صید و تجارت مروارید در خلیج فارس در قرن نوزدهم میلادی

0

فرخ مستوفی

اگر در عصر اقتصاد مبتنی بر نفت را شاهرگ اقتصادی خلیج فارس بدانیم. قرن‌ها قبل از کشف آن صید مروارید و بازرگانی آن مهم‌ترین فعالیت اقتصادی در سراسر خلیج فارس را تشکیل می‌داده است. این امر به ویژه در بخش جنوبی آن در طول سدهٔ نوزدهم میلادی چشمگیرتر است. مروارید تنها منبع ثروت و بزرگ‌ترین زمینهٔ اشتغال ساحل‌نشینان جنوبی را فراهم آورده بوده است. تعداد ناوگان‌های صیادی در هر بندر و پیشینهٔ ساکنان این بنادر در سدهٔ نوزدهم تصویر ساده‌ای از این اقتصاد به دست می‌دهد. اگر مروارید نبود اقتصاد کویت به شدت آسیب می‌دید، اقتصاد بحرین به یک پنجم کاهش پیدا می‌کرد 1 و بنادر عمان متصالحه که دارای هیچ منبع درآمد دیگری به جز صید مروارید نبودند، کلا از بین می‌رفتند. چه در بخش شمالی تجارت بخش غالب اقتصادی بوده و در قرن نوزدهم ساحل‌نشینان بیش‌تر به تأمین نیازهای این مرکز و ساکنین داخل اشتغال داشتند. با این وصف تقسیم کار در خلیج فارس بر این مبنی قرار گرفته بود که صید مروارید عمدتا توسط ساکنین جنوب و تجارت آن توسط مردمان ساکن در بخش شمال آن انجام می‌گرفته است. تنها استثنا در این مورد سرزمین بحرین است که از عهد هخامنشنیان بخشی از ایران بوده و مقارن ظهور اسلام در جزیره العرب و در سال‌های بعد نیز بخشی از سرزمین فارس محسوب می‌شده است.2

در قرن نوزدهم بحرین مرکز کشاکش‌های سیاسی میان ایران، مسقط، انگلستان و عثمانی، پرتغال و حجاز به ویژه امیر عبد العزیز و عناصر قبیله‌ای ساکن در نواحی ساحلی بود. درآمد سرشار حاصل از صید مروارید عامل اصلی بروز این اختلافات و لشگرکشی‌ها محسوب می‌شد. رقابت شدید این قدرت‌ها در خلیج فارس موجب تجدید و احیای قدرت عناصر در این منطقه شد که پس از مرگ نادر فزونی یافته بود.3

عناصر قبیله‌ای ساکن در نواحی ساحلی قدرت گرفته حوادثی پدید آوردند که در آینده این منطقه در قرن نوزدهم تأثیر چشمگیر گذاشت. نواحی جنوبی ایران، چ حد فاصل بندر عباس تا بحرین محل رقابت و درگیری‌های خونین حکام محل و سران قبیله‌ها شد و موجب ایجاد مراکز تجاری جدیدی در خلیج گردید.4 پیش از ظهور اسلام تجارت مروارید کلا در بنادر بخش شمالی یعنی هرمز، بوشهر انجام می‌گرفت. در زمان حکومت خلفای عباسی بصره و بغداد نیز به این فهرست اضافه شد. اما قرن نوزدهم میلادی با دخالت انگلستان شاهد انتقال مراکز تجارت دریایی و مروارید از بوشهر و لنگه به هند و به بمبئی، دوبی، بحرین و قطیف بود.5 براساس آمار موجود در قرن نوزدهم حدود 000/350 نفر از ساکنین مناطق جنوبی و شمالی از طریق تجارت مروارید ارتزاق می‌کرده‌اند. بیش از 000/74 نفر به‌طور مستقیم با ناوگانی مرکب از 6000 قایق بزرگ و کوچک به کار صید مروارید مشغول بوده‌اند.6

تعداد زیادی نیز به عنوان سرمایه‌دار به کار تأمین مالی قایق‌ها و صیادان می‌پرداختند. جمعیت کم منطقه و گستردگی فعالیت‌های مرتبط با صید مروارید درآمد سرشار حاصل از آن و اهمیت این صنعت در زندگی ساکنین خلیج فارس حضور و رقابت کشورهای استعماری را در خلیج فارس به سادگی توجیه‌پذیر می‌کند.

مروارید چیست؟

به جسم جامد کروی شکل برّاق و نسبتا سختی که از انجماد ترشحات بدن انواع نرم‌تنان دوکفه‌ای که حول جسم خارجی از قبیل شن‌ریزه یا ماده خارجی به وجود می‌آید،7 در عربی لوءلوء (جمع آن لالی) و در فارسی مروارید می‌گویند. به قول صاحب غیاث الغات و به تبع او آنندراج «فارسیان بر مطلق مروارید اطلاق کنند». در لغت عرب «درّه» مروارید کلان را گویند.8 اما صرف‌نظر از این بحث ادبی واژه‌ای که در تمام خلیج فارس در قرن نوزدهم نزد صیادان مروارید متداول بوده است. قماشه (جمع آن قماش) است. در ادب فارسی و عربی بر این باور بوده‌اند که مروارید از قطرهٔ باران حاصل می‌شود. در عجایب المخلوقات آمده است: «بادهای بهاری ترشحات آب از دریای اوقاس (مدیترانه) بردارد و به دریای خلیج فارس آرد و در جزو آن رشحات یک آب لزج شبیه زیبق موجود است، آن قطره آب را مانند منی که رحم به خود جذب می‌نماید صدف هم به خود جذب کرده تولید مروارید شود. هرگاه قطره بزرگی است، مروارید بزرگی پیدا خواهد شد.»9

نزد صیادان مروارید نیز پیدایش مروارید کم‌وبیش با افسانه درآمیخته بوده است. در حال حاضر شش‌گونه صدف مرواریدساز در خلیج فارس شناسایی شده‌اند،10 اما در قرن نوزدهم صیادان محلی تنها سه‌گونه را که بیش‌ترین مروارید را تولید می‌کرده‌اند، شناسایی کرده و از صید سایر گونه‌ها خودداری می‌کرده‌اند مگر برای استفاده از پوسته صدف آن‌ها.

