آشنایی با معروفترین کتابهای شکسپیر
کتاب مکبث
نمایشنامۀ تراژیکِ مکبث کوتاهترین تراژدی و یکی از محبوبترین و برجستهترین آثار ویلیام شکسپیر است. اساس تراژدی مکبث وقایع تاریخ اسکاتلند است، اما شکسپیر بنا بر ذوق هنری و ادبیِ خویش تعییراتی در آن داده و وقایع جنگ را با آموزههایی روانشناسانه، انسانی و ادبی در هم آمیخته و حکایتِ آسیبی که بهواسطۀ زیادهطلبی و خودکامگی بر جسم و جان آدمی و همچنین سایر انسانها وارد میشود را بهگونهای جاودانه دراماتیزه کرده است.
پس از گذشت قرنها، هنوز شخصیتهای اصلی نمایشنامۀ مکبث محل تعبیر و تفسیر و تأملاند و خودِ نمایشنامه نیز به اشکال گوناگون و به زبانهای مختلف اجرا گردیده و همچنان نیز مورد توجه نمایشنامهنویسان، سینماگران و علاقهمندان به ادبیاتِ نمایشیست.
کتاب ریچارد سوم
کتاب ریچارد سوم شاهکار ویلیام شکسپیر با ترجمهٔ عبدالله کوثری است و نشر نی آن را منتشر کرده است. نمایشنامهٔ ریچارد سوم، پُرشخصیتترین نمایش درمیان نمایشنامههای شکسپیر است و ماجراهای آن در اواخر سدهٔ شانزدهم میلادی رخ میدهد.
نمایشنامهٔ ریچارد سوم که در سال ۳-۱۵۹۲ نوشته شده، از همان آغاز با استقبال فراوان خوانندگان و تماشاگران روبهرو شد، چندان که آن را در کنار هملت و رومئو و ژولیت در شمار محبوبترین آثار شکسپیر جای دادهاند.
این نمایشنامه داستان برآمدن و فروافتادن شاهی منفور را بازمیگوید. اما شکسپیر سیمای این مرد زشتصورت و زشتسیرت را چنان تصویر کرده که حضورش بر صحنه، همهٔ شخصیتهای دیگر را به محاق میبرد. این هیولای بیشفقت که در راه رسیدن به تاج و تخت انگلیستان از هیچ دروغ و خدعه و جنایتی رویگردان نیست، با هوشی اهریمنی و نگاهی ژرفکاو تا اعماق وجود قربانیانش نفوذ میکند و آز و شهوت این یک یا عقل سستپای دیگری را آماج خود میگیرد. از این روست که جملگی را بهآسانی میفریبد و سرانجام به نابودی میکشاند. اما فزونخواهی و غرور بیحدش سرانجام او را نیز قرین رسوایی و تباهی میکند.
نمایشنامه ریچارد سوم که عنوان آن در چاپهای نخستین تراژدی شاه ریچارد سوم بوده، در سال ۳ ـ ۱۵۹۲ نوشته شده و در قیاس با هملت (۱۶۰۱ ـ ۱۶۰۰)، شاهلیر (۶ ـ ۱۶۰۵)، مکبث (۱۶۰۶) واتللو (۴ ـ ۱۶۰۳)، از کارهای اولیه شکسپیر به شمار میآید.
محبوبیت ریچارد سوم از دوران زندگی خود شکسپیر آغاز شد. بین سالهای ۱۵۹۷ و ۱۶۲۲ هفت چاپ در قطع کوارتو (رقعی) از این نمایشنامه منتشر شد و در سال ۱۶۲۳ اولین چاپ فولیو (رحلی) به بازار آمد.
ریچارد سوم که بعد از هملت طولانیترین نمایشنامه شکسپیر است، از حیث تاریخی بعد از نمایشنامه سهقسمتی شاه هنری ششم جای میگیرد. یعنی سلطنت ریچارد سوم آخرین مرحله جنگهای گلها است و با کشتهشدن ریچارد به دست هنری تودور، ملقب به ریچموند، این جنگها پایان میگیرد.
