آسمان و پیدایش آن از دید فرهنگ قدیمی مردم ایران

«فضای لایتناهی که منظومهها و صورتهای فلکی در آن قرار دارند. قسمتی از فضا که مانند سرپوش بالای سر ما قرار دارد. » (معین) آسمان، گنبدی ظاهری که مردم کره زمین در همه جا بالای سر خود مشاهده میکنند. از دیرباز اقوام و پیروان ادیان و طوایف گوناگون درباره آن باورهای مختلف داشتهاند. معادل واژه «آسمان» در عربی «سماء» است به معنای «آن چه در بالا جای دارد، سقف یا سایهبان»، ابن منظور، در جاهایی از قرآن مجید آمده است که آفرینش آسمانها و زمین و آن چه میان آن هاست در شش روز انجام گرفته است. در جای دیگر آمده است که خداوند هفت آسمان را بیذکر زمین در دو روز آفرید. پروردگار آن را همچون بنایی برپا داشت بیآن که آن را ستونی باشد.
در پارهای از آیات قرآن، آسمان به معنای عالم معنا و ملکوت به کار رفته است: «خداوند کارهای جهان را از آسمان تدبیر میکند. » (سجده؛ ۳۲۰ ۵) و نیز «درهای آسمان به روی کسانی که از روی گردن کشی آیات خدا را دروغ بخوانند، باز نمیشود. » (اعراف: ۴۰۷۰) در عقاید ایرانیان قدیم آسمان مانند زمین، مقدس به شمار میآمده و در حکم ایژدی بوده و روز بیست و هفتم هر ماه بدو اختصاص داشته است. در اسطوره آفرینش زرتشتی آسمان، نخستین مخلوق گیتی (یعنی آفریده مرئی و محسوس) اورمزد است. (بندهشن، ۳۳ ینکرد، ۱۲۴ س. ۶۰ روایات پهلوی، ۱۲۸، بند ۴) در کتاب روایات پهلوی (همان، بند ۲ به بعد) آمده است که اورمزد آفریدگان خویش را از «روشنی بیپایان» آفرید و آنها را در تن خویش ۳۰۰۰ سال نگاه داری کرد و در تن خویش رشد داد و سرانجام آنها را متجلی ساخت: آسمان را
از سر خویش آفرید. (شهرستانی ص. ۶۰۳) مانند همین مطلب را از گفته زرتشتیان آورده است. قدیمترین تصوری که ایرانیان از طبقات آسمان داشتهاند، این بوده است که آن را متشکل از چهار طبقه میدانستهاند که به ترتیب نزدیکی آنها به زمین عبارت بودهاند از طبقه ستارگان، طبقه ماه، طبقه خورشید و طبقه «روشنی بیپایان. » (متون پهلوی، ۷۲) تصور میکردند که بهشت در این طبقه اخیر است، طبقات ستارگان و ماه و خورشید را به گونه نمادین به ترتیب «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و کردار نیک» نامیدهاند که شعار دینی زرتشتیان است.
«آسمان به تقریب نمادی جهانی است و از طریق آن، باور به موجودی الاهی و علوی، یعنی خالق جهان و ضامن باروری زمین (به برکت بارانی که فرو میبارد) القا میشود. آسمانها عالم به غیب و صاحب خردی بیپایان هستند، قوانین مذهبی و اغلب آیینهای فرق توسط آسمانها در اقامت کوتاهشان بر زمین برقرار شدهاند: آسمانها ناظر بر قوانیناند و کسانی را که از آنها سرپیچی میکنند، به صاعقه میزنند. » (شوالیه، ج. 1، ص. ۱۸۶) کوه قاف به آسمان نزدیک است و از آن جا میتوان به آسمان دست زد. (لرستانی، ایلامی، ۱۳۸) شب چله اگر آسمان صاف و پرستاره باشد سال بعد میوه فراوان است. قوچانی، ۴۲۳) در قتل یحیی آسمان دو قطره خون بارید، اما در قتل حسین (ع) چهل روز خون گریست. (واعظ سبزواری، کتاب ابلیس، ۲۰) اگر سر کلنگ، لبه چاقو و سر جارو به طرف آسمان باشد، دعوا میشود.
