کتاب هری پاتر و تالار اسرار – بررسی و خلاصه داستان
برخلاف انتظار رولینگ، اولین جلد هری پاتر با استقبال خوبی رو به رو شد و او با خیالی راحت و بدون داشتن نگرانی‌های مالی، داستان‌اش را ادامه داد و هری پاتر و حفرهٔ اسرار در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. بسیاری از شخصیت‌ها و نکاتی که در هری پاتر و سنگ جادوگر کم و ناقص پرداخت شده بودند، در این کتاب کامل می‌شوند و بیشتر جا می‌افتند. حضور دابی در همان اولین فصل‌های داستان، نگرانی و کنجکاوی‌ای ایجاد می‌کند که با بازر شدن در حفرهٔ اسرار، کامل می‌شود و به شدت مخاطب را درگیر می‌کند. رولینگ در این کتاب خیلی بیشتر به ماجراهای درون هاگوارتز می‌پردازد و ایده‌هایش هم همه فوق العاده‌اند؛ مسالهٔ مار زبان بودن هری و نحوهٔ آشکار شدن آن، درست کردن معجون مرکب پیچیده در دستشویی میرتیل نالان، کاراکتر دابی و همین طور ماجرای بید کتک زن، همه هم در جای خود خیلی جذاب‌اند و هم در کتاب‌های بعدی کارکرد دارند. به طور کلی، در شش کتاب ابتدایی هری پاتر، نکات بسیاری مطرح می‌شوند که مانند تکه‌های پازل، سرگردان‌اند و در جلدهای بعدی کم کم در جای خود قرار می‌گیرند و همین تبدیل به یکی از مهمترین عوامل جذابیت داستان‌ها می‌شود.
اما جدای از ویژگی‌های داستانی کتاب دوم، هری پاتر و حفرهٔ اسرار نسبت به کتاب اول کیفیت بهتری پیدا کرده است؛ جنس اتفاقات عجیبی که در این داستان می‌افتد کاملاً با کتاب اول متفاوت است. در آنجا با این که عبور از هفت مانع در نوع خود جذاب بود، اما بیشتر شباهت به بازی کامپیوتری داشت و اصالت جادویی اتفاقات کتاب دوم، یعنی باز شدن حفرهٔ اسرار و رویارویی هری با تام ریدل و جنگیدن او با باسیلیسک را نداشت. در این جا، این اتفاقات نوعی ترس و هراس عمیق از مواجهه با نیروی شر در خود دارند که کتاب اول آن را کم داشت. قضیهٔ دفترچهٔ جینی و خروج ولدمورت جوان از درون آن و با خبر شدن هری از بخش کوچکی از گذشتهٔ ولدمورت، داستان را وارد حال و هوای دیگری می‌کند؛ حال و هوایی که با این که هنوز هم نوجوانانه است، اما مرموزتر و هراس آور شده است.