محّاره (جمع آن محّار) (Pinctada‌ margaritifera‌) متداول‌ترین نوع صدف مرواریدساز است که در همه جای خلیج فارس دیده می‌شود. به آن محار کبیر نیز گفته می‌شود.11 دومین‌گونه زینّه (جمع آن زنّی) (Pterra macopetra) است که بیش‌تر در آب‌های ساحلی رأس الخیمه گستردگی دارد. ولی به‌ترین انواع آن در آب‌های جزیرهٔ کیش، هندورایی و شیدور (شتور) در همان عمقی که محّار زیست می‌کند، یافت می‌شود.12

سومین گونه محار صغیر (Pinctada imbricata) است که صدف بندر لنگه، صدف سیلان و بلبیل هم نامیده می‌شود و در سواحل دوبی، عربستان، قطر، جزیرهٔ هرمز، مجمع الجزایر بحرین، بندر لنگه، لاوان و بوشهر، خارک و کیش گستردگی دارد.13

تجارت مروارید یکی از پیچیده‌ترین حرفه‌های جهان به شمار می‌رفته است. بازرگانان یا تاجر مروارید می‌بایست به ماتریس پیچیده‌ای که شامل نوع مروارید، رده‌بندی برحسب اندازه، رده‌بندی برحسب وزن و عیار، رده‌بندی از نظر شکل و رده‌بندی براساس رنگ را برای محاسبه قیمت مروارید در نظر بگیرد، سپس باتوجه به واحد محاسبه که در هریک از مناطق خلیج فارس متفاوت بوده است، قیمت مروارید را محاسبه کند که شباهت به محاسبهٔ نرخ تبدیل ارزها در بانک‌داری امروز دارد. مثال‌هایی که در کتاب‌ها و رساله‌های تاریخی آمده پیچیدگی کار را روشن خواهد کرد. طبیعی است کسانی قادر به انجام چنین محاسباتی بوده‌اند که از زمینه فرهنگی و تمدنی بالایی برخوردار بوده‌اند. دلیل تمرکز معاملات در مراکز تمدنی نظیر بوشهر، سیراف، لنگه، کیش و هرمز در بخش شمالی خلیج فارس جز احاطه به این نوع محاسبات نبوده است. در واقع تجار عمده اکثرا در شمال خلیج فارس زندگی می‌کرده‌اند و بخش جنوبی آن تا زمان تسخیر هندوستان و تبدیل بمبئی به یک مرکز بازرگانی بین آسیا و اروپا (انگلستان) و خرید عمده مروارید جنوب خلیج فارس عملا به عنوان نوار ساحلی فاقد مراکز شهری که عمده ساکنان آن به کار صید مروارید، قاچاق و غیره مشغول بوده‌اند، عمل می‌کرده است.

دلالان مروارید خلیج را تاجر (جمع آن تجار) یا طوّاش (جمع آن طواویش) می‌نامند. اصطلاح تاجر به کسی اطلاق می‌شود که عمده فروش مروارید است و کسی است که مروارید را به در دکان یا حجره وی می‌آورند. خریدار نقد عمل می‌کند و رابطه مستقیم با بازارهای چین، بغداد، ایران و اروپا و در این اواخر بمبئی دارد. طوّاش خرده تاجر است که به دو دسته طواش صغیر و طواش کبیر تقسیم می‌شود. طوّاش صغیر معمولا باید به دنبال مروارید برود یا روی کشتی با ناخدا همراه باشد و یا در ساحل با پرداخت وجه نقد مروارید را خریداری کند. طوّاش کبیر امکانات مالی بیش‌تری دارد و دارای وسایل رده‌بندی یا دانه‌بندی پیچیده است 14 که معمولا هفت، پانزده تا چهل و گاه چهل و پنج طاس را با چشمه‌های متفاوت شامل می‌شود و رابطه مستقیم با تاجر عمده خریدار مروارید در خلیج فارس دارد. رابطه تاجر و طوّاش ‌ را گاهی دلال و گاهی مقسّم برقرار می‌کند که از هر دو طرف معامله مبلغی حق دلالی دریافت می‌کنند.15

در طول تاریخ چند هزار ساله مبادلات مروارید، تجارت و طوّاش و نحوهٔ قیمت‌گذاری تجار و طوّاشان تغییر کرده است. به این معنی که هرچه به اواخر قرن بیستم نزدیک‌تر شده‌ایم طواشان اکثرا هندی بوده و تجارت توسط اهالی بومی انجام می‌گرفته است.16

واحد محاسبه وزن مروارید و به طبع آن قیمت مروارید «چو»(جمع اچوه) است. تاجر مروارید باید به‌طور کامل با این واحد و نحوهٔ محاسبه آن آشنا باشد. چو، نقش عیار در زرگری را دارد. چو موهومی است و خود وزن به حساب نمی‌آید و چهارگونه است و که از چهار واحد وزن (مثقال) متفاوت با یک نوع محاسبه به دست می‌آید.17

مثقال بحرینی یا مثقال مشهدی\150\گرم

مثقال قطری\160\گرم

مثقال بمبئی\74\گرم

مثقال پونا\‌68‌\گرم\‌4/3

در هرکدام از حالت‌های فوق میزان چو در هر مروارید با دو برابر کردن وزن (مثقال) در هر مروارید برحسب مثقال هر منطقه و ضرب در عدد 330 به دست می‌آید. اگر C عد چو و m را عدد مثقال بگیریم در معادله‌ای CṣC m 2?330 عبارت خواهد بود از چوی بحرین، قطر، پونا یا بمبئی.18