اگرچه اهل تئاتر از دیدگاه خود ایرادهایی بر این نمایشنامه گرفتهاند، همه منتقدان و صاحبنظران در این نکته توافق دارند که قدرت کلام شکسپیر در کل نمایشنامه، خاصه در تکگوییها، و نیز مهارت او در خلق سیمای هیولاوار اما پرجاذبه ریچارد، این نمایشنامه را در شمار مهمترین و محبوبترین کارهای شکسپیر جای داده است.
کتاب رومئو و ژولیت
کتاب رومئو و ژولیت حاوی نمایشنامهای از درامنویس مشهور انگلستان، ویلیام شکسپیر، است. این اثر را باید یکی از مشهورترین نمایشنامههای شکسپیر و یکی از معروفترین نمایشنامههای جهان دانست. در این نمایشنامه که باید آن را از گونهٔ نمایشیِ «تراژدی» دانست، با ۲ خاندان محترم که از لحاظ شأن و مقام همتراز هستند، آشنا و همراه میشویم. این ۲ خاندان در شهر زیبای «ورونا» که نمایشنامه هم آنجا میگذرد، زندگی میکنند. این ۲، روزی از روزها، کینهٔ قدیمی خود را به فتنههای تازهای میکشانند. خونی که در این نزاع ریخته میشود، دستان پاکی را آلوده میسازد. سرنوشت این بوده است که نطفهٔ ۲ عاشق که ستارهٔ آنها به هم پیوست، در این ۲ خاندان کینهتوز بسته شود و وقایع ناگوار و رقتانگیزی به مرگ آنها منتهی شود و در نتیجه، به مجادلهٔ پدرانشان پایان بخشد. جریان عشق مرگبار و ترسناک رومئو و ژولیت و برافروختهشدن شعلهٔ خشم اولیای آنان که چیزی جز مرگ فرزندانشان آن را نمیتوانست نابود کند، موضوع قصه و وقایع این نمایشنامهٔ شکسپیر است.
شکسپیر این اثر را در ایام جوانی و بر اساس منابع ایتالیایی در ۱۵۹۷ میلادی نوشت. این درام یکی از شاهکارهای ادبیات جهان و از غمانگیزترین تراژدیها است. «علیاصغر حکمت» به شباهت این تراژدیِ انگلیسی با منظومهٔ «لیلی و مجنون» اثر نظامی پی برده و این ۲ را با هم تطبیق داده است؛ همچنین سیر این داستان عاشقانه را در ادبیات زبان فارسی و ممالک مشرقزمین بررسی کرده است.
کتاب هملت
این نمایشنامه، داستان شاهزاده مهربان و متواضع کشور دانمارک است که در میان مردم بهعنوان شخصی بسیار شجاع و دانشمند شناخته میشود که نمیتوان با دروغ و ریا او را فریب داد. با اینحال شاید بتوانیم تنها نقطه ضعف شخصیتی «هملت» را تردید بدانیم؛ چراکه او میداند خیانتی صورت گرفته است و باید انتقام بگیرد، اما تردید و دودلی روح او را عذاب میدهد.
هملت در ابتداء داستان پدرش را به عنوان انسانی کامل و پادشاهی منصف و مادرش را نمونه یک انسان شریف میداند که بسیار خانواده دوست است. با این حال در طول داستان اتفاقاتی رخ میدهد که موجب تغییر و تحول شخصیت هملت میشود. او ابتدا در سوگ از دست دادن پدر به سر میبرد که متوجه میشود مادرش نیز دوباره ازدواج کرده است، اما این ماجرای اصلی نیست و داستان از جایی به اوج میرسد که هملت متوجه میشود عمویش «کلادیوس» با خیانت به پدر هملت، او را به قتل رسانده و خود به تخت پادشاهی تکیه زده است.
همه این اتفاقات موجب شده است تا هملت دچار سرگردانی و تردید شود و حتی از معشوقهاش «اوفیلیا» نیز روی برمیگرداند. در نتیجه از انجام اقدام درست درمانده شده و راه درست زندگی را گم میکند. این همان نقطهای است که ویژگیهای خاص او نمایان شده و سرنوشتش را جاودان میکند.
