منظور از پل کیهانی اینشتین- روزن چیست؟
یکی از مشهورترین راههایی که تاکنون برای سبقت گرفتن از نور مطرح شده عبور از پل اینشتین روزن است. وجود این بل اسرارآمیز کیهانی برای نخستین بار در مقالهای که در سال ۱۳۱۴ / ۱۹۳۵ به طور مشترک توسط اینشتین و فیزیکدان دیگری به نام ناتان روزن انتشار یافت مطرح شد.
اینشتین و روزن با کمک معادلات نظریه نسبیت عام به این نتیجه رسیدند که ممکن است تحت شرایطی دو نقطه دور دست در پهنه فضا زمان به ناگهان از طریق یک پل کیهانی به همدیگر متصل شده و مسیر میانبری مابین آنها تشکیل شود. در این صورت با عبور از مسیر این پل کیهانی میتوان در مدت زمان بسیار کوتاهی از این سوی کیهان به آن سوی آن رسید. این در حالی است که اگر میخواستیم مسیر طبیعی موجود مابین دو نقطه مزبور راحتی با سرعت نور هم طی کنیم به زمان به مراتب بیشتری نیاز داشتیم. پس از اینشتین و روزن، فیزیکدانهای بزرگ دیگری هم تحقیق روی این مسیرهای میانبر کیهانی را ادامه دادند.
در سال ۱۳۳۶ / ۱۹۵۷ فیزیکدان برجستهای به نام جان ویلر با الهام گرفتن از مسیرهایی که کرمها در درون میوه سیب ایجاد میکنند و به طور میان بر از یک طرف آن به طرف دیگر سیب میرسند نام این مسیرهای میانبر کیهانی را «کرمچاله» گذاشت.
شاید از خود بپرسید تفاوت این نوع سبقت گرفتن از نور یعنی عبور از درون کرمچالهها بامیان برزدن از ابعاد بالاتر هستی که قبلا به آن اشاره شد چیست؟ روش میان بر زدن از درون ابعاد بالاتر پیش از همه مستلزم وجود ابعاد فضایی بالاتری فراتر از سه بعد مکانی جهان مادر پهنه کائنات است.
گذشته از این در روش مزبور فقط تعداد اندکی از انواع ذرات را میتوان به سفر فرانوری فرستاد. اما روش میان بر زدن از درون کرمچالهها برای تمامی ذرات جهان میسر است و به وجود ابعاد بالاتر هم نیازی ندارد. با این حال عبور از درون کرمچالهها هم مسائل خاص خود را دارد. به عنوان مثال بعضی فیزیکدانها بر این باورند که دهانه کرمچالهها در حالت عادی بلافاصله پس از گشوده شدن بسته خواهد شد و بنابراین برای باز نگاه داشتن دهانه یک کرمچاله به منظور عبور از آن به نوعی ماده ناشناخته که به جای جاذبه گرانشی، دافعه گرانشی داشته باشد نیازمندیم.
به هر حال این بحث همچنان ادامه دارد و فیزیکدانها همچنان در تلاشند تا ویژگیها و رفتار کرمچالهها، این میان برهای اسرارآمیز کیهانی را بهتر بشناسند.