اختلال عملکرد جنسی زنانه چه دلایلی دارد و درمان آن چیست؟
اختلال عملکرد جنسی در زنان (FSD) شامل اختلالات میل جنسی، برانگیختگی جنسی، درد و ارگاسم خاموش است. فاکتورهای خطرساز FSD مشابه مردان است. بیماری قلبی عروقی، اختلالات اندوکرین، هیپرتنشن، اختلالات نورولوژیک و مصرف سیگار (جدول ۴-۶۷).
اپیدمیولوژی
دادههای اپیدمیولوژیک محدود است اما تخمینهای موجود نشان میدهد که ۴۳٪ زنان حداقل از یک مشکل جنسی شکایت دارند. با وجود توجهی که اخیرا | به علل ارگانیک FSD مبذول شده است، اختلالات فاز برانگیختگی و میل جنسی (شامل شکایت از روان نبودن مسیر مقاربت) هنوز شایعترین مشکل موجود گزارش شده در مطالعهای است که در جامعه انجام شده است
فیزیولوژی پاسخ جنسی زنانه
پاسخ جنسی زنانه، نیازمند وجود استروژن هاست. نقشی نیز برای آندروژنها قائل هستند، ولی به خوبی این نقش مشخص نشده است. در CNS، استروژنها و آندروژنها به صورت همافزا برای افزایش برانگیختگی و پاسخ جنسی عمل میکنند. برخی از مطالعات، افزایش میل جنسی را در زنان، در طول فازهای پیش از تخمکگذاری دوره قاعدگی گزارش کردهاند که مطرحکننده دخالت هورمونهای افزایش یابنده در پیک تخمکگذاری (مثل استروژنها) در افزایش میل است.
انگیزش جنسی، به شدت متأثر از عوامل زمینهای از جمله فاکتورهای محیطی و مرتبط با شریک جنسی است یک بار که میل جنسی کامل به دست آید، سیستمهای عصبی مرکزی و خودکار، واسطه برانگیختگی جنسی میشوند. به نظر میرسد که جریان خروجی سمپاتیک مغزی، میل را افزایش میدهد؛ در حالی که فعالیت پاراسمپاتیک محیطی موجب احتقان عروقی کلیتوریس وترشح واژینال (لغزندهسازی میشود
میانجیهای عصبی پرخونی و آماس جسم کلیتوریس با نقش غالب عصبی، عضلات صاف و آزادسازی آندوتلیالی نیتریک اکساید (NO) مشابه مردان است. شبکه اعصاب واژینال و آرتریولها موجب افزایش ترانسودای واژینال میشود. میانجیهای اصلی این پاسخ پیچیده واژینال مشخص نیست ولی برای NO و پلی پپتید وازواینستینال (VIP) نقشی در نظر گرفته شده است. محققانی که پاسخ جنسی طبیعی زنانه را بررسی میکنند، بر روی ساختار طولانی مدت خطی و بدون افت ارتباط بین میل اولیه برانگیختگی، احتقان عروقی، لغزندهسازی و ارگاسم نهایی، مطالعه میکنند. ارائه دهندههای خدمات پرستاری باید به نمونهای از پاسخ فیزیکی و احساسی مثبت بایک، چند و یا بدون پیک و آزادسازی ارگاسمی توجه کنند
اگرچه تفاوتهای آناتومیکی واضح و تفاوت تراکم بستر عروقی و عصبی بین زنان و مردان وجود دارد، عملکنندههای اولیه پاسخ جنسی به طور قابل ملاحظهای در این دو جنس به یکدیگر شباهت دارد. وجود جس سالم برای برانگیختگی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، کاهش سطح عملکرد جنسی در زنان مبتلا به نوروپاتی محیطی، شایعتر است (مثل دیابت). نرم و مرطوب شدن واژن، تراوشی از سرم است که از افزایش جریان خون لگن در اثر تحریک جنسی ناشی میشود عدم کفایت عروقی که ممکن است دلایل متعددی داشته باشد ممکن است موجب عدم نرمی و رطوبت کافی واژن شده و باعث دیسپارونی گردد. شل شدن عضله صاف کاورنوسی و آرتریول از طریق افزایش فعالیت نیتریک اکساید سینتاز (NOS) رخ میدهد و موجب بزرگ شدن کلیتوریس و وستیبول اطراف میشود. ارگاسم به سیستم سمپاتیکی سالم احتیاج دارد. اختلالات ارگاسم در بیماران زن مبتلا به آسیب طناب نخاعی شایع است.