کتاب مکبث
کتاب مکبث نوشته نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی ویلیام شکسپیر است و با ترجمه علی سلامی در انتشارات نشر گویا منتشر شده است. مکبث یکی از مشهورترین نمایشنامههای کلاسیک جهان است.
مکبث تراژدیای اثر ویلیام شکسپیر است که منتقدان زمان نوشته شدن آن را حدود بین سالهای ۱۵۹۹ تا ۱۶۰۶ میدانند. نمایشنامه مکبث داستان مردی اشرافزاده بهنام مکبث است که روزی سه جادوگر را میبیند و آنها پیشبینی میکنند او پادشاه خواهد شد. مکبث به همراه همسرش لیدی مکبث دانکن، که پادشاهی محبوب است را به قتل میرسانند و بعد از او بر تخت پادشاهی مینشیند. اما میل او به قدرت و حذف رقبایش روزبهروز بیشتر میشود و بعد از شنیدن یک پیشگویی دیگر که به او نوید میدهد او به دست کسی که از مادرش زاده نشده کشته خواهد شد با اعتماد به نفس بیشتری قدرتطلبیاش را گسترش میدهد. اما این میل به قدرت کمکم خودش و همسرش را به نابودی میکشاند.
کتاب شاه لیر
نمایشنامه شاه لیر از مهمترین آثار تراژدی ویلیام شکسپیر و حتی ادبیات جهان به شمار میآید، چندانکه استنلی ولز آن را «یکی از بناهای ماندگار تمدن غرب» میداند. این کتاب روایت پادشاه پیری است که مقابل خانوادهاش قرار میگیرد. این کتاب با ترجمه علی سلامی منتشر شده است. این کتاب به صورت دوزبانه منتشر شده است.
تاریخ اولین ترجمهٔ این نمایشنامه در ایران چندان مشخص نیست اما اعتصامالملک را از نخستین کسانی میدانند که آن را بهطور کامل تحت عنوان «افسانهٔ لیر» ترجمه کرده است. این کتاب ماجرای پادشاه مغروری بهنام لیر است که روزی از سه دخترش میخواهد که علاقهی خود را به او ابراز کنند. دو دختر بزرگتر با چاپلوسی پدر را همه چیز خود میخوانند و دختر کوچکتر اما حقیقت را میگوید. حقیقت به نگاه لیر خوش نمیآید و دختر کوچک را از خود میراند و سرزمینش را بین دو دختر بزرگ تقسیم میکند. کمی بعد دو دختر پدر را بیرون میکنند و با همدیگر بر سر قدرت درگیر میشوند. پایان نمایشنامه اما از فاجعهای بزرگ خبر میدهد.
کتاب تراژدی کوریولانوس
کتاب تراژدی کوریولانوس، همانطور که از نامش نیز برمیاید، تراژدی یکی از سرداران رومی است که به دلیل اینکه از طرفداری توانگران از تقسیم گندم میان فقیران روم ممانعت کرد، توسط مردم محکوم و تبعید شد. این اثر یکی از کارهای کمتر شناخته شده ویلیام شکسپیر است که مهران صفوی ترجمه کرده و بنگاه ترجمه و نشر پارسه در اختیار خوانندگان قرار داده است.
تراژدی کوریولانوس از اثار کمتر شناخته شدهی ویلیام شکسپیر، تراژدینویس مشهور انگلیسی است که ماجرای یک سردار رومی به نام کوریولانوس را روایت میکند. او در سال ۴۹۴ ق.م. شهر کوریولی از بلاد لاسیوم را فتح کرد و بدینواسطه شهرتی یافت و به طرفداری توانگران از تقسیم گندم میان فقیران روم ممانعت کرد و بدینسبب ملت او را به تبعید محکوم ساخت. او از ولسیها کمک گرفت تا سراسر لاسیوم را غارت کند و مردم را بترساند. بعدتر وقتی به خواهش مادر و خواهرش بازگشت، به دستور رئیس ولسیها کشته شد.
