کتاب کمتر کار کن |خلاصه و معرفی| خلاص شدن از کار زیاد، افراط و زندگی نکبتبار | سلست هدلی
کتاب کمتر کار کن نوشته سلست هدلی است که با ترجمه حسین گازر منتشر شده است. اما آیا پیشینیان نسبت به ما زمان کمتری داشتهاند؟ با همهٔ اینها، مایکروویو، ماشین ظرفشویی و ماشین چمنزنی بنزینی و اینترنت داریم! ما میتوانیم هر چیزی را سفارش دهیم و جلوی در خانه تحویل بگیریم. ما روباتی داریم که جارو میزند و دستیاران مجازی هوشمند داریم که وضعیت آبوهوا را گزارش میکنند و زنگ هشدار را روی آنها تنظیم میکنیم. اگر تمام زمانهایی را که از طریق پیشرفتهای فنّاورانه در طی صد سال گذشته صرفهجویی کردهایم روی هم جمع کنیم، آیا نباید ساعتها زمان اضافی داشته باشیم تا برای رفاه و لذت خودمان تلاش کنیم؟
چرا ما خیلی کارا هستیم، اما خیلی از توان افتادهایم؟ چرا بااینکه بهرهوری زیادی داریم ولی چیز زیادی برای نمایش آن در چنته نداریم؟
من فکر میکنم روشمان را خیلی فراتر از کاری که به بهترین نحو میتوانیم انجام دهیم و چیزی که ما را انسانیتر میکند، مهندسی کردهایم. در انجام این کار، زندگیهایمان را سختتر و بینهایت غمگینتر کردهایم. کتاب کمتر کار کن به شما یاد میدهد چطور از کار زیاد خلاص شوید و افراط در زندگی را کنار بگذارید.
«انسان تنها حیوانی است که تا وقتی تغذیه شود، امیالش همچنان رو به افزایش است؛ تنها حیوانی که هرگز راضی نمیشود.
بهراحتی میتوان دریافت که اکثر مردم در سراسر جهان آنچه را که مؤسسهٔ استرالیا که سازمانی پژوهشی و مستقر در کانبرا ست، «زمان آلوده» مینامد تجربه میکنند. این پدیده ناشی از انجام وظایف شغلی در خارج از وقت کاری، آنکال بودن یا حتی اجبار به فکر کردن به مسائل کاری، آنهم بادقت یا حل مسائل کاری است، درحالیکه از نظر فنی سرِ کار نیستید.
کینز پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰، مردم فقط پانزده ساعت در هفته کار میکنند و این کافی است که همه از تغذیه، لباس و مسکن بینیاز باشند. کینز نوشت: «برای اولینبار از زمان خلقت انسان با مشکل دائمی و واقعی خود مواجه خواهد شد ـ چگونگی استفاده از آزادی خود در مواجهه با نگرانیهای اقتصادی کشنده، چگونگی استفاده از اوقات فراغت، و اینکه علم یا بهرهٔ مرکب، کدامیک پیروز خواهند بود.»
روی بازوهای چهلودو زوج متأهل بین بیستودو تا هفتادوهفتساله، زخمهای تاولزدهٔ کوچکی ایجاد کردند (میدانم. من هم از چیزی که مردم برای دستیابی به دانش علمی مایل به انجامش هستند، تعجب کردم). معلوم شد زوجهایی که اعتراف کردند در زندگی مشترکشان مشکلاتی وجود دارد، نسبت به کسانی که همسرانی حامی داشتند، تقریباً دوبرابر بیشتر طول کشید تا بهبود یابند. بهعبارتدیگر، بخشی از یک ازدواج سالم یا مشارکت میتواند به بدن شما کمک کند تا بهبود یابد. این پدیده در بسیاری از مطالعات سراسر جهان موردتوجه قرار گرفته است. داشتن رابطهٔ اجتماعی (به شرط اینکه خصمانه نباشد) میتواند باعث کاهش درد و تقویت سیستم ایمنی بدن شود.