آفرینش آسمان و زمین:
آفریدگار آسمانها را شگفت آفرید از بخار آب و زمینها را از کف آب و کوهها را از موج آب (توسی، عجایب المخلوقات، ص. ۳۷) و مردم سنگسر آسمان را سقف زمین میدانند و از توانمندی خدا در شگفتاند که چگونه چنین سقفی را که فاقد ستون است ساخته است. (سنگسری اطلاعات، ۲۵۳۶) مردم خراسان نیز میگویند آسمان سقف زمین است، بدون پایهای و روزی که آسمان به زمین برسد، آن روز قیامت خواهد شد. (خراسانی، ۱۳۴) آسمان مانند زمین هفت طبقه است.
سروستان فارس، ۲۰۲۰ لرستانی، ایلامی، ۱۱۹) و طبقه هفتم جایگاه خداست. (لرستانی، ایلامی، ۱۲۱) و لرستانیها طبقات زمین را چنین معرفی میکنند: ۱، روی زمین، ۲. کوه، ۳، دریا. ۴. زمین همانند ما که موجوداتی شبیه انسانها دارد با سری مانند سر گوسفند و گوشهای دراز. ۵. دریا. ۶. دیار پریان. ۷. دیار موجوداتی شبیه آدم. زیرزمین پر از زر و سیم و گوهر است و موجوداتی که در طبقه چهارم و هفتم زندگی میکنند در ناز و نعمت به سر میبرند. (لرستانی، ۱۳۷۶) و خدا را خالق هفت طبقه آسمان و على (ع) را معمار هفت طبقه زمین میدانند. (لرستانی، ایلامی، ۱۳۶ و ۱۳۷) کهکشان را ستون آسمان میدانند که آسمان را نگه میدارد. (لرستانی، ایلامی، ۱۲۲) و زمان آفرینش آسمان را روز یکشنبه میدانند.
آسمان و بارش: ترکمنها آسمان را مقدس شمرده و آن را مظهر ریزش باران میدانند. (ترکمنی، ۲۱۶) و بیرجندیها میگویند اگر آسمان در سمت قبله گرفته و برابر باشد، یا هنگام غروب دو طرف خورشید لکه دیده شود، نشانه بارندگی است. (بیرجندی، ۸۵) در باور مردم خراسان، اگر گاو صورتش را به طرف آسمان بلند کند و بو بکشد، باران میبارد. (خراسانی، ۱۴۰) و اهل کمره باور دارند که اگر گوشه آسمان در طرف قبله باز شود، هوا آفتابی میشود. (کمرهای، ۴۸) برخی میگویند در چهارشنبه آبها از آسمان چهارم به زمین روان شد.
رنگ آسمان آبی بودن آسمان به این دلیل است که عکس دریا بر آسمان افتاده است. (خراسانی، ۱۳۴) و این باور نیز وجود دارد، اگر آسمان هنگام غروب آفتاب قرمزرنگ شود، جنگ و فتنه برپا میشود. (سیرجانی، ۴۷۲) و خونریزی خواهد شد. (بیرجندی، ۶۳۹) یا بیگناهی را کشتهاند. (زابلی، اطلاعات، ۲۵۵۶) مردم تبریز میگویند زمان دوشیدن گاو در غروب، هرگاه آسمان سمت غرب به قرمزی بزند، برف میبارد. (تبریزی، ۵۴) اما برخی آن را نشانه آفتابی بودن فردای آن روز میدانند.
نگاه کردن به آسمان: اگر بخواهند از خانه خارج شوند، سعی میکنند به آسمان و ستارهها نگاه کنند.
و شب «بار» (کوچ) به آسمان نظر میافکنند و به سمت شاخ دب اصغر حرکت نمیکنند و آن را بدشگون میدانند، عروس را نیز از این سمت نمیبرند. آسمان در کرانههای خود به دریا متصل است.
این نوشتهها را هم بخوانید