برای بررسی جنبهٔ توأم اقتصادی امنیتی صید مروارید در خلیج فارس در قرن نوزدهم اشاره به چند عامل ضروری است؛ صیدگاه‌های مروارید نیز در سراسر خلیج فارس به ویژه بخش جنوبی آن پراکنده‌اند که به آن‌ها هیر (جمع هیرات) می‌گویند. هیر دارای عمق ویژه‌ایست که از لحاظ اکولوژی زیستگاه مناسبی را برای

صدف مرواریدساز به وجود می‌آورد. اگر برآمدگی‌های کف دریا نسبت به سطح آب عمق چندانی نداشته و اطراف آن را آب‌ها ژرف احاطه کرده باشند، نجوات (مفرد، نجوه) یارگت نامیده می‌شدند که در نقشه‌های دریایی جدید علامت‌گذاری شده‌اند و کشتی‌های بزرگ از روی آن عبور نمی‌کنند.19 نجوات یا رگت معمولا به نام کاشف آن نامیده می‌شد. مثل رگت علی، رگت عیسی و رگت المنیع.20‌

نجوات و هیارات یا در فاصلهٔ کم‌تر از سواحل و گاه تا 140 کیلومتری سواحل پراکنده از قبل از دخالت انگلیس مرزهای دریایی شیوخ عمان (امارات) قطر، بحرین و کویت بطور طبیعی از شش کیلومتری ساحل هرکدام از این مناطق تجاوز نکرده و کشتی‌های صیادی متعلق به ایران و دیگران آزادانه در خارج از این مناطق به صید می‌پرداختند.21

هیارات بخش جنوبی خلیج فارس از جزیره سلامه نزدیک رأس الجبال تا بندر کویت کشیده شده‌اند و هر سکو نام ویژه‌ای دارند؛

در بحرین: اشتبه، ابو عماره، ابو الخراب، ابو القانه، الشایع، الخوره، حرف الجاهی، ابو النجوش، ابو غبار، ابو مرجان، ابو حصیر، ابو صدر، بن نصار، رجله.22

در قطر: ابو الهبا، الصایع، حالول، ام الغیب، ام لقطان، شیف لفان، الدیبل.23

در دوبی: ام الثیف، ارزگوه، اللجه، کجه التراق، رقه الصیر، حرزمان.24

در کویت: عدان یا عدنان.25‌

هیارات منطقه شمال خلیج فارس چشمگیر نیستند، تعداد آن‌ها محدود بوده و در اواخر قرن نوزدهم به دلیل بهره‌برداری نامناسب، هرچند سال یک‌بار مورد استفاده قرار می‌گرفتند.26 صیدگاه‌های ایران اطراف جزیرهٔ لاوان، کیش، خارک، لارک، ابو موسی، دماغهٔ بستانه، هندورابی، دهانهٔ هرمز، نایبند، میناب، لارک، و بندر عباس قرار دارند.27 صیادان ایرانی مروارید در تمام مناطق خلیج فارس به جز سواحل نزدیک به شیخ‌نشینان باتوجه به قوت و ضعف دولت مرکزی و محلی به صید می‌پرداختند. در قرن نوزدهم مهم‌ترین صیدگاه ایران در خلیج فارس شمار می‌رفت.

تعداد قایق‌های کوچک و کشتی‌های بزرگ را که در کار صید مروارید بوده‌اند 4500 عدد تخمین زده‌اند که حدود 74000‌ نفرظ 28 ناخدا (رئیس کشتی)، سیب (کشندهٔ بند غیص)، رضیف (معاون سیب)، تباب (خدمتکار کشتی) و غیص بوم، جالبوت، بگاره، جاروده، نشاله، سمعه، دنگی، حوری، غنچه، جاروکه، سنبوک، ماشوه، کتر، زاروقه، ساشه، زورق و ماجشون به صید مشغول بوده‌اند.29

قایق‌ها در هوارات در کنار ساحل و کشتی‌ها به نقاط دورتر می‌رفته‌اند. مهم‌ترین کشتی‌های مروارید سنبوک، جالبوت، بغله، بقاره و بوم‌اند.30 اندازهٔ متوسط هر کشتی صید از بندر به بندر متفاوت بوده ولی کشتی‌های دریاپیما به‌طور متوسط از 6 تا 42 نفر ملاح و قایق‌ها و بین 4 تا 6 نفر خدمه داشته‌اند.31 قبل از آن قرن نوزدهم داشتن پرچم برای کشتی‌های ایرانی و شیخ‌نشینان متداول نبوده است. اما در این قرن انگلیس‌ها بعد از امضای قراردادهای حمایتی از شیخ‌نشینان به آن‌ها اجازهٔ استفاده کردند. در اواخر قرن حدود هزار کشتی و قایق بدون پرچم،1000 کشتی و قایق تحت پرچم ایران،2600 کشتی با پرچم انگلیس و 170 کشتی زیر پرچم عثمانی بودند که در بصره و کویت و قطیف حضور داشتند.32‌

حجم عملیات صید تعداد بنادر فعال، نیروی انسانی بزرگی که به نسبت جمعیت محلی درگیر صید بوده‌اند و گستردگی هوارات و تعداد کشتی‌های عظمت تجارت و صنعت صید را نشان می‌دهد. اما محاسبه درآمد حاصل از صید برای منطقه خالی از اشکال نیست. بنادر بخش ایرانی، بنادر واقع از بستانو الی دوان و جزایر از شیخ شعب تا فرور جزء شیبکویه و بنادر قبل از بستانو جزء دشتی و از دوان به بعد جزء بندر لنگه محسوب می‌شده‌اند.33