رویکرد به بیمار اختلال عملکرد جنسی زنانه
اغلب زنان، علاقمند به ارائه اطلاعات مربوط به پاسخ جنسیشان نیستند. برای شروع یک بحث درباره آمادگی جنسی در زنانی که تمایلی به گفت و گو در این باره ندارند، استفاده از سؤالاتی با پایان باز در فضایی حمایت شده مفید است. زمانی که یک شکایت مطرح میشود، ارزیابی مفهومی باید صورت گیرد که شامل یک شرح حال پزشکی، شرح حال روانی، معاینه فیزیکی و آزمونهای آزمایشگاهی محدودی است.
شرح حال باید شامل اطلاعات معمولی طبی، جراحی، مامایی، روانی، زنان، جنسی و اجتماعی باشد. تجربههای قبلی، روابط نامشروع، آگاهی و در دسترس بودن شریک جنسی نیز باید معین شوند. اختلالات طبی ای که میتواند سلامت جنسی را متأثر کند، نیز باید مشخص شوند. این اختلالات شامل دیابت، بیماریهای قلبی عروقی، شرایط ژنیکولوژیک، شرح حال مامایی، افسردگی، اختلالات اضطرابی و بیماریهای عصبی است. داروها نیز باید بررسی شوند که میتوانند بر روی برانگیختگی، میل جنسی و ارگاسم اثر بگذارند. نیاز به مشاوره و تشخیص استرسهای زندگی نیز باید مشخص شوند. در معاینه فیزیکی باید اندامهای جنسی از جمله کلیتوریس را ارزیابی نمود. معاینه کف لگن، میتواند پرولاپس یا سایر اختلالات را مشخص کند. مطالعات آزمایشگاهی نیز، به ویژه اگر وضعیت یائسگی نامشخص باشد، لازم است. معمولا استرادیول، FSH و LH اندازهگیری میشوند و دهیدرو اپی اندر وسترون DHEA) به دلیل آنکه بازتابی ازترشح آندوژن آدرنال است، نیز باید مورد توجه قرار گیرد. اگر نکته مهمی یافت نشد، شمارش کامل سلولهای خونی ارزیابی عملکرد کبدی و بررسی چربیها، ممکن است مفید باشد. ارزیابیهای تشخیص پیچیده مانند اولتراسونوگرافی داپلر و بیوتزیومتری کلیتوریس نیازمند تجهیزات گرانی است در حالی که ابزار مطمئنی نیستند، برای بیمار مهم است که بداند کدام یک از علائم بیشترین مشکل را ایجاد میکند
ارزیابی FSD سابقا به طور عمده شامل مسائل روان شناختی بود. با وجود عدم تطابق موارد تشخیصی که براساس مسائل روانشناختی مطرح شده بود و به میان آمدن موارد ناشی از اتیولوژی ارگانیک، طبقهبندی FSD به صورت جدیدی در آمد و ارائه شد. این طرح تشخیصی براساس چهار جزء است که انحصاری نیستند: ۱- میل جنسی هیپواکتیو: کمبود دائم یاباعود در میل جنسی شامل عدم وجود تفکرات جنسی و یا عدم پذیرش فعالیت جنسی که موجب استرس فردی میشود. ممکن است میل جنسی هیپواکتیو به دلیل نارسایی اندوکرین باشد و یا ممکن است با اختلالات عاطفی و روانی همراه شود. ۲- اختلال برانگیختگی جنسی: ناتوانی دائم یا با عود در کسب یاحفظ برانگیختگی جنسی که باعث دیسترس فردی میشود، ۳- اختلال ارگاسم: فقدان پتانسیل ارگاسمیک به طور دایم باباعود بعد از تحریک جنسی کافی و برانگیختی که باعث دیسترس فردی وجود یا عود مجدد مشکل میشود و ۴- اختلال درد جنسی: درد ژنیتال به طور دام یاباعود همراه با تحریک جنسی غیر از زمان مقاربت که باعث دیسترس فردی میشود. این تقسیمبندی جدیدتر بر روی “دیسترس فردی” تأکید دارد و آن را لازمه اختلال عملکرد میداند و این مسئله را به پزشکان و کادر درمان توصیه میکند تا قبل یا همزمان با روشهای سنتیتر مشاوره و یا همراه با آنها، دیسترس فردی را نیز در نظر بگیرند
