کتاب وابی سابی- بث کمپتن – خلاصه و معرفی

کتاب وابی سابی نوشته بث کمپتن و ترجمه فرزانه حاج خلیلی، به مخاطبان کمک میکند تا با بینش ژاپنی در مورد زندگی نهچندان بینقص ولی کامل آشنا شوند.
وابی سابی یک اصطلاح ژاپنی است که از دو کلمه وابی به معنای ستایش و زیبا دیدن اندوه و فقر و سادگی و سابی به معنای ستایش و زیبا دیدن پیری و کهنگی و تنهایی و دلتنگی ساخته شده است. این اصطلاح البته چیزی فراتر از صرفا یک مفهوم زیباشناسی است. بلکه بینشی ژاپنی را در مورد زندگی نه چندان بی نقص ولی کامل بیان میکند. این مفهوم بر پایه پذیرش ناپایداری زندگی و زودگذر بودن همه چیز و همچنین پذیرش نقصها بیان شده است.
چیزی که در مورد وابی سابی جالب است این است که عموم افراد با آن آشنا هستند و اثرات آن را میتوان همه جا دید، اما کمتر کسی میتواند آن را در قالب کلمات درآورد. بنا بر گفته بث کمپتن، نویسنده این اثر : «یکی از برگهای سرخرنگِ اَفرای ژاپنی را که لبههایش چروک شده، برمیدارم. این برگ خشک و چروکیده گنجینهای است؛ مثل پشتِ دستان مادربزرگ. فضایی درون قلبم گشوده میشود. احسای میکنم همین الان هرچه بخواهم دارم. از صمیم قلب خشنودم اما گاه این احساس رنگِ اندوه نیز به خود میگیرد، زیرا میدانم این لحظه زودگذر هرگز برنمیگردد.
دنیای وابیسابی همین است.»
این روش زندگی کردن، این نوع نگاه به جهان و این سیستم ذهنی و فکری به شما کمک میکند تا دنیا و زندگی را طور دیگری ببینید. طوری که درآن خبری از استرسها و اضطرابهای فراگیر، کارهای سنگین و سخت، درگیری ذهنی برای به دست آوردن پول، عناوین مختلف شغلی و … نباشد و آرامش جایگزین زندگیتان شده باشد.
کتاب وابی سابی
بینش ژاپنی در مورد زندگی نهچندان بینقص ولی کامل
نویسنده: بث کمپتن
مترجم: فرزانه حاجخلیلی
انتشارات میلکان
وابیسابی یعنی بپذیریم و به این درک برسیم که هرچیزی ذاتاً فانی، ناقص و ناکامل است.
برای جنگل مهم نیست ظاهر شما چگونه است. کوهها تحتتأثیر هیچ شغلی قرار نمیگیرند. رودخانهها صرفنظر از تعداد طرفدارانتان در رسانههای اجتماعی، حقوق و محبوبیتتان، همیشه جاری هستند. چه اشتباه کنید چه نکنید، گلها به شکفتن ادامه میدهند. طبیعت همیشه هست و شما را همانطور که هستید میپذیرد. ظرفیتمان برای تجربهٔ وابیسابی موجب پیوند ما با این حقایق میشود و به ما اجازه میدهد در لحظه احساس کنیم بدون هیچ قیدوشرطی خواستنی و مقبول هستیم.
پروفسور میازاکی میگوید: «تنها جنگلها نیستند که میتوانند اثری سودمند بر سلامتی داشته باشند. ثابت شده است سایر محرکهای طبیعی مانند پارکها، گل ها، بونسای [] و حتی تکههای چوب نیز استرس را کاهش میدهند و این اثرات برای همهٔ ما، حتی شهرنشینها، دستیافتنی هستند.»
باید اعتماد کنیم، بپذیریم و مشتاقانه بگوییم که من اصلاً این موضوع را نمیدانم و نیازی نیست که بدانم. هر آنچه میدانم برایم کافی است. همهچیز ندارم ولی نیاز نیست همهچیز داشته باشم. بهاندازهٔ کافی دارم. نمیتوانم برای همهٔ آدمها کامل باشم و نیازی ندارم اینگونه باشم. نهایت تلاش خودم را میکنم تا برای کسانی که برایم مهم هستند، تمامِ خودم باشم. من کافی هستم.
پذیرش یعنی اینکه بگویید: ۱. این اتفاق دارد میافتد (آن را ببینید و در برابرش مقاومت نکنید)؛ ۲. درجهٔ اهمیتش اینقدر است (اگر اصلاً اهمیتی داشته باشد)؛ ۳. آغاز این اتفاق اینطور است و من تعیین میکنم در ادامه چه شود.
