قدرت تشخیص حس بویایی ما چه اندازه است؟

در مقایسه با بسیاری از حیوانات، انسان از قدرت بویایی بسیار خوبی برخوردار نیست. در حقیقت احتمال دارد که با تکامل بشر حس بویایی او ضعیفتر و حساسیت آن کمتر شده است تا به امروز که او خصوصا یک موجود متکی به حس بینایی است.
از سوی دیگر، سگ بعنوان مثال تقریبا بطور کامل یک حیوان وابسته به حس بویایی است، بدین معنی که او بوسیله حس بویایی خود زندگی میکند.
در اینجا مقایسههایی برای نشان دادن حدود ضعف انسان در این زمینه، انجام گرفته است: در بینی ما، در هر دو طرف ناحیهای که به بوئیدن اختصاص دارد، تقریبأ باندازه یک ناخن میباشد. در سگ این ناحیه، اگر غشاء گسترده شود، بیش از نیمی از پوست حیوان را میپوشاند. از مغز انسان به حس بویایی مربوط است که پیامهای این حس در آنجا ثبت میشود، در حالیکه از مغز سگ مربوط به حس بویایی اوست. بدیهی است در انسان سایر حواس، اندامها و نیروها تکامل بیشتری یافتهاند و ضعف او را در بویایی جبران میکنند. در بینی ما، بوها بوسیله موهای ظریفی که در غشاء بویایی قرار دارند، گرفته میشود. ولی سر این شاخکها در هوا قرار داشته و در لایه مخصوصی که غشاء را میپوشاند، فرو رفتهاند. این غشاء همیشه مرطوب بوده و در صورت خشک شدن، دیگر قادر به بوئیدن نیستیم، بعلاوه در تنفس معمولی: جریان هوا از روی این غشاء عبور نکرده و لذا وقتی میخواهیم چیزی را بو کنیم، باید آب بینی را بالا کشیده و هوا را به روی این غشاء جریان دهیم.
قبل از آنکه بتوانیم چیزی را بو کنیم، باید آن ماده در لایه پهنی که موهای ظریف گیرنده بو را میپوشاند، حل شود. بنابراین، این مواد باید روغنهای فرار « مانند بوی گلها » بوده و یا بوسیله چنین روغنهایی انتقال یابند (مانند بوی قهوه).
پنج نوع مهم از موادی که شامه ما قادر به تشخیص آنهاست، به قرار زیرمیباشد.
۱- گلها، مانند بنفشه، رز و غیره
۲- مواد معطر مانند لیمو، سیب و غیره.
۳- مواد سوزاندنی مانند قهوه، تنباکو.
۴- مواد فسادپذیر مانند پنیر، تخم مرغ.
۵- مواد فرار مانند الکل، کافور و غیره.