تونی کراب، روانشناس تجارت گفت: «شرکتها اکنون برای کار در کارخانهها به کارگران شیفتی نیاز دارند و ساعت، هماهنگی گروهها را برای گرداندنِ چرخ صنعت زمانبندی میکند. زمان آنقدر ارزشمند شده است که بسیاری از صاحبان بیوجدان مشاغل ساعتهای خود را در طول روز طوری تنظیم میکنند که ساعات بیشتری را از کارگرانِ از همهجا بیخبر خود کار بکشند.»
ما اکنون کار خود را با خود به خانه میآوریم و ساعت نه شب به ایمیلها پاسخ میدهیم. و وقتی برای شام بیرون هستیم به تلفنها جواب میدهیم. به همین دلیل من دیگر وقتی برای نوارهای داستانی و کلاسهای رقص ندارم. ولی این مشکل در هر دو سمت وجود دارد؛ ما هنگام کار، فعالیتهای غیرکاری زیادی نیز انجام میدهیم. بلیت هواپیما رزرو میکنیم و کفش جدید سفارش میدهیم و جایی را برای شام رزرو میکنیم و یادداشتهایی را برای اقوام خود ارسال میکنیم. اگر هر روز چند ساعت برای خرید آنلاین وقت صرف میکنید، آیا کارشناسان آمار باید آن زمان را از کل ساعات کاریتان کم کنند، و سپس زمانی را که برای نوشتن یادداشت برای همکارتان هنگام خوردن شام صرف کردهاید، به ساعات کاریتان اضافه کنند؟
تحقیقات رولان پائولسن در دانشگاه لوند نشان داد که کارمندان حدود نیمی از روز کاری خود را صرف «استفاده از فضای مجازی» میکنند، یا مشغول فعالیتهای غیرکاری هستند که مربوط به مسئولیتهای اصلی شغلی آنها نیست. بیش از نیمی از کل خریدهای آنلاین بین ساعت نه صبح و پنج بعدازظهر انجام میشود و تقریباً دوسوم از ترافیک سایتهای پورن در طول ساعات کاری اتفاق میافتد. معدود مشاغلی هستند که واقعاً مرتبط باشند با تماشای فیلمهای مستهجن، بنابراین فکر میکنم بهراحتی میتوان آن را در زمرهٔ «فعالیتهای غیرکاری» قرار داد.
با بهزور وارد شدن کار به زندگی خانوادگی و تجاوز زندگی خانوادگی به ساعات کار، بسیاری از مردم هرگز این احساس را ندارند که کاملاً از شغل خود جدا شده باشند. بهنظر میرسد اکنون ما در وضعیت آنکال بیستوچهارساعته هستیم. این امر میتواند از نظر جسمی و ذهنی بسیار سخت باشد و این مسئله توضیح میدهد چرا مردم احساس میکنند ساعتهای بیشتری کار میکنند. آنها ممکن است احساس کنند هرگز واقعاً از کار خلاص نمیشوند. وقتی از آنها میپرسید چند ساعت کار میکنند، ممکن است فقط ساعتهایی را لحاظ کنند که در محل کارشان هستند.
قانون پارکینسون این وضعیت را تا حدودی توضیح داده است: «کار بهقدری طول میکشد تا زمان در نظر گرفتهشده برای انجام آن به انتها برسد.» این یک اصل علمی نیست؛ بلکه یک مثل است که آن را نخستینبار مورخی به نام سیریل نورثکات بیان کرده است. این بدان معناست که وقتی برای ما در روز هشت ساعت کاری در نظر گرفته میشود درحالیکه فقط پنج ساعت کار واقعی داریم، وظایفمان را طوری انجام میدهیم که بتوانیم زمان موجود را پر کنیم. مانند یک مترمکعب نیتروژن که برای پر کردن کل خانه پخش میشود. ما جلساتی را برگزار میکنیم، درمورد مسائل پیشپاافتاده بحث میکنیم، ایمیل میفرستیم و دستور کارها را تدوین میکنیم و پیچیدگیهایی را اضافه میکنیم تا برای انجام بیستوپنج ساعت کار، در هفته به چهل ساعت کامل زمان نیاز داشته باشیم.