درآمد کیش بیش‌تر از سایر مناطق شیبکویه است. حکام مناطق مختلف بخش ایرانی از هر غواص یا کشتی و قایق مالیات جداگانه دریافت می‌داشتند. ولی از پرداخت مالیات به دولت ایران خودداری می‌کردند. مثلا حاکم قشم از هر غواص یا سیب چهار روپیه دریافت می‌کرد. شیخ هنگام که از بستگان شیخ دوبی بود و حدود سی و چهار کشتی غواصی در اختیار داشت با استفاده از نفوذ انگلیسی‌ها نه از حکومت عباسی اطاعت می‌کرد و نه به دولت ایران مالیات می‌پرداخت. مالیات جزیره کیش که یکی از به‌ترین صیدگاه‌های ایران بود نیز نسل به مناسبت خدماتی که قوام الملک انجام داده بود براساس فرمان ناصر الدین شاه به وی پرداخت می‌شد وی هر سال هشتصد تومان از این بابت دریافت می‌کرد.34 مالکیت جزیره نیز در اختیار خانوادهٔ قوام بود.35

حاکم از جزیرهٔ خارک یک چهارم درآمد صیادان را دریافت می‌کرد. به علاوه در اواخر قرن بدون اجازهٔ دولت ایران با یک شرکت آلمانی قرارداد بسته و درآمد هنگفتی به دست می‌آورد. در مرکز صادرات مروارید ایران یعنی بندر لنگه که طایفهٔ آل بوسمیط بر آن حکومت داشتند، هیچ مالیاتی به دولت ایران پرداخت نمی‌شد. براساس گزارش سدید السلطنه در سال 1811 میلادی انگلیسی‌ها معادل 000/410 پوند مروارید از این بندر صادر کرده بودند.36 میانگین صادرات بند لنگه در سال حدود 000‌/500‌/3 روپیه بوده است. باید در نظر داشت که بیش از نیمی از صادرات مروارید عمان مصالحه از بندر لنگه انجام می‌گرفته است. میانگین صادرات مروارید از بحرین 800000/3 روپیه از عثمان متصالحه (امارات)000/100/4 روپیه بوده است. اگر ارقام را به پوند محاسبه کنیم، براساس آمار موجود در فاصلهٔ 1900-1872 یعنی در فاصله 27 سال براساس آمار 17‌ میلیون پوند مروارید از خلیج فارس صادر شده است.37 کل درآمد نفت ایران از 1914 تا 1920 حدود یک میلیون و سیصد هزار پوند بوده و این مبلغ در فاصلهٔ 1912‌ تا 1930 جمعا از ده میلیون پوند تجاوز نمی‌کند.

آن‌چه در این آمار محاسبه نشده است، صید قاچاق، آمار گزارش نشده و ارزش مروارید صید شده در ده‌ها بندری است که در این محاسبات منظور نشده‌اند. به علاوه ارزش بعضی از مرواریدهای منحصر به فرد به تنهایی از ارزش کل مرواریدهای فروخته شده در یک سال در یک منطقه بیش‌تر است. در سال 1899 یکی از اهالی کمزار از اتباع سلطان عمان مروارید نادری را به وزن 3500 چو صید کرد که در بمبئی 000/400 روپیه قیمت گذاشته شد.39 هرچه مروارید بزرگ‌تر باشد، ارزش بیش‌تری دارد، ولی وقتی بزرگی مروارید از حدی ‌ بگذرد دیگر اضافه قیمت آن تابع بزرگی آن نخواهد بود، بل‌که چنین مرواریدی صدها و هزاران برابر گران‌تر از مرواریدهای متوسط است.40 وجود چنین میزان عظیمی از ثروت بدون توجه به سایر اقلام تجاری مورد معامله در خلیج فارس حضور هر قدرتی را برای دستیابی به آن توجیه می‌کند. تا قبل از ورود پرتغالی‌ها به خلیج فارس، بخش شمالی خلیج در قلمرو ایران و بخش جنوبی آن سکونت‌گاه اعراب بوده است، ولی به مرور ایام بخشی از قبایل عرب مناطق جنوبی در بخش‌هایی از سرزمین‌های شمالی سکونت گزیدند. اینان اکثرا صیاد مروارید بودند و زیستگاه‌های خویش را نیز سیاسی جنوب ایران و از دلایل اصلی شکل‌گیری حاکمیت‌های محلی و استقرار این قبایل عرب بود و عرب‌های هوله از مهم‌ترین این اعراب بودند که در نواحی ساحلی گستردهٔ جنوب ایران مستقر شدند.41

پرتغالی‌ها اولین نیروی خارجی بودند که در مناطق مختلف خلیج فارس در فواصل مختلف از مسقط گرفته تا هرمز، بحرین و چابهار (تیس) مستقر شدند و به تجارت مروارید علاقه نشان دادند. یکی از اهداف همهٔ استثمارگران اروپایی کنترل تجارت در خلیج فارس به ویژه مروارید و گرفتن مالیات از صیادان بود. این قدرت‌ها بدون استثنا مایل به تسخیر بحرین به عنوان بزرگ‌ترین مرکز صید مروارید و یکی از مهم‌ترین ایستگاه‌های دریایی در خلیج فارس بودند و به این ترتیب گاه در تعارض با حاکمیت ایران بر این جزیره قرار می‌گرفتند. باربوزا مورخ پرتغالی سدهٔ 16 میلادی در بیان احوال «جزایر قلمرو ملوک هرمز» از بحرین به عنوان شهری بزرگ و محل رفت‌وآمد بازرگانان هرمز تو دارای مرواریدهای عالی یاد کرده است.42 مالیات بحرین در این دوره تا 300 لک برآورد شده است که بیش از چهار پنجم آن در ارتباط با صید مروارید بوده است.43

مشکلات داخلی و خارجی ایران در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم و ظهور سلسله قاجار در ایران به قدرت‌های دیگر فرصت داد تا به توسعه قدرت خود در خلیج فارس بپردازند. قاجارها در زمان آغا محمد خان بند عباس، هرمز و قشم را به مدت 75 سال در ازای سال 6 هزار تومان به سید سلطان امام سقط اجازه داده بودند 44 و از درآمد سرشار مروارید فقط به همین مقدار ناچیز کفایت کرده بودند.

