همه چیز در مورد فیلم پیانیست رومن پولانسکی
مطلب زیر گزارش کوتاهی است از مراحل ساخت این فیلم که بسیاری از دوستداران سینما چشم انتظار آن هستند.
رومن پولانسکی بعد از 40 سال تصمیم گرفت با بهرهگیری از تجربیات شخصی خود ماجرای فرار و لادیسلاو و ژپیلمن را از بازداشتگاه ورشو به تصویر بکشد. آدریان برای thin Red) (line liberty HeightsThe- نقش ژپیلمن را بر عهده دارد و توماس کرچمن (115- U) در نقش افسر آلمانی که در نهایت ژیپلمن را نجات میدهد ظاهر میشود.
رومن پولانسکی چهره خاکآلود و در هم شکسته خیابانهای ورشو را بعد از تهاجم بمبافکنهای لوفت و افت به خاطر میآورد. او در آنجا حضور داشت. او میتواند تصور کند که اقامت درگتو چگونه است زیرا خانواده او درگتو کراکوف تحت اسارت قوای آلمانی بودند. پولانسکی میتواند فرار از گتو را تصور کند زیرا پدرش قبل از اینکه اعضای خانواده او به اردوگاه کار اجباری فرستاده شوند مخفیانه او را از گتو فراری داده بود.
پولانسکی از سال 1962 که فیلم چاقو در آب او نامزد اسکار شده بود دیگر در لهستان فیلمی نساخته بود. اما انگیزه او از بازگشت به لهستان ساختن فیلمی درباره زندگی خودش نبود بلکه قصد داشت فیلمی بسازد که اقتباسی از جریان عمیق و اثرگذار فرار و بقای ولادیسلاو ژیپلمن بعد از نسلکشی یهودیان در ورشو باشد.
پولانسکی میگوید من همیشه میدانستم که روزی فیلمی درباره آن دوره دردآور و تاریخ لهستان خواهم ساخت. البته در اوایل دهه 90 اسپیلبرگ کارگردانی فهرست شنیدلر را به او پیشنهاد کرد اما او رد کرد؛ فیلمی که همیشه قصد ساخت آن را داشت؛ «هیچوقت فیلم اتوبیوگرافی نساختهام و علاقهایی هم به ساخت آن ندارم اما میتوانم از تجربیاتم استفاده کنم». پولانسکی میگوید: «این داستان واقعی است و من میدانم چگونه آن را روایت کنم». داستان فیلم، داستان تقدیر است. علی رغم فضای وحشتانگیز حاکم بر آن نویدبخش آینده روشنی است.
ولادیسلاو ژیپلمن (آدریا برادی) پیانیست جوان و با استعدادی است که تنها چند گام با شهرت و افتخار فاصله دارد. در همین اثنا آلمانیها به موطن او لشکرکشی میکنند. روابط گذشته او زمینهساز فرار از اردوگاه یهودیان و یافتن سرپناهی برای او میشود. کمی بعد از خروج دوستانش از ورشو او نیز توانست به تنهایی فرار کند. زمانیکه جنگ به بحران نهایی خود نزدیک میشد او غفلتا به کام شیر افتاد و در خانه بزرگی که مقر افسران ارتش آلمان بود گرفتار شد. وقتی یک افسر آلمانی او را پیدا کرد، ژیپلمن با نواختن قطعهای از چایین بلاو به افسر آلمانی ثابت کرد که پیانیست قابلی است. این افسر آلمانی تا زمان خروج ارتش آلمان از شهر از او حمایت میکرد و به او غذا میداد.
توماس کرچمن در قبول نقش این افسر آلمانی تردید داشت. «من از نقشهای کلیشهای وحشت داشتم اما این افسر آلمانی کاملا متفاوت بود. او به پیانیست کمک کرد. او نماد امید برای ما آلمانیهاست».
شعار پولانسکی وفاداری به واقعیت است. او حتی در زمان انتخاب بازیگر برای نقش ژیپلمن قصد داشت از بازیگر غیر حرفهای استفاده کند تا شکل تأثیر حضور یک ستاره سینما بر نقش را نداشته باشد: «یکبار از بازیگر غیر حرفهایی استفاده کردم اما در نهایت تصمیم گرفتم از بازیگر حرفهای و جوان استفاده کنم.
تعداد کمی از فیلمهای آدریا براوی را دیدهام او یکی از 5 بازیگر پرطرفدار Vanity است. انتخاب او واقعا تصمیم آسانی بود».
با وجود اینکه فیلمهای زیادی در آلمان تهیه شده است اما پولانسکی به شدت از بکارگیری نمادهای متعارف صلح اجتناب میکرد. پولانسکی به همراه آلن استارک که برای طراحی فیلم فهرست شیندلر موفق به دریافت جایزه اسکار شده بود تمام ورشو را برای پیدا کردن لوکیشن زیر پا گذاشته بود اما در نهایت به این نتیجه رسید که «چیزی را که در برلین یافتم هیچوقت نمیتوانستم در ورشو پیدا کنم».
با توجه به سقف 6 میلیون یورویی (5 میلیون دلاری) بودجه ساخت فیلم طراحان صحنه به سختی توانستند مخروبههای حاصل از بمباران ورشو را در یک پایگاه ارتش روسیه در شرق آلمان و باقیمانده را در استودیوهای بابلزبرگ برلین ایجاد کنند. حضور بازیگران و گروه تولید فیلم که از فرانسه، آلمان، انگلستان و لهستان آمده بودند باعث شد تا پولانسکی بدرستی ادعا کند که این فیلم یک واقعه عظیم اروپایی است. اما روح حاکم بر فیلم، حاصل نگاه پولانسکی به سرزمین مادریش است. رونالد هاروود همکار فیلمنامهنویس (Country The Dressers,Cry the Beloved) میگوید: «تجربههای شخصی پولانسکی است که مایه اصلی نگارش فیلمنامه است».
و اینک پولانسکی با یاری جستن از آلن استارسکی برنده جایزه اسکار طراح صحنه، آناشپرد لهستانی الاصل، طراح لباس (خودی)، پال ارلمن مدیر فیلمبرداری (Pan tedeusz) و همچنین وویچک کیلار آهنگساز (در آکولای برام استوکر) در صدد است تا به افکار و ایدههای خود درباره فیلم پیانیست جامه عمل بپوشاند.
و کلام آخر اینکه پولانسکی میگوید: «من با خاطرات بمباران ورشو زندگی کردم. تصمیم دارم تمام آنچه را از کودکی به خاطر دارم بازسازی کنم و میخواهم تا آنجا که ممکن است شیوه بیانم به حقیقت نزدیک باشد نه آنگونه که در صحنههای هالیوود اتفاق میافتد».