زندگینامه و فعالیتهای سیزده زن خبرنگار جنگ

مهتاب خسروشاهی: دیدن، شنیدن و ثبت کردن- چه با قلم چه با دوربین- از فاصلهٔ چند متری خط آتش؛ شکلی از جنگیدن در خط مقدم است. روزنامهنگار جنگ بودن، جسارت و شجاعت را با هم میخواهد؛ و جانبرکفی را. و این نگاهی کوتاه است به زندگی و ویژگی های حرفه ای سیزده زن خبرنگار جنگ.
چشمی که روی خط جا ماند
مری کولوین (کولین)؛ که از سال ۲۰۰۱ میلادی با چشمبند مشکی بر چشم چپ، به جهان اطرافش نگاه میکرد و در ۲۲ فوریه ۲۰۱۲ میلادی در شهر حمص سوریه کشته شد. یک سال پیش از آن و در جریان تهیهٔ خبر از جنگ داخلی سریلانکا یک چشمش را از دست داده بود. با این حال هیچگاه عطش تهیه خبر از جنگ و خط مقدم را از دست نداد. او برای تهیهٔ خبر از کشتار غیرنظامیان شهر حمص در سوریه، همراه عکاس جوانی به نام «رمی اشلیک» به این شهر رفته بود. گزارش او از فجایع این شهر به شکل اختصاصی در «ساندی تایمز» به چاپ می رسید و همین گزارش ها سبب شد که به ادعای همکار دیگرش «کونروی» نیروهای سوریه به عمد او و همکارانش را هدف قرار دهند.
مری کولوین از نگاه دیگران
«همیشه قلم و دفتر در دست داشت. چشم بند سیاه روی چشم اش، رازآلودی و جسارت او را صدچندان به رخ میکشید» پیتر بوکارت، هماهنگکنندهٔ امور اضطراری در سازمان دیدهبانان حقوق بشر در ادامه دربارهٔ کولوین می گوید: «پیش از همه در صحنه حادثه- جنگ حاضر بود و از هر نظر، چه از نظر جسارت و شجاعت در کار، نظم و دقت و چه از نظر ملیت، منحصر بهفرد بود. به گفتهٔ خودش، او تنها خبرنگار بریتانیایی حاضر در صحنه بود»
به عقیدهٔ بوکارت: «او اسطوره بود. زندگی میکرد تا از اخبار تکاندهنده و حوادث برای آگاه سازی مردم دنیا خبر و گزارش مخابره کند»
دربارهٔ او
(ماری کاترین کولوین، در ۱۲ ژانویه ۱۹۵۶ میلادی در نیویورک/ آمریکا متولد شد.
(از سال ۱۹۸۵ خبرنگار بخش بینالملل روزنامهٔ انگلیسی زبان «ساندی تایمز» شد و تا هنگام مرگ خبرنگار ماند.
از کولوین یک کتاب با عنوان «خط مقدم: برگزیدهٔ مقالات نوشته شده توسط او به چاپ رسیده است.
(ماری کولوین برندهٔ جایزهٔ «Anna Politkovskaya» بود. این جایزه از سال ۲۰۰۶ میلادی برای بزرگداشت خبرنگار روسی، آنا پولیتکوفسکایا که در ۷ اکتبر سال ۲۰۰۶ به قتل رسید، بنیانگذاری شد.
(کولوین در ۲۲ فوریه ۲۰۱۲ در حمص/ سوریه/ هنگام تهیه گزارش از بمباران غیرنظامیان این شهر کشته شد.
تصویرگر رنج کودکان
«ترزا بونی»، عکاس و روزنامه نگار آمریکایی بود. زنی که به خاطر عکاسی از وقایع جنگ جهانی دوم به شهرت رسید. تلاشهای بونی در طول جنگ جهانی دوم، برای او جایزهٔ بزرگی را به ارمغان آورد. او در طول جنگ جهانی دوم به بخش غربی اروپا سفر کرد و از وضعیت کودکان آن جا در طول جنگ عکسبرداری کرد. بخشی از مجموعه عکسهای او از جنگ جهانی دوم در موزهٔ هنر مدرن نیویورک، در شهر نیویورک جمعآوری شده است.
