زندگینامه مارتین لوتر کینگ و دستاوردهای او
دکتر کینگ پسر مردی روحانی از ایالت جنوبیجورجیا بود که آرزوی زندگی بهتری برای آیندهٔ فرزندانش داشت.
تبعیض نژادی یا عدم برابری و مساوات میان سفیدپوستان و رنگینپوستان هنوز به طور رسمی در ایالتهای جنوبی آمریکا وجود دارد.
سیاهپوستان و سفیدپوستان از هم جدا بودند: آنها در مناطق جداگانهای زندگی میکردند، به رستورانهای جداگانه میرفتند، از آبخوریهای جداگانه آب مینوشیدند و در اتوبوسها و وسایل نقلیهٔ عمومی جایگاه جداگانهای داشتند.
در این دوران، قوانین بر بسیاری از عرصههای زندگی سیاهپوستان اثر گذاشت و باعث شد دستمزد کمتری برای کار خود دریافت کنند و در شرایط دشواری زندگی کنند و امکانات محدودی برای تحصیل داشته باشند.
برای رأیدهندگان سیاهپوست به دلیل قوانین تبعیضآمیز، انتخاب قانونگذارانی که این وضعیت را تغییر دهند، دشوار بود.
اما اگر فکر میکنید رؤیاهای دکتر کینگ به گذشتهها تعلق دارد، اشتباه میکنید. به نظر خانوادهاش رویدادهای چند ماه گذشته یادآور این است که بیشتر باورها و رؤیاهای دکتر کینگ هنوز تحقق پیدا نکرده است.
در همان ایالتهایی که زمانی جداسازی نژادی وجود داشت، جمهوریخواهان قوانینی وضع کردهاند که به گفتهٔ فعالان مدنی، اقلیتها و بهویژه سیاهپوستان را از حقوق خود محروم میکند.
این مقررات شامل احراز هویتهای سختگیرانه و حتی منع دادن آب و غذا به افرادی است که در صفهای طولانی رأیگیری ایستادهاند.
رزا پارکس
لحظهٔ سرنوشتساز که نقطهٔ پایانی بر تبعیض نژادی بود در سال ۱۹۵۵ اتفاق افتاد، وقتی رزا پارکس در آلاباما به دلیل خودداری از دادن جای خود در اتوبوس به مسافری سفیدپوست دستگیر شد.
کاتوچا بنتو، استاد مطالعات نژادی و پروسه استعمارزدایی در دانشگاه ادینبورگ، به بیبیسی میگوید: “سیاهپوستان در برابر بردگیها و بهدارآویختنها و همهٔ خشونتهایی که نسبت به آنها انجام شده است مقاومت کردهاند و بیتردید در برابر تبعیض نژادی هم مقاومت خواهند کرد”.
پس از دستگیری پارکس، جامعهٔ سیاهپوستان منطقه تصمیم گرفتند شبکهٔ اتوبوسرانی را تحریم کنند و این تحریم در طول سال ۱۹۵۶ ادامه پیدا کرد. سراسر کشور از این اعتراض حمایت کردند. وقتی دکتر کینگ هم به تحریم اتوبوسهای مونتگُمری پیوست و در حمایت از آن کارزاری به راه انداخت، سخنانش مردم را تشویق به مبارزه با تبعیض نژادی کرد.
پروفسور بنتو میگوید: “جنبش نافرمانی مدنی کارزاری بود که در دههٔ ۵۰ و ۶۰ میلادی برای عدالت اجتماعی مبارزه میکرد”.
این جنبش هدفهای گوناگونی داشت، سازماندهی پروژهها و روشهای راهبردی برای ارتقای آموزش، دسترسی به غذا و ارتقای آگاهی جامعه تا بتواند به سوی آزادی و رهایی برود.
با این اهداف، کارزارهای ضد تبعیض نژادی بخشی از نبرد بزرگتر برای بازسازی جامعهٔ آمریکا بود.
سخنان دکتر کینگ مردم را برانگیخت تا با تبعیض نژادی مبارزه کنند اما واکنش سفیدپوستان قدرتطلب شرورانه بود: خانوادهٔ کینگ را تهدید کردند و در خانهاش بمب گذاشتند.
