معرفی و خلاصه کتاب ۵ زبان عشق : رازهایی برای داشتن عشق پایدار | گری چاپمن
5 زبان عشق یکی از پرفروشترینهای کتابهای نیویورک تایمز و سایت آمازون، نوشته دکتر گری چاپمن است.
دکتر گری چاپمن اعتقاد دارد عاشق شدن آسان است، اما عاشق ماندن یک چالش واقعی بهنظر میرسد! اغلب ما با این سوال مواجه هستیم که چطور میتوانیم با وجود همهی خواستها، تعارضات، خستگی و درماندگیهای زندگی روزمره، رابطهمان را تازه و رو به جلو نگه داریم؟!
چاپمن در کتاب ۵ زبان عشق، شما با رمز و رازهای سادهای آشنا میکند که به حفظ رابطه شما در عین حفظ کیفیت منجر میشود. این راهکارها تاکنون رابطه میلیونها زوج در نقاط مختلف جهان را نجات داده است. صرف نظر از اینکه رابطهی شما درحال شکوفایی باشد و یا درحال افول، روش دکتر چاپمن برای ابراز و دریافت عشق، به شما کمک میکند تا سطوح عمیقتر و غنیتری از صمیمیت را با شریک زندگیتان تجربه کنید. بنابراین مطالعه این کتاب را از همین امروز شروع کنید!
از مشخصات بارز این کتاب میتوان به کاربردی و عملی بودن آن اشاره کرد. باید خاطرنشان ساخت دکتر گری چاپمن در ویرایش ۲۰۱۵ این کتاب، که برای پاسخگویی به پیچیدگیهای روابط امروزی بروز رسانی شده است، حقایقی ذاتی را آشکار میکند و مهارتهای کاربردی و مرتبط را به شیوهای مفید معرفی میکند.
کتاب ۵ زبان عشق : رازهایی برای داشتن عشق پایدار
نویسنده: گری چاپمن
مترجم: محمد یوسفی
نشر نوین
انزوا برای روح انسان مخرب است. به همین علت است که سلول انفرادی در زندان بیرحمانهترین تنبیه محسوب میشود. در قلب موجودیت انسان میل به صمیمی شدن با شخصی دیگر و مورد عشق او قرار گرفتن وجود دارد.
به دنیای واقعی ازدواج و زندگی مشترک خوش آمدید، جایی که همیشه داخل سینک مو هست و لکهای رنگی روی آینه مشاهده میشوند. جایی که جملات از «امشب شام کجا بریم؟» به «چرا شیر نخریدی؟» تبدیل میشوند. اینجا دنیایی است که بچهها، خویشاوندان جدید، شغل و قبض آب و برق نیازمند توجه هستند، دنیایی که در آن، زندگی روزمره و رنجشها میتوانند به آرامی عشق را کنار بزنند. در این دنیا، یک نگاه یا حرف باعث رنجیدن شود. دو نفر که شدیدا عاشق هم هستند ممکن است دشمن هم شوند و محل زندگیشان به میدان جنگ تبدیل شود.
به مادر همسر خود بگویید که همسر شما چقدر عالی است. وقتی مادرش به او بگوید که شما چه چیزی گفتهاید، تاثیر کلام شما بیشتر میشود و امتیاز و اعتبار بیشتری کسب میکنید. همچنین نزد دیگران همسر خود را، وقتی در آن جمع حضور ندارد، تایید کنید. وقتی افتخاری کسب میکنید، حتما از نقش داشتن همسر خود در کسب آن موفقیت حرف بزنید. همچنین میتوانید حرفهای خود را برای او بنویسید، مزیت این کار این است که متن نوشته شده، بارها و بارها خوانده میشود.
در واقع عشق یعنی چیزی رو به تصمیم خودت به طرف مقابل بدی یا به خواست خودت کاری براش انجام بدی. عشق رو نمیشه طلب کرد. میتونیم چیزی رو از همدیگه درخواست کنیم، اما نمیتونم طلب کنیم. درخواست کردن به عشق جهت میده اما طلبکار بودن جریان عشق رو متوقف میکنه».
وقتی از همسر خود دور هستید، یک روش اختصاص وقت باکیفیت این است که او را در اتفاقاتی که برایتان میافتد شریک کنید. مثلا فرستادن عکسی از چیز جالبی که در مسیرتان به محل کار دیدهاید یا اتفاق خنده داری که در جلسه کاریتان پیش آمده بود. زنی میگفت: «شوهرم عکسی از دختر و سگمون وقتی برای گردش به بیرون رفته بودند فرستاد. من سر کارم بودم و با دیدن عکس حس کردم منم با اونام».
مهمترین کاری که در زمان بحران باید برای همسر خود انجام دهید، عشق ورزیدن به او است. اگر زبان اصلی عشق او تماس بدنی است، هیچ چیزی مهمتر از این نیست که وقتی گریه میکند او را در آغوش بکشید. ممکن است حرفهای شما در آن زمان تاثیر زیادی نداشته باشند، اما تماس بدنی نشان میدهد که شما به او اهمیت میدهید. بحرانها فرصتهایی هستند برای ابراز عشق. وقتی او را با مهربانی لمس کنید، این کار شما مدتها بعد از اتمام آن بحران در ذهنش خواهد ماند. اما اگر او را در آغوش نکشید ممکن است هیچ وقت این کار شما را فراموش نکند.
روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که نیاز به عشق اولین نیاز احساسی انسان است. ما برای عشق کوهها را در مینوردیم، از دریاها عبور میکنیم، بیابانها را زیر پا میگذاریم و سختیهای بیشماری را تحمل میکنیم. بدون عشق نمیتوان کوهها را درنوردید، از دریاها عبور کرد، بیابانها را زیر پا گذاشت و سختیها را تحمل کرد. اگر بپذیریم که کلمه «عشق» در جامعهی انسانی نفوذ کرده است، هم در گذشته و هم در حال، باید این را نیز بپذیریم که این کلمه، گیجکنندهترین کلمه نیز هست
هدیه خودش نشانهای است از اینکه هدیه دهنده به یاد ما بوده است. ارزش مادی آن مهم نیست، مهم این است که به او فکر میکردهاید. فکری که نه فقط در ذهن شما بوده، بلکه تبدیل به یک هدیه شده است و با دادن آن عشق و علاقهی خود را ابراز کردهاید.
بخشش یک احساس نیست، یک الزام است. یک انتخاب است برای نشان دادن گذشت و مهربانی، نه مقابله به مثل با یک مهاجم. بخشش یک نوع ابراز عشق است. «من عاشقتم. دوسِت دارم. برام مهمی و میبخشمت. حتی اگه هنوزم درد و رنج باقی مونده باشه، نمیذارم این موضوع باعث فاصله گرفتن ما از هم بشه. امیدوارم از این اشتباه درس بگیریم. اینکه اشتباه کردی به معنی ناتوانی تو نیست. همسر منی و از اینجا به بعد با هم ادامه خواهیم داد».
وقتی کنار همسرم بنشینم و بیست دقیقه تمام توجهام را به او بدهم و او هم متقابلا همین کار را برای من انجام دهد، در این حالت ما به همدیگر بیست دقیقه زندگی دادهایم. هیچ وقت آن بیست دقیقه دوباره تکرار نخواهد شد، زندگیمان را به هم خواهیم داد. این یک نوع ابراز عشق قدرتمند و احساسی است.
«حال و هوای عاشقی» همانطور که در فصل سوم کتاب از آن حرف زدیم، غریزی است. ارادی نیست و به راحتی ممکن است بین هر مرد و زنی ایجاد شود. ممکن است شعله ور شود یا خاموش شود، اما هر آنچه که هست با تصمیم آگاهانه بوجود نمیآید. عمر کوتاهی دارد (معمولا دو سال یا کمتر).
تعریف زبانی فقط یکی از روشهای بیان حرفهای تاییدآمیز به همسر است. گویش دیگر این زبان عشق، تشویق کردن است. همه ما در برخی موارد احساس عدم امنیت میکنیم. گاهی برای انجام بعضی کارها شجاعت کافی را نداریم و نبود شجاعت غالبا مانع انجام کارهای مثبتی که دوست داریم میشود. تواناییهای بالقوه همسرتان ممکن است برای بالفعل شدن نیاز به تشویق شما داشته باشند.
زبانهای عشق نیز مانند هر زبان دیگری گویشها و لهجههای متنوع و متفاوتی دارند که این گویشها به فرهنگ مردم هر منطقه مرتبط است. ممکن است نحوهی کمک به همسر در یک فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت باشد. وقتی انطباقهای فرهنگی صورت گیرد، مفهوم ۵ زبان عشق تاثیر شگرفی بر زوجین در هر فرهنگی خواهد داشت.
سرزنش کردن و طلبکار بودن باعث ایجاد فاصله بین دو نفر میشود. با انتقاد یا سرزنش کردن ممکن است همسر شما طبق میل شما رفتار کند، اما آن رفتار دیگر عاشقانه نیست. با «درخواست کردن» شما عشق را در مسیر درست هدایت میکنید.
اغلب ما از آنچه فکر میکنیم توانمندتریم. چیزی که مانع پیشرفتمان میشود نبود شجاعت است. همسری که عاشقمان باشد میتواند این مانع را با تشویق و دلگرمی از سر راه ما بردارد. البته اگر زبان اصلی عشق شما کلام تاییدآمیز نباشد، شاید بیان آن برایتان سخت باشد. اگر فردی باشید که روحیه انتقادی و اعتراضی دارید، برای یادگیری این زبان دوم نیاز به سعی و تلاش بیشتری خواهید داشت، اما مطمئن باشید که این زبان ارزش یادگیری دارد.
یک سیاستمدار رابطهی نامشروعش را عشق مینامد درحالیکه یک فرد مذهبی آن را گناه میداند. زنِ یک مرد الکلی به زندگی با او ادامه میدهد و آن را عشق میداند، درحالیکه روانشناسان آن را «هم وابستگی» مینامند. والدین تمام خواستههای فرزند خود را برآورده میکنند و آن را عشق میدانند درحالیکه مشاوران خانواده آن را بیمسئولیتی مینامند. رفتار عاشقانه چیست؟!
وقتی همسرم بدی در حق من کرده باشد و به آن اعتراف و طلب بخشش کند، دو راه پیش رو دارم: عدالت یا بخشش. اگر عدالت را انتخاب کنم و همانگونه که او با من رفتار کرده با او رفتار کنم، خودم را قاضی کردهام و او را مجرم. در این حالت ایجاد صمیمیت غیرممکن است. اما اگر بخشش را انتخاب کنم، میتوانم صمیمیت را دوباره ایجاد و تقویت کنم. بخشش راه عشق است.