نگاهی به دلایل سقوط تمدن‌های بزرگ

جوزف تینتر در کتاب سقوط تمدن های بزرگ، فروپاشی و انحطاط تمدن های اولیه را شرح می دهد و فرضیه هایی در باره علل آن مطرح می کند. او می پرسد: آیا علت سقوط این تمدن ها تخریب محیط زیست آنها بود؟ جنگ داخلی بود؟ تهاجم خارجی بود؟ یا این که «نوعی پویایی درونی اسرارآمیز عامل ظهور و سقوط تمدن هاست.»

او ضمن اشاره به تباین شدید بین تمدن های بسیار شکوفای دیرین و ویرانی کنونی سرزمین هایی که مرکز آن تمدن ها بوده است جمله ای از باستان شناس معروف ربرت مک آدامز نقل می کند مبنی بر این که محل اصلی تمدن باستانی سومر واقع در دشت های سیلابی مرکزی رود فرات اکنون سرزمین ویرانه و خالی از سکنه ای است که هیچ کشت و زرعی در آن صورت نمی گیرد. آدامز توضیح می دهد که چگونه «تپه های شنی در هم فرو رفته، خاکریز آبراه هایی که مدت هاست بلا استفاده مانده و سنگ پشته های پراکنده در محلی که قبلاً مرکز استقرار این تمدن بوده اکنون تنها چشم اندازی بی هویت و پست را می نمایاند. پوشش گیاهی بسیار پراکنده و اندک است و در برخی مناطق تقریبا به طور کامل ناپدید شده است. اما زمانی همین سرزمین مرکز کهن ترین تمدن بشری و قدیم ترین شهر جهان بوده است.»

تمدن اولیه سومری که ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح شکوفا شد تمدن برجسته و ممتازی بود که از دیگر تمدن های موجود آن زمان پیشرفته تر بود. نظام آبیاری آن که بر مبنای مهندسی پیچیده ای استوار بود کشاورزی فوق العاده مولدی را ایجاد کرد و کشاورزان توانستند چنان محصول مازادی تولید کنند که خود موجب به وجود آمدن اولین شهرهای جهان شد. اداره نظام آبیاری نیازمند سازمان اجتماعی پیچیده ای بود. سومری ها اولین شهر های جهان و زبان مکتوب یعنی خط میخی را به وجود آوردند. احتمالاً ابداع این خط آنها را به همان نسبت هیجان زده کرده که امروز اینترنت ما را به هیجان آورده است.

این تمدن، تمدنی فوق العاده بود اما در طراحی نظام آبیاری آن اشکالی وجود داشت. اشکالی که سر انجام اقتصاد مبتنی بر کشاورزی آن را به انحطاط کشاند. آب از پشت سدها به داخل زمین های کشاورزی هدایت می شد و عملکرد محصولات را افزایش می داد. مقداری از آب را گیاهان مصرف می کردند، مقداری از آن در اثر تبخیر به جو زمین بازمی گشت و مقداری نیز به داخل زمین فرو می رفت. به مرور ایام اندک اندک در اثر نفوذ آب به زمین، سطح سفره های آب زیر زمینی بالا آمد و این بالا آمدن آن قدر ادامه یافت که آب به سطح زمین نزدیک شد. آنگاه که سطح آب های زیر زمینی به چند پایی سطح زمین رسید به تدریج رشد محصولاتی که ریشه های عمیق داشتند محدود شد. مدتی بعد یعنی زمانی که سطح آب به چند سانتی متری سطح زمین رسید تبخیر آب از منافذ آن آغاز شد. همین که آب تبخیر را آغاز کرد نمک محلول در خود را بر روی خاک به جا گذاشت. به مرور زمان تجمع نمک بر روی خاک باروری زمین را کاهش داد. نقص زیست محیطی نظام آبیاری تمدن سومری آن بود که برای زهکشی (درناژ) آبی که به داخل زمین می رفت تمهیدی نیاندیشیده بودند.اولین واکنش سومری ها به کاهش عملکرد گندم روی آوردن به کشت جو بود که بیش از گندم در مقابل نمک مقاومت دارد اما سرانجام عملکرد جو نیز کاهش یافت.

نتیجه، کاهش تولید مواد غذایی بود که بنیان اقتصادی این تمدن عظیم را به شدت تضعیف کرد. مورد مشابه سومری ها در دنیای جدید تمدن مایاهاست که در سرزمین پستی که امروزه کشور گواتمالا نامیده می شود نضج گرفت. این تمدن ۲۵۰ سال پس از تولد مسیح شکوفا شد و حدود سال ۹۰۰ میلادی سقوط کرد. مایا ها نیز مثل سومری ها کشاورزی پیچیده و بسیار مولدی را بنا نهادند که اساس آن عبارت بود از کشت و زرع در زمین هایی که کانال های آبیاری آنها را احاطه کرده بود.به نظر می رسد که سقوط مایاها نیز مانند سومری ها به کمبود مواد غذایی مربوط بوده است. در این تمدن دنیای جدید، این جنگل زدایی و فرسایش خاک بود که کشاورزی را تحلیل برد و احتمالا پس از آن کمبود مواد غذایی به جنگ داخلی بین شهر های مایا بر سر غذا انجامید. در قرن های آخر تمدن مایایی جامعه جدیدی در جزیره ایستر در حال شکل گیری و تکامل بود. جزیره ایستر که ۱۶۶ کیلومتر مربع وسعت دارد در اقیانوس آرام و حدوداً در ۳۲۰۰ کیلومتری غرب آمریکای جنوبی واقع است و فاصله آن با جزیره پیت کارن که نزدیک ترین محل مسکونی به این جزیره است قریب ۲۲۰۰ کیلومتر است.

