به طرف دشمن پرتاب میشد و با زخمی کردن یا کشتن حریف و دشمن او را از مقابله با نینجاها باز میداشت. توانایی این افراد در جاسوسی هم در گرو تغییر چهره آنان بود. آنان معمولا از کودکی آموختن این کارها را فرا گرفته و به این ترتیب، در بزرگسالی، تبدیل به اساتید این هنر میشدند.
تاریخ پیدایش نینجاها چندان مشخص نیست؛ اما بسیاری از منابع شروع فعالیتهای این گروه را حدود قرن ۱۴ میدانند. تا قرن ۱۵ نیز، به لغت «شینوبی» در جایی اشاره نشده است. در افسانههای ژاپنی آمده که نینجاها از نسل هیولایی هستند که نیمه انسان و نیمه کلاغ بود. براساس بیشتر منابع تاریخی نینجاها به تدریج به عنوان نیروی مخالف همتایان طبقه بالاتر خود یعنی ساموراییها در دوران حکومت فئودالها در ژاپن مطرح شدند. در حقیقت، تکامل این هنر رزمی بین قرن ششم تا نهم میلادی در ژاپن اتفاق افتاد.
در سال ۹۰۷ و پس از سقوط امپراتوری تانگ در چین، تعدادی از فرماندهان نظامی این کشور به ژاپن رفته و تاکتیکهاونظریات جدید جنگیشان را با خود به آن جزیره بردند. در دهه ۱۰۲۰ هم راهبان بودایی چینی وارد ژاپن شده و دانش پزشکی ونظریات جنگی خود را که بخش عظیمی از آن در هند ریشه ریشه داشت و در تبت و نقاط مختلف چین تکامل یافته بود، به ژاپن آوردند. آنها روشهای خود را به راهبان جنگجوی ژاپنی و اولین نینجاها آموختند. یک سامورایی مخلوع به نام ایسوکه توگاکوره» و یک راهب جنگجوی چینی به نام «کاین دوشی»، نخستین نینجاهایی بودند که برای اولین بار قواعدی را برای این هنر رزمی تدوین کرده و جانشینان دایسوکه نیز نخستین ”نینجاریو» یا مدرسه نینجوتسو را به نام «توگاکوره ریو» تاسیس کردند. به این ترتیب، نینجوتسو رقیب مکتب بوشیدو ساموراییهاشد.
در نظر ساموراییها، وفاداری و شرافت بر هر چیزی مقدم بود. سیستم رزمی آنها یعنی «بوشیدو» بسیار اصیل و منسجم بود؛ اما روشهای جنگی آنها همیشه کارآمد نبود و نینجاها درست در همین مساله نسبت به آنها برتری داشتند. برای نینجاها، انجام ماموریت به هر شکل ممکن بر هر چیز تقدم داشت. حمله ناگهانی، مسموم کردن، فریب و جاسوسی از نظر ساموراییها ناجوانمردانه بود؛ اما از روشهای اصلی رزمی نینجاها به حساب میآمد.
در حال حاضر هنر رزمی نین جوتسو در جهان زیرنظر «سوکه ماساکی هاتسومی» گسترش و پیشرفت پیدا میکند. آقای هاتسومی این هنر دیرین را دوباره زنده کرده و به عنوان استاد بزرگ ۹ مدرسه و مکتب نین جوتسو در ژاپن مورد احترام بسیار واقع است. این ۹ مدرسه که با اسامی: توگاکوره ریو، کوتوریو، گیوکوریو کوشی جوتسو، کوکی شیندن ریو، تاکاگی یوشین ریو، کومو گاکوره ریو، گیوکوشین ریو، شیندن فودو ریو، گیکان ریو شناخته میشوند، همگی تحت نظر و مدیریت آقای هاتسومی به آموزش اصول نین جوتسو در قالب ۱۸ هنر رزمی نین جوتسو مشغولند.