فیلم یک حکایت برانکسی (1993) – معرفی و بررسی

کارگردان: رابرت دونیرو. تهیه‌کنندگان: رابرت دونبرو، حین رزنتال، فیلمنامه: چز پالمینتری: براساس نمایشنامه‌اش. مدیر فیلمبرداری: زنادو ولالو بوس، موسیقی: بوچ باربلا. بازیگران: چر پالمینتری رابرت دونیرو، لیلو برانکائو، فرنسی کاپرا، جو پشی ۱۲۲ دقیقه.

با در نظر داشتن زندگی حرفه‌ای طولانی و درخشان رابرت دونیرو به عنوان یک بازیگر، تعجب‌آور است که برای رفتن به آن طرف دوربین و کارگردانی، این قدر این دست و آن دست کرده. چون برخلاف برخی بازیگرها که موفقیت‌های زندگی حرفه‌ای بهانه‌ای بوده برای چشیدن طعم جایگاه پرقدرت‌تر کارگردان، سرک کشیدن‌های دونیرو به آن طرف دوربین، تجربه‌هایی انگشت شمار و البته جدی، در حیطه کارگردانی بوده تا تجدیدنظرهایی حرفه‌ای.

در اینجا، دونیرو نخستین تجربه کارگردانی‌اش را بیش‌از هر چیز، از سر کمک‌کردن به یک پروژه انجام داد تا چیزی دیگر، چز پالمینتری که آن موقع بازیگر تئاتر گمنامی بود، نمایشنامه‌ای تک‌شخصیتی نوشته بود که در تئاترهای حاشیه برادوی اجرا و توجه تعدادی از دست‌اندرکاران هالیوودی را به سوی خود جلب کرده بود. اما پالمینتری تا آن زمان فقط به دوشرط حاضر بود حقوق اقتباس سینمایی نمایشنامه‌اش را بفروشد: یکی‌این که فیلمنامه را خود بنویسد و بعد این که خودش هم در نقش سانی گنگستر بازی کند. اما از آنجا هنوز در عالم سینما نامی به هم نزده بود، نمایشنامه‌اش، مدت‌ها تئاتری باقی ماند.

و اعضاء همین طوری پیش‌رفت تا این که رابرت دونیرو، نمایش را روی صحنه دید. دو نیرو که از بازی پالمینتری خوش‌اش آمده بود و از تردید او به فروش حقوق سینمایی‌اش باخبر بود، دو شرط پالمینتری را پذیرفت ولی با این شرط قبول کرد در آن بازی کند که بتواند خود نیز آن را کارگردانی نماید. با یک فشردن سادهٔ دست، معامله جور شد.

حکایت فیلم یکی از جذاب‌ترین داستان‌های پریان در تاریخ هالیوود است و شیوه ساده و بی‌تکلف تولید هم به جذابیت‌اش افزوده، چون برخلاف فیلم‌های گنگستری خشن و خیلی «تکنیکی» که دو نیرو برای اسکورسیزی بازی کرده، نکته قابل توجه در اینجا، آرامش و متانت فیلم و جزیی‌نگری در توصیف محله‌های ایتالیایی‌نشین نیویورک در اواخر دهه ۱۹۶۰ است. فیلم ماجراهای کالوجرو آنلو را تعریف می‌کند که ابتدا در ۹ سالگی به عنوان پسر یک راننده اتوبوس (دونیرو) به ما معرفی می‌شود. ما تلاش پدر را شاهدیم که خشک و جدی، می‌خواهد بچه‌اش را سر به‌راه نگه‌دارد. کشش این بچه به شخصیت «کاریزمایک» سانی الوسپکیو (پالمینتری)، اوج می‌گیرد و هشت سال بعد به بحرانی در زندگی این بچه – که در گنگسترهای محل دنبال شمایل‌های پدرگونه می‌گردد- تبدیل می‌شود.

در یک حکایت برانکسی، دونیرو خود را یک کارگردان واقعی بازیگرها به اثبات رسانده و از دو بچه‌ای که نقش کالوجرو را در سنین مختلف ایفا کرده‌اند، بازی‌های چشمگیری گرفته و در توصیف یک رابطه عاطفی بین نژادی نیز از خود ظرافت و متانت قابل ستایشی نشان داده، یک حکایت برانکسی به منزله فیلمی گنگستری، ممکن است در قابل مقایسه با فیلم‌های این ژانر که دونیرو را به شهرت رساند، کم بیاورد، اما به خاطر نگرش صادقانه و جذابیت‌های خاص، روزبه روز بر تعداد ستایشگرانش افزوده‌شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]