کتاب تاجر ونیزی
«تاجر ونیزی» یکی از نمایشنامههای کمدی-رمانتیک ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس قرن شانزدهمی انگلستان است. او این اثر را بین سالهای ۱۵۹۶ تا ۱۵۹۸ نوشت. منتقدان و شکسپیرپژوهان منبع احتمالی این کمدی رمانتیک را گاو ِ بیذَنَب، نوشتهٔ ِسر جیووانی، نویسندهٔ فلورانسی میدانند که به سالِ ۱۵۵۸ در میلان چاپ شده بود. از دیگر آثاری که مستقیم و غیرمستقیم در این نمایشنامه تأثیر گذاشتهاند، میتوان به یهودی مالتی (حدود ۱۵۹۰) کریستوفر مارلو اشاره داشت که نقیضهای است بر قضیهٔ محاکمه و مجازات روی لوپز، پزشک یهودی ملکه الیزابت که راست یا ناراست درصدد سوءقصد به جان ملکه برآمده بود. آنتونیو تاجر ونیزی برای دوستش از یک رباخوار یهودی قرضی میگیرد تا مقدمات عروسیاش را فراهم کند. رباخوار شرط میگذارد که برای هر روز دیرکرد در پس دادن قرض، آنتونیو باید یک تکه از گوشت بدنش را بدهد. او این موضوع را قبول میکند اما در حال تجارت، کشتیهایش دچار حادثه میشوند و او نمیتواند برای پس دادن قرضش برگردد. در این میان یهودی رباخوار مصصم است که پولش را پس بگیرد، پس آنتونیو را به دادگاه میکشاند و خبری دستگیری او به دوستش بساتیو میرسد. بساتیو و تاره عروسش به کمک دوستشان میشتابند اما یهودی مذکور مایل به گرفتن پول نیست. او از مسیحیان متنفر است و گوشت تن آنتونیو را میخواهد. تصویری که شکسپیر در درام خود از ونیز و یهودیان به دست میدهد،هنرمندانه و تا اندازهای برآمده از یهودیترسی انگلیسیها است و این موضوع باعث شده تا برخی این اثر را یهودستیزانه معرفی کنند. تاجر ونیزی پیش از این دوبار به قلم ناصرالملک و علاءالدین پازارگادی به فارسی ترجمه شده است و ترجمه مهران صفوی از آن، ترجمه سوم است.
کتاب شب دوازدهم
«شب دوازدهم» نمایشنامهای کمدی از ویلیام شکسپیر(۱۵۶۴-۱۶۱۶) است. شکسپیر در زمانی بین سالهای ۱۵۸۵ و ۱۵۹۲ شکسپیر عازم لندن شد و به بازیگری و نمایشنامهنویسی پرداخت. در نمایشنامههای شکسپیر، اشاره به ادبیات کلاسیک یونان و روم بسیار است. مضافا، آن دیدگاه رنسانسی که «انسانگرایی» یا «انسانمداری» نام دادهاند، به نحوی بارز در آثار او نمود مییابد. اما از نظر سیاسی، حتی در نمایشنامههای تاریخی او نیز شاهان قرون وسطایی با شخصیت فرمانروایان رنسانسی بر صحنه ظاهر میشوند. در همان حال، مطلب مهمتر نمود بارز سیاست و جامعهی عصر الیزابت در نمایشنامههای اوست. نمایشنامهی او ابعاد مختلف ادراک را سیراب میسازد، و زیبایی آن از توازنی بین عناصر پدید میآید که با تنوع روحیات بشری انطباق دارد. نبوغ او در فراهمآوردن مجموعهای سازگار و قویآ منسجم از مفاهیم و واژههاست که نیاز مصرفکننده را در عالیترین سطح برآورده میکند. موضوعات نمایشنامههای شکسپیر عموما اقتباسهایی از آثاری هستند که در دسترس او بودهاند. برخی از اینها، چون «حیات مردان نامی» پلوتارک از نوشتههای معتبر کلاسیک هستند، و برخی دیگر چون موضوع شب دوازدهم از داستانها و حکایات اقتباس شدهاند. شخصیتهای شکسپیر عمومآ به دو شکل مقصود خود را بیان میدارند: زبان نثر و زبان نظم. نسبت بخشهای منثور و منظوم در نمایشنامههای مختلف یکسان نیست