زندگینامه سیمین دانشور

۱۰۴ سال پیش سیمین دانشور در شیراز زاده شد. نوشته: “بیشتر شخصیت‌های داستانهایم واقعی‌اند و با آنها شخصا برخورد داشته‌ام”.

مادر سیمین دانشور نقاش و مدیر هنرستان دخترانه و پدرش پزشک بود.

او دبستان و دبیرستان را در زادگاهش به پایان رساند، ۱۶ ساله بود که نخستین مقاله ادبی‌اش را در یک روزنامه محلی چاپ کرد و یک سال بعد در آزمون سراسری دیپلم، شاگرد اول کل کشور شد.

۲۰ ساله بود که کار ادبی خود را با نوشتن مقاله‌هایی برای روزنامه ایران و رادیو تهران با نام “شیرازی بی‌نام” آغاز کرد.

در ۲۷ سالگی نخستین زن داستانسرای ایرانی بود که “آتش خاموش”، جُنگی از ۱۶ داستان کوتاهش را منتشر کرد که شخصیت اصلی بیشتر آنها زنان بودند.

در ۲۸ سالگی با پایان‌نامه‌ای درباره زیبایی‌شناسی از دانشگاه تهران دکترای ادبیات فارسی گرفت.

۳۱ ساله بود که با نویسنده بنام جلال آل احمد ازدواج کرد و به آمریکا رفت و در دانشگاه سرشناس استانفورد زیبایی‌شناسی ادبی خواند و در آنجا دو داستان به زبان انگلیسی منتشر کرد.

در ۳۸ سالگی پس از سال‌ها تدریس در دبیرستان و هنرستان، دانشیار رشته باستانشناسی و هنر در دانشگاه تهران شد.

می‌گفت: «هرکه معلمی کرده، می‌داند از چاه ذهنت هرچه آب زلال و روان داری بیرون می‌کشی، به این امید که شیفتگان دانش را تا آن جا که بتوانی سیراب کنی».

او افزون بر ترجمه چندین کتاب داستانی و ادبی، داستان‌های کوتاه بسیار و رمان‌های موفقی منتشر کرد که آخرین آنها بخش پایانی سه‌گانه “جزیره سرگردانی” به نام “کوه سرگردان” بود که در ۸۳ سالگی‌اش از چاپ درآورد.

۴۸ ساله بود که ماندگارترین اثرش “سووشون” را نوشت که گام بلندی در پیشبرد داستانسرایی نوین ایران به شمار می‌آید.

روانی و بی‌‌پیرایگی متن، بهره‌وری از واژگان بومی بی‌کاربرد زبان عامیانه و روایت پویا داستان را با استقبال بی‌مانندی روبرو کرد.

شخصیت اصلی، زری که داستان از منظر او روایت می‌شود، زن محتاط و سازشکاری در شیراز زمان جنگ دوم جهانی است که در رویارویی با اشغالگران ایران و زندگی ستمدیدگان به ویژه زنان، دگرگون و به شخصیتی بی‌باک و ضد استعماری تبدیل می‌شود و از میان همه تسلیت‌ها پس از کشته شدن همسرش یکی را برجسته می‌کند:
«گریه نکن خواهرم. در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت و باد، پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می‌آمدی سحر را ندیدی؟».
‌‌
سیمین دانشور در ۹۰ سالگی در تهران درگذشت.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]