درمان اختلال عملکرد جنسی زنانه
کلیات. از آن جایی که ممکن است زوجها نیاز داشته باشند که درباره آناتومی طبیعی و پاسخهای فیزیولوژیک، از جمله نقش ارگاسم در رویارویی جنسی آموزش داده شوند، یک بحث آزاد با بیمار مهم است. تغییرات فیزیولوژیک همراه باسن و یا بیماری باید توضیح داده شوند، ممکن است برای زوجهایادآوری این نکته ضروری باشد که تحریک کلیتوریس میتواند بیش از مقاربت مفید باشد.
تعدیل رفتاری و درمانهای غیر دارویی، باید نخستین قدم باشند. مشاوره با بیمار و شریک جنسیاش میتواند فشارهای روابط و وابستگی را بهبود بخشد. تغییرات روش زندگی به ویژه ریسک فاکتورهای شناخته شده، میتواند بخش مهمی از روند درمان را تشکیل دهد. تأکید بر افزایش سلامت فیزیکی و دوری از برخی عادات (مثل استعمال دخانیات، سوء مصرف الکل و داروهایی که FSD ایجاد میکنند، مهم است. استفاده از لغزنده سازهای موضعی میتواند شکایات مربوط به درد حین مقاربت و خشکی را بهبود بخشد. ممکن است لازم شود که برخی داروها مثل ضد افسردگیها تغییر داده شوند؛ این تغییر، شامل استفاده از داروهایی با اثر کمتر بر روی عملکرد جنسی، کاهش دوز، تغییر دارو و یا دورههای استراحت دارویی میباشد هورمون درمانی در زنان بعد از یائسگی، درمان جایگزین با استروژن میتواند در درمان آتروفی واژینال، کاهش درد حین مقاربت و بهبود حساسیت کلیتوریس کمککننده باشد). درمان جایگزین با استروژن به شکل کرم موضعی ترجیح دارد زیرا به این ترتیب از عوارض جانبی سیستمیک جلوگیری میشود. سطوح آندروژن در زنان قبل از یائسگی به شدت کاهش مییابد. با این وجود سطوح پائین تستوسترون یا DHEA جزء شاخصهای کارآمد برای پیامد درمانی مثبت در درمان با آندروژن محسوب نمیشوند. مصرف گسترده آندروژنهای اگزوژن از نظر علمی مورد تایید نیست مگر در شرایطی انتخابی (نارسایی زودرس تخمدانی یا وضعیتهای مربوط به یائسگی) و در اختلالات ثانویه برانگیختگی که میتوان از این رویه نیز استفاده کرد.
داروهای خوراکی
کارآیی مهارکنندههای PDE۵ در FSDنکتهای نامیدکننده در رابطه با نقش پیشنهاد شده در مورد فیزیولوژی وابسته به نیتریک اکساید در پاسخ جنسی افراد مؤنث طبیعی بوده است؛ از 51-PDE تا زمانی که کارآیی آن ثابت نشده است نباید استفاده شود. مکش کلیتوریسی. در بیماران مبتلا به مشکلات برانگیختگی و ارگاسم میتوان از وسیله مکش کلیتوریسی استفاده کرد. این وسیله دستی که با باطری کار میکند دارای کاپ پلاستیکی نرم است و مکشی را بر روی کلیتوریس تحریک شده اعمال میکند. این مکش باعث افزایش جریان خون کاورنوسی، بزرگ شدن آن و نرم شدن واژن میشود.