دربارهٔ او
(ترزا بونی در ۱۵ جولای ۱۸۹۴ در شهر سیراکوز، نیویوک آمریکا به دنیا آمد.
(او عکاس و روزنامهنگار جنگ جهانی دوم بود.
(ترزا در دانشگاههای معتبری مانند سوربون، کالیفرنیا و رادکلیف تحصیل کرده بود.
(جایزهٔ رز سفید فنلاند «White Rose of Finland» به دلیل شجاعتهای او در جنگ جهانی دوم به ترزا بونی اهدا شد.
(ترزا کتابی با عنوان «کودکان اروپا» تدوین کرد که در سال ۱۹۴۳ میلادی به چاپ رسید. این کتاب مجموعه عکسهای او از کودکان آواره و زخم دیده و قربانی شده در طول جنگ جهانی دوم است.
(ترزا در ۱۵ ژانویه ۱۹۷۸ در پاریس/ فرانسه درگذشت.
یک زن این جا چه می کند؟
«جورجته لوئیز مری»، با نام مستعار «دیکی چاپل»، خبرنگار عکاس (فتوژورنالیست) آمریکایی است. مجموعه عکسهای او از ویتنام مشهور است. در طی جنگ جهانی دوم او به عنوان خبرنگار جنگ از طرف مجلهٔ نشنال جئوگرافیک، برای تهیهٔ عکس به مناطق مختلف جنگی رفت. عکسهای مری از نبرد ناوگان دریایی آمریکا در باز پس گیری جزیرهٔ «آیوا جین» از ژاپنیها از مشهورترین عکسهاست. عکسهای چاپل از نبرد اوکیناوا نیز از جمله عکس های بی نظیر از جبهه های جنگ است.
دربارهٔ او
(چاپل در ۱۴ مارس ۱۹۱۸ در میلواکی/ ویسکونتین آمریکا متولد شد.
(حرفهٔ او عکاس خبری / عکاس جنگ بود.
(از او شش کتاب به چاپ رسیده است که معروفترین آن ها کتابی است با عنوان:«یک زن این جا چه کار میکند؟ که گزارشی از زندگی خود اوست.
(چاپل در دوران فعالیتش موفق به دریافت دو جایزه شد. نخست جایزهٔ «جرج پولک» از طرف باشگاه مطبوعات برونمرزی آمریکا، به دلیل پی گیری و پوشش درست و کامل خبری از وقایع و دیگری جایزه بینالمللی عکاسی در سال ۱۹۶۳ میلادی برای تهیهٔ «بهترین تصاویر خبری برای روزنامهها». او از سوی نیروی دریایی آمریکا نیز جایزهای دریافت کرد.
(چاپل در ۴ نوامبر ۱۹۶۵ در ویتنام درگذشت.
«هال» دختر جنگ
«مارگوریت هیگینز هال»، روزنامهنگاری با اصلیت هنگکنگی بود. هال، روایت گر رویدادهای سه جنگ بود، جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام و جنگ کره. عملکرد او در حوزهٔ خبرنگاری باعث کسب موقعیت مساوی برای زنان خبرنگار در حوزهٔ جنگ شد. مارگوریت از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۶۳ میلادی، خبرنگار ویژه «نیویورک هرالد تریبون» بود. علاوه براین از طرف سندیکای روزنامهنگاران ستون ثابتی در «نیوزدی» داشت. او نخستین زن روزنامهنگاری بود که موفق به دریافت جایزهٔ «پولیتزر» شده و به او لقب «دختر جنگ» داده شد.
(چاپل در ۳ سپتامبر ۱۹۲۰ میلادی در هنگکنگ متولد شد.
(چاپل روزنامهنگار/ خبرنگار جنگ بود با این که او متولد هنگکنگ بود، اما در عرصهٔ رسانهٔ او را خبرنگاری آمریکایی میشناسند.
(از او چهار کتاب به چاپ رسیده است. یکی از معروفترین کتابهای او «مخمل خواب دار قرمز و نان سیاه» نام دارد.
