‌ قائم مقام فراهانی چه کسی بود؟

نرگس کلاکی

میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، فرزند سیدالوزرا میرزا عیسی، مشهور به «میرزا بزرگ»، از سادات حسینی، در سال ۱۱۹۳ ق در «هزاوه» فراهان اراک متولد شد. اجداد وی صاحب علم بودند و سال‌ها در دربار سلاطین سلسله‌های حاکم در ایران خدمت کردند ۱. پدر میرزا ابوالقاسم را مردی زیرک و مدبر، مقرراتی، منضبط، دل‌سوز و پاک‌دامن شمرده‌اند. او در سال ۱۲۲۴ ق به فرمان فتحعلی شاه راهی آذربایجان شد و اوضاع آنجا را سر و سامان داد. این امر سبب رضایتمندی شاه از وی گردید ۲. این پدر بعدها سمت خود را که وزارت عباس میرزا بود به پسرش میرزا حسن واگذار کرد اما از آنجا که میرزا حسن در سال ۱۱۲۶ فوت کرد، قائم‌مقام بزرگ، پسر دیگر خود میرزا ابوالقاسم را که در تهران نایب وی بود و امور مربوط به نیابت سلطنت و پیشکاری آذربایجان را انجام می‌داد، از تهران خواست و به وزارت نایب‌السلطنه، منصوب کرد (مصاحب، ج ۲). او پس از فوت پدر، عهده‌دار وزارت مخصوص نایب‌السلطنه، عباس میرزا و در سال ۱۲۳۸ ق به لقب «قائم‌مقام» مفتحر شد (اعتمادالسلطنه، ۱۳۵۷: ۱۱۷).

قائم‌مقام چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد، به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد. او نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، ادامه داد و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد. همچنین، در بسیاری از جنگ‌های ایران و روس شرکت داشت.

قائم‌مقام تا دو سال بعد از فوت پدرش با درایت و کاردانی در خدمت عباس میرزا انجام وظیفه کرد اما دشمنان او و در صدر آنها انگلیس توانستند با توطئه سیاسی، وی را از عباس میرزا جدا کنند. در این فاصله، قائم‌مقام فرصتی یافت به کارهای ادبی هم بپردازد. در سال ۱۲۴۱ ق هنگامی که قائم‌مقام در مشهد به‌سر می‌برد، فتحعلی‌شاه به علت وخامت اوضاع آذربایجان، پیشخدمت خاصه خود، فرخ‌خان کاشی، را به عذرخواهی از قائم‌مقام و تقاضای اغماض از گذشته به مشهد فرستاد و او را مجدداً به تهران دعوت کرد. بعد هم با اعطای سمت‌های قبلی، او را به آذربایجان روانه کرد.

این دوران مصادف بود با تحریک انگلیسی‌ها و عوامل آنان برای شروع دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه که قائم‌مقام و عباس میرزا مخالف آن بودند (ساسانی، ص ۱۸). قائم‌مقام بعد از مدتی به‌خاطر توطئه انگلیسی‌ها دوباره به مشهد تبعید شد اما با وخیم شدن اوضاع آذربایجان، فتحعلی‌شاه مجدداً وی را به خدمت طلبید و با دادن نوشته‌ای، او را روانه آذربایجان کرد که نتیجه آن انعقاد «معاهده ترکمنچای» بود. عباس میرزا در اقدامی رسمی، میرزا ابوالقاسم فراهانی را به‌عنوان نماینده انتخاب کرد تا درخواست صلح را به پاسکویچ تسلیم کند (خاوری شیرازی، ۱۳۸۰، ج ۲: ۶۶۱). او در این زمان، تمام وقت در خدمت عباس‌میرزا بود تا اینکه او از دنیا رفت و قائم‌مقام، وزیر پسر وی، محمد میرزا، شد (مشیری، ۱۳۴۷‌: ۲۴‌).

گرچه دوره صدارت قائم‌مقام بعد از جلوس محمدشاه به تخت سلطنت آغاز می‌شود اما وی عملاً از هنگام فوت عباس میرزا و انتخاب محمدمیرزا به ولیعهدی، به رتق و فتق امور او مشغول بوده است. هنگام مرگ فتحعلی‌شاه، محمدمیرزا به همراه قائم‌مقام در هرات بودند که با شنیدن خبر مرگ شاه، به مشهد عقب‌نشینی و به تهران باز گشتند. محمدمیرزا با پشتکار قائم‌مقام به تخت پادشاهی نشست. محمدشاه نیز به پاس این خدمت ارزشمند، مقام صدراعظمی را به قائم‌مقام اعطا کرد اما وی بعد از صدراعظمی، کماکان عنوان قائم‌مقامی خود را حفظ کرد. محمدشاه و قائم‌مقام در رمضان سال ۱۲۵۰ ق از تبریز به تهران حرکت کردند و تا صفر سال ۱۲۵۱ ق (که محمدشاه قائم‌مقام را از صدرات خلع و به قتل رساند) صادقانه و با کمال حسن نیت به خدمت‌گذاری مشغول بود. وی برای تحکیم پایه‌های قدرت محمدشاه زحمات فراوانی متحمل شد (آدمیت، ۱۳۵۴: ۲۰۳‌).

قائم مقام در دانش و فرهنگ، جایگاهی به مراتب بالاتر از دنیای سیاست دارد. وی ادیبی فاضل، منشی زبردست و شاعر بود و در نثر فارسی سبکی تازه داشت که در روانی کم‌نظیر است (مدرس تبریزی، ۱۳۷۴: ۲۵۴). او اولین کسی است که شیوه انشای قدیم را تغییر داد و به اختصار درآورد و الفاظ غیرمأنوس و جملات مغلق را از میان برداشت. قائم‌مقام بر ادبیات عرب، علم ادب، انشا، خطابه، نظم و نثر عرب و فارسی کاملاً مسلط بود ۳.

تألیفاتی از او به‌جا مانده‌اند، از جمله «منشأت» که از فایده‌های علمی، ادبی و تاریخی بالایی برخوردار است و حاوی مکتوبات و نوشته‌های اوست. از دیگر آثار وی جلایرنامه است که در قالب مثنوی و فکاهی و انتقادی (انتقاد اوضاع درباریان و نقایص لشکری و کشوری) است. قائم‌مقام آن را به نام جلایر (غلام خود) نظم کرده است. سایر تألیفات وی عبارت‌اند از «رساله جهادیه، دیوان اشعار و رساله عروضیه» (پناهی سمنانی، ۱۳۷۶: ۱۱۵۱). «فتح‌نامه» نخستین کتابی است که در ایران چاپ شد ۴. این کتاب به زبان عربی و موضوع آن جنگ‌های ایران و روس بود و حوادث را تا زمان انعقاد عهدنامه گلستان (۱۸۱۳ م / ۱۲۲۸ ه. ق) دربر می‌گرفت.

سرانجام قائم‌مقام در روز ۲۴ صفر سال ۱۲۵۱‌ ق هنگام غروب آفتاب، از طرف محمدشاه احضار و در زیرزمین کاخ گلستان به مدت پنج یا شش روز حبس شد (فلسفی، ۱۳۷۳: ۲۰۲) و در شب بیست‌ونهم همان ماه او را خفه کردند و جسدش را شبانه به حضرت عبدالعظیم بردند و جنب مقبره شیخ ابوالفتوح رازی، بدون غسل، به خاک سپردند. به امر شاه، فرزندان، بستگان و هوادارانش نیز دستگیر شدند. عده‌ای از آنها کشته و عده‌ای در اماکن مقدسه پناهنده شدند که اموال آنها نیز ضبط شد ۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]