داستان مار و لاک پشت

2

روزی بود و روزگاری بود. یک لاک پشت و یک مار در کنار رود خان‌های زندگی می‌کردند. این‌ها با هم دوست نبودند و هرکدامشان می‌خواست فرمانروای آن رودخانه باشد.

مار خیلی سعی می‌کرد لاک پشت را نیش بزند، اما لاکپشت سرش را عقب می‌کشید و پا‌هایش را توی کاسه پشتش می‌بردومار تنها می‌توانست نیشش را در کاسه او فرو ببرد. کاسه لاکپشت هم از بس محکم و سخت بود هیچ صدمه‌ای نمی‌دید.

روزی از روز‌ها، پس از آنکه مار هرچه کرد نتوانست لاکپشت را از بین ببرد لاک پشت گفت: «هه! هه! هه! من فرمانروای اینجا هستم و آنقدر قدرت دارم که هیچ کس نمی‌تواند مرا از بین ببرد! »

مار خیلی عصبانی شد، اما پرسید: « چطور چنین قوی شدی؟ »

لاکپشت گفت: « من قوی هستم، همه دوستانم هم قوی هستند.

می‌دانی چرا؟ برای اینکه ما شب‌ها سر‌هایمان را می‌بریم. »

مار گفت: «کار خیلی خوبی است. حالا اگر من دوستانم را صدا کنم آیا تو و دوستانت به ما یاد می‌دهید که چطور سر‌هایمان را ببریم؟ »

الاک پشت گفت: « بله البته که به شما یاد می‌دهیم.»

آنوقت لاک پشت ومار دوستانشان را صدا کردند: در یک سو صد‌ها لاک پشت و در سوی دیگر صد‌ها مار صف کشیدند.

سپس لاک پشت اولی چوب تیزی میان پا‌هایش گرفت و وانمود کرد که دارد سرش را می‌برد. لاک پشت‌های دیگر هم همین کار را کردند. اما آنها سر‌هایشان را نمی‌بریدند بلکه آهسته آهسته آنرا به زیر کاسه‌هایشان می‌کشیدند.

مار‌ها با خود فکر کردند: « عجب کار خوبی است! »

روز دیگر مار‌ها دوباره پیش لاک پشت آمدند و گفتند: « ما هم خیلی دلمان می‌خواهد هرشب سر‌هایمان را ببریم اما پا نداریم و نمی‌توانیم چوب تیز را نگهداریم.

الاک پشت گفت: «این باعث خوشحالی ماست. چون اگر شما بتوانید سر‌هایتان را ببرید مثل ما قوی می‌شوید. آن وقت ما چه می‌توانیم بکنیم؟»

مار‌ها گفتند: «خوب شما‌ها هم با دارید. حالا ممکن است. این کار را برایمان انجام بدهید؟ »

الاک پشت گفت: « بسیار خوب با کمال میل! »

آنوقت بقیه لاک پشت‌ها را صدا زد. مار‌ها هم خود را آماده کردند. لاکپشت‌ها یکی یک چوب تیز برداشتند و سر مار‌ها را بریدند.

البته مار‌ها مردند و لاک پشت اولی فرمانروای رودخانه شد.

منبع: مجموعه کتاب‌های داستان‌های طلایی


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

عجیب ولی واقعی: چشم‌های این زن در این عکس آبی نیست! + ویدئو

در یک خطای دیداری بسیار جالب که به تازگی دین جکسون در تیک تاک منتشر شده، چهره عادی زنی را می‌بینیم که برخلاف ظاهر امر، چشمان او آبی نیست و در واقع حاکستری است.دین جکسون در زمینه ایجاد خطاهای دیداری، یک حرفه‌ای محسوب می‌شود. ویدئوی او در…

تنهاترین درخت جهان در کجاست؟

در جزیره دورأفتاده کمپبل، واقع در بیش از ۶۰۰ کیلومتری جنوب  نیوزلند، صنوبر منفرد سیتکا روییده که به عنوان تنهاترین درخت روی زمین شناخته شده است.نزدیکترین درخت نزدیک به آن آن بیش از ۲۲۰ کیلومتر دورتر، در جزایر اوکلند است، در حالی که…

آیا می‌توانید در این عکس شیر کوهی را در حال تعقیب الک (گوزن شمالی) ببینید؟

یک دوربین خودکار راه‌اندازی شده توسط سرویس حیات وحش ایالات متحده، عکس‌هایی از یک شیر کوهی را در حال تعقیب یک گوزن شمالی ثبت کرد. از این عکس‌ها مشخص است که این شکارچی بسیار دشوار است.پس اگر گوزن بزرگ شکار شده باشد و متوجه خطر نشده باشد،…

بال‌های پرنده نورثروپ: کاوشی در هواپیمای XB-۳۵ افسانه‌ای با عکس‌های کمتر دیده شده

نورتروپ XB-۳۵ گواهی‌ای بر روح پرشهامت نوآوری در صنعت هوانوردی در اوایل دهه ۱۹۴۰ بود.XB-۳۵ که توسط شرکت نورتروپ Northrop با همکاری نیروی هوایی ارتش ایالات متحده توسعه یافت، یک هواپیمای آزمایشی بود که مرز‌های مهندسی هوانوردی را جابجا کرد.…

چگونه طولانی مدت درس بخوانیم و کمتر خسته شویم؟

مطالعه برای ساعات طولانی می‌تواند چالش برانگیز باشد، اما چندین راهبرد وجود دارد که می‌توانید برای کمک به حفظ تمرکز و جلوگیری از خستگی از آن‌ها استفاده کنید:استراحت کنید: هر 45 تا 50 دقیقه یک بار استراحت کنید تا مغز خود را شارژ کرده و از…

منتخبی از تصاویر تاریخی کمتر دیده شده

با اینکه دسترسی به مستندهای خوب این روزها خیلی زیاد شده و به سبب وجود اینترنت (یا شبحی از اینترنت!) ما عکس تاریخی بسیار زیاد می‌بینیم (و می‌توانیم حدس بزنیم که که کئام عکس‌های معاصر روزی تبدیل به عکس تاریخی خواهند شد)، اما باز هم حجم…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
2 نظرات
  1. مهرناز می گوید

    سلام روزتان عالی
    بخشید این داستان نوشته خود شماست یا از جایی الهام گرفته شده است
    منتظر پاسختون هستم
    سپاس

    1. علیرضا مجیدی می گوید

      کتابهای داستان‌های طلایی مجموعه کتابهای قدیمی دهه پنجاه بودن که دهه شصت هم پیدا می‌شدن و مبتنی بر افسانه‌های و فولکولور قدیمی بودن. سرچ بزنین کتاب‌های طلایی. جلدهای متعدد دارن و برای بچه‌های امروز هم مناسب هستن. اگر فرزندی دارین می‌ارزه که از کتابفروشی‌های کتاب‌های دست دوم تهیه کنین.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.