(چاپل فارغالتحصیل کارشناسی ارشد روزنامهنگاری از دانشگاه کلمبیا بود.
(او جایزهٔ پولیتز را برای پوشش خبری بینالمللی جنگ ویتنام دریافت کرد.
(وی در ۳ ژانویه ۱۹۶۶ در واشنگتن/ آمریکا درگذشت.
گروگان در افغانستان
«کاترینا ماری وب» با نام مستعار «کیت وب»، در نیوزلند استرالیا به دنیا آمد. او یکی از خبرنگاران ویژه IUP و آژانس خبری «فرانس پرس» بود. عمدهٔ شهرت او به دلیل تهیهٔ خبر و گزارش های بیپرده و افشاگرانه در طول جنگ ویتنام بود. و به همین دلیل هم به مدت یک هفته توسط نیروهای ویتنام شمالی به اسارت گرفته شد. اما «وب» فعالیت خبری خود در حوزهٔ جنگ را کنار نگذاشت و به عنوان خبرنگار جنگ، برای پی گیری جنگ خلیج فارس به منطقه رفت. کیت وب، نخستین خبرنگاری بود که خبر درگذشت «کیم ایل سونگ» را منتشر کرد. در جنگهای مرتبط به تیمور شرقی و کره جنوبی نیز حضور داشت. اخبار او از کابل نیز یکی دیگر از فعالیتهای ویژه این روزنامهنگار بوده و در دوره ی حکومت «محمد نجیبا…» برای چند روز در هتلی به عنوان گروگان زندانی شد. کیت وب، در این گروگانگیری به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفت بهطوری که موهایش را می گرفتند و او را روی پلهها می کشیدند. پس از مرگ وب، جایزهای به نام او درنظر گرفته شد.
دربارهٔ او
(وب در ۲۴ مارس ۱۹۴۳ در کریس چرچ/ نیوزلند متولد شد.
(در دانشگاه ملبورن استرالیا تحصیل کرد.
(در ۱۳ می ۲۰۰۷/ در سیدنی/ استرالیا درگذشت
بروت وایت، بانوی نخستین ها
«مارگارت بروت وایت»، عکاس خبری و مستندساز بود. او نخستین زن روزنامهنگار غیرروسی بود که توانست طی پنج سال از برنامهٔ پنج سالهٔ اتحاد جماهیر شوروری عکسهای مستند تهیه کند. یکی از دلایل شهرت او، عکسهای مستندش از چهرهٔ اتحاد جماهیرِ صنعتی در این دوره ی پنج ساله، یعنی از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۲ میلادی است. وایت نخستین زن فتوژورنالیست آمریکایی بود که یکی از عکسهای او در سال ۱۹۳۶ میلادی روی جلد مجلهٔ «لایف» چاپ شد. مارگارت، عکاسی را از نوجوانی و بهعنوان سرگرمی آغاز کرد و حامی او در شکوفایی این علاقهٔ پدرش بود. او با خریدن دوربین عکاسی، به علاقه او توجه نشان داد. مارگارت انگار زاده شده بود تا در زمرهٔ نخستینها قرار گیرد. او نخستین زنی بود که در جریان جنگ جهانی دوم در مناطق جنگی حضور یافت. وایت اولین زن عکاس- خبرنگار خارجیای بود که هنگام حملهٔ نیروهای آلمانی به روسیه، در این کشور حضور داشت. او، شاهد پناه گرفتن پناهجویان از جنگ در سفارت آمریکا و طوفانهای دیگر در طول جنگ جهانی دوم بود. با گسترش جنگ، وایت به نیروی ارتش آمریکا پیوست و همراه آن ها برای تهیهٔ عکس و گزارش از جنگ، راهی ایتالیا و سپس آلمان شد. بسیاری از عکسهای وایت از خط مقدم جنگ در جبههٔ ایتالیا در طول جنگ جهانی دوم است. یکی از عکسهای ویژه-ی مارگارت وایت، عکسی از «ماهاتما گاندی» است.