انگلستان بعد از خروج هلندی‌ها از خارک و بصره و تسخیر شبه قارهٔ هند با استفاده از ضعف و فساد دستگاه سلطنتی قاجار با استقرار در بوشهر به قدرت برتر نظامی و اقتصادی خلیج فارس تبدیل شده بودند. عثمانی‌ها بصره و قطیف و کویت را در اختیار داشتند، ولی از لحاظ دریایی توان مقابله با ناوگان‌های انگلیسی در خلیج فارس را در خود نمی‌دیدند. کشتی‌های این کشور رفت‌وآمد هر کشتی خارجی را در بنادر جنوبی و شمالی خلیج فارس زیر نظر داشتند و در اصطلاح امروزی هر وقت که صلاح می‌دیدند آن‌ها را بازرسی می‌کردند. این بازرسی‌ها نتیجهٔ معاهداتی بود که انگلستان با شیوخ متعدد خلیج فارس امضا کرده بود، اما در باطن نقشهٔ انگلیسی‌ها برای تبدیل خلیج فارس به یک دریای بسته mare clausum یا دریاچه‌ای انگلیسی بود تا جلوی دست‌اندازی دیگر خارجیان به صیدگاه‌های جنوب خلیج فارس به ویژه بحرین را بگیرد. خارجی‌ها شامل اتباع انگلیس نیز می‌شدند که حکومت هند از فعالیت‌های آزاد آنان جلوگیری می‌کرد. در سال 1820 انگلستان عقد قرارداد با شیخ‌های خلیج فارس از جمله شیخ بحرین را آغاز کرد که نقض آشکار یکی از مواد معاهدهٔ 1814 میلادی میان ایران و انگلیس بود.45 در سال 1848 میلادی قرارداد دیگر با شیخ بحرینی بسته شد که طی آن کشتی‌های انگلیسی اجازه یافتند تا همهٔ کشتی‌های متعلق به شیخ بحرین و با مردم آن جزایر را تفتیش کنند.46 با این وصف تا مدت‌ها حقوق دولت ایران مبنی بر مالکیت به بحرین را به صورت ظاهر رعایت می‌کردند. در یکی از این موارد در یکی از فصول صید یک کشتی تجاری انگلیسی به نام جانستون کستل 47 بدون داشتن مجوز وارد صیدگاه‌های مروارید ایران در بحرین شد. سه نفر از اروپاییان این کشتی در بحرین مستقر شده با استفاده از یک بغله و استخدام چند نفر محلی وارد صیدگاه‌های ایران در بحرین شده بودند. کشتی مزبور سپس به طرف بوشهر حرکت کرده در ماه ژوئیه به بوشهر رسیده بود. کشتی در اجاره شخصی به نام پلونکت 48 بود که با سرگرد دیزبرو 49 قائم مقام نماینده سیاسی انگلیس در بوشهر به مذاکره پرداخت تا موافقت وی را برای بهره‌برداری در آب‌های ایران جلب کند. دیزبرو ورود به آب‌های ایران را خطرناک توصیف کرده و بعضا موضوع را به مقامات ایرانی اطلاع داده بود. پس از مذاکرات مقامات انگلیسی و ایرانی یک کشی دولتی ایرانی عازم بحرین شد تا از کار صید مروارید توسط اروپاییان در صیدگاه‌های بحرین جلوگیری کند. ایرانی‌ها بغله را توقیف کرده به بوشهر آوردند. پس از ورود بغله به بوشهر مشخص شد که قایق به یک تبعه عثمانی تعلق داشته و این‌که یک انگلیسی سیاسی زیادی کرد. نهایتا انگلیسی‌ها کشتی را بازرسی کرده و پس از کشف تنها 23 عدد مروارید آن‌ها را تحویل مقامات ایرانی دادند.50

عثمانی‌ها همچنان با این حیله‌ها به صید مروارید پرداخته برای جلوگیری از سوءظن انگلیسی‌ها را استخدام می‌کردند. در سال 1872 والی بغداد مدحت پاشا غواصی انگلیسی را استخدام کرده بود تا مروارید صید کند، ولی مقامات انگلیسی غواص را تهدید کرده مانع کار او شدند.51 دخالت انگلیسی‌ها در کار عثمانی‌ها تا اواخر قرن نیز ادامه داشت. و با ذکاوت هوشیاری و فعالیت‌های دیپلماتیک کار را بر ترک‌ها سخت می‌کردند. از موارد دیگر این‌که در روزنامهٔ دیلی اکسپری مورخ 9 مه 1901 خبری مبتنی بر اقدام یک سندیکای آلمانی در مورد اخذ امتیاز صید مروارید با استفاده از روش‌های علمی در سواحل دریای سرخ و بخشی از سواحل خلیج فارس که در اختیار عثمانی است، درج شده بود. سفیر انگلیس در قسطنطنیه بلافاصله به دیدن مقامات ترک رفته و به مقامات ترک گفته بود «چنین عملیاتی باعث برانگیخته شدن احساسات محل‌ها شده در چنین صورتی وظیفه اخلاقی دولت بریتانیا است تا از حقوق شیوخ متصالحه حمایت کند.» وزیر ترک بر روی خود نیاورده و از وقوع چنین تدارکاتی اظهار بی‌اطلاعی کرده بود!52

