پیشنهاد تماشای فیلم نویز (سر و صدای) سفید White Noise
نویز سفید White Noise یک فیلم کمدی-درام محصول ۲۰۲۲ است که کارگردانی آن را نوآ بامباخ انجام داده و خودش فیلمنامه را نوشته است و از رمانی به همین نام نوشته دان دلیلو در سال ۱۹۸۵ اقتباس شده است. این اولین فیلم کارگردانی بامباخ است که بر اساس داستانی اصلی از خودش ساخته نشده است.
در نویز سفید White Noise آدام درایور، گرتا گرویگ، دان چیدل، رافی کسیدی، سم نیوولا و می نیوولا ایفای نقش می‌کنند. داستان در دهه 1980 اتفاق می‌افتد و داستان زندگی یک شخص دانشگاهی و خانواده‌اش را دنبال می کند، زمانی که یک حادثه آلودگی هوا در نزدیکی محل زندگی آنها رخ می دهد.
White Noise اولین نمایش جهانی خود را در هفتاد و نهمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز در 31 آگوست 2022 تجربه کرد.
این فیلم نقدهایمثبت و منفی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرده. در حالی که کارگردانی، فیلمبرداری، بازی بازیگران (مخصوصاً درایور)، و موسیقی الفمن به طور کلی مورد ستایش قرار گرفت، فیلمنامه، لحن‌های مختلف و طول فیلم، بسیاری را در جبهه مخالف قرار داده است.
در سال 1984، جک گلدنی، استاد «مطالعات هیتلر» (رشته‌ای که او خودش تأسیس کرد) در کالج روی هیل است. علیرغم تخصصش، او آلمانی صحبت نمی‌کند و مخفیانه دروس اولیه را می‌گذراند تا برای سخنرانی که قرار است در یک کنفرانس ایراد کند، آماده شود.
جک با بابت، همسر چهارم خود ازدواج کرده است. آنها با هم خانواده متشکل از چهار فرزنددارند. هاینریش و استفی از دو ازدواج قبلی جک، دنیس از ازدواج قبلی بابت، و وایلدر، فرزند خود این دو زوج. دنیس جاسوسی بابت را می‌کند و نسخه‌ای پزشکی از او پیدا می‌کند.
جک رویای مردی مرموز را می‌بیند که تلاش می‌کند او را بکشد، که به گفتگوی قبلی او با بابت در مورد ترس آنها از مرگ اشاره دارد. همکار جک، موری سیسکیند، پروفسور فرهنگ آمریکایی، مایل است رشته تخصصی مشابهی به نام «مطالعات الویس» ایجاد کند و جک را متقاعد می کند که به او کمک کند. هر دو با یکدیگر رقابت می کنند زیرا رقابتی بین دوره‌های آنها به وجود آمده است.
با این حال، یک تصادف فاجعه‌آمیز در نزدیکی محل زندگی آنها رخ می‌دهد …
اما در مورد کتاب:
کتاب سروصدای سفید
نویسنده:دان دلیلو
مترجم:محمدصادق رئیسی
انتشارات:نشر روزگار
«سروصدای سفید» رمانی نوشته دان دلیلو (-۱۹۳۶) نویسنده ایتالیایی‌تبار زاده آمریکا است. او یکی از چهار نویسنده بزرگ زمان‌اش شناخته می‌شود که توانسته بالغ بر بیست و پنج جایزه معتبر جهانی را از آن خود کند. نخستین جایزه را در سال ۱۹۷۹ و آخرین جایزه را در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد که از جمله آنها جایزه کتاب ملی آمریکا (۱۹۸۵-۱۹۸۸) و جایزه قلم فاکنر (۱۹۹۲) است.
«سر و صدای سفید» هشتمین رمان دلیلو است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد و در همان سال جایزه «کتاب ملی» و «حلقه منتقدان کتاب ملی» را از آن خود کرد.
عدم قطعیت از برجسته‌ترین حوزه پست مدرنیستی «سر و صدای سفید» است. چندشقگیِ راویِ اصلی رمان با به هم ریختگی خانوادگی، درگیر شدن با مسلۀ بزرگ جهانی، اضطراب و نگرانی موجود در عصر حاضر و از همه مهم‌تر مسئله «ترس از مرگ» و ترسِ از دست دادنِ وابستگی‌ها و دلبستگی‌های انسانی، همه و همه رمان حاضر را به یکی از رمان‌های برجسته آمریکایی بدل کرده است.
داستان درباره زندگی یک زن و شوهر است که هردو استاد دانشگاهند. اغتشاش، چه در خانواده و چه در جامعه، جنگ، تلاش برای احیاء جنبش‌های کمونیستی، درگیر شدن با حوادث دست و پا گیر عصر مدرن و پسامدرن، آلودگی‌ها و… در لایه لایه‌های رمان پنهان‌اند. «سر و صدای سفید» رمانی سیاسی، جنگی و البته ضدّ سیاست و ضدّ جنگ است. رمان دارای بار هستی شناسانه‌ی مرگ و زندگی است، مرگ از نوع معاصرش.
بخشی از داستان:
من و بابت توی آشپزخانه حرف‌هامان را می‌زنیم. آشپزخانه و اتاقِ خواب خوابگاه‌های اصلی این اطراف، پاتوق‌ها و سرچشمه‌های اصلی‌اند. من و او مثل هم هستیم در این مورد، که بقیه خانه را به عنوان فضای انباری اسباب و اثاثیه‌ها، اسباب‌بازی‌ها، تمام اشیاء بی‌مصرف ازدواج‌های قبلی و مجموعه‌های متفاوت بچه‌ها، هدایای اقوام سببی و لباس‌های کهنه و خرت‌و پرت‌ها، وسایل و جعبه‌ها درنظرمی‌گیریم. چرا این مالکیت‌ها چنین وزن اندوهگینی به همراه دارند؟ تاریکی به آنها ضمیمه شده، یک نوع دلشوره. آنها وادارم می‌کنند از شکست شخصی و ناکامی چیزی کلی‌تر، چیزی بزرگتر در فهم و محتوا، نگران نباشم.
شما عالی هستی