فیلم هزارتوی پن – معرفی و بررسی و نقد – Pan’s Labyrinth
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : مکزیک، اسپانیا و آمریکا
محصول : آلفونسو کوآرون، آلوارو اگوستین، برتا ناوارو، فریدا تورسبلانکو و گیلرمو دل تورو
کارگردان : دل تورو
فیلمنامهنویس : دل تورو
فیلمبردار : گیلرمو ناوارو
آهنگساز(موسیقی متن) : خاوییر ناوارته
هنرپیشگان : آدریانا خیل، ایوانا باکرو، سرگی لوپس، داگ جونز، الکس آنخولو، ماریبل وردو و مانولو سولو
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه
مادرِ ̎اوفلیا̎ (باکرو)، ̎کارمن̎ (خیل) به تازگی با ̎ویدال̎ (لوپس) سروان بیرحم ارتش ̎ژنرال فرانکو̎ ازدواج کرده است. خیلی زود ̎اوفلیای̎ کوچک، که تازه خانوادهاش در یکی از دهکدههای دورافتادهٔ اسپانیا خانه گرفته، برای فرار از بیرحمیهای ناپدری و وضعیتی که در آن گرفتار شده، باید به گونهای سر خود را گرم کند و از اینرو بیش از پیش در دنیای تخیلی خود غرق میشود. در حالیکه مادر بستری ̎اوفلیا̎ که در انتظار به دنیا آمدن فرزند جدیدش در گوشهٔ خانه افتاده و ناپدری نظامیاش مصمم است تا با قدرت، فرمانهای ̎ژنرال فرانکو̎ را برای درهم کوبیدن چریکهای محلی به مورد اجرا درآورد.
دخترک دل به دریا میزند و وارد هزارتوئی میشود که ̎پان̎ (جونز) موجودی افسانهای، بر آن حکم میراند. ̎اوفلیا̎ که با حرفهای ̎پان̎ مجاب شده که همان شاهزاده خانم گمشدهٔ افسانهای است و برای برگشتن به خانهٔ زیرزمینیاش باید سه ̎خوانِ̎ خطرناک را پشت سر بگذارد، دست به کار میشود تا قلمرو از دست رفتهاش را دوباره تصاحب کند و در حالیکه بر روی زمین، ̎مرسدس̎ (وردو)، پیشخدمت خانهٔ ̎ویدال̎ به اتفاق ̎دکتر̎ (آنخولو) مخفیانه توطئه چیدهاند تا انقلاب را زنده نگه دارند، ̎اوفلیا̎ پدر داغدار خود را بازمییابد.
در رگهای هزارتوی پان مقادیر زیادی خون ـ چه بهصورت مجازی و چه واقعی ـ جریان دارد؛ یک قصهٔ پریان خشن، با قدرت تخیلی خارقالعاده، که اصلاً به درد بچهها نمیخورد! این درام ̎واقعگرائی جادوئی̎ با چرخشِ شومی که در داستان ̎آلیس در سرزمین عجایب̎وارش به وجود آورده، حکایتی را در دورهٔ جنگ داخلی اسپانیا، با انسجام حیرتاوری باز میگوید. دل تورو، سینماگر مکزیکی که بیشتر به خاطر اقتباسهای داستان مصور خود از جمله (بلید ۲، ۲۰۰۲ و پسر دوزخی، ۲۰۰۴) شهرت دارد، با ششمین فیلمش دوباره به سراغ درونمایههای مافوقطبیعه و ظرافتکاریهای حسیاش در ستون فقرات شیطان (ساختهٔ دیگرش در سال ۲۰۰۱) رفته است. داستان هزارتوی پان نیز مثل این فیلم اخیر در همان دورهٔ تاریخی در اسپانیا میگذرد و حکایت از دلنگرانیهایش از روزگار سیاه بچهها تحت یک حکومت فاشیستی، دارد. تمایل دل تورو به سوررآلیسم بدین معناست که برخی از اشارات استعاری/ اسطورهای فیلم مبهم باقی میماند ولی بخش اعظم فیلم جریانی روان و سیال دارد و چنان راحت و بیامان پیش میرود که تقریباً به هیچ تفسیر و توضیحی نیاز نمیافتد.
این نوشتهها را هم بخوانید