دربارهٔ او
(مارگارت در ۱۴ ژوئن ۱۹۰۴/ در شهر برونکس، نیویورک/ ایالات متحده به دنیا آمد.
(حرفهٔ او عکاس خبری و مستندسازی بود.
(او در طول زندگی اش بارها نمایشگاههای فردی و گروهی از مجموعه عکسهای خود برگزار کرد.
(مارگارت فارغالتحصیل از دانشگاه کورنل با درجهٔ لیسانس هنر بود.
(او پیرو مکتب «واقعگرایی اجتماعی» بود. هنرمندان پیرو این مکتب تلاش میکنند تا با توجه به شرایط حقیقی سیاسی- اجتماعی طبقهٔ کارگر، ساختار قدرت را به نقد بکشند. وایت، این کار را از طریق انتشار تصاویری در این خصوص انجام میداد.
(او در ۲۷ آگوست ۱۹۷۱ در بیمارستان استنفورد ایالات متحده، هشت سال پس از ابتلا به بیماری پارکینسون درگذشت.
زنی برای تمام فصل ها
«کاترین آدی» با نام مخفف «کیت آدی» روزنامهنگاری انگلیسی است. که از سال ۱۹۸۹ تا سال ۲۰۰۳ میلادی یکی از خبرنگاران ارشد خبرگزاری بیبیسی بود و در همان زمان اخبار مربوط به جنگ را نیز دنبال میکرد. درواقع آدی از سال ۱۹۷۹ میلادی همکاری خود با خبرگزاری بیبیسی را آغاز کرده بود. کاترین توسط خانوادهای به فرزندی گرفته شده بود. پدرخواندهٔ او پزشک داروساز بود. اما کاترین در سال ۲۰۱۱ میلادی توانست پدر و مادر حقیقی خود را پیدا کند. گزارش این اتفاق توسط بسیاری از روزنامهها پوشش داده شد. کاترین از سال ۲۰۱۸ میلادی به شکل روزنامهنگار آزاد و سخنگو و فعال اجتماعی با شبکهٔ چهار رادیو بیبیسی همکاری کرد. اخبار لحظهای او از محاصرهٔ سفارت ایران در سال ۱۹۸۰ یکی از ماندگارترین گزارشهای خبری شد. او این خبر را در شرایطی مخابره کرد که پشت در خودرویی پناه گرفته بود و همهٔ اطراف او را دود ناشی از انفجار بمب و رفت و آمد سربازان، پر کرده بود. کاترین آدی در جنگ خلیج فارس، جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگ رواندا و سیرالئون به عنوان خبرنگار حضور داشت.
دربارهٔ او
(کاترین در ۱۹ سپتامبر ۱۹۴۵ در وایلیبی، انگلستان متولد شد و اکنون ۷۴ ساله است.
(حرفهٔ او روزنامهنگاری و نویسندگی است.
(کاترین آدی نویسندهٔ بسیار خوبی است. بسیاری از آثار او در فهرست پرفروشها قرار گرفتهاند. از جمله کتابهای او میتوان به؛ «کودکی یک غریبه» (زندگینامه)، «زنان و جنگ»؛ «فرزند کسی نیست» و «به سوی خطر» اشاره کرد.
(کاترین فارغاالتحصیل دانشگاه نیوکاسل است.
(او تاکنون جایزهٔ ریچارد دیمبلیبی از بفتا در سال ۱۹۹۰ و جایزهٔ بفتا فلوشیپ را در سال ۲۰۱۸ میلادی دریافت کرده و کاندید بسیاری جوایز دیگر هم شده است. کاترین آدی در سال ۲۰۱۹ میلادی بهعنوان رئیس دانشگاه بورنمورث انتخاب شد.
