کتاب سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش – نوشته هاروکی موراکامی

0

نویسنده: پتی اسمیت

منبع: نیویورک تایمز

ترجمه: سیمین‌دخت گودرزی

با اعلام خبر چاپ کتاب جدید «هاروکی موراکامی»، درمیان خوانندگان آثار او انتظاری مقدس‌گونه ایجاد شده‌است؛ یک امید جمعیِ گسترده توام باخشنودی؛ تاثیر صدایی فرهنگی، تاثیر «موراکامی».

آن‌ها به همان‌گونه انتظار کتاب‌های موراکامی را می‌کشند که نسل پیش از ما مقابل فروشگاه‌های موسیقی در صفوف طولانی به انتظار آلبوم‌های تازه گروه «بیتلز» و یا «باب دیلن» می‌ایستاد. در طول هفت روز پس از انتشار شب‌هنگام رمان «تسوکورو تازاکیِ بی‌رنگ و سال‌های زیارتش»، بیش از یک‌میلیون نسخه از آن در ژاپن به فروش رسید. من می‌توانم خوانندگانی را تصورکنم که نیمه شب مقابل کتاب فروشی‌های توکیو صف بسته‌اند: ورزشکاران، آدم‌های طرد شده از اجتماع، انسان‌های تلخِ ناامید و مردم خوشحال. من این شگفتی را کشف نخواهم کرد که: این کتاب چه اثری بر آن‌ها داشته؟ چه امیدی را در آن دنبال می‌کردند؟ در پی یافتن کدام بعد از ابعاد درونی موراکامی و یا کدام سبک نوشتاری او بودند؟ سورئالیست، مینیمالیست و یا حتی رئالیست …

با خودم فکر می‌کردم آیا این کتاب ریشه در تجربه‌های متعارف انسانی دارد و آیا به اندازهٔ کتاب «سرگذشت» پرنده کوکی که به‌نظر من شالوده غریبی داشت، استوار و درهم تنیده هست یا نه؟ هم‌چنین احساس غریبی داشتم چراکه این نوشته‌ها در یک زخم کوچک شکل می‌گیرند و می‌پیچند، زخمی که ترمیم نخواهد شد. زیرا هر بعدی از ابعاد خود موراکامی که در خلق تسوکورو تازاکیِ بی‌رنگ و سال‌های زیارتش اثرگذار بوده، در هسته رنج‌های مرموز او موجود است.

او پشت میز خود نشسته و این داستان را خلق می‌کند: ورود ناگهانی یک‌مرد جوان به بزرگ‌سالی و گذار سایه‌واری درپی آن، که او می‌بایست از آن با موفقیت عبور کند. او 36 ساله است و به کار ساختن و مرمت ایستگاه‌های قطار مشغول است و مدام پیشرفت این ساخت و سازها را پیش روی خود می‌بیند. او عادت دارد که ساعت‌ها در این ایستگاه‌ها بنشیند، جریان موزون آمد و شد قطارها و مردم را تماشا کند. علاقه‌اش به ایستگاه‌های قطار او را به هر مرحله از زندگی، از دوران اسباب بازی‌ها گرفته تا تحصیلات و اقدامات دیگرش در زندگی ارتباط می‌دهد. این یک لکه روشن در موجودیتی‌ست که به تصور او رنگ‌پریده است.

در واقع بی‌رنگ بودن تسوکورو به‌سبب کسالت‌آور بودن اوست. به‌عنوان یک مرد جوان وی به یک گروه سازگار و همراه از دوستان ناب و کمیاب تعلق داشت، در این گروه، نام فامیل همه، به‌جز او مطابق با رنگ‌هاست: دوشیزه سفید، دوشیزه سیاه، آقای قرمز، آقای آبی. او در خلوت خود به سوگ این امر می‌نشست، گاهی احساس پنجمین گلبرگ شبدری چهاربرگ را داشت. اما هم‌چنان وجود هرکدام آن‌ها مانند پنج انگشت یک دست برای دیگری لازم بود. دانشجوی سال دوم کالج بود که به‌طور ناگهانی و بی‌بازگشت بدون هیچ توضیحی از گروه اخراج می‌شود و رهاشده به مغاک تاریکی و ابهام پرتاب می‌شود. او بدون تعلق به جایی، به «هیچ» تبدیل می‌شود.

به نظر می‌رسد که اضطراب و رنج عمیق تسوکورو تازاکی شامل تمام رنگ‌های رنگین‌کمان است؛ رنگ بی‌رنگ مرگ. او تصور می‌کند که قلبش از کار می‌افتد اما جانش را نمی‌گیرد، این روش برای خودکشی با هیچ روش دیگری که منجر به مرگ شود هماهنگی ندارد، بلکه روشی‌ست منطبق با «احساس شدید و خالص» او برای مرگ که از بی‌میلی ژرف جان سالم به‌درمی‌برد اما زخم‌های نامرئیِ عمیقی با خود دارد؛ از بیرون آدمی‌ست دقیق و از درون درمانده، در رنج و عذاب طولانی از: ترسیم رویاهای جنسی، وجوه تجسم معنوی، گناهی وصف ناشدنی، پریشانی و سردرگمی، یک‌مرد عجیب حتی برای خودش پیچیده و بی‌رنگ.

غلی‌رغم این رنج او تحصیلاتش را کامل می‌کند، مهندس می‌شود و به ساخت و بازسازی ایستگاه‌های راه‌آهن مشغول می‌شود. پس از پایان هر پروژه کم‌کم به کارآیی و جذابیتش هم اضافه می‌شود که تغییری تدریجی و آرام را در او ایجاد می‌کند اما همچنان احترام به نفسش پایین است و ارزش چندانی برای هماهنگی زیبا و سنخیت موجود میان نام و حرفه‌اش قائل نیست. خوشبختانه جهان، او را روشن‌تر از آن‌چه که خودش، خودش را نگاه می‌کند، می‌یابد و او را برحسب تقدیر با دو فرد هدایت‌کننده در یک سفر پیچیده اما مکاشفه‌آمیز همراه می‌کند.

اولی، هاییدا که او هم یک رنگ دارد و معنای اسمش «زمین خاکستری» است. او و تسوکورو باهم طول استخری را در یک کالج شنا می‌کنند. شناکردن برای هر دوی آن‌ها باارزش است، همان‌طور که در «سرگذشت پرنده کوکی» برای تورو اوکادا نگه‌دارندهٔ برکت و شکوه بود. هاییدا زندگی تسوکورو را غنی و مملو از ابتکار و تخیل و انرژی فیزیکی می‌کند. او تسوکورو را وارد قلمرو موسیقی کلاسیک می‌کند، دنیایی با نواهای عمیق و گیرا (به‌ویژه) زمانی که قطعه‌ای با نام «سال‌های زیارت» اثر لیست را می‌نوازد. یک گذار آشنا در اولین موومان، تسوکورو را به خاطراتی پر از احساس از چهار دوست رنگارنگش می‌برد. او در رویای خود شیرو (دوشیزه سفید) را پشت پیانواش و درحال اجرایی پر احساس از این قطعه می‌بیند. برافروخته شده از نگرانی‌های مالیخولیایی به سبب قطعه“‌Le Mal du Pays,” دوباره به دردهای خود باز می‌گردد و اگرچه این احساس دیگر او را به خودکشی نمی‌رساند اما تا مرز آن پیش می‌برد.

هاییدا داستانی شگفت‌آور درباره یک پیانیست در حال مرگ را بازگو می‌کند که می‌توانسته رنگ‌های امواج احاطه‌کننده در اطراف انسان‌ها را ببیند. تسوکورو واکنشی آشکار نشان نمی‌دهد. درعوض حسی به‌غایت غریزی در او بیدار می‌شود، چراکه او به فضاهای اسرارآمیز در دنیای خاطرات، تن می‌دهد. در آن «دایرهٔ متفاوت از حقیقت»، او انسانی الهام گرفته از تمام کیفیت‌های یک رویاست. او با حسی به‌غایت غریزی نسبت به دوشیزه سفید و دوشیزه سیاه دست‌به‌گریبان است. این حس، هماهنگ و موزون با رویایی‌ست که آقای خاکستری به‌طور موازی در طول داستان شرح می‌دهد. تسوکورو، سرانجام می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و یک رهایی فیزیکی را اگرچه همراه با یک آگاهی بازدارنده تجربه می‌کند.

این دوستی با ناپدید شدن هاییدا پایان می‌یابد و سرچشمه دیگری برای درد بیشتر تسوکورو و سرزنش و ارزیابی دوباره خودش می‌شود. او با ناراحتی می‌اندیشد که آیا «همیشه محکوم به تنهایی» است و هیچ‌چیز نیست مگر یک قایق خالی برای دیگران تا در امنیت کامل در آن استراحت کنند و سپس بی‌هیچ حرفی پرواز کنند و دور شوند. اما حضور هاییدا در عین حال دستاورد مهمی برای او به همراه داشت، در واقع روزهای سخت نقاهت و روزهای بعد از فکر خودکشی را با همراهی، مصاحبت و بیرون کشیدن، تسوکورو از رخوت و انزوای منفردش، پر می‌کند. هاییدا عمداً یک‌مجموعه سه‌گانه ضبط شده از «سال‌های زیارت» را به‌عنوان سنگ محک به‌جا می‌گذارد؛ یک حرکت چرخشی از خاطرات تلخ و شیرین خودش، شیرو و تسوکورو.

راهنمای دوم، سارا دوست دختر تسوکورو است، او با اسم خود رنگی ندارد اما مشخصاً صاحب توازن و هماهنگی در رنگ‌هاست. زمانی‌که سارا تسوکورو را ترغیب می‌کند تا پیرامون زندگی گذشته‌اش صحبت کند، او با دودلی داستان غم‌انگیز و درد کهنه از دست دادن چهار دوستش را بازگو می‌کند. سارا احساس می‌کند تا زمانی‌که تسوکورو با سوال‌های سرکوب شده و به‌زبان نیامده از گذشته‌اش روبه‌رو نشود، کامل نخواهد شد. درحالی که زخم‌ها زیر یک لایه محافظ کبره بسته، رشد می‌کنند و روح به شکلی خطرناک در زیر آن‌ها جریان می‌یابد. گاهی اوقات سارا بیشتر یک درمانگر به نظر می‌رسد تا یک معشوقه، اما تسوکورو عمیقاً جذب او شده و عشقش را ابراز می‌کند. سارا سرانجام با کنجکاوی ترغیب‌کننده‌ای تسوکورو را از انفعال بیرون می‌آورد. این شدت و تیزیِ رنج نیست که او را به جلو هل می‌دهد، بلکه ‌ میل و آرزوست که درنهایت با کمک سارا به شکلی حساب‌شده و دقیق دوستانش را پیدا می‌کند اما برای آن‌که از پس مشکلات حل ناشده‌اش با آن‌ها بر بیاید نیازمند جرأتی شگرف است. او چنان شجاعانه تلاش می‌کند که گویی می‌خواهد انگشت‌های جداشده از یک دست را سر جای‌شان بگذارد، اما در این راه سهواً از راز وحشتناکی پرده بر می‌دارد.

در اولین خوانش، رمان «تسوکورو تازاکیِ بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» بیشتر با رمان‌های مینی‌مالیستی موراکامی هم‌چون «دلدار اسپوتنیک» یا «جنگل نوروژی» هم‌خانواده است اما این رمان به‌راستی در این دسته‌بندی قرار نمی‌گیرد. هم‌چنین با آن حس‌وحال و انرژی موجود در «پینبال 1973» نوشته نشده است و یا با رگه‌های چندبعدی شاهکار او به نام «سرگذشت پرنده کوکی». در برخی جاها هالهٔ کم‌رنگی از رئالیسم همراه با دنیاهایی موازی از 1984‌ خصوصاً در میان رویاها، در این اثر دیده می‌شود. رمان شامل یک نوع شکنندگی‌ست که می‌توان آن را در رمان «کافکا در ساحل» یافت. احترام و توجه بی‌پایان نویسنده به موسیقی در این اثر کاملاً مشهود است و به ندرت کسی با چنین بینش و ظرافتی، از گوش کردن و نواختن موسیقی می‌نویسد.

مخاطبان این کتاب در واقع هم خوانندگان تازه‌کار هستند و هم خوانندگان با تجربه. کتاب سادگی عجیبی دارد، روایت آن به گونه‌ای‌ست که انگار نویسنده همان موقع که مشغول نوشتن کتاب بوده ماجرا را برای مخاطبش بازگو می‌کرده و در مواقعی به‌نظر می‌رسد قصه از پیش گفته شده‌است. احساسات ناهموار و نامتعادل در این اثر به‌وفور دیده می‌شود. گفتگوها تاحدی رسمی و غیرطبیعی‌ست، این امر ممکن است به سبب سبک نوشتاری در اصل کتاب باشد و یا خدشه‌ای‌ست که در ترجمه به آن وارد آمده اما همچنان لحظه‌هایی از تجلی در آن به‌چشم می‌خورد که به زیبایی بیان شده‌اند، به‌ویژه درباره این‌که آدم‌ها چه‌طور بر یکدیگر اثر می‌گذارند. تسوکورو این را درمی‌یابد که یک قلب با قلب دیگر، تنها به این دلیل که با هم هارمونی دارند، پیوند نمی‌خورند. در عوض آن‌ها از طریق زخم‌های‌شان عمیقاً به‌هم می‌پیوندند. درد به درد می‌پیوندد، شکنندگی به شکنندگی. هیچ سکوتی حاصل نمی‌شود مگر از پی گریه‌ای دردمندانه، هیچ بخششی شکل نمی‌گیرد مگر پس از خون‌ریزی و هیچ مقبولیتی بدون گذار از فقدانی گزنده و تیز رخ نخواهد داد. این کتاب درواقع سویهٔ دیگری از موراکامی را نشان می‌دهد، وجهی که فهمیدنش چندان آسان نیست و به شکلی علاج‌ناپذیر سرکش، دوپهلو و دلیرانه برای سطحی جدید از بلوغ می‌ستیزد. این سفیدی روی سفیدی نیست این خون بر روی راه‌هاست و همه این جمله‌ها نشان از یک پوست‌اندازی برای موراکامی دارد. سرانجام تسوکورو تازاکی چه خواهد شد؟ آیا عشق یک ظرف خالی را پر می‌کند؟ آیا به قلبی منشور مانند شکل می‌دهد؟ ما می‌توانیم به این امید صبر کنیم که موراکامی روزی اجازه بدهد از پنجره ذهن به هم پیوسته و فوق‌العاده‌اش مشاهده کنیم که تسوکورو چه‌گونه سفر درونی‌اش را ادامه می‌دهد. اما هیچ ضمانتی نیست که پایان خوشی درکار باشد. یک جنایت همراه با خونسردی‌ست که باید درآن تأمل کرد، آرزوهای معلق مرگ، جامه‌های کهنه با تاروپود گسسته و بار مسئولیتی که باید سنجیده شود. برای رسیدن به آرزوی شرح همه این‌ها صبور ماند.

نویسنده پشت میزش می‌نشیند و برای ما داستانی می‌سازد. داستانی که نمی‌داند به کجا می‌رود، داستانی که خودش هم نمی‌داند جادویی‌ست. خاتمه یافتن یک توهم است، مثل طوفانی‌ست که از دور چشمک می‌زند. هیچ‌چیز در زندگی کاملاً رفع و رجوع نمی‌شود، هیچ‌چیز کامل نیست. آنچه اهمیت دارد ادامه‌دادن به زندگی‌ست؛ چراکه تنها در راه زندگی می‌توانی ببینی ازاین‌پس چه اتفاقی خواهد افتاد…

آزما , آذر و دی 1393 – شماره 107


کتاب سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: امیرمهدی حقیقت
نشر چشمه

اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

اولم، یکی از عجیب‌ترین جانداران روی زمین – شبیه جنین نارس یا موجودات سری فیلم‌های بیگانگان

جانداری به نام Proteus anguinus که همچنین به عنوان اولم olm شناخته می‌شود، گونه‌ای سمندر است که بومی آب‌های زیرزمینی آلپ در جنوب شرقی اروپا است. این جاندار از معدود مهره‌داران غارنشین است و به دلیل شکل سر و دست‌ها  رنگ سفید مایل به صورتی و…

عکس های هوایی تام هگن از باغ های زیتون اسپانیا – الگوهای زیبای مواج و سنت‌های قدیمی

به مدت هزاران سال، اسپانیا به دلیل آب و هوای مدیترانه‌ای، تابستان‌های طولانی و گرم و دمای معتدل زمستانی، در تولید زیتون پیشرو بوده است. میوه‌های زیتون که در آب نمک نگهداری می‌شوند و یا آسیاب می‌شوند تا روغن‌های طبیعی از آنها استخراج شوند،…

عکس‌های دلپذیر این سلبریتی‌ها با میدجرنی نسخه پنج و این دستور ایجاد شده که شما هم می‌توانید از آن…

تصور کنید که بخواهید عکس‌هایی از شمار قابل توجهی از سلبریتی‌ها داشته باشید که همه در حال انجام یک کار واحد هستند، آن هم در یک شرایط نوری یکسان.در شرایط عادی که نمی‌شود به همه‌شان دیکته کرد که ژست مورد نظر ما را بگیرند. اما هوش مصنوعی…

روجلدهای قدیمی مجله‌های کیهان بچه‌ها

کیهان بچه‌ها مجله‌ای بود که در دوران کودکی می‌خریدیم. برای من کیهان بچه‌ها بوی نان می‌دهد! چون پدرم همیشه بعد از رفتن نانوایی؛ نان‌ها را لای مجله می‌گذاشت و وقتی به خانه می‌آمد من دوان دوان می‌رفتم و مجله را از او می‌گرفتم.منابع…

سری جدیدی از عکس‌های جذاب مقایسه‌ای زمان قدیم و جدید مکان‌ها و شهرها

عکس‌های «قبل و بعد» یا عکس‌های یک مکان بعد از گذشت زمان مدید، به چند دلیل جالب از آب درمی‌آیند:دگرگونی دیداری: انسان‌ها به طور طبیعی به سمت تغییرات و دگرگونی‌های بصری گرایش دارند. عکس‌های قبل و بعد تصویری واضح و قابل توجه از پیشرفت،…

آیا ماری آنتوانت واقعاً گفته بود مردمی که در قطحی نان هستند، کیک بخورند؟! حقیقت درباره یکی از…

این یکی از بدنام‌کننده‌ترین داستان‌های تاریخ است: روایت این است که ملکه ماری آنتوانت وقتی شنید که دهقانان فرانسوی آنقدر فقیر شده‌اند که توانایی خرید نان ندارند، پاسخ داد: "بگذارید کیک بخورند." این افسانه برای قرن‌ها نقل شده است و به این…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / زانوبند زاپیامکس / لیزر فوتونا / زانوبند زاپیامکس /بهترین مرکز لیزر ساری /داروخانه تینا /خرید مواد اولیه آرایشی در شیمی سنتر /خدمات فیزیوتراپی /لیفت صورت در تهران / کمربند طبی / زانوبند زاپیامکس / فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن / biniclinic.com / کمربند پلاتینر / مراقبت پوست / مهدکودک فلکه اول تهرانپارس / سایت نوید / روپوش پزشکی / سرور مجازی ایران /بای پپ / ویدیوهای دیدنی /بهترین فیزیوتراپی تهران /خرید سیفتی باکس /ویکی درمان /خرید پروتز مو /حرف آخر /کاندوم / خرید سرور مجازی / بهترین کلینیک زخم تهران /فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی / مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو /چاپ فلش / لاغری فوری / داروخانه اینترنتی آرتان / فروشگاه آنلاین زوجیم /درمانکده / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /دانلود فیلم دوبله فارسی / دانلود فیلم هندی /فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی شاواز /پزشک زنان سعادت آباد / ایمپلنت دندان /خرید خودنویس /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت /سریال ایرانی کول دانلود /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /کاشت مو / دانلود سوالات استخدامی آموزش و پرورش /فروشگاه اینترنتی زنبیل /خرید ساعت دیواری /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /چاپ کلاه /کاشت مو /کاشت مو /پزشکا /قیمت ساک پارچه ای /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /مجتمع فنی ونک /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5