بیایید به گفتهٔ راهب در فصل سوم فکر کنیم: «وابیسابی یعنی هر چیزی در طبیعیترین و واقعیترین حالت ممکنش.» «طبیعیترین و واقعیترین حالتِ» شما چه شکلی است؟ آیا خودتان را با این تصویر به جهان نشان میدهید؟ در محیط کار یا به دوستان و خانوادهتان هم همین تصویر را نشان میدهید؟ اگر نه، چه چیزی را باید دور بریزید تا به آن حالت برگردید؟
انسانها مدتهاست درک کردهاند حضور در طبیعت و مخصوصاً در میان درختان جنگل، اثری آرامشبخش دارد. ولی تنها نزدیک یکدهه است که نتایج علمی یکدست و با بازنگری دقیق به این باور اعتبار دادهاند و حضور در طبیعت را دارویی بازدارنده میدانند و همهٔ اینها موجب شده از واژهٔ «جنگلدرمانی» استفاده شود. نتایج این پژوهشها حاکی از افزایش سلامت روحی، تقویت سیستم ایمنی و کاهش میزان استرس، ضربان قلب و فشار خون است.
نخست، اگر خودتان را متعهد کنید کاری را به صورت همیشگی و طبق عادت انجام دهید از درک زیبایی عاجز خواهید بود. باید نگاهی پاک و خالص به هرچیز داشته باشیم، یعنی همهٔ متعلقات مانند قیمت، سن، شرایط اجتماعی، اعتبار و غیره را فراموش کنیم. باید قضاوتهای دیگران را پاک کنیم و هر چیزی را شایستهٔ همان احترامی بدانیم که برای درخت، غروب خورشید، ابر و کوه قائلیم. دوم، اگر به اشیاء منفک از یکدیگر نگاه کنید، زییایی را نخوهید یافت. مخصوصاً اشیایی که با یکدیگر پیوند دارند. زیباییِ هرچیزی بسته به محیطی که در آن قرار گرفته است و دیده میشود، زیاد یا پنهان میشود.»
مردم فکر میکنند، ذن یعنی آرامش، آسایشخاطر، حسوحال خوب داشتن و شادبودن. ولی در واقع ذن دربارهٔ نحوهٔ رویارویی با مشکلات سخت است: ناراحتیها، تنهایی، نگرانی، احساسات سخت. ذن یعنی بیاموزید چطور با مشکلاتی که زندگی پیشِ روی شما میگذارد مقابله کنید. پذیرش واقعیت، موضوعی کلیدی برای ذن است.
وابیسابی آن واکنش حسی به زیبایی است که ماهیت حقیقی زندگی را بازتاب میدهد. وابیسابی یعنی بپذیریم و به این درک برسیم که هرچیزی ذاتاً فانی، ناقص و ناکامل است. وابیسابی یعنی درک مواهب زندگیِ ساده، آرام و طبیعی. وابیسابی حالتی است که در قلبمان احساسش میکنیم. وابیسابی یعنی هوا را عمیقاً وارد ریهها کنیم و به آرامی خارجش سازیم. لحظهای که واقعاً پی به ارزش چیزی ببرید میتوانید وابیسابی را حس کنید؛ لحظهای کامل در جهانی ناقص.
به زبان سادهتر، وابیسابی به شما اجازه میدهد خودتان باشید. شما را تشویق میکند تمام تلاشتان را بکنید ولی در مسیر رسیدن به کمال که دستنیافتنی است، خودتان را بیمار نکنید. وابیسابی فقط شما را بهسمت آرامش و لذت از زندگی سوق میدهد و نشانتان میدهد زیبایی را میتوان در نامحتملترین مکانها یافت و هر روزِ زندگی دریچهای بهسوی خوشبختی است
شاهد بودهام بسیاری از ما با تعهدِ بیش از حد، مقایسهٔ دائم خود با دیگران، قضاوت و واگویههای منفی، خودمان را بیمار کردهایم. روزها خوابگردی میکنیم، بیحالیم، بیشتر اوقات خودمان را حبس میکنیم و به افراد مشهور و تبلیغات و رسانههای اجتماعی بیشتر از کشف ظرفیتهای غنی زندگی خودمان، توجه میکنیم.
وابی یعنی یافتن زیباییِ نهفته در سادگی، غنای معنویت و آرامشی که در پیِ فاصلهگرفتن از دنیای مادی حاصل میشود؛ سابی نیز بیشتر مربوط به گذر زمان است. به این معنا که همهچیز رشد میکند، نابود میشود و گذر زمان ماهیت بصری همهچیز را تغییر میدهد. این مفهوم به آنچه میبینیم کمتر مربوط است و بیشتر به چگونه دیدن ربط دارد.
ژاپنیها ضربالمثل مشهوری دارند که میگوید: نانا کُرُبی، یا اُکی [] ( )، یعنی «هفتبار به زمین افتادن به معنی هشتبار بلندشدن است.»