تصویرگر رنج ویتنام…
«کاترین لِروی» که اصالتش فرانسوی بود بهطور همزمان عکاس خبری و عکاس جنگ بود. تصاویر ثبت شدهٔ سیاه و سفید او از جنگ ویتنام که در مجله «لایف» به چاپ رسیده است، از خاصتری تصاویر از این جنگ است. علاوه براین، عکسهای او در مجلات دیگر نیز به چاپ رسید. اما چیزی نمانده بود که این عکسها به قیمت جان او تمام شود! چرا که در سال ۱۹۶۸ میلادی توسط سربازان ویتنام شمالی به اسارت گرفته شد. از وی، دو مجموعه عکس خاص به جا مانده است. یک مجموعه با عنوان «لشگر یا سپاه در عصبانیت» مربوط به سال ۱۹۶۷ میلادی است که جابهجایی و عملیات سریع نیروی دریایی آمریکا را به تصویر میکشد. «لروی» پس از جنگ ویتنام به پاریس بازگشت. اما کماکان به دلیل علاقهاش به پوشش خبری در حوزهٔ جنگ، اخبار مربوط به درگیری و جنگ در کشورهایی مانند؛ ایرلند شمالی، قبرس، سومالی، افغانستان، عراق، ایران، لیبی و لبنان را پوشش میداد. پس از آخرین تجربهٔ تهیهٔ خبر در بیروت، با خبرنگاری حوزهٔ جنگ برای همیشه خداحافظی کرد و به کار نوشتن پرداخت. او اصل مجموعهٔ آثارش را به دو خبرگزاری بزرگ یعنی «یونایتد پرس اینترنشنال» و «آسوشیتد پرس» واگذار کرد. اما پس از آن با خبرگزاری «سیپا» و «گاما» نیز همکاری کرد. فیلم او با عنوان «عملیات آخرین گشت» دربارهٔ زندگی «رون کوویچ یا رولند لورنس کوویچ»- نویسنده و منتقد جنگ و یکی از درجهداران نیروی دریایی آمریکا- و یکی از سربازان ضد جنگ ویتنام است. این فیلم تاکنون در کشورهای بسیاری اکران و با استقبال مواجه شده است.
دربارهٔ او
(کاترین لروی در ۲۷ آگوست ۱۹۴۴ در پاریس/ فرانسه به دنیا آمد.
(حرفهٔ او عکاس خبری و عکاس جنگ بود.
(کتاب کاترین لروی با نام «و خداوند گریه کرد» دربارهٔ فجایع ارتش اسرائیل در شهر بیروت، در طول جنگ سال ۱۹۸۲ در لبنان است او فیلمی با عنوان: عملیات آخرین گشت را هم تولید کرد.
(کاترین جایزهٔ جرج پولک را در سال ۱۹۶۷ دریافت کرد و نخستین زن دریافت کننده مدال طلای روبرت کاپا برای پوشش خبری جهانی از جنگ لبنان شد.
(کاترین در هشتم جولای ۲۰۰۶، در سانتامونیکا؛ کالیفرنیا، ایالات متحده درگذشت.
گزارشگر هزاران قتل…
«ویرجینیا اسپنسر کولز»، روزنامهنگار آمریکایی که شیوهٔ سفر و نگارش را برای روزنامهنگاری و نوشتن آثار خود انتخاب کرده بود. در سفر به اسپانیا، درگیر ماجرای جنگهای داخلی این کشور و سپس جنگ جهانی دوم شد. نکتهٔ جالب این که در کارنامهٔ کاری او از جنگ، تا روایت مد و فشن دیده میشود. کونر در سال ۱۹۳۶ میلادی هم زمان با جنگهای داخلی اسپانیا، به این کشور رفت و اخبار و گزارشهای او تفاوت فاحشی با همکاران او داشت؛ به این دلیل که اخبار کونر از هر دو جناح حاضر در جنگ بود. از جمله کارهای برجستهٔ او میتوان به گفتگو با «پیپ کوئینتانیا»، جلاد بزرگ شهر مادرید، اسپانیا اشاره کرد. اخبار او از جنگ داخلی اسپانیا در دیلیتلگراف، ساندی تایمز و روزنامه هرست منتشر میشد. ویرجینیا پس از ترک اسپانیا، به تهیه خبر و گزارش از سراسر اروپا و جنگهای مناطقی مانند، چچن، روسیه، آلمان و فرانسه به مدت یک سال برای ساندیتایمز پرداخت. او پیش از بازگشت به انگلستان و پیش از سقوط فرانسه از جنگ جهانی دوم گزارش تهیه میکرد.