این تمدن که حدود سال ۴۰۰ میلادی به وجود آمد بر جزیره ای آتشفشانی که خاکی غنی و پوشش گیاهی بسیار پرپشتی داشت و بلندای برخی درختان آن به ۲۵ متر و قطر آنها به ۲ متر می رسید نشو و نما یافت. بررسی های باستان شناسی نشان می دهد که غذای اصلی مردم این جزیره غذاهای دریایی و بخصوص گوشت دلفین بود یعنی پستانداری که تنها می توانستند آن را با نیزه و از طریق قایق های بدون بادبان بزرگی که به داخل دریا می رفت صید کنند زیرا تعداد آنها در نزدیکی ساحل اندک بود. جامعه جزیره ایستر تا چند قرن پیشرفت کرد و جمعیت آن طبق برآوردها به ۲۰۰۰۰ نفر رسید. چندان که تعداد افراد جامعه بتدریج افزایش می یافت میزان بریدن درختان از سطح بازدهی پایدار جنگل ها فراتر رفت. سر انجام درختان تنومندی که برای ساختن قایق های محکم و بزرگ اقیانوس پیما لازم بود ناپدید شد و ساکنان جزیره از دستیابی به دلفین محروم شدند و بدین ترتیب میزان عرضه مواد غذایی به شدت کاهش یافت. مدارک و شواهد باستان شناسی نشان می دهد از یک نقطه زمانی به بعد استخوان های انسان ها با استخوان های دلفین مخلوط شده و درآمیخته است و این نشان می دهد که جامعه ناامید به آدم خواری روی آورده بوده است. امروزه تنها ۲۰۰۰ نفر در این جزیره ساکن اند.

این موارد تنها سه نمونه از تمدن های اولیه ای هستند که ظاهراً بدین علت سقوط کردند که در مرحله ای از تکامل اقتصادی خود به مسیری پای گذاشتند که از نظر زیست محیطی ناپایدار بود. ما نیز در چنین مسیری قرار داریم. هر یک از روند های زیست محیطی مخرب امروز می تواند تمدنی را که ما می شناسیم تحلیل ببرد. درست به همان گونه که نظام آبیاری سومری ها که معرف اقتصاد آنها بود نقصی در بر داشت، نظام انرژی مبتنی بر سوخت فسیلی، که معرف اقتصاد مدرن است، نیز نقصی در خود دارد. این نظام پیوسته سطح گاز کربنیک موجود در جو زمین را بالا می برد و بدین ترتیب آب و هوای کره زمین را تغییر می دهد.به نظر می رسد که سقوط تمدن های اولیه خواه علت آن شور شدن زمین در سومر باشد یا فرسایش خاک در تمدن مایا و یا از دست رفتن ظرفیت صید در آبهای دور در جزیره ایستر، به هر صورت به کاهش تولید و عرضه مواد غذایی مربوط بوده است.

امروز افزوده شدن ۸۰ میلیون نفر در سال به جمعیت جهان آن هم در زمانی که سفره های آب زیر زمینی پیوسته پایین تر می رود نشان از آن دارد که ممکن است تولید غذا بار دیگر به حلقه آسیب پذیر بین محیط زیست و اقتصاد تبدیل شده باشد. سومری ها اصلاً نمی دانستند که دنیای جدید وجود دارد و به هیچ وجه نمی دانستند که روزی ممکن است در این جهان نو تمدن های شکوفایی مانند تمدن مایا ها به وجود بیاید. مایا ها به هیچ وجه اطلاع نداشتند که جزیره ای به نام ایستر وجود دارد. هر یک از این تمدن ها در انزوا و تنهایی سقوط کرد بدون آنکه هیچ اثری بر دیگری داشته باشد. اما در اقتصاد به هم پیوسته امروز سقوط یک کشور یا منطقه می تواند بر همه ما تاثیر بگذارد. حتی سقوط نرخ ارز کشوری در حال توسعه مانند اندونزی می تواند امواج شوک آور خود را از طریق وال ستریت به نیمه دیگر جهان ارسال کند. سئوال بدون پاسخی که در مورد این تمدن های اولیه وجود دارد این است که آیا آنها می دانستند چه چیز باعث تضعیف و سقوط آنها شده است؟ آیا سومری ها می دانستند که افزایش غلظت نمک خاک عملکرد گندم را کاهش داده است؟ اگر می دانستند آیا قادر نبودند برای کاهش سطح سفره های آب زیر زمینی حمایت سیاسی موثری گرد آورند؟ درست همان طور که ما امروز برای کاهش انتشار کربن تلاش ناموفقی می کنیم؟

Eco-Economy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]