سال 1880،1892 دورهٔ تثبیت قدرت انگلیس در ناحیه بحرین است. شیخ بحرین در دو معاهده جداگانه ملزم شد که بدون اجازه انگلیس با هیچ دولت دیگری قرارداد نبندد، به هیچ دولتی حق فرستادن نماینده سیاسی ندهد و حق واگذاری یا فروش بخشی از خاک خود را به دیگری جز انگلستان نداشته باشد 53 در دسامبر 1891 شیخ بحرین انحصار صادرات پوسته صدف مروارید بحرین را به یک شرکت انگلیسی در بوشهر واگذار کرد.54 بازرگانان بحرینی دست به اعتراض شدید زدند، شیخ امتیاز را لغو کرده به جای آن عوارض گمرکی بالایی بر این کالا وضع کرد تا حدی که صادرات این کالاها در بحرین کلا متوقف شد و به جای آن مقادیر فراوانی از پوسته صدف نامرغوب از سواحل ایران در فاصله 93 ع 1892 به اروپا صادر شد. کیفیت نازل این صدف‌های صادراتی سبب شد تا تقاضا در اروپا به نحو چشمگیری کاهش پیدا شد. و صنایع دگمه‌سازی و سایر صنایع وابسته به این محصول به دنبال بازارهای دیگری بروند. بازرگان ایرانی و بحرینی درگیر با این محصول به شدت آسیب‌دیده اغلب ورشکست شدند.55

هجوم اروپاییان برای دست‌اندازی بر تجارت مروارید از قرن شانزدهم آغاز، ولی در سده‌های بعد دستخوش تحولات زیادی شد. ابتدا پرتغالی‌ها همراه با حاکمان ایرانی هرمز به بحرین حمله کرده در سال 1522 میلادی آن‌جا را تسخیر کردند.

‌ قرن شانزدهم شاهد درگیری‌های عثمانی‌ها صفویان و پرتغالی‌ها برای تسخیر خلیج فارس و کنترل تجارت مروارید بود. در قرن هفدهم ایران حاکمیت خود را بر این منطقه تثبیت کرده و با کمک انگلیسی‌ها، پرتغالی‌ها را از سواحل ایران بیرون راند.

باتوجه به حاکمیت کامل ایران بر بحرین به عنوان بخشی از ایالت فارس کنترل کامل صید مروارید و درآمدهای ناشی از آن در اکثر نقاط خلیج فارس اختیار دولت از این قرار داشت. در سال‌های بعد هلند، انگلیس، مسقط و بعضی از حکام محلی هم به ایران و عثمانی و پرتغال اضافه شدند و معادله رقابت بین قدرت‌ها پیچیده‌تر شد. در سال 1754 بارون فون کنبیپهاوزن 56 بنیان‌گذار مرکز بازرگانی هلند در جزیره خارک به شرکت هند خاوری هلند (واک) پیشنهاد کرد که بحرین تسخیر شود تا تجارت مروارید در اختیار هلندیان قرار گیرد. شورای عالی واک در باتاویا (جاکارتا) و نیز مدیران آن در آمستردام این پیشنهاد را رد کردند.57 هلندی‌ها به تحقیق در مورد صید مروارید ادامه دادند تا رمز بازرگانی مروارید را کشف کنند. اما موفق نبودند و ترجیح دادند فعالیت‌های تجاری خود را به خرید پشم از ایران و فروش ما زاد شکر با تاویا متمرکز کنند.

در سال 1690 میلادی هوخکامر 58 بازرگان هلندی که در خلیج فارس به کار صید پرداخته بود، گفته بود: «اگر بخواهید در این کالا سرمایه‌گذاری کنید به خرید مروارید بپردازید نه صید آن.»59 رمز تجارت مروارید این اندرز حکیمانه بود که انگلیسی‌ها در قرن نوزدهم به کار بستند و عملا تجارت مروارید خلیج فارس را در اختیار گرفتند. دولت انگلیس به بهانه رفع اختلافات قبیله‌ای و ایجاد صلح بین شیخ‌نشین‌ها برای گسترش و حمایت از صید و صیادان، ولی در عمل برای جلوگیری از نفوذ روزافزون روس‌ها و فرانسوی‌ها و حفظ امنیت شبه قاره هند کنترل تجارت و سرانجام دستیابی به ثروت سرشار حاصل از صید مروارید در یک سده جنوب خلیج فارس را تحت الحمایه خود قرار داد و به امپراطوری خود افزود.

اختلافات قبیله‌ای در جنوب خلیج فارس در ارتباط با صیدگاه‌های مروارید همواره بهانه‌ای برای دخالت در امور این شیخ‌نشین‌ها بوده است. پرتغالی‌ها، عثمانی‌ها و انگلیسی‌ها سعی در جهت‌گیری به نفع کسانی داشته‌اند که منافع سیاسی، اقتصادی آن‌ها را حمایت می‌کردند. شیخ‌نشینان خلیج فارس نیز همواره در دریا بر سر زیست‌گاه‌های صدف مروارید در حال مخاصمه بوده‌اند. برای این شیخ‌نشینان مرز خشکی مفهومی نداشت و تنها سواحل دریا معیار حاکمیت آنان به شمار می‌رفت. این مخاصمات تا سال 1853 ادامه داشت. در این سال شیخ‌های متجارب پیمان صلحی برای پایان مخاصمات در دریا امضا کردند و به اصطلاح شیخ‌نشین‌های غیرمتجارب را به وجود آوردند. دولت انگلیس از طریق نماینده مقیم خود در بوشهر مسئولیت حفظ صلح بین آن‌ها را از طریق حکمیت به عهده گرفت. هرچند صید مروارید بزرگ‌ترین برگ برنده این ترک مخاصمه محسوب می‌شد، ولی این اقدام استقلال خلیج فارس به ویژه بخش جنوبی آن را به شدت تهدید کرده و در زیر سیطره انگلیس قرار داد. آخرین نبرد بر سر مروارید در اواخر سدهٔ نوزدهم به وقوع پیوست.