دربارهٔ او
(ویرجینیا اسپنسر کولز، متولد ورمونت/ آمریکا در تاریخ ۲۷ آگوست ۱۹۱۰ بود.
(او روزنامهنگار، نویسنده (زندگینامهنویس) بود. و در رشتهٔ روزنامهنگاری تحصیل کرده بود.
(او نویسندهٔ بیش از ده عنوان کتاب است که بسیاری از آن ها بیوگرافی است.
(ویرجینیا در ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۳ در سن ۷۳ سالگی در منطقهای در جنوب غربی فرانسه درگذشت.
تنها در میان داعش…
«سعاد مخنت» زنی با اصلیت مراکشی- ترکی است که در آلمان متولد شده است. او را بیشتر با گفتگوی ویژهاش، یعنی گفتگو با یکی از سرکرده های داعش میشناسند و در ایران با ترجمهٔ کتاب «آن ها به من گفتند تنها بیا» شناخته شده است. سرکردهٔ داعشی که مخنت با او گفتگو کرد. رییس گروه گروگانگیری برای داعش بود! این شخص در عین حال ناظر بر قتل یک داعشی بریتانیایی بود، همان فردی که با عنوان «جان جهادی» شناخته شد و با لهجهٔ بریتانیایی درمقابل دوربینهای گروه خبری ظاهر شد در حالی که سر اسیری را از تنش جدا می کرد. مخنت با «ابویوسف»، هدایت گر شکنجه گروگانها از جمله آن ها هم گفتگو کرد. سعاد مخنت، نه در ساعت عادی روز، بلکه ساعت یازده و سی دقیقه شب، در مرز ترکیه و سوریه، بدون هیچ همراه یا محافظی و تنها با یک قلم و خودکار، نزد این مرد رفت. به گفته خودش: «به آن ها گفتم من، ازدواج نکردهام. بنابراین نمیتوانم شما را تنها ببینم. این تنها راهی بود که بتوانم رابطی را که به او مطمئن بودم و شرایط گفتگو با ابویوسف را مهیا کرده بود، نزد آن ها ببرم.»
این روزنامهنگار – نویسندهٔ آلمانی، از خبرنگاران «نیویورک تایمز»، «فرانکفورتر الگمانیه» و «واشگنتنپست» است. از دیگر حوزههای کاری او میتوان به همکاری با کانال تلویزیونی ZDF و دیلی بِست، اشاره کرد. آغاز به کار او از واقعهٔ یازدهم سپتامبر بود. مخنت پس از آن واقعه فعالیت خود را روی پی گیری و اطلاعرسانی دربارهٔ حملات تروریستی در اروپا، آفریقای شمالی و خاورمیانه متمرکز کرد. او یکی از دو خبرنگار روزنامهٔ تایمز بود که برای نخستین بار دربارهٔ «خالد ال مصری» نوشت. مصری شهروند آلمانی- لبنانیای است که به طور اشتباه توسط پلیس مقدونیه در سال ۲۰۰۳ میلادی دستگیر شد و پس از انتقال به افغانستان برای مدتی در اسارت CIA بود و به شدت شکنجه شده بود. مخنت به مدت یک سال مطالب دنبالهداری تحت عنوان «از درون جهان» نوشت که از آن جمله میتوان به گفتگو با «میشل موس» از سرکردگان القاعده و از تئوریسینهای جهادی اشاره کرد. مخنت در فوریهٔ ۲۰۱۵ میلادی به عنوان سرگروه خبری واشنگتن پست، برای نخستین بار از هویت واقعی «محمد اِموازی» معروف به «جان جهادی» سرکرده ISIS یا دولت اسلامی عراق و مناطق شرقی پرده برداشت.
دربارهٔ او
(سعاد مخنت از مادری اهل ترکیه و پدری مراکشی در کشور آلمان، شهر فرانکفورت متولد شد. مخنت متولد ۱۹۷۸ میلادی است و در حال حاضر ۴۱ سال دارد.