و به نوع موضوع، ماهیت مضمون ویژگیهای شخصیتی و نیز تاریخ تدوین نمایشنامه بستگی دارد. موضوع نمایشنامه حاضر: ارسینو، امیر (دوک) ایلیریا به عشق دختری جوان از اشراف گرفتار آمده که به تازگی پدر و برادر خود را به فاصلهای کوتاه از دست داده است. کنتس اولیویا، وارث منحصر به فرد خاندان، عشق امیر را نمیپذیرد و بهعنوان بهانهای برای گریز از ازدواج با او، یا شاید هم در اندوه واقعی مرگ برادر، مصمم است روزگار را در انزوا به سوگواری بگذارند. در حالیکه پیک امیر مجددآ با پاسخ منفی اولیویا نزد ارسینو باز میگردد. قایقی حامل بازماندگان یک کشتی شکسته به ساحل ایلیریا میرسد. در این زورق ویولا، دختر یک خاندان اصیل اهل مسالین، همراه با ناخدا و ملوانان خود را به خشکی رساندهاند. دختر جوان با برادر دوقلوی خود ـ سباستین ـ سفر میکرد که کشتی گرفتار کولاک شد. اینک او تصور میکند برادر خویش را از دست داده است اما…
کتاب رام کردن زن سرکش
«هیچ مردی نیست که شعور احساسی داشته باشد و در حضور زنی به تماشای این نمایش بنشیند و از آن تصویرِ خداگونهای که در شرطبندی آخرِ نمایش از مرد کشیده میشود و نطقی که در دهان خودِ زن [کاترینا] گذاشته میشود، عرق شرم نریزد.» جرج برنارد شاو «رام کردن زن سرکش» نوشته ویلیام شکسپیر (۱۶۱۶-۱۵۶۴) شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است که بسیاری او را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ و بسیاری نیز او را بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان تاریخ میدانند. این نمایشنامه داستان دو مرد است، لوچنتیو بلندپرواز و پتروچیوی این دنیایی، که با دو خواهر آشنا میشوند. لوچنتیو عاشق خواهر کوچکتر میشود، اما برای آنکه بتوانند ازدواج کنند باید کاترین، خواهر بزرگتر، نخست ازدواج کند. پتروچیو تنها به خاطر مسائل مالی میخواهد با کاترین ازدواج کند و داستان در جدال میان زنان و مردان به شکلی طنزگون ادامه مییابد. «رام کردن زن سرکش» را یکی از نخستین کمدیهای شکسپیر میدانند، اگرچه تاریخ دقیقِ نوشته شدن آن هنوز مشخص نیست. این نمایشنامه نزدیکی زیادی با نمایشنامههای کمدی اشتباهات و دو نجیبزادۀ ورونا دارد. این سه نمایشنامه را اولین کمدیهای شکسپیر میدانند. البته این نمایشنامه به دلیل قدمتش با مخالفتهایی نیز مواجه شده است از این رو اقتباسکنندگان و کارگردانان تئاتر همواره برای آنکه این نمایش را با سلیقه و طبع مخاطب امروز سازگاری کنند دست به ابتکارهای فراوان زدهاند زیرا این نمایش بهزعم برخی منتقدان برای بسیاری «وحشیانه و زننده» است. از اواخر قرن نوزدهم، جنبش آزادیبخشی به زنان همان کاری را با سلیطهرامکردن (رام کردن زن سرکش) کرده است که واکنش به یهودیستیزی در عصر ما با تاجر ونیزی. پذیرفتهشدنِ برتری و سروری مرد در این نمایش هضمشدنی نبوده است، به گونهای که تهیهکنندگان و کارگردانان، نسل در نسل، متن این نمایش را دستکاری کرده تا پایان آن را خوشایندتر سازند. با این وجود، اهمیت این نمایشنامه هم از جهت ادبی و هم از جهت جذابیت آن امری است که آن را تاکنون، هرچند با اندکی تعدیل، جز نمایشنامههای جذاب و مورد پسند شکسپیر قرار داده است.
