کتاب شهر فرنگ اروپا: معرفی ، نقد و بررسی

پاتریک اوئورژدنیک نویسنده و مترجمی است که سال ۱۹۵۷ در پراگ به دنیا آمد اما مدتها پیش به خاطر اوضاع و احوال کمونیستی چکسلواکی به فرانسه مهاجرت کرد و هنوز هم در این کشور زندگی میکند. اوئورژدنیک دوران جوانی خود را در پراگ گذراند. در س ال ۱۹۸۴ به فرانسه مهاجرت کرد و در آنجا به عنوان مشاور شطرنج و سپس به عنوان کتابدار مشغول کار شد.
مترجمی که آثار ساموئل بکت و رمون کنو را ترجمه کرد و بعدها رمانهای زیادی هم نوشت. اما کتاب شهر فرنگ اروپا، تنها کتاب تاریخی ای است که پاتریک اوئورژدنیک آن را نوشته است. کتابی که تبدیل به پنجره یک شهر فرنگ میشود تا تاریخ قرن بیستم را با طنزی سیاه و تلخ و البته از دریچهای متفاوت به مخاطبش نشان بدهد. در این بین هم جزئیاتی فراموش شده را هم تعریف میکند. و روایتی متفاوت ویژگی جالبی که پاتریک اوئورژدنیک برای روایت تاریخ قرن بیستم سراغش رفته، متفاوت بودن اطلاعاتی است که میدهد. یعنی چه کسی است که کلیات اتفاقات جنگ جهانی دوم را نداند، اما نویسنده چک به بزرگترین جنگ قرن بیستم هم نگاهی تازه دارد. داستان پیاده شدن نیروهای متفقین در ساحل نورماندی فرانسه بود که سرنوشت جنگ جهانی دوم را تغییر داد و مستندها و کتابهای زیادی در این باره ساخته و نوشته شدهاند. اما هیچ کدامشان نگاه کتاب شهر فرنگ اروپا را نداشتند.
(متوسط قد سربازان آمریکایی که در ۱۹۴۴ در نورماندی کشته شدند ۱۷۳ سانتی متر بود و اگر آنها را پشت سر هم در یک ردیف دراز به دراز میخواباندید، طولشان به ۳۸ کیلومتر میرسید. آلمانیها هم قدبلند بودند، اما بلندقدترین سربازان تفنگداران سنگالی در جنگ جهانی اول بودند که متوسط قدشان ۱۷۶ سانتی متر بود و برای همین در صف نخست به جبههی نبرد فرستاده میشدند تا وحشت در دل آلمانیها بیندازند. میگویند در جنگ جهانی اول آدمها مثل تخم گیاهان همین طور به زمین میریختند و کمونیستهای روسی بعدها حساب کردند که از هر کیلومتر مربع از اجساد چقدر کود میشود تهیه کرد و اگر آنها از اجساد خائنان و جانیان به جای کود استفاده کنند، چقدر میشود با پرهیز از خرید کودهای شیمیایی گران خارجی صرفه جویی به عمل آورد. انگلیسیها در طول جنگ تانک را اختراع کردند و آلمانیها گازی شیمیایی را که به ایپریت مشهور شد، چون بار اول از آن در نزدیکی شهر ایپر استفاده کردند، هرچند این حقیقت نداشت و این گاز در ضمن گاز خردل هم نامیده میشد، چون مثل خردل دیژون دماغ را میسوزاند و این البته حقیقت داشت و عدهای از سربازان پس از بازگشت به وطن بعد از جنگ دیگر هرگز حاضر نشدند لب به خردل دیژون بزنند. ))
باور کنید خیلی از ما نمیدانستیم که گاز کشندهای که نام خردل را رویش گذاشته بودند، به خاطر شباهتش در سوزاندن بینی مثل سس خردل دیژون است. جملات کوتاه و پینگ پنگی نویسنده هم از طرفی حاوی اطلاعات فوق العادهای از تاریخ اروپا در قرن گذشته است، هم تلخترین و گزندهترین روایات و اتفاقات تاریخی را در قالبی طنز تعریف میکند تا از حجم سیاهی ماجرا بکاهد. از سمت دیگر شهر فرنگ اروپا با نیش و کنایه شیرینی، عادتها و خصلتهای بد مردم اروپا را هم به سخره میگیرد و این رفتارهای نادرست را دستمایه طنزش میکند.
«آلمانیها میگفتند آنها حافظان طبیعی تمدن اروپایی هستند، چون میدانند چطور جنگ به پا کنند و تجارت را رونق بخشند و در ضمن جشنهای بزرگ ترتیب دهند. آنها میگفتند فرانسویها | عاطل و باطل و خودپسند هستند و انگلیسیها متفرعن و اسلاوها هم زبان درست و حسابی ندارند و زبان روح یک ملت است و اسلاوها نیازی به ملت با دولت ندارند، چون این فقط سردرگمیشان میکند. اما اسلاوها از سوی دیگر میگفتند که این حقیقت ندارد و برعکس زبان آنها قدیمیترین زبان هاست و میتوانند این را به اثبات برسانند. و آلمانیها فرانسویها را «کرم خور» لقب داده بودند و فرانسویها آلمانیها را «کله کلمی» میخواندند.
روسها میگفتند کل اروپا به انحطاط کشیده شده و کاتولیکها و پروتستانها اروپا را با خاک یکسان کردهاند و پیشنهاد میکردند که ترکها از قسطنطنیه بیرون رانده شوند و بعد همه اروپا به روسیه ملحق و منضم شود تا بتوان دین و ایمان را حفظ کرد. خلاصه اگر به دنبال خواندن کتابی هستید که تاریخ را از دریچه و زاویه متفاوتی روایت میکند، شهر فرنگ اروپا، انتخاب مناسبی خواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی