کتاب فیلمنامهنویسی در ده روز – خلاصه و معرفی | درین دانلی و ترویس دانلی
«فیلمنامهنویسی در ده روز (چگونه در ده روز یک فیلمنامه بنویسیم؟)»، کتابی به قلم نویسندگان، درین و ترویس دانلی و ترجمه امیرحسین فاضلی مقدم (-۱۳۶۹) است. ترویس دانلی فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی است که بیشتر با نوشتههایش برای دو سریال هاوایی فایو زیرو و مدیوم شناخته میشود. درین دانلی نیز یک نویسنده تماموقت است که نوشتههایش در والاستریت جورنال، فست کمپانی،،اسپورتس ایلوستریتد و سایر روزنامهها و وبسایتهای جهان، قابل مشاهده است. در این کتاب آموزشهایی به علاقهمندان دادهمیشود که پس از ده روز در صورت اجرای آنها میتوانند خود شروع به نوشتن فیلمنامه کنند.
فیلمنامهنویسی در ده روز (چگونه در ده روز یک فیلمنامه بنویسیم؟)
نویسنده: درین دانلیت – رویس دانلی
مترجم: امیرحسین فاضلیمقدم
کتاب کوله پشتی
در گام اول باید دنیای قهرمانتان را برای بیننده به تصویر بکشید و البته مشکل پیش روی قهرمانتان را مطرح کنید. شروع فیلمنامه باید جالبتوجه و منحصربهفرد باشد. باید بتواند خیلی سریع توجه خواننده را به خود جلب کند.
کاری که بههیچوجه نباید انجام دهید، این است که؛ در طول این فرآیند، نوشتن را متوقف کنید. زیاد دیدهایم که این اتفاق بیفتد. وقتی یک روز دست از نوشتن بکشید، دیگر ترسی از این ندارید که سه یا چهار روز به نوشتن نپردازید. بعد از آن، به این فکر میکنید که باید به سراغ یک ایدهی کاملاً جدید برای فیلمنامهتان بروید. اجازه ندهید این اتفاق برای شما بیفتد!
تجربهمان به ما میگوید که بهتر است بگذارید درونمایه خود بهطور طبیعی در طول فرآیند نوشتن فیلمنامه پدید آید. اگر با پیامی خاص در ذهنتان، شروع به نوشتن فیلمنامه کنید (پیامهایی مثل؛ کار خلاف هیچوقت پایان خوشی ندارد. عشق حقیقی همیشه پابرجا خواهد ماند. هرگز رؤیاهایتان را کنار نگذارید. زندگی را خیلی سخت نگیرید و …) با این ریسک مواجه میشوید که فیلمی سفارشی برای پیامی خاص بسازید که اشاره به آن پیام خاص در فیلم خیلی آشکار و ناشیانه صورت میگیرد.
استیون کینگ میگوید: «در هنگام نوشتن، درها را به روی خود ببندید ولی در زمان بازنویسی، همه درها را باز بگذارید»
کالی خوری، نویسندهی فیلمهایی همچون تلما و لوئیس، چیزی برای گفتن و سازندهی سریال نشویل، یک گام فراتر برداشته و این چنین میگوید: «کتاب سید فیلد رو در دست گرفتم و نگاهی به اون انداختم. به نظرم اومد که خیلی ساختار محور است، من هرگز نمیتونم اینطور بنویسم. میخوام قصهام رو بگم. میدونم، چی باعث میشه یه فیلم خوب بشه. میدونم چی رو میخوام ببینم.»
این کتاب از آن دست کتابهایی نیست که در پایان یک روز طولانی آن را بردارید و در رختخواب مطالعه کنید، درعینحال این کتاب، قرار نیست تحلیلی آکادمیک از فیلمهای موفق ارائه دهد. این کتاب، یک راهنمای عملی است. به این معنی که، زمانی که آن را مطالعه میکنید، باید اقدامی عملی انجام دهید. این کتاب با تمرکز روی اصول کلی و موارد ضروری مورد نیاز، تلاش کرده است به فرآیند نوشتن با حداکثر سرعت کمک کند. این کتاب، فقط یک کتاب دیگر در حوزهی فیلمنامه نیست. بلکه یک دورهی دهروزه است که البته باید در زمان تعیینشده، به پایان برسد.
زمانی را در طول هرروز برای نوشتن خود مشخص کنید. در طی این مدت زمانی، باید روی صندلیتان میخکوب شوید و هیچچیزی نباید حواستان را پرت کند. بدون تماس تلفنی، بدون جستجو کردن در اینترنت، بدون تماشای تلویزیون، هیچگونه چیزی که باعث حواسپرتی شود، نباید در کار باشد. بگذارید دوستان و خانوادهتان بدانند، در حال انجام چه کاری هستید و در هنگام نوشتن، همانند سایر مشاغل، نباید حواستان پرت شود. وقتی به آنها بگویید که برنامهای دهروزه برای نوشتن دارید و مصمم به انجام آن هستید، از حمایت و برخوردهای آنان شگفتزده خواهید شد.
سبکِ سریع نوشتن که در این کتاب میآموزید، نهتنها باعث میشود کار نگارش فیلمنامهتان سریعتر به پایان برسد، بلکه هیجانِ فیلمنامهتان را هم حفظ میکند. با دنبال کردن سیستمِ سریعالسیر ما در نوشتن، متوجه خواهید شد که انرژی خلاقانهتان با حداکثر توان در متنتان حاضر خواهد بود و در سراسر فیلمتان، عنصر غافلگیری و ماهیتِ اصیل کار را مشاهده خواهید کرد.
وقتی زمان زیادی را صرف نوشتن نسخه اولیه فیلمنامه کنید، با مشکل توجه بیشازحد به جزییات و غفلت از منظره کلی مواجه میشوید. به نقطهای میرسید که بیشازحد درباره موضوع فکر میکنید و درگیر افکار مزاحم میشوید. وقتی این فرآیند خیلی به طول بیانجامد، در مورد همه چیز به تردید میافتید و زمانی که بالاخره کار نوشتن فیلمنامه به پایان برسد، احتمالاً با ماهیتی روبهرو هستید که فاقد بیانی پویا و بدیع است.
زمان آن فرارسیده که رؤیاپردازی را متوقف کنید و نوشتن را آغاز کنید! بزرگترین مشکل اکثر نویسندهها این است که زمان بسیار زیادی را صرفِ طرحریزی برای یک فیلمنامهی تمام و کمال میکنند. ماهها و شاید حتی سالها، زمان خود را اینگونه تلف میکنند. این چیزی جز یک طرح تعویق اندازیِ مفرط نیست و موجب میشود ۹۹ درصد از نویسندگان رؤیاپرداز، حتی پیش از شروع دوران حرفهایشان، به بنبست بخورند.
خطری که در رابطه با صرف زمانی طولانی برای نوشتن فیلمنامه وجود دارد این است که امکان دارد نویسنده در هر نکتهی جزئی در رابطه با صحنه، ایدهی داستانی و شخصیتها دچار تردید شود و مدام به آنها فکر کند تا اینکه فیلمنامه درنهایت جذابیت و عنصر غافلگیرکنندگی خود را از دست بدهد. نتیجه این میشود که این فیلمنامه همچون سایر فیلمنامهها میشود که یا توجه خاصی به آن نمیشود و یا به فروش نمیرسد!
تفاوت بزرگی مابین رؤیاپردازی و نوشتن وجود دارد. دچار اشتباه نشوید، ما رؤیاپردازی را دوست داریم. ما نویسنده هستیم. رؤیاهایمان را به زندگی میآوریم، این کاری است که ما انجام میدهیم. اما بهمحض اینکه این رؤیا به ذهنتان آمد، زمان آن فرارسیده که بنشینید و فیلمتان را بنویسید!
نکته مثبت این حرفه این است که هرکسی میتواند پای به این عرصه بگذارد و سن و سال نمیشناسد. سخت است که در دهه پنجم زندگیتان تصمیم بگیرید جراح مغز و اعصاب شوید، اما در مورد فیلمنامهنویسی اینطور نیست. اگر بنیه و توانایی لازم را داشته باشید، میتوانید موفق شوید.
جان هیوز، یکی از موفقترین فیلمنامهنویسان تاریخ سینما، علاقه زیادی داشت تا با سرعت متنهایش را بنویسد. هیوز، فیلمنامهی تعطیلات ملی لامپون را در هفت روز، مرخصی فریس بولر را در چهار روز، هواپیماها، قطارها و ماشینها را در سه روز نوشت
صرفنظر از اینکه تا چه اندازه نویسندهی موفقی هستید، به تعویق انداختنِ نوشتن، بزرگترین دشمنِ نویسندگان است و ضربالاجل، قاتل این تعویق انداختنها است.
بزرگترین مشکل اکثر نویسندهها این است که زمان بسیار زیادی را صرفِ طرحریزی برای یک فیلمنامهی تمام و کمال میکنند. ماهها و شاید حتی سالها، زمان خود را اینگونه تلف میکنند. این چیزی جز یک طرح تعویق اندازیِ مفرط نیست و موجب میشود ۹۹ درصد از نویسندگان رؤیاپرداز، حتی پیش از شروع دوران حرفهایشان، به بنبست بخورند. وقتی ایدهای عالی در کنار شخصیتهای مناسب برای یک فیلم در ذهن دارید، زمان آن فرارسیده که بنشینید و نوشتن را آغاز کنید!
وقتی زمان زیادی را صرف نوشتن نسخه اولیه فیلمنامه کنید، با مشکل توجه بیشازحد به جزییات و غفلت از منظره کلی مواجه میشوید. به نقطهای میرسید که بیشازحد درباره موضوع فکر میکنید و درگیر افکار مزاحم میشوید. وقتی این فرآیند خیلی به طول بیانجامد، در مورد همه چیز به تردید میافتید و زمانی که بالاخره کار نوشتن فیلمنامه به پایان برسد، احتمالاً با ماهیتی روبهرو هستید که فاقد بیانی پویا و بدیع است. بدتر اینکه، اگر پیش از آغاز نوشتن فیلمنامه، مدت زمان بسیار زیادی را صرف فکر کردن کنید، این احتمال وجود دارد که شور و شوق خود را درباره ایدهی فیلمنامه از دست دهید، درواقع ممکن است ایدهی عالیتان درباره فیلم، هرگز روی کاغذ آورده نشود.
هر داستان فرعیای را که به فیلم خود اضافه میکنید، باید به شکلی موجب پیشرفت در کشمکش درونی یا بیرونی داستان شوند. در حقیقت، بهترین زیر داستانها، باید هم به پیشروی کشمکش درونی و هم کشمکش بیرونی داستان کمک کنند.