کتاب جولیوس قیصر
«هر نمایشنامهٔ شکسپیر اثری بیهمتاست، و این، بخشی از بزرگی او به شمار میآید. او بیآرام و خستگیناپذیر و در پی تجربه، با آمیزهیی از تمامیت هنری و دلبستگی حرفهیی از نوعی درام به نوع دیگر ره میسپرد.» «جولیوس قیصر» نمایشنامهای تراژیک از ویلیام شکسپیر (۱۶۱۶-۱۵۶۴) شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است. این کتاب را شکسپیر با الهام از یکی از شخصیتهای بنام تاریخ روم نوشته است. جولیوس قیصر با صحنهیی آغاز میشود که ساکنان رُم ورود قیصر به شهرشان را مشتاقانه انتظار میکشند. اما طولی نمیکشد که جمهوریگرایان با توطئهای او را میکشند. کمی بعد انگیزههای این توطئهکنندگان برهمگان آشکار میشود و اینجاست که جنگی خانگی در میگیرد… شکسپیر در این درام بزرگش تبعات خشن خیانت و جنایت را از دیدگاهی انسان شناسانه وا میکاود. در بخشی از نمایشنامه میخوانیم: فلاویوس: بروید خانه! مخلوقات تنپرور! بروید خانه. آیا تعطیل است امروز؟ نمیدانید مگر روا نیست پیشهوران در روزهای کار بینشان پیشهٔ خود به جایی آمدوشد کنند؟ بگو بدانم! چه پیشهیی داری؟ شهرگان یکم: من، سرور، درودگرم. ماروللوس: پیشبند چرمی و خط کشت کجاست؟ با نظیفترین جامههایت اینجا چه میکنی؟ شما سرور، چیست پیشهتان؟ شهرگان دوم: راستش سرور، در قیاس با پیشهوری شریف، چیزی نیستم جز… همان پیشهور شریف. ماروللوس: ولی حرفهات چیست؟ سرراست پاسخ بده! شهرگان دوم: حرفهیی سرور که با خیال تخت به کارش میگیرم چیزی نیست تعمیرگری روح پاپوشهای بد بد. ماروللوس: نامش را بگو مردک، مردک زبانباز بگو حرفهات چیست. شهرگان دوم: نه، خواهش دارم با خشمگرفتن اعصابتان را پاره مکنید. چون من فقط میتوانم آن چیز دیگرتان را بدوزم اگر پاره شود. ماروللوس: کدام چیز دیگر مرا بدوزی اگر پاره شود؟ مقصودت از این گفته چیست، مردک دغل؟ شهرگان دوم: مقصودم این است که تخت کفشتان را پینه میزنم، سرور.
کتاب اتللو
کتاب اتللو، نمایشنامه ای نوشته ی ویلیام شکسپیر است که در زمره ی برترین تراژدی های این نویسنده ی بزرگ قرار می گیرد. شکسپیر در این نمایشنامه به داستان ازدواجی میان اتللو و بانویی ونیزی به نام دِزدِمونا می پردازد که در ابتدا با شور و عشقی دوطرفه آغاز می شود و درنهایت با خشم ناشی از حسادت و مرگ هایی خشونت آمیز به پایان می رسد. اتللو و دزدمونا آنقدر با هم تفاوت دارند—تفاوت های نژادی، سنی، خاستگاهی و فرهنگی—که پایان فاجعه بار ازدواجشان خیلی هم نباید دور از انتظار باشد اما اغلب مخاطبین این نمایشنامه، احساس می کنند عشقی که میان این دو شخصیت وجود دارد، آن قدر قوی هست که بتواند بر همه ی این تفاوت ها چیره شود. اما داستان به شکل دیگری رقم می خورد و حرف ها و کارهای شخصیتی به نام ایاگو، همه چیز را به هم می ریزد. ایاگو از اتللو متنفر است و تصمیم گرفته تا با نابود کردن عشق اتللو نسبت به دزدمونا، خودِ او را نابود کند.
این نوشتهها را هم بخوانید