(او فارغالتحصیل رشتهٔ خبرنگاری از مدرسهٔ عالی هنری نانن در هامبورگ آلمان / دانشگاه جان ولفگانگ گوته در فرانکفورت است.
(از جمله آثار او کتابی با عنوان: «به من گفتند تنها بیا» است که به فارسی هم ترجمه شده است. او در تالیف دو کتاب به زبان آلمانی نقش مشاور را داشته است؛ یکی از آن ها به نام «اسلام» در سال ۲۰۰۶ میلادی نوشته شده است. کتاب «نازی ابدی: از موتازون تا قاهره» کتابی است به زبان انگلیسی که مخنت آن را همراه با نیکولاس کولیش به رشتهٔ تحریر درآورده است.
مورخ قلههای جنگ…
«فرانسیس فیتز جرالد» روزنامهنگار و مورخ آمریکایی است. او را بیش از هر چیز با کتاب «آتش در رودخانه: حضور آمریکا در ویتنام» که در سال ۱۹۷۲ میلادی نوشته شد، میشناسند. این کتاب درواقع روزشماری از وقایع جنگ ویتنام است. اگرچه از زمان نگارش این کتاب سالها میگذرد؛ اما هنوز هم یکی از کتابهای قابل اعتنا دربارهٔ جنگ ویتنام است. همین کتاب، یک سال بعد، جایزهٔ پولیتزر را برای او به ارمغان آورد. علاوه بر این که به عنوان کتابی تاریخی، شایستهٔ دریافت جایزهٔ «بانکروفت» شد. جرالد، روزنامهنگاری را با کار در مجلهٔ «نیویورک هرالد تریبون» آغاز کرد. سال ۱۹۶۶ میلادی راهی ویتنام شد. او به تاریخنگاری دربارهٔ وقایع مختلف جنگی در قالب کتاب پرداخت. یکی دیگر از آثار او، «آمریکا تجدیدنظر میکند» نام دارد. که در سال ۱۹۷۹ میلادی به رشته تحریر درآورد. پدر او روزنامهنگار و مادربزرگش از فعالان حقوق بشر بود.
دربارهٔ او
(فرانسیس جرالد، در ۲۱ اکتبر ۱۹۴۰ در شهر نیویورک، آمریکا به دنیا آمد. او درحال حاضر ۷۸ سال دارد.
(او روزنامهنگار و مورخ است.
(فرانسیس فارغالتحصیل از دانشگاه رادکلیف است.
(از جمله کتابهای او میتوان به؛ «آتش در رودخانه: حضور آمریکا در ویتنام» / «آمریکا تجدیدنظر میکند»/ «شهرها در تپه» و چند کتاب دیگر در حوزهٔ تاریخ مستند جهان اشاره کرد.
(پولیتزر/ بانکروفت/ جایزهٔ بینالمللی کتاب را دریافت کرده است.
نخستین قربانی خط مقدم
«گرتا پورلی» با نام مستعار «گرتا تارو»، عکاس خبری آلمانی- یهودی است که دوربین او وقایع مستند بی شماری از جنگ داخلی اسپانیا را ثبت کرده است. او را بهعنوان نخستین زن ژورنالیست میشناسند که در حین تهیهٔ خبر و عکس در خط مقدم جبهه، کشته شد. او ابتدا همکار نزدیک «روبرت کاپا» عکاس معروف بود و پس از مدتی ایندو باهم ازدواج کردند و بسیاری از عکسهای ۳۵ میلیمتری آن ها را میتوان با امضای مشترک «کاپا و تارو» دید. اغلب این عکسها البته متعلق به سال ۱۹۳۷ میلادی است. گرتا برای مدتی به حلقهٔ «ضد فاشیسم» پیوست و با بسیاری از نظریهپردازان سیاسی این گروه مانند «ارنست همینگوی» و «جورج اورل» در ارتباط بود و نشستها و جلسههای مختلفی با آن ها داشت. به نظر میرسد زمانی که گرتا برای تهیهٔ عکس و فیلم از جنگهای داخلی اسپانیا راهی این کشور شده بود، توسط گروههای پاکسازی استالینیستی کمونیستها و سوسیالیستها که در مسکو با هم هم سو نبودند، به قتل رسید. یکی از خیابانهای معروف شهر مادرید به نام این فتوژونالیست نامگذاری شده است.
