فیلم من ترانه پانزده سال دارم – معرفی و تحلیل
کارگردان: رسول صدرعاملی/نویسنده فیلمنامه: کامبوزیا پرتوی، رسول صدرعاملی/مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی/مدیر تولید و تهیهکننده: محمد رضا تختکشیان/تدوین: محمد رضا موئینی/ موسیقی: مجید انتظامی /صدابردار: محمد مختاری/صداگذار: محمود موسوینژاد/ طراح صحنه و لباس و چهرهپردازی: علی عابدینی/عکس: نیوشا توکلیان/جلوههای ویژه: عباس شوقی/ بازیگردان: حبیب رضایی /بازیگران: ترانه علیدوستی، حسین محجوب، مهتاب نصیرپور، نقی صیفمجالی، معصومه اسکندری، سارا علیپور.
خلاصه داستان:
«ترانه» پانزده سال دارد، درس میخواند و کار میکند. او با مادربزرگش زندگی میکند و علیرغم تمام ناهنجاریهای اطرافش سعی دارد دختر خوبی باقی بماند.
دلمشغولیهای ژورنالیستی رسول صدرعاملی در فیلمهایش نمایان است. سابقه فعالیت او به عنوان روزنامهنگار در علایقش به ترسیم وقایع اجتماعی و لحن گزارشگران فیلمهایش گاهوبیگاه به چشم میخورد. صدرعاملی در دهه 60 فیلم گلهای داوودی، یکی از پرتماشاگرترین فیلمهای آن دوران را ساخت. یک ملودرام پرآب و تاب و با گرههای دراماتیک نسبتا جذاب (و البته با کمی چاشنی منطق سینمای هند) نام او را به سرعت مطرح کرد. اما دو فیلم بعدی او قربانی و پاییزان، هیچکدام موفقیت تجاری-هنری ویژهای را به ارمغان نیاوردند. او سپس به عرصه تولید فیلم وارد شد و حتی پروژه جذابی مثل ماجرای قتل مرموز پدرام تجریشی را که خود به همراه یک گروه روزنامهنگار، ماهها برروی آن تحقیق کرده بود، برای ساخت به ایرج قادری رسید.
دختری با کفشهای کتانی آغاز دوباره و دلپذیری برای صدرعاملی بود. فیلمی درباره مسئله فرار دختران و با چند گذر محتاطانه از خطوط قرمز. فیلم این پتانسیل را داشت که به اثری ارزشمند در سینمای اجتماعی بدل شود اما محافظهکاری صدرعاملی و فیلمنامه خنثای فیلم باعثشده تا از میانه راه، صدرعاملی فیلم را به سمت یک بیانیه اخلاقی-آموزشی در باب چگونگی برخورد با دختران فراری تغییر جهت دهد. هرچه بود و حتی با لحن کلیشهای و محافظهکارانه حاکم بر فیلم، دختری با کفشهای کتانی در جلب تماشاگر موفق بود.
حالا، من ترانه 15 سال دارم، اتودی دیگر به همان مضمون پیشین؛ خطرات و پرتگاههایی که در جامعه متروپلیسی ما بر سر راه دختران نوجوان قرار دارد و تمایل عمومی (تصویرتصویر) برای نادیده گرفتن و حرف نزدن درباره این مسائل. داستان فیلم درباره ترانه است؛ دختری 15 ساله که پدرش در زندان به سر میبرد. او عاشقانه دلباخته پدر خود است اما بر اثر سوءاستفاده مردی از همین عشق پاک، به شکل ناباورانهای باردار میشود. مضمون فیلم به اندازه کافی هولناک و دلهرهآور است که هر تماشاگری را راغب کند تا فرجام ماجرا را ببیند. داستان دختربچهای که ناگهان به قالب یک مادر فرو میرود. فیلمنامه فیلم را رسول صدرعاملی همراه با کامبوزیا پرتوی نوشته، قهرمان اول فیلم، ترانه علیدوستی، دختر حمید علیدوستی فوتبالیست قدیمی کشور است.
بههرحال از همین حالا وعده میدهیم که با توجه به احتیاط همیشگی صدرعاملی در برخورد با سوژههای جنجالی، این فیلم نیز معقولانه و شاید بیش از حد معقولانه-داستان خود را به سرانجام خواهد رساند. نگران نباشید! و از سوژه فیلم جا نخورید!