جنگ‌های دریایی در خلیج فارس زمان و مکان خاصی نداشته و سواحل مروارید نیز به‌طور طبیعی صحنه اصلی این نبردها بوده‌اند. کشتی‌های کوچک صید مروارید و صاحبان آن‌ها که قدرت تفاهم نداشتند، درگیر شده و این درگیری‌ها منجر به نابودی بسیاری از آنان و همچنین بنادری می‌شد که این کشتی‌های صیادی به آن متعلق بودند، زیرا که در فصل صید نصیبی از صید نداشته و به ورشکستگی و فلاکت دچار می‌شدند. آخرین نبردها بر سر تصرف سکوهای مرواریدخیز در سال 1900 میلادی به وقوع پیوست. در این سال ناوگان صید مروارید آل بوعلی به ناوگان قایق‌های» عمامره «در سواحل قطر حمله کرد که بامداخله انگلیسی‌ها» آل بوعلی«1500 روپیه جریمه شد.60

در بسیاری از موافقت‌نامه‌های انگلیس و شیخ‌های متصالح بندهایی راجع به حل اختلاف در مورد مروارید آمده است. بعضی از این موافقت‌نامه‌ها کلا در ارتباط با صید مروارید است. از جمله در سال 1897 موافقت‌نامه مهمی که اساس آن اختلافات ناشی از صید مروارید بود بین مقامات عمان غیرمتحارب 61 و انگلیسی‌ها برای معاودت غواصان و قایق‌هایی که تحت الحمایه یکی از شیخ‌ها بوده و به شیخ دیگری پناهنده می‌شدند، به امضاء رسید. هریک از شیخ‌ها براساس این موافقت‌نامه موظف بودند بدهی غواصان و صیادان مروارید فراری را به عهده گرفته و ضمنا به شیخی که قانونا این افراد تحت قیمومیت آن‌ها قرار داشته جریمه بپردازند. این جریمه برای هر فرد 50 دلار و چنان‌چه شخص فراری به صید غیرقانونی مروارید در منطقه شیخ دیگر می‌پرداخت،100 دلار بود. در صورت اختلاف شیوخ به شورا یا مجلس محلی رجوع می‌شد و چنان‌چه نتیجه‌ای گرفته نمی‌شد، نماینده مقیم انگلیس حکمیت نهایی را به عهده می‌گرفت. دخالت حقوقی انگلیسی‌ها در روابط بین شیوخ خلیج فارس از حل اختلاف بر سر مروارید آغاز شد.

نتیجه‌گیری

با کشف نفت و ابداء روش پرورش مروارید مصنوعی توسط میکی موتو 62 در ژاپن در اوائل نیمه اول قرن بیستم، صنعت صید مروارید در خلیج فارس به کلی منقرض شده و فرهنگ غنی مرتبط با آن نیز تماما به فراموشی سپرده شد. چینی‌ها هفتصد سال پیش تجربه پرورش مروارید در آب‌های شیرین را داشتند،63 ولی ژاپنی‌ها با ابداء این روش و حمایت دولت ژاپن از این صنعت صید مروارید را در سیلان اقیانوس هند، دریای سرخ و خلیج فارس به نابودی کشاندند.64 سراسر قرن نوزدهم دوران شکوفایی این صنعت بود. اروپاییان و به ویژه مردمان کشورهای استعماری که ثروت‌های هنگفت گردآوری بودند، رغبت زیادی به خرید این گوهر نشان می‌دادند و بازرگانان لندن و بمبئی و جواهرسازی‌های پاریس از مشتریان عمدهٔ مروارید بودند.65 این اقبال با زمان بحران اقتصادی آمریکا که دامنهٔ آن به اروپا نیز

کشیده شد ادامه داشت. صید مروارید در خلیج فارس اشتغال کاملی به وجود آورده و حتی هم‌چون امروز باتوجه به جمیعت کم‌بومی منطقه باعث جلب نیروی کار از نقاط دیگر شده بود. مردمان بلوچ و بندرعباس یکدهم کلی غواصان را تشکیل می‌دادند و اغلب این افراد که از ظلم زمام‌داران و فئودال‌های ایرانی به تنگ آمده بودند، خود را به عمان و سایر مناطق جنوبی می‌رساندند تا همراه با بردگان نویه‌ای و زنگباری اجیر ثروتمندان مسقط و عمان شده و همراه با سایر غواصان تنها معیشت روزانه خود را تهیه کرده با مرگ زودرسی که نتیجه غوص سنتی با نفس بسته است، زندگی را به پایان برسانند.66 باقی صیادان آزاد بودند و با دادن حق الشیخ و حق الحکومه به زندگی ادامه می‌دادند. برنده این تجارت ابتدا ناخدایان و بعد شیخ‌ها و حاکمان منطقه بودند که از اره گرفتن مالیات سرانه و حق قلاته و طراز 67 از صیادان و کشتی‌ها ثروت‌های هنگفتی به دست آوردند.