دربارهٔ او
(گرتا پورلی متولد اول آگوست ۱۹۱۰ در شهر اشتوتکارت آلمان است.
(حرفهٔ او از ابتدا عکاسی خبری بود.
(گرتا کتابی با عنوان «گرتا تارو: مرگ در ساختن» نیز تدوین کرد.
(او در ۲۶ جولای ۱۹۳۷ در ال اسکوریال، اسپانیا در حال تهیهٔ فیلم و عکس از وقایع جنگ داخلی اسپانیا درگذشت.
و اوریانا فالاچی …
مگر میشود دربارهٔ جنگ و خبر نوشت و از «اوریانا فالاچی»، نامی نیاورد! فالاچی جسارت را از پدر به ارث برده بود. به این دلیل که او در زمان حکومت موسولینی به دنیا آمد؛ و هنگامی که نه ساله بود، جنگ جهانی دوم آغاز شد. پدر او به دلیل نفرت از موسولینی به جنبش مقاومت زیرزمینی پیوست و اوریانا در نبرد علیه فاشیست ها به پدر کمک میکرد؛ هرچند بعدها در کتابی نوشت که دو سوی جنگ، تفاوت چندانی با هم نداشتند. کمتر از بیست سال داشت که روزنامهنگاری را شروع کرد. از آن جایی که درک سیاسی بالایی داشت و به واژهی مسلط بود و جسارت خاصی در قلماش داشت، خیلی زود از نویسندهٔ ثابت یک ستون در روزنامهٔ محلی به خبرنگاری بینالمللی تبدیل شد و در معتبرترین نشریات اروپا مشغول به کار شد. او در طول دوران روزنامهنگاری و زندگی خود نهتنها اخبار جنگهای متعدد را گزارش کرد، بلکه اتفاقات جنگجهانی دوم، جنگ لبنان، بولیوی، ویتنام و… را از نزدیک دید و لمس کرد. او که پس از آگاهی از ابتلا به سرطان، تقریبا گوشهگیر شده بود و سعی می کرد در آرامش زندگی کند، اما حادثهٔ یازدهم سپتامبر بار دیگر روح جسور او را زنده کرده و باعث شد تا دوباره دست به قلم شود.
دربارهٔ او
(اوریانا در ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ در فلورانس/ ایتالیا به دنیا آمد.
(حرفهٔ او روزنامه نگاری بود اما در عین حال نویسنده و فعال سیاسی هم بود و اغلب به خاطر گفتگوهای خاص و با شخصیت های معروف جهانی او را میشناسند.
(از جمله آثار او زندگی، جنگ و دیگر هیچ (درباره جنگ ویتنام و مکزیک)/ مصاحبه با تاریخ (مجموعه مصاحبهها با چهرههای معروف تاریخی)/ یک مرد (زندگی الکساندر پاناگولیس)/ پنهلوپه به جنگ میرود/ نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اگر خورشید بمیرد/ خشم و غرور است.
(فالاچی را بیشتر با گفتگوهایش با سران سیاسی جهان مانند آیت الله خمینی، محمدرضا پهلوی، ذوالفقار علیبوتو، یاسر عرفات، ایندیرا گاندی، ملک حسن، گلدا مایر، معمر قذافی و… میشناسند.
(فالاچی به خاطر آثارش جوایز متعددی دریافت کرد از جمله جایزهٔ آمبرگنو دور، معتبرترین جایزهٔ شهر میلان/ مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونی/ جایزهٔ آنی تیلور او در یک دوره کاندیدای جایزهٔ نوبل ادبیات شد.
(اوریانا ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ میلادی در زادگاهش فلورانس ایتالیا درگذشت.
آزما , آبان ۱۳۹۸ – شماره ۱۴۱