طبیعت عنصر اساسی خانهای الهامیافته از وابیسابی است، زیرا طبیعت به بخش عمیق کل فلسفهٔ وابیسابی مربوط است و ما را بهیاد ماهیت زودگذر زندگی میاندازد. طبیعت و فصول را بهتفصیل در فصل سوم بررسی خواهیم کرد. اکنون به این موضوع فکر کنید که چگونه میتوانید اجناس طبیعیتر را وارد خانهتان کنید. برای مثال چوبی با خطوط ناهموار، بامبو، سفال، سنگ، فلزهای کدر، کاغذ دستساز یا بافتهایی از نخهای طبیعی. یکی از گنجهای موردعلاقهام سطل چوبی و قدیمیِ برنج است که برای نگهداشتن هیزم از آن استفاده میکنیم. از افکار خلاقانه استفاده کنید. از مواد دورریختنی استفادهٔ خلاقانه داشته باشید، کاربرد آنها را تغییر دهید. به سمساریها، عتیقهفروشیها و کهنهفروشیها سربزنید. قدمت به اجناس طبیعی، عمق و زیبایی میافزاید. فکر نکنید همیشه باید چیز جدیدی بخرید. باید رفتار آنی و در لحظه را ترغیب کرد.
وابیسابی یعنی بپذیریم و به این درک برسیم که هرچیزی ذاتاً فانی، ناقص و ناکامل است. وابیسابی یعنی درک مواهب زندگیِ ساده، آرام و طبیعی. وابیسابی حالتی است که در قلبمان احساسش میکنیم. وابیسابی یعنی هوا را عمیقاً وارد ریهها کنیم و به آرامی خارجش سازیم. لحظهای که واقعاً پی به ارزش چیزی ببرید میتوانید وابیسابی را حس کنید؛ لحظهای کامل در جهانی ناقص. اگر با تمام وجود به جزئیات دقت کنیم و حس لذت را بارور کنیم، میتوانیم آن را بپرورانیم. با یک زندگی ناب و حقیقی و باانگیزه میتوان وابیسابی را تجربه کرد.
وابیسابی به ما میآموزد با کمترین چیزها شاد باشیم تا این احساسات را بیشتر بفهمیم: -درگیری کمتر، اشتیاق بیشتر؛ شتاب کمتر، راحتی بیشتر؛ هرجومرج کمتر، آرامش بیشتر؛ -مصرفگرایی جمعیِ کمتر، تولید فردیِ بیشتر؛ -پیچیدگی کمتر، شفافیت بیشتر؛ قضاوت کمتر، بخشش بیشتر؛ خودنمایی کمتر، حقیقت بیشتر؛ -مقاومت کمتر، سرسختی بیشتر؛ کنترل کمتر، رهایی بیشتر؛ -فکر کمتر، حس بیشتر.
دفعهٔ بعد که میخواهید در لحظهٔ نزاع داد بزنید، نفسی عمیق بکشید و از خودتان بپرسید: ۱. واقعاً احساسم چیست؟ در پشت واکنش اولیهام که همراه با عصبانیت و عجز است، واقعاً چه احساسی پنهان شده است؟ شاید این حس بهخاطر چیز دیگری است؛ مثلاً تنهایی، ترس، گناه یا ناراحتی. این موضوع میتواند کمک کند که آتش تند واکنش اولیه خاموش شود. ۲. چه خبر است و چرا طرف مقابل این حرفها را میزند؟ اگر با دقت به او گوش دهید و سعی کنید نظرش را بفهمید، درکش میکنید، حتی اگر با او موافق نباشید. این موضوع به شما کمک میکند آرام شوید و به مؤثرتر برخورد کنید. ۳. میخواهم چه بگویم و چرا احساس میکنم باید این حرف را بزنم؟ آیا میخواهید راهی برای حل مشکل پیدا کنید و به آن شرایط فیصله دهید، یا نفستان میخواهد تسویه حساب شخصی کند و برندهٔ بحث باشد؟
وابیسابی یعنی بپذیریم و به این درک برسیم که هرچیزی ذاتاً فانی، ناقص و ناکامل است. وابیسابی یعنی درک مواهب زندگیِ ساده، آرام و طبیعی. وابیسابی حالتی است که در قلبمان احساسش میکنیم. وابیسابی یعنی هوا را عمیقاً وارد ریهها کنیم و به آرامی خارجش سازیم. لحظهای که واقعاً پی به ارزش چیزی ببرید میتوانید وابیسابی را حس کنید؛ لحظهای کامل در جهانی ناقص. اگر با تمام وجود به جزئیات دقت کنیم و حس لذت را بارور کنیم، میتوانیم آن را بپرورانیم. با یک زندگی ناب و حقیقی و باانگیزه میتوان وابیسابی را تجربه کرد.