اما انگلیسی‌ها برنده واقعی صید و تجارت مروارید سدهٔ نوزدهم‌اند. انگلستان با مستعمره کردن مناطق جنوبی خلیج فارس و اشغال بوشهر، تسلط بر جنوب ایران و نفوذ در دربار فاسد شاهان قاجار و بیرون راندن عثمانی‌ها، پرتغالی‌ها، هلندی‌ها و سپس دفع شر از فرانسوی‌ها و روس‌ها موقعیت ممتازی در خلیج فارس به دست آورد که بعدها با کشف نفت به کارش آمد. باکنترل بوشهر، بندر لنگه، منامه و بمبئی و پونا انحصار تجارت و اخذ مالیات کلا در اختیار انگلستان قرار داشت. تأمین امنیت خلیج فارس برای توسعه صید مروارید بهانه‌ای بود که انگلیسی‌ها با استفاده از آن جنوب خلیج فارس را به امپراطوری خود افزودند.

بازنده اصلی این بازی در قرن نوزدهم ایران بود. مالیات ‌ دریافتی براساس گزارش‌های سدید السلطنه از 5/1 میلیون روپیه تجاوز نمی‌کرد که آن هم به حکام گناوه و کیش و غیره از قبیل آل عماد، آل علی، آل بوسمیط، حکام حیات داوود و خاندان قوام الملک پرداخت شد. این‌ها نیز با فرستادن هدایا، ارسال مرواریدهای متوسط که چند گونی آن در خزانه جواهرات سلطنتی باقی است، شاهان قاجار را راضی نگاه می‌داشتند. از ثروت عظیمی که طی این صد سال انباشته شد ایران نصیبی نبرد. وجود افرادی همچون ظل سلطان در رأس حکومت فارس و اصفهان و سرسپردگی او به دستگاه حاکمهٔ انگلیس، ایرانیان را از ادارهٔ جنوب کشور و موقعیت‌های تجاری آن دور نگاه داشت تا انگلیسی‌ها بازرنگی رفته‌رفته بحرین را باعقد قراردادهای مختلف از سلطهٔ حکومت ایرانی خارج کرده منابع آن را به چنگ آورند. خرید کشتی پرسپولیس از آلمان در زمان ناصر الدین شاه تنها اقدامی بود که برای ترسانیدن شیخ‌های جزایر و بنادر ایران و اعادهٔ حاکمیت ایران بر منابع آن صورت گرفت. افرادی چون مخبر السلطنه هدایت که رابط چنین اقدامی بودند درک درستی از مسائل جهانی داشتند. اقدامات بعدی وی برای عقد قرارداد با شرکت‌های خارجی برای صید مروارید قطع دست شیوخ و حکام که کوچک‌ترین مالیاتی به دولت ایران نمی‌پرداختند، نشان‌دهنده درستی این بینش بود. اما افسوس که بسیار دیر و بسیار ناقص صورت گرفت زیرا دست ایران از منافع این صنعت کوتاه شده بود و بالاتر از همه بحرین بزرگ‌ترین منبع درآمد ایران طی قرون متمادی از کنترل ایران خارج شده و صنعت مروارید اهمیت خود را از دست داده بود.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

اگر قرار بود در طراحی بدنه و اجزای داخلی خودروها، فرهنگ و هنر هر کشور در نظر گرفته می‌شد

طراحی خودرو فرآیند پیچیده ای است که شامل عوامل مختلفی است تا اطمینان حاصل شود که محصول نهایی& ایمن، کارآمد , زیباست و نیازها و خواسته های مصرف کنندگان را برآورده می کند. فاکتورهای زیر برای مثال موثرند:ایمنی: ایمنی در طراحی خودرو از…

نمونه‌هایی از وندالیسم – البته در شکل نسبتا خفیف آن

وندالیسم به عمل عمدی ایجاد خسارت، تخریب یا اسیب زدن به اموال، اغلب بدون هیچ دلیل یا توجیه قانونی اشاره دارد. این کار شامل اعمالی مانند رسم گرافیتی، برچسب زدن، خراشیدن، شکستن یا نقاشی روی سطوح، از جمله ساختمان‌ها، وسایل نقلیه، فضا‌های عمومی…

کودکی که از کتابخانه عمومی شهر می‌خواستند بیرون بیندازندش، اما فضانورد شد!

دو برادر به نام‌ها رونالد (چپ) و کارل مک نیر (راست) با 10 ماه اختلاف در جنوب جدا شده به دنیا آمدند. این دو در دوران کودکی تا بزرگسالی جدایی‌ناپذیر بودند.در سال 1959، رونالد مک نیر 9 ساله به یک کتابخانه عمومی در لیک سیتی در کارولینای…

عکس‌های جالبی که مردم را در «گوگل مپ» به راستی شگفت‌زده کرده است!

گوگل مپ راه خوبی است برای آشنایی با شهرهای نام‌آشنا و یا دورافتاده‌ترین نقاط جهان. اما هر از چند گاهی در گوگل مپ، عکس‌هایی پیدا می‌شود که توجیه‌شان دشوار است یا بسیار خنده‌دار و جالب هستند.این پست مجموعه‌ای است از این عکس‌ها:دورهمی…

جالب و گاهی خنده‌دار: آدم‌هایی که خیلی شبیه تابلو یک آگهی کنارشان هستند!

گاهی شباهت آدم‌ها به هم عجیب به نظر می‌رسند. حالا در نظر بگیرید که کاملا تصادفی اشخاصی در کنار تابلویی یا آگهی دیواری ایستاده باشند و چهره آنها به یکی از شخصیت‌های تابلو یا آگهی شباعت زیادی داشته باشد یا اصلا فرد افزونه‌ای برای مفهوم تبلیغ…

تنهاترین درخت جهان در کجاست؟

در جزیره دورأفتاده کمپبل، واقع در بیش از ۶۰۰ کیلومتری جنوب  نیوزلند، صنوبر منفرد سیتکا روییده که به عنوان تنهاترین درخت روی زمین شناخته شده است.نزدیکترین درخت نزدیک به آن آن بیش از ۲۲۰ کیلومتر دورتر، در جزایر اوکلند است، در حالی که…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5