درباره قطعه حصار ، ساخته‌ «حسین علیزاده»

موسیقی را از من و امثال من نمی‌توانند بگیرند. اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستاده‌ام… موسیقی شغل ما نیست، عشق ماست. موسیقی مرا شجاع کرده. حتی قبل از انقلاب که در شرایط تنگنا قرار گرفتم، عبور از آن فقط شجاعت می‌خواست… موسیقی، واکنش انسان به شرایط زندگی شادیا غمناک او بوده است. )

این‌ها را «حسین علیزاده)) گفته است. او یکی از چهره‌های تحسین شده موسیقی در ایران به شمار می‌رود که علاوه بر ساخت قطعات تکنوازی و آلبوم‌های متعدد در زمینه موسیقی فیلم نیز افتخارات زیادی کسب کرد. او با کسب ۴ سیمرغ بلورین برای فیلم‌های گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشک‌ها و ملکه به طور مشترک به همراه مجید انتظامی و محمدرضا علیقلی برنده بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن از جشنواره فیلم فجر است. می‌توان قطعه حصار حسین علیزاده را نخستین قطعه‌ای به شمار آورد که با ذهنیتی ایدئولوژیک و سیاسی تولید شد. این قطعه را علیزاده در س ال ۱۳۵۶ خورشیدی به انگیزه در‌بند بودن همسرش که فعالیت سیاسی داشت، ساخت و نام آن را «حصار» گذاشت و آن را به تمام زندانیان سیاسی هدیه کرد.

قطعه حصار یکی از نقاط عطف آهنگسازی حسین علیزاده و شاید موسیقی سنتی ایران به شمار می‌رود و هم نشانه‌های موسیقی سنتی ایران را می‌توان در آن مشاهده کرد و هم موسیقی مدرن را که علیزاده خود پرچمدار آن شد.

این قطعه در دو بخش تنظیم شده است. بخش ابتدای آن با ضربات ساز ضرب زور خانه و سنج آغاز می‌شود و ملودی قطعه را ساز تار بر عهده دارد. این بخش از موسیقی بسیار تصویری نوستالژیک دارد و همچنین در تمی حماسی نوشته شده است. این قطعه یادآور مراسم زنجیرزنی و عزاداری ایرانیان در روز عاشورا – روز جنگ و کشته شدن امام سوم شیعیان در میدان مبارزه، نمادی از ایستادگی، آزادی و مقاومت در فرهنگ مذهبی ایران است، روزی که در فرهنگ ایرانی تصویر از حماسه، ایثار و مظلومیت است. برای جان بخشیدن به همین تم است که علیزاده از سنج و ضرب زورخانه برای آهنگ بهره جسته است و ریتمی رزمی و سریع را برای این بخش در نظر گرفته است. بخش دوم این قطعه ریتمی بسیار غمگین دارد و فضای کار بسیار سنگین است. این بخش یادآور مراسم‌های مذهبی مانند تعزیه خوانی‌ها و نوحه است که باز هم همان فرهنگ عاشورا را تداعی می‌سازد. بخش دوم این قطعه تحت تاثیر ریتم‌های مذهبی مراسمات تعزیه قرار دارد و تلفیقی از حماسه و سوگواری است.

علیزاده چنان که خود می‌گوید در ساخت این قطعه از خاطرات دوران کودکی‌اش از آیین‌های مذهبی الهام گرفته بود. او که دوران کودکی‌اش را در محله سیدنصرالدین تهران گذرانده است و مدرسه‌اش در نزدیکی بازار تهران بود، تصویر‌های ذهنی فراوانی از دوران کودکی خود دارد که برخی از آن‌ها بعد‌ها همانند قطعه حصار، الهام بخش او در ساخت موسیقی شد.

این آهنگساز توضیح می‌دهد: قطعه حصار از دریچه گوش شنوند‌های روایت می‌شود که در گوشه‌ای از میدان ناظر ورود و خروج دسته‌های سینه زنی و زنجیرزنی است و جالب این که خروج این دسته‌ها در انبوهی از گرد و خاک و غبار محو می‌شوند و من برای این قطعه پایانی خاص ننوشته‌ام، بلکه پایان‌بندی این قطعه به گونه‌ای است که نشان دهنده همین محوشدگی دسته هاست که گویی ناظر این مراسم صدای سنج و ضرب زورخانه را همراه با دورشدن این دسته‌ها می‌شنود تازمانی که محو و در غبار گم شوند. )

قطعه حصار سی سال بعد از اجرای اولیه‌ی خود توسط گروه موسیقی خورشید اجرا شد که تک خوان نداشت، و تنها فریبا داودی به عنوان همخوان زن اشعار بالا را با گروه خواند. اما نام این قطعه (حصار) که برای عنوان قطعه در نظر گرفته شده یکی از گوشه‌های دستگاه چهارگاه موسیقی ایرانی است، برخی منتقدان بر این اعتقاد هستند که (حصار» در عین اینکه ریشه در موسیقی سنتی و محلی ایران دارد، اما هرگونه گرایش ایدئولوژی را | رد می‌کند و پویا و جستجوگر است و تحت تأثیر اوضاع زمان و شرایط اجتماعی به وجود آمده است که آن را نوعی نماینده هنر مدرن ایرانی هم در نظر می‌گیرند.

به طور عینی و مشخص نمی‌توانم بگویم وقتی من اینطور فکر می‌کردم، تبدیل به این قطعه موسیقی شد. من همیشه می‌گویم همان آرزوهاست که تبدیل به کار‌هایی میش ود که الان یا قبلا و یا بعدا به موسیقی در می‌آیند. | زمانش مهم نیست، ولی ببینید ذهنی که وسیله‌ای به اسم هنر دارد، همیشه همه چیز برایش تبدیل می‌شود.

منبع: روزنامه سازندگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]