ما الزاماً نباید بیعیب و یکدست باشیم، چنانکه گویی از کارخانهٔ آدمسازی بیرون آمدهایم. چه میشود اگر تصور کنید ظرفی دستساز و زیبا هستید و با عشق و توجه ساخته شدهاید و علیرغم نواقصتان یا بهدلیل نواقصتان عزیز هستید؟
همهٔ ما هر قدمی که برمیداریم، مدام نگرانیم دیگران دربارهٔ آن چه فکری میکنند. به انتظار کسب اجازه از دیگری در صف مینشینیم و همیشه دلواپسِ چیزهایی هستیم که هنوز به وقوع نپیوستهاند. در مورد محدودیتهایمان برای خودمان داستان میبافیم و چون به موفقیتی میرسیم آن را کماهمیت میپنداریم، در عوض وقتی شکست میخوریم، از کاه کوه میسازیم.
واژهٔ «مونو نو آواره» نوعی حساسیت تهذیبشده و عکسالعمل احساسی نسبتبه زیباییهای کوتاه و زودگذر است و به صورتهای مختلفی ترجمه شده، از جمله «احساس همدردی با چیزها»، «دلسوزی تلخ و شیرین نسبتبه چیزها» و یا حتی «آهازنهادبرآورندگی چیزها». همچنین به معنی زیبایی موجود در ناپایداری است
وابی یعنی یافتن زیباییِ نهفته در سادگی، غنای معنویت و آرامشی که در پیِ فاصلهگرفتن از دنیای مادی حاصل میشود؛ سابی نیز بیشتر مربوط به گذر زمان است. به این معنا که همهچیز رشد میکند، نابود میشود و گذر زمان ماهیت بصری همهچیز را تغییر میدهد. این مفهوم به آنچه میبینیم کمتر مربوط است و بیشتر به چگونه دیدن ربط دارد.
او واژهٔ «جنگلدرمانی» را برای توصیف شینرین یوکو ارائه داده که مورد تأیید یافتههای علمی است. تحقیق او مزایای مستقیم جنگلدرمانی را ارزیابی کرده؛ مانند افزایش سلولهای کشندهٔ طبیعی. طبق گفتهها این سلولها با تومور و عفونت مبارزه میکنند، آرامش را افزایش و استرس و فشار خون را تنها پس از پانزدهدقیقه کاهش میدهند و موجب سلامتی کلی میشوند.
برچسبها را فراموش کنید (هنرمند، نویسنده و غیره) و فقط مشغول خلقکردن شوید. ۲. به فرایند فکر کنید، نه به محصول نهایی. ۳. اگر چیزی جواب نمیدهد، چیز دیگری را امتحان کنید. (ابزارهای جدید، مواد جدید، معلم جدید، دیدگاهی جدید) ۴. فقط نیمی از مسئولیت با شماست. با قلبی باز بهسراغ کارها بروید و ببنید چطور کائنات به کمک شما میآید. ۵. تنهایی کاری را امتحان نکنید. گروهی پیدا کنید که علایق مشترک با شما دارند و از یکدیگر حمایت کنید.
ما معمولاً فکر میکنیم باید جلوی روند پیری را بگیریم و حتی از پیری میترسیم. ولی تمام مفاهیم وابیسابی میگویند ما باید بپذیریم که با گذشت زمان ترقی و رشد میکنیم، بالغ میشویم، شخصیتمان کاملتر و درک و شناختمان عمیقتر میشود و با هر تجربهای که پشت سر میگذاریم، چیزهای بیشتری برای ارائه به جهان داریم.
ولی اگر واقعاً چشم و قلبمان را بگشاییم، ندای زیبایی را در میان هرجومرج و شلوغیها خواهیم شنید و جلوهٔ زودگذری از زندگی را میبینیم که در آن روحمان دارد آواز میخواند، زیرا استعدادمان را به کار گرفتیم و به ایدههایمان توجه کردیم و عشقمان را پروراندیم و واقعاً زندگی کردیم.
لحظهای حس میکنیم کاملاً در آن تجربه غرق شدهایم و فارغ از آینده و گذشته میدانیم که خود آن لحظه ماندنی نیست. در ادبیات به این لحظه «لحظهٔ هایکو» میگویند. هایکو آن تجربهٔ دلپذیر و نقرهایرنگ را به زیبایی در قالب شعر توصیف میکند. اگر عجله نکنیم و در لحظهٔ حال زندگی کنیم و بهاندازهٔ کافی توجه و دقت کنیم، میتوان این نوع گنجها را در کوچکترین جزئیات زندگیِ روزمره یافت. در یک چشمبههم زدن، قبل از اینکه آن پرنده پرواز کند و برود، وابیسابی حضور داشت زیرا زیبایی طبیعی را تجربه کردم و وقتی فوراً ناپدید شد جاذبهاش بیشتر هم شد.