او مبارزه را به روشهایی که به آن باور داشت ادامه داد: نیروی کلام و بسیج همگانی. او به نافرمانی مدنی معتقد بود و از هر واکنش خشونتآمیز و بر پایهٔ نفرت پرهیز میکرد.
استاد بنتو میگوید نبرد خشونتپرهیز دکتر کینگ “بیشتر اوقات سادهانگارانه با پذیرش منفعلانه اشتباه گرفته میشود” و معتقد است که روش او بههیچعنوان پذیرش منفعلانه نیست.
او میگوید: “راهبردهای دکتر کینگ درکی انقلابی از روش زندگی بدون خشونت بود که او برای ایالات متحده میخواست: جامعهای آزاد و برابر و بدون نژادپرستی”.
راهپیمایی به سوی واشنگتن برای کار و آزادی در سال ۱۹۶۳ نقطه عطفی در جنبش حقوق مدنی بود.
جمعیتی که در هوای گرم و تابستانی واشنگتن دیسی آمده بودند تا دکتر کینگ سیاستهای راهبردی خشونتپرهیز خود را برایشان توضیح دهد و خواهان هماهنگی نژادی شود.
پشت سر او در محل سخنرانی مجسمهٔ عظیم آبراهام لینکلن، رئیس جمهور ایالاتمتحده قرار داشت که در سال ۱۸۶۳ قانون آزادی بردگان را اعلام کرد و در سال ۱۹۶۴ دکتر کینگ و جنبش حقوق مدنی به پیروزی تاریخی خود دست یافتند.
قوانین حقوق مدنی به طور رسمی به تبعیض نژادی در مکانهای عمومی پایان داد و تبعیض در مشاغل را ممنوع اعلام کرد.
اما این مبارزه هنوز به پایان نرسیده بود، زیرا دشمنان برابری نژادی همچنان به استفاده از روشهای حیلهگرانه برای ادامهٔ سیاستهای نژادپرستانه ادامه میدادند.
راهپیمایی سلما به مونتگُمری
قوانین در سراسر ایالتهای جنوبی آمریکا همچنان با دشوارتر کردن ثبتنام رایدهندگان سیاه پوست در انتخابات آنها را از حق رأی محروم کرده است.
در سال ۱۹۶۵، دکتر کینگ راهپیمایی تاریخی خود از شهر سلما در آلاباما به مونتگُمری، پایتخت این ایالت در اعتراض به چنین قوانینی به راه انداخت.
راهپیمایان در مسیر عبور خود از اتوبان ۸۷ کیلومتری با خشونت مأموران محلی و گروههای لباسشخصی روبهرو شدند. با اینحال دکتر کینگ به اصل اعتراض خشونتپرهیز خود پایبند ماند.
مارتین لوتر کینگ چگونه جان باخت؟
او ۲۹ بار دستگیر و زندانی شد. ۴ آوریل ۱۹۶۸، او در بالکن هتلی در ممفیس تنسی ایستاده بود که مرد سفیدپوست مسلحی به سوی او تیراندازی میکند.
اقدام به ترور او از نقش دکتر کینگ در تاریخ و تأثیر او بر جنبشهای معاصر نبرد برای برابری نژادی هیچ نکاست.
هر سال، مهارتهای درخشان سخنوری و نیروی “رؤیا”ی او در نزدیکترین دوشنبه به روز تولدش، ۱۵ ژانویهٔ ۱۹۲۹ گرامی داشته میشود.
اما حتی تعیین روز بزرگداشت برای او نشان میدهد که در مورد این موضوع چقدر اختلافنظر وجود داشته است و این ماجرا ادامه دارد.
اگرچه این تاریخ فقط چند روز پس از مرگ دکتر کینگ پیشنهاد شد اما سالها طول کشید تا کنگره ایالات متحده بر مقاومت خود در برابر بزرگداشت نماد جنبش حقوق مدنی غلبه کند. روز مارتین لوتر کینگ برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ جشن گرفته شد.
و سالهای سال باید بگذرد تا این روز در ایالتهای جنوبی گرامی داشته شود و همین خود نشان از شکاف در جامعهٔ آمریکا دارد.